🔴دست زیر چانه نمی گذارند❗️
🔻فرهنگ سازی باید کرد تا مواد مخدر در جامعه خرید و فروش نشود.
🔻فرهنگ سازی باید کرد تا دزدی نشود.
🔻فرهنگ سازی باید کرد تا قوانین رانندگی رعایت شود.
🔻فرهنگ سازی باید کرد تا در خیابان شراب نخورند.
🔻فرهنگ سازی باید کرد تا امنیت اخلاقی و روانی جامعه خدشه دار نشود.
◀️اما اگر مواد مخدر در جامعه خرید و فروش شد، دزدی شد، تخلف رانندگی صورت گرفت، شراب خوری در کف خیابان صورت گرفت، امنیت اخلاقی و روانی جامعه توسط هنجارشکنان مورد حمله قرار گرفت، آنگاه دست زیر چانه نمی گذارند و نظاره نمی کنند بلکه با قاطعیت برخورد می کنند ❗️
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آزادییعنـے ⌈زن⌋ چنینشدن‼️✨
•
@Emam_kh
روایت دلدادگی
#قسمت ۶۲ 🎬:
قبل از ظهر بود که فرنگیس ، گلناز را برای کسب خبری از سهراب به عمارت حکمرانی که به نوعی ساختمان اداری قصر محسوب میشد فرستاد .
گلناز که دخترکی زبر و زرنگ بود ، خود را به شکیب رسانید و متوجه شد ،شاهزاده فرهاد طبق قولی که به او داده ،عده ای را برای آوردن سهراب ،روانه ی حرم نموده، گلناز ترجیح داد تا آمدن سربازان و مشاهده ی سهراب در همان اطراف بماند.
دقایق به کندی می گذشت ، گلناز نزدیک عمارت حکمرانی و فرنگیس بعد از سوارکاری در اتاقش ، بی صبرانه منتظر شنیدن خبری خوش بودند.
بالاخره نزدیک ظهر ، دسته ای سرباز وارد عمارت شدند ، اما هر چه که گلناز چشم دوانید ، اثری از سهراب ندید، با خود گفت حتما اشتباه کرده و این گروه سربازان ، آن دسته ای نیست که او فکر می کرده ، ساعتی دیگر صبر کرد و چون دید ،خبری نشد ، تصمیم گرفت بار دیگر دست به دامان شکیب شود.
خودش را به دربی که شکیب آنروز نگهبانش بود رساند ،شکیب متوجه حضور او شد و خوب میدانست برای چه آمده ،با من ومن گفت : سلامی دوباره بانوی جوان....شما هنوز اینجایید؟
گلناز که گذشت زمان و بی خبری باعث شده بود صبر از کف دهد و اندکی خشمگین باشد گفت : نه...من در ملکوتم و این روحم است با شما صحبت می کند، خوب می دانی که برای چه آمدم و تا خبری کسب نکنم نمی روم. حالا بگو چرا خبری نشده؟ نکند سربازان شاهزاده فرهاد آب شده اند و به زمین رفته اند؟
شکیب با تأسف سری تکان داد و گفت : انگار سهراب آب شده و به زمین رفته، آنها قریب یک ساعت پیش آمدند، اما هرچه حرم و اطرافش را جستجو کردند، خبری از سهراب نبوده....
دنیای پیش روی گلناز تیره و تار شد...همانطور که سرش به دوران افتاده بود ، دست به دیوار گرفت و روی سکوی کنار درب نشست و با خود گفت: خدای من، چگونه این خبر را به بانویم دهیم، بی شک اینبار ......وای.....
و فرنگیس بی صبرانه منتظر رسیدن خبری از سهراب بود و بی خبر از اینکه ،در این لحظات سهراب به همراه کاروانی کوچک ، از دروازه ی بزرگ خراسان بیرون رفته تا سفری دور و دراز را شروع کند .
ادامه دارد....
📝به قلم : ط_حسینی
روایت دلدادگی
#قسمت ۶۳ 🎬 :
سهراب به همراه حسن آقا از بازار بزرگ خراسان گذشت و بعد از طی مسیری ، درست پشت بازار ،به همراه حسن آقا که مردی بلند قامت و لاغر اندام ،اما خوش مشرب و بسیار فهمیده بود ، وارد خانه ی او شد.
خانه ای زیبا با معماری اصیل ایرانی ، حوض آب بزرگی در وسط که چاه آبی هم در کنارش بود.
حیاط خانه سنگ فرش بود و تعداد زیادی اتاق دور تا دور حیاط با حالتی دایره وار به چشم میخورد ،سطح اتاقها به اندازه ی پنج شش پله از سطح حیاط بالاتر بود .
درب های اتاقها همه چوبی و با پنجره های رنگی ، فضای زیبایی بوجود آورده بودند.
با ورود سهراب به همراه حسن آقا، مرد جوان کوژپشتی که قوز کمرش بیرون زده بود ،جلو دوید و با سلامی بلند افسار اسب را از دست سهراب گرفت و به سمت راهرویی کمی آن سو تر روان شد ،چند کودک که دور حوض مشغول بازی و سرو صدا بودند،با ورود سهراب و حسن آقا ، از بازی دست کشیدند و خیره به سهراب شدند، پسرکی در گوش دیگری گفت :حیدر....این همان پهلوان است که گفتم ، به خدا خودش است ،اون اسب سیاه هم مال همینه.....دیدی.....دیدی من دروغ نمی گفتم ...
بچه ها یکی یکی جلو آمدند و با خجالت سلام کردند، حسن آقا لبخند زنان دست در جیب قبایش برد و در دست هر یک از آنها مشتی نخود و کشمش و نقل ریخت و سپس اتاقی را که آن سوی حیاط بود و به نظر می رسیداز سرو صدای اهالی خانه به دور باشد نشان داد و گفت :اتاق میهمان آن طرف است ، تشریف بیاورید ، این یک شب را که مهمان ما هستید در آنجا استراحت نمایید.
سهراب همانطور که با چشمان جستجوگرش اطراف را زیرو رو می کرد ، سری تکان داد و به دنبال او به طرف اتاق مورد نظر حرکت کرد.
سهراب باورش نمی شد این خانه ی بزرگ و اعیونی متعلق به مردی باشد که فقط کارگزار یک تاجر است و با خود می اندیشید اگر در این دم و دستگاه به کار گرفته شود، آیا می تواند ثروتی بهم زند که در حد حاکم خراسان باشد؟!
با ورود به اتاق و شنیدن حرف های حسن آقا و دانستن مأموریتی که بر عهده ی او گذاشته بودند ، نقشه ای دیگر در ذهن سهراب نشست ، نقشه ای که خیلی زودتر او را به هدفش که همان دامادی حاکم خراسان بود می رساند...
درست است که نقشه اش شیطانی بود و سهراب هم توبه کرده بود ، اما مگر شکستن توبه آنهم فقط یکبار ، چقدر گناه می توانست داشته باشد؟! سهراب به خود قول داد این نقشه آخرین خطایش باشد....
ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی
🌺تلنگر
💟ﻣﺤﻤﺪ ﻋـﻠﻰ ﻛﻠﻰ قهرمان بوکس جهانﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﺸﻌﻞ ﺍﻟﻤﭙﯿـﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳت ﺑﮕﯿـﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﺪ،
ﻭﻟﯽ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ!
ﺳـﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ میکروفن ﺑﺮُﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ یکصد ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﮔُـﻔﺖ :
ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟْﺈِﻧْﺴَﺎﻥُ ﻣَﺎ ﻏَﺮَّﻙَ ﺑِﺮَﺑِّﻚَ ﺍﻟْﻜَﺮِﻳﻢِ
ﺍﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ! ﭼﻪ ﭼــﯿﺰﯼ ﺗﺮﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔــﺎﺭ ﮐﺮﯾم ﻣﻐـــرﻭﺭ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ؟
ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ هست ﻣﻦ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﻬـﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ کسی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻢ ﺩﻭﺍﻡ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭﻟﯽ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧـﻢ مشعلی ﺭﺍ ﺁﺗـﺶ ﺑـﺰﻧﻢ
ﺟﻮﺍﻧﯿﺖ ، ﻋﻤرﺕ ، ﭘﻮلت ، ﻗﺪﺭﺗﺖ ، ﻗﻮﻣﺖ ، ﺯﺑاﻧﺖ ، ﺑرﺍﺩﺭﺍﻧﺖ ، ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﺖ ، ﭘستت ....
ﭼﻪ ﭼﯿـﺰﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ نسبت ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻣﻐـﺮﻭﺭ ساخته؟
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
@Emam_kh
🔴 توصیه رهبر انقلاب به پرهیز از جناح گرایی
🔹 حفظ شادابی، سرزندگی، خوشحالی و خشنودی مردم از نکاتی بود که رهبر انقلاب به عنوان یکی از وظایف مهم دستگاههای فرهنگی تبلیغاتی بیان کردند.
🔹 رهبر انقلاب در تشریح بیشتر ابعاد و اهمیت این موضوع گفتند: البته اگر وضع اقتصاد و زندگی مردم بهتر شود شادابی و خشنودی آنها تا حدودی تأمین می شود اما جدا از این مسئله هم می توان با مشارکت خود مردم، کارهای متنوع – شیرین و سرزنده ای انجام داد.
🔹 بخش آخر سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار حاوی چند توصیه از جمله پرهیز از جناح گرایی بود.
🔹 ایشان گفتند: در کل کشور به اتحاد کلمه و همدلی نیاز داریم چه برسد به مجموعه های انقلابی که باید کاملاً از افتادن در دام نحله های گوناگون فکری و جناح گرایی پرهیز کنند.
🔹 خودداری از کارهای صرفاً ویترینی و شکلی، و مراقبت از تولید آثار خنثی و بدون جهت گیری صحیح توصیه های دیگر رهبر انقلاب به رئیس و تعدادی از مدیران سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری بود.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
@Emam_kh
✅سپاه خار چشم دشمنان ایران قوی
🔻سد سازی، سپاه
🔸پل سازی و تونل ، سپاه
🔹راه سازی و جاده ، سپاه
🔸ساختن پالایشگاه ، سپاه
🔹گرفتن جاسوس ، سپاه
🔸نابود کردن داعش ، سپاه
🔹قدرت فضایی ، سپاه
🔸موشکهای قاره پیما ، #سپاه
🔹محافظت از ایران ، سپاه
🔺#خلیج_فارس ، سپاه
👈 معلومه دشمن باید روانی بشه و به ستوه بیاد
#سپاه
#ایران_قوی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 مولودی زیبای مهدی رسولی برای روز #پاسدار ، میلاد حضرت عباس خوانده است
با هیاهوی این روزها علیه #سپاه_پاسداران همخوانی دارد....
@Emam_kh