eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
17.6هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴چرا گاهی بدون دلیل،غمگین و دلگیر میشویم؟❗️ ✳️جابر جُعفي مي گويد: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، ناگهان دلم گرفته شد. 🔅از امام باقر (علیه السلام) پرسيدم: گاهي به طور ناخوداگاه، اندوهگين مي شوم، به گونه اي كه اثرش در چهره ام آشكار مي گردد، بي آنكه مصيبتي به من برسد يا چيز ناراحت كننده اي به سراغم آيد، رازش چيست؟ 🌺امام باقر (علیه السلام) فرمود: آري اي جابر! خداوند، انسانهاي با ايمان را از سرشت بهشتي بيافريد و نسيم روح خويش را در بين آنها جاري نمود، به همين خاطر مؤمن، برادر مؤمن است . 🍀 روي اين اساس، اگر در شهري به يكي از ارواح مؤمنان آسيبي برسد، روح ديگر نيز اندوهگين مي شود، زيرا بين روح هاي مؤمنان، ارتباطي وجود دارد... 🌷امام باقر با اين بيان، آموخت كه اگر انسان از ناراحتي مؤمنان ديگر ناراحت نشود، در ايمان او،نقص و نارسائي وجود دارد. 💐 پس مؤمنان بايد به گونه اي باشند كه از ناراحتي هم با خبر شده و در رفع آن بكوشند.. 🔴نکته: بی جهت نیست که غروب جمعه ها برای شیعیان دلگیر است، زیرا قلب نازنین قطب عالم امکان آقا امام زمان عج🌺 از دیدن پرونده گناهان شیعیان غرق اندوه میشود و این حزن و اندوه به سایر شیعیان هم سرایت میکند... 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 📗اصول کافی،باب اخوة المؤمنين … حديث 2، ص 166 - @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴جزئیات حادثه امنیتی در بخش کنسولی سفارت ایران در پاریس 🔹طبق جزئیاتی که توسط سفارت ایران در اختیار خبرنگار تسنیم قرار گرفته، یکی ایرانیان مقیم که دچار اختلال روانی بوده امروز با وانمود کردن به اینکه مواد انفجاری به خودش بسته است، وارد بخش کنسولی سفارت ایران در پاریس شده و در روند خدمت رسانی به ایرانیان مقیم اختلال ایجاد کرده است. 🔹با صحبت‌های انجام شده با این فرد نهایتا قانع شده و بخش کنسولی سفارت را ترک کرده است. پس از خروج از ساختمان سفارت ایران نهایتا پلیس این فرد را دستگیر کرده است. 🔹طبق اعلام سفارت ایران در پاریس این فرد همان شخصی است که مدتها قبل در مقابل درب سفارت ایران لاستیکی را به آتش کشیده است. وی پیشتر دادگاهی شده بود و حکم اولیه علیه او صادر شده بوده است. 🔹اعضای بخش کنسولی سفارت ایران در پاریس در سلامت کامل هستند و هیچ خسارتی به بخش کنسولی وارد نشده است. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سامری در فیسبوک قسمت_سی_یکم چند ماهی بود که احمدالحسن ساکن نجف اشرف شده بود و در این چند ماه کلی پیشرفت کرده بود، او با دختر آقا سید مرتضی ازدواج کرده بود، ازدواجی که خیلی زود انجام شد و پدر و مادر دختر که اخلاق زینب را خوب می دانستند، از جواب مثبت وسریع او به این جوانک بصری، متعجب شده بودند اما خبر نداشتند که شاید سحری در کار بوده است روزهای اول زندگی زینب و احمد، گل و بلبل بود اما کم کم که احمد از چهره واقعی خودش پرده برداری می کرد، زینب دلزده از این دنیا می شد و درد خود را فرو می خورد و به قول معروف با سیلی صورت خودش را سرخ نگه می داشت، تا دیگران نفهمند که او چه می کشد. احمدالحسن وارد حوزه علیمه نجف شده بود و شاگرد علمای مشهور حوزه از جمله شیخ علی اسدی شده بود،اما اساتید او، چون نبوغی در احمد اسماعیل همبوشی معروف به احمد الحسن نمی دیدند، توجه آنچنانی به او نداشتند، در یکی از همین روزها احمد الحسن بر سر مسئله ای فقهی با یکی از طلبه ها به مباحثه پرداخت و عجیب اینکه برخلاف بقیهٔ طلبه ها، با این طلبه هم نظر بود، البته این طلبه از نظر اساتید حوزه منحرف محسوب میشدند و مباحثی که مطرح می کرد، مباحثی لغو و بیهوده و انحرافی بود و اگر رأفت علما شامل حالش نمی شد می بایست خیلی زود از حوزه اخراج شود. شباهت اعتقادات احمد و حیدر آنقدر زیاد بود که احمد به صرافت افتاد سر از کار حیدر در آورد و بالاخره در روزی که بحث جدی با حیدر داشت، آن نشانه را پیدا کرد، نشانه ای که مایکل در زمان خروجش از اسرائیل به او گوشزد کرده بود: اگر کسی را با ستاره شش پر دیدی بدان که او از سمت ما برای یاری رساندن به تو است و امروز احمد الحسن ستاره ای شش پر و‌کوچک که از زیر لباس برگردن حیدر المشتت آویزان بود رؤیت کرد و این شد شروع یک دوستی ماندگار یا همکاری از پیش تعیین شده... احمد الحسن بر خلاف نظر اساتیدش کار کرد و با حیدرالمشتت دوستی نزدیکی پایه ریزی کرد، این دو شیطانک، پشت در پشت هم افکار موهوم خود را برملا می کردند و با سیاستی از پیش تعیین شده شبهه در ذهن طلبه ها می انداختند،گرچه این شبه ها با پاسخ دندان شکن اساتید حوزه روبه رو می شد اما این دو مارمولک از رو نمی رفتند و سرانجام در اواخر همان سال، از سرزمین آرزوهایشان خبر رسید که مرحلهٔ بعدی عملیات باید انجام شود، مرحله ای که اگر درست پیش می رفت، از احمد الحسن در کنار حیدر المشتت، قهرمانی بی بدیل برای مردم ساده لوح می ساخت. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🎞🎞🎞🎞🎞🎞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم* ✍️ شخصی می گفت: من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ، به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت. خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم . یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید. تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️ راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم. بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم. گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟ گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم. مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد. گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن. گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم، هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند. از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران. گفتم من خسته ام و نمی برم. مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم. با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم. به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید. ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو. بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟ به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️ دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟ با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟ گفت:برو جمکران. گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟ گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند. گفتم به من چه؟ گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده. به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم. در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است. آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد. سوار ماشین شدم و رفتم جمکران. دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند. گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟ گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟ گفتم:شوهرتان کجاست؟ گفت:چرا سوال میکنی؟ گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟ گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است. گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم. به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟ زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم. گفت شما کی باشید؟ کیف را در آوردم و به او دادم. مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟ گفتم آقا به من گفت که بیایم. چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟ گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند: *"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"* دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت که این سجیه به جز در شما نمی بینم. ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم تو در کنار منی و تو را نمی بینم. مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد. 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج *ان شاالله،* *قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.* 💦ملتمس دعای فرج اللهم عجل لولیک الفرج @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ استاد شجاعی را حتماً ببینید و بفرستید برای کسانی که می‌گویند از رهبری دفاع نمی‌کنیم به خاطر اختلاس‌ها و گرانی و فسادهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد @Emam_kh
🔴 لزوم پاسخ مناسب هر چند ترقه بازی دیشب صهیونیست ها آن قدر بچه گانه بود که صدای برخی از خودشان از جمله وزیر امنیت ملی رژیم را نیز درآورده؛ و درست است که صهیونیست ها حتی مسئولیت این عملیات را هم به عهده نگرفته اند؛ اما هیچ کدام دلیل بر پاسخ ندادن ما نمی شود. بالاخره جسارتی حتی خفیف به تاسیسات هسته ای ما شده و بایستی با یک ، سگ های صهیونیست را از همین ترقه بازی هم پشیمان کنیم. به این ترتیب که ما هم بزنیم، پوشش قوی رسانه ای بدهیم و مسئولیتش را هم بر عهده نگیریم ... ✍"قاسم اکبری" @Emam_kh
آقا فرمودند: همین مسئله‌ی امنیت اخلاقی که این روزها نیروی انتظامی و وزارت کشور دنبالش هستند، بسیار مسئله‌ی مهمی است. بله، جنجال میکنند ولی به این جنجالها نباید توجه بکنند؛ باید ببینند تکلیف چیست، آن را انجام بدهند. آخرین نظر رسمی آقا این است و هرکسی چه آقای فضائلی چه هرکس دیگری مطلبی بگوید طبق نظرآقا، حجت نیست. باید یا صریح بگویند یا خود آقا بفرمایند که ما میگیم چشم ولی اینکه آقا تذکر داده اینا کلی گویی است. به کی تذکر دادند، موضوع چی بوده؟! سردار رادان نیروی مستقیم تحت امر آقا است. امام‌جمعه کرمانشاه هم از اعضای دفترآقا است و امروز صریح حمایت کردند. 🇮🇷 @Emam_kh
🔴فراجا: وضعیت حجاب در جامعه مطلوب‌تر شده است ⏪فراجا طی اطلاعیه‌ای ضمن اعلام اینکه وضعیت حجاب در جامعه مطلوب‌تر شده است، گفت: همچینن برخی شیطنت‌های رسانه‌ای توسط جریان‌سازی معاندین در اجرای سناریوهای ساختگی بر عزم و اراده پلیس تاثیری نخواهد داشت. ▪️ در اطلاعیه شماره سه فرماندهی انتظامی کشور در خصوص "طرحِ نور"(عفاف و حجاب) آمده است: ▪️با اجرای طرح نور از روز شنبه 25 فروردین 1403 اکثر بانوان این مرز و بوم با مجریان قانون و حافظان امنیت در تعامل، همکاری و همراهی بودند. ▪️گزارش‌های میدانی و بررسی‌های دقیق با ابزار هوشمند نشان‌داده است که وضعیت عفاف و حجاب در سطح کشور نسبت به قبل از اجرای طرح مطلوب‌تر بوده و این شرایط در روزها و هفته‌هایِ آینده روندِ بهتر و مناسب‌تری خواهد یافت. ▪️براین اساس اجرای طرح نور منطبق با خواست و ساخت عمومی جامعه و مسئولین اجرایی کشور و براساس وظایف محوله به پلیس بعنوان مجری قانون در کنار دیگر ماموریت‌های امنیتی و انتظامی ، تداوم خواهد داشت و برخی شیطنت‌های رسانه‌ای توسط جریان سازی معاندین در اجرای سناریوهای ساختