┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 خطبه84 : (پس از جنگ صفین در سال ۳۸ هجری در شهر کوفه در شناساندن عمرو عاص و رد شایعات بیهوده او فرمود:)
1⃣ روانشناسی عمروعاص
♦️شگفتا از عمروعاص پسر نابغه، ميان مردم شام گفت که من اهل شوخی و خوش گذرانی بوده و عمر بيهوده می گذرانم، حرفی از روی باطل گفت و گناه در ميان شاميان انتشار داد. مردم آگاه باشيد! بدترين گفتار دروغ است. (عمروعاص) او سخن می گويد، پس دروغ می بندد؛ وعده می دهد و خلاف آن مرتکب می شود، درخواست می کند و اصرار می ورزد، امّا اگر چيزی از او بخواهند بخل می ورزد، به پيمان خيانت می کند و پيوند خويشاوندی را قطع می نمايد. پيش از آغاز نبرد در هياهو و امر و نهی، بی مانند است تا آنجا که دست ها به سوی قبضه شمشيرها نرود. امّا در آغاز نبرد و برهنه شدن شمشيرها، بزرگ ترين نيرنگ او اين است که عورت خويش آشکار کرده فرار کند.
2⃣ ویژگیهای امام علی (علیه السلام)
♦️آگاه باشید، به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده باز می دارد، ولی عمر و عاص را فراموشی آخرت از سخن حق بازداشته است. با معاویه بیعت نکرد مگر بدان شرط که به او پاداش دهد و در برابر ترک دین خویش رشوه ای تسلیم او کند
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 برش_دیدار | رهبر انقلاب در دیدار اخیر: بله، ما هم مشکلاتی داشتهایم؛ بالاخره همّتها در طول این چهل و چند سال یکسان نبوده؛ بعضی دولتها همّتهای بهتری و بیشتری داشتند، بعضیها کمتر؛ بعضیها تشخیصهای درستتری داشتند، بعضیها کمتر؛ اوضاع و احوال مختلف بوده، امّا حرکت، حرکت مستمر به سمت قلّه بوده، حرکت به سمت پیشرفت بوده؛ هم پیشرفت مادّی، هم پیشرفت معنوی.
👈🏻 دیدید راجع به دههی هشتادیها چقدر برای مردم لطیفههای مسخرهآمیز بیان کردند؛ در گزارشها آمده که در #اعتکاف امسال دههی هشتادیها حدود ۷۰ درصد جمعیّتی بودند که اعتکاف کردند؛ اینجوری است دیگر. ملّت هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ مادّی پیشرفت کرده.
@Emam_kh
در دولت رئیسی سکه داره به مرز بیست میلیون تومان میرسه ...
چقدر بی انصاف هستید. خوش بینانه گفتم بی انصاف. اینا حرفای اصلاح طلبهای منافق هست که این روزا از آبی که خودشون گل آلود کردن ماهی می گیرن!
👈 یعنی شماها نمی دونید چرا کشور وارد این فاز جدید گرانی دلار و سکه و بعد هم بالارفتن برخی قیمتها شد⁉️
فاجعه هست اگر یک فعال مجازی نداند پشت صحنه این اتفاقات چه می گذرد!
درست در روزهایی که قیمتها به نقطه ثبات رسیده بود.
قیمت دلار در محدوده ۲۷ هزارتومان مهارشده بود.
روابط تجاری با کشورهای همسایه به اوج خود رسیده بود.
نفت نقدی می فروختیم.
دست دولت برای اجرای افزایش حقوقها باز شده بوده.
آرامش به فضای کسب و کار برگشته بود
کارخانه ها براه افتادند.
تولید افزایش یافت.
صادراتمان رونق گرفت.
وووووو
توطئه بزرگی را رقم زدند!
گفتیم فتنه! اما الان معلوم شد جنگ جهانی بود!خودشان اعتراف می کنند که همه اهرمها را بسیچ کردند! فضا را نا امن کردند و این دولت مظلوم چه فشاری را تحمل کرد خدا می داند و بس.
👈 چقدر بی معرفت و بی انصاف باشیم که دولت رئیسی را مقصر وضع موجود بدانیم!
این چه ظلم بزرگی هست که مرتکب میشویم؟
رئیسی جانش را به خطر انداخت. رفت به سنندجی که بارها گفتند سقوط کرده در نظر امنیتی های دنیا یک دیوانگی محض است. جایی که تجزیه طلبها از هر کوچه و پس کوچه و پشت بام خانه و بلندی می توانستند او را هدف قرار دهند!
اما اما اما
رئیسی رفت تا دنیا بداند در نا امن کردن ایران شکست خوردند و ایران آرام است.
👈خدا شاهد است که گفتن برخی حرفها حق الناس است!
👈انتشارشان خیانت است.
👈هر دلی را که بیجهت نگران کنیم مرتکب معصیت شدیم.
👈هر امیدی را که بی جهت نا امید کنیم، خیانت کردیم.
اگر به انتقاد باشد بنده حقیر به اندازه همه مجازی ها حرف انتقادی دارم. اما همه را نگه داشتم تا کشور به آرامش برسد. الان وقت زدن دولت رئیسی نیست که همه دارند می زنند!
از خواص بهتر سراغ دارید؟ سکوتشان یعنی زدن دولت!
اصلاح طلبی که منتقد بود به یکباره برانداز شد!
براندازها وارد فاز جنگ مسلحانه شدند.
هسته های خفته منافقین در کشور فعال شده اند.
دشمن علنا اعلام کرد که مشغول مسلح کردن معترضین است.
ملای بی بصیرت خیانتکار زاهدان عملا مردم را رودرروی نظام قرار داد!
این فضای وهم آلود مجازی هم که معلوم نمی شود کی دوست است و چه کسی دشمن!
مثل موریانه و خوره به جان امید مردم افتاده اند!
به چه زبانی بگویم که عده ای دارند شبانه روز جان می دهند در سکوت خبری تا مردم آرامش داشته باشند! همه دنبال شهید شدن امنیتی ها هستند تا از آمارشان بفهمند چقدر هزینه دادیم! اما خدا می داند که خیلی از هزینه های حافظان امنیت از کشته شدنشان بالاتر است.
انصاف داشته باشید
جوانمردی کنید
صبور باشید
این کشور در آستانه یک پیروزی بزرگ در آخرالزمان است. خرابش نکنید.
و یک حرف مهم که باید گفته شود.
حکایت این دولت حکایت شهید آرمان علی وردی است. هرکسی از راه میرسد با هرچه دم دستش دارد می زند! امروز دشمن در خانه است! شهادت آن سرباز راهور نیروی انتظامی را دیدید!؟ گناهش چه بود؟ شما با دشمنی روبرو هستید که بین مردم سنگر گرفته! هر لحظه ممکن است کنار یک نیروی امنیتی سبز شود و یک تیر شلیک کند. اوضاع برای سربازان حافظ امنیت در هر لباسی که باشند اینگونه هست.
#نشر حداکثری
┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهران عزیز گوش بدید و نشر بدید
بسیار شنیدنی هست
@Emam_kh
🔴زن زندگی و عشق به سبک علامه بزرگ
🔶همسر مرحوم علامه حسن زاده آملی سالها قبل به رحمت الهی رفتند
حضرت استاد یکی از اتاق های خانه را محیای دفن همسر گرامی اشان کردند.
بر در اتاق نوشتند بیت الرحمه
اطرافیان پرسیدند چرا ایشان را در خانه دفن فرمودید:پاسخ دادند چون میخواهم بیشتر به ایشان خدمت کنم .
⏪نمیدانم علامه به کمال عشق ومردانگی رسیده بودند یا این زن به کمال جمال الهی و زنانگی رسیده بود و یا هر دو رسیده اند.
اما میدانم زن زندگی خلعتی است که بر قامت اولیای خدا دوخته اند.
✍عالیه سادات
@Emam_kh
🌸✨
🍃 پیامبر (صلوات الله علیه ) از شیطان پرسید : "مسجد تو کجاست ؟
شیطان گفت : بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد !
🍃🌹حضرت فرمود : "با چه کسی هم غذا هستی ؟"
🌹🍃شیطان گفت : زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمیبرند!
حضرت فرمود : "چه کسی پیش تو عزیز است ؟"
شیطان گفت : کسی که دائم غرق در معصیت است و
معصیت را برای لحظهای تعطیل و رها نمیکند!
حضرت رسول (صلوات الله) از شیطان پرسید : آیا تو مؤذنی هم داری ؟
🍃🌹شیطان گفت : کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند!
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میباره بارون
👤سید مجید بنی فاطمه
خیلی قشنگه، حتما گوش بدید ❤️
@Emam_kh
آموزش_صحت_قرائت_نماز
❌ خیلی دقت کنید مبادا نمازتان فاسد شود. ❌
🔰اهمیت یاد گرفتن تجوید
⚠ اگر در نماز، کلمات به صورت صحیح تلفظ نشوند معنی آنها تغییر می یابد و نمازمان مشکل خواهد داشت!
✅ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ: ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
❌ ﺍﻟﺮﻫﻤﻥ ﺍﻟﺮﻫﯿﻢ: ﻣﺮﻫﻢ ﮔﺬﺍﺭ
✅ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ: ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﺳﺖ
❌ ﺍﻟﻬﻤﺪ: ﻫﻼﮐﺖ و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ
✅ ﺍﻟﻌﺎﻟَﻤﯿﻦ: جهانیان
❌ ﺍﻟﻌﺎﻟِﻤﯿﻦ: ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ
✅ ﻧﻌﺒﺪ: ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
❌ نئبد: ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯿﻢ
✅ ﻧﺴﺘﻌﯿﻦ: ﯾﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺟﻮﯾﯿﻢ
❌ ﻧﺴﺘﺌﯿﻦ: ﻃﻠﺐ ﻭﻗﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
✅ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ: ﺭﺍﺳﺖ
❌ ﻣﺴﺘﻐﯿﻢ: ﻃﻠﺐ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ
✅ ﺍﻧﻌﻤﺖ: ﻧﻌﻤﺖ ﺩﺍﺩﻩ ای
❌ ﺍﻧﺌﻤﺖ: ﻧﺎﻟﻪ ﺿﻌﯿﻒ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﯼ
✅ ﺍﻟﻤﻐﻀﻮﺏ: ﻏﻀﺐ ﺷﺪﻩ
❌ ﺍﻟﻤﻘﻀﻮﺏ: ﺷﺎﺧﻪ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ
✅ ضاﻟّﯿﻦ: ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻥ
❌ ﻇﺎﻟﯿﻦ: سایه افکنان
❌ ﺫﺍﻟﯿﻦ: خوار کنندگان
❌ ﺯﺍﻟﯿﻦ: ﺑﻪ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺩچارشدگان
✅ ﻗﻞ: ﺑﮕﻮ
❌ ﻏﻞ: ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻫﻼﮎ ﮐﻦ
✅ ﺍﺣﺪ: ﯾﮕﺎﻧﻪ
❌ ﺍﻫﺪ: ﺯﻣﯿﻦ ﮔﻮد
✅ ﺻﻤﺪ: ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯ
❌ ﺳﻤﺪ: ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻣﺘﺤﯿﺮ
❌ ثمد: ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺎﻣﻄﺒﻮﻉ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ
✅ ﺳﺒﺤﺎﻥ: ﻣﻨزه می دانیم
❌ ﺳﺒﻬﺎﻥ: ﻋﻘﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﯿﺮﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ
✅ ﻋﻈﯿﻢ: ﺑﺰﺭﮒ
❌ ﻋﺰﯾﻢ: ﺍﺭﺍﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪﻩ
❌ ازیم: ﺳﺨﺘﯽ، ﻗﺤﻄﯽ
✅ ﺑﺤﻤﺪﻩ: ﺑﻪ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﻭ ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ
❌ ﺑﻬﻤﺪﻩ: ﺑﻪ ﻫﻼﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ
✅ ﺣﻤﺪﻩ: ستاﯾﺶ ﮐﺮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ
❌ ﻫﻤﺪﻩ: ﺧﻔﻪ ﮐﺮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ، ﺑﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﺍﺩﺍﺭﺵ ﮐﺮﺩ
✅ صلّ: دﺭﻭﺩ فرست
❌ ﺳﻞ: ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺑﮑﺶ، ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺳﻞ ﻣﺒﺘﻼ ﮐﻦ
✅ ﻣﺤﻤﺪ: ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺷﺪﻩ
❌ ﻣﻬﻤﺪ: ﻫﻼﮎ ﺷﺪﻩ، ﺧﻔﻪ ﺷﺪﻩ
✅ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ: ﺷﺎﯾﺴﺘﮕﺎﻥ
❌ ﺳﺎﻟﺤﯿﻦ: ﻏﺎﺋﻂ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن
@Emam_kh
🔹خدا گفت نماز
و من نخواندم
دلیلش را نگفت
و من اعتنایی نکردم...
🔸وقتی دستم به نیاز دراز شد
و زبانم به التماس پیش سایرین باز...
🔹فهمیدم بعد از نماز است که دعا به اجابت می رسد...
🔸وقتی که در سجده بی آنکه کسی اشکهایم را ببیند از او تمنا می کنم دعایم می رود که براورده شود...
🔹و فقط خدا بود که نیازم را فهمید...
🔸بی آنکه در پیش کسی آبرویم برود
بی آنکه کوچک شوم
بی آنکه منّتی باشد
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 آیه_127_سوره_بقره
🌸 وَإذْ يَرْفَعُ إِبْرَهِيمُ القَوَاعِدَ مِنَ البَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ إِنّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ
🍀 ترجمه:و هنگامى كه ابراهیم، پایه هاى خانه (كعبه) را با اسماعیل بالا مى برد (ومى گفتند:) پروردگارا از ما بپذیر، همانا تو شنوا و دانایى.
🌷 القواعد:پایه ها و اساس
🌷 السمیع:شنوا
🌷 العلیم:دانا
🌺 از آیات و روایات متعدّد استفاده مى شود كه خانه كعبه،از زمان حضرت آدم علیه السلام بوده و حضرت ابراهیم علیه السلام آن را دوباره بنا نموده است. چنانكه آن حضرت در موقع اسكان همسر و فرزندش در سرزمین مكّه مى گوید: «ربّنا انّى اسكنتُ من ذرّیتى بوادٍ غیر ذى زَرع عند بیتك المحرّم» خداوندا بعضى از خاندانم را در این سرزمین خشک و بدون زراعت،در كنار خانه ى تو سكونت دادم. بنابراین در زمان شیر خوارگى حضرت اسماعیل علیه السلام نیز اثرى از #كعبه وجود داشته است. و در سوره ى آل عمران نیز از كعبه به عنوان اوّلین خانه مردم یاد شده است.
🌺 در این آیه سخن از بالا بردن پایه هاى خانه به دست ابراهیم علیه السلام است و این تعبیر مى رساند كه اساس خانه كعبه، قبلاً وجود داشته و ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام آن را بالا برده اند. ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام در كار مساوى نبودند. در حدیث مى خوانیم: ابراهیم بنّایى مى كرد واسماعیل سنگ به دست پدر مى داد.وشاید به سبب همین تفاوت، میان نام آن دو بزرگوار فاصله گذاشته است. «یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل»
🔹 پيام های آیه 127 سوره بقره 🔹
✅ در مسیر اهداف_الهى، كار بنّایى و كارگرى نیز عبادت است. لذا از خداوند قبولى آن را مى خواهند. «یرفع ابراهیم القواعد..ربنّا تقبّل منّا»
✅ کارهاى خود را در برابر عظمت خداوند، قابل ذكر ندانیم. حضرت ابراهیم نامى از كار و بنایى خود نبرد و فقط گفت: «ربّنا تقبّل منّا»
✅ در روایات آمده است:از شرایط استجابت و آداب دعا،ستایش خداوند است. ابراهیم علیه السلام دعاى خود را با ستایش پروردگار همراه ساخته است. «انّك انت السمیع العلیم»
آیه 127🌹ازسوره بقره 🌹
وَ إِذْ :وآنگاه که
يَرْفَعُ :بالامی برد
إِبْراهِيمُ :ابراهيم
الْقَواعِدَ :پایه هارا
مِنَ :از
الْبَيْتِ:خانه ی کعبه
وَ إِسْماعِيلُ:ونیزاسماعيل
رَبَّنا: می گفتند پرودگارا
تَقَبَّلْ :بپذیر
مِنَّا:ازما
إِنَّكَ:همانا
أَنْتَ :تو
السَّمِيعُ :آن شنوای
الْعَلِيمُ:دانایی
🌹🍃🌹🍃🌹
🔴دیدار رئیسجمهور با رهبر انقلاب در آستانه سفر به چین
♦️رئیسجمهور در این دیدار گزارشی از برنامههای کاری این سفر، جلسات و ملاقاتهای درنظر گرفته شده بیان کرد.
♦️ رهبر معظم انقلاب با ابراز خرسندی از برنامهریزیها، برای رئیسجمهور آرزوی موفقیت کردند
@Emam_kh
🔴سخنان قابل تقدیر رئیس جمهور در مورد حجاب
🔰بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، رئیس جمهور در جلسه یکشنبه هیئت دولت، گفته اند که:
« در موضوع حجاب همه دستگاههای فرهنگی و رسانهای موظفاند با تبیین رویکرد اقناعی به گسترش فضای عفیفانه کمک و با تولید محتوایی مناسب به وظیفه اجتماعی خود عمل کنند ».
همچنین ایشان بر ضرروت توجه به قانون به عنوان یک اصل مورد تفاهم اجتماعی در مسئله مهم حجاب تاکید کرد.
✍پ.ن:
🔻پیداست که القائات و فشارهای برخی افراد سطحی نگر در رئیس جمهور تأثیر نگذاشته است و ایشان به درستی هم بر کار فرهنگی و هم توجه به قانون به صورت همزمان اشاره کرده اند.
🔻انتظار ما هم از رئیس جمهور همین است. زیرا وظیفه حکومت در زمینه حجاب فقط فرهنگ سازی نیست.
🇮🇷 @Emam_kh
⭕️ سردار حاجیزاده: دشمن به انتهای خط رسیده است
فرمانده نیروی هوافضای سپاه: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، امنیت و اقتدار ما در دست آمریکاییها بود به طوری که ۵۰ هزار نفر مستشار آنها در ایران مستقر بودند و صنایع و ساختار کشور ما در دست آنان بود، اما اکنون خودمان یک ابرقدرت هستیم.
دشمن در موضع ضعف قرار گرفته و این هیاهو و سروصداها از موضع قدرت نیست و به انتهای خط رسیده است.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دختر کوچولو که نوه شهید هم هستن:به خاطر خون شهدا حجابتون رو رعایت کنید....
🔻 در حاشیه مراسم ۲۲ بهمن لواسان
🤲خدایا به حرمت دل پاک و روح بزرگ این کوچولوهای با غیرت و باحیا کوتاهی های ما رو نادیده بگیر و کمکمون کن بتونیم در راه رضای تو و احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر قدمی برداریم.
@Emam_kh
میرباقری تعظیم یا تحقیر غرب در ذهن جوان.mp3
433.3K
🥇طلای خالص👌
📌 اهمیت غربشناسی از نظر آیت الله میرباقری
🎙 اگر غرب را تحقیر کنید، پوشش دانشجو هم درست میشود👌👌
#خودتحقیری
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ماه رجب مقدمه ای است برای ماه شعبان و رمضان،این سه ماه را میتوان فصل عبادت نامید.
فرموده اند ماه رجب ماه خداست،ماه شعبان ماه پیامبرخداوماه رمضان ماه بندگان خدا...
#ماه_رجب 🌙
#لبیک_یا_خامنه_ای
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
@Emam_kh
‼️ملاک حرمت طلا برای مردان
🔷ملاک حرمت استفاده از طلا برای پوشیدن یا به گردن آویختن توسط مردان، صدق زینت نیست، بلکه استفاده از آن به هر صورت و به هر قصدی حرام است، هر چند انگشتر، حلقه، گردنبند و مانند آن باشد و از نظر عموم علامت آغاز زندگی زناشویی فرد به حساباید نه زینت، و هر چند از دید دیگران مخفی باشد، ولی استفاده از آن برای جراحی استخوان و دندانسازی اشکال ندارد
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_شجاعی
💥 فقط چندروز باقی مانده از فرصتی که ممکنه هیچ وقت دیگه تکرار نشه ...
@Emam_kh
روایت دلدادگی
قسمت۱۰۸🎬:
پیرمرد همانطور که داس را بالا سرش می چرخاند فریاد زد : آهای ننه صغری دوباره کجا؟! هوووی زن ، وایستا...صبر کن...
ننه صغری ،اوفی کرد و همانطور که از سرعت قدم هایش کم می کرد گفت : بازم می خواد راه منو ببنده...بگو برو درو و گندم و زمینت برس...به من چکار داری؟!.
پیرمرد نفس زنان خودش را به او رساند وگفت : ننه صغری ، یه چند وقت بود که مثل یک زن خوب ، سر خونه زندگیت بودی ، خدامیدونه هر روزش صدها بار سجده شکر می کردم که بالاخره خوب شدی ، اما حالا می بینم که...
زن ،درحالیکه دندان هایش را بهم می سایید گفت : هااا عبدالله ،حالا می بینی که چی هااا؟!
نکنه تو هم می خوای مثل تمام اهالی ده ،من را مجنون بخوانی ؟! خوب مثل اونا بگو صغری دیوونه...چرت میگی ننه صغری...
عبدالله داس دستش را محکم به زمین کوبید و گفت : زن تو چرا حرف تو دهن آدم می گذاری؟ دو ساله که مدام مثل مرغ سرکنده این ور و اون ور میری ، یک شب هستی و یک شب نیستی ، تمام مردم فکر می کنن که دیوانه شدی ، حتی بچه های نوپا هم مسخره ات می کنن و سر به سرت می گذارن ،اما کی شد یک بار، حتی یکبار من به روی تو بیارم؟! کی شد که من بگم تو دیوانه ای هااا؟!
همیشه به درگاه خدا التماس می کردم که یک روزی بشی ننه صغری دو سال پیش و مطمئن بودم که میشی... این یک ماهی هم که گذشت ، فکر می کردم دعاهام اثر کرده...حالا چی شده که دوباره مثل قبل شدی؟ نکن ننه صغری...نکن عمر عبدالله...بیا و برگرد خونه...بیا و امیدم را ناامید نکن...
ننه صغری که از استیصال همسرش دلش گرفته بود ، دستان زبر و خشن او را در دستش گرفت وگفت : عبدالله ، یه امروز را نادیده بگیر...قول میدم ،از فردا همونی باشم که تو می خوای...آخه دیشب خواب عجیبی دیدم....جمیله بود....دختر عزیزم...می گفت فردا میاد...با همون لباس زر زری عروسی اش...
پیرمرد آهی کشید و سرجایش نشست و همانطور که با دو دستش بر سرش میزد گفت : چرا نمی فهمی زن...ما دو ساله خاک به سرمون شد...دو ساله جمیله را گرگ های همین بیابون دریدن....مظفر هم شاهدش...برو برو برای چندمین بار ازش بپرس، اصلا همون چشم کورش که از کاسه درآمده ،نشانهٔ اون روز شوم هست، برگرد زن....برو خانه....بزار منم با خیال راحت برم سر زمین و پی بدبختیم...
ننه صغری که می دانست هر چه کند ،نمی تواند به عبدالله راستی حرفش را و اون خوابی که انجار بیداری بود را ثابت کند، سری تکان داد و همانطور که از عبدالله دور می شد گفت : می خوام برم گردنه...همونجا می مونم تاشب...شبم بر می گردم خیالت راحت، برو به کارت برس...
و عبدالله با نگاهی ملتمس ،رد رفتن او را دنبال می کرد.
ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
روایت دلدادگی
قسمت ۱۰۹🎬:
ننه صغری پیش می رفت ، کمی جلوتر ،تکه ای چوب بلند و ضخیم را پیدا کرد و مانند عصا در دست گرفت ، هر چه که جلوتر می رفت ،نگاه جستجوگرش ،اطراف را می پایید...به گردنه که نزدیک می شد ، هیجانی عجیب که وجودش را گرفته بود ، بیشتر و بیشتر می شد.
ننه صغری از سربالایی نفس گیر گردنه بالا رفت ، تخته سنگی را نشان کرد و با شتاب به طرفش رفت، روی آن نشست و به راه پیش رویش چشم دوخت..
ننه صغری همانطور که نفسی چاق می کرد ، همه جا را از نظر می گذراند ، یادش می آمد که بارها و بارها این گردنه و آن درهٔ زیرش را جستجو کرده همانجایی که می گفتند جمیله را گرگ دریده و او هیچ وقت باور نکرد که این قصه راست باشد، چون اگر گرگی بود ، حتما تکه استخوانی، پیراهن خونی ، لنگ کفشی ، تکیه ای از چارقد و...نیز باید بود که او باور می کرد جمیله رفته اما وقتی که فقط خبر خشک و خالی به او دادند ،می دانست که همه اش دروغ است، او می گشت یا جمیله اش را پیدا کند یا اگر واقعا گرگی وجود داشت ، ننه صغری بینوا هم بدرد تا از رنج این دنیا راحت شود.
تمام کاری که ننه صغری می توانست برای جمیله اش انجام دهد همین بود ، البته صدها نذر کوچک و بزرگ هم کرده بود که اگر جمیله را پیدا کرد ، می بایست نذرهایش را ادا کند.
روز به نیمه رسید ، اما خبری نشد که نشد...ننه صغری ، خسته از گشتن بیهوده، دوباره خود را به تخت سنگ رسانید و روی آن نشست ،همینطور که آواز لالایی را زیر لب زمزمه می کرد ،چشم به درهٔ پایین که رودخانه ای خروشان از آن می گذشت دوخت..
همینطور که با چشمان تیزش خیره به آبهای دره بود ، ناگهان از دور متوجه چیزی شد...کنار درخت بید مجنون که برگهایش چون چتری بر سرش ریخته بودند و داخل آب را جارو می کردند، چیزی شبیه جسم یک انسان ،یک زن و شاید یک دختر به چشمش خورد..
ننه صغری هراسان از جا برخاست...
ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی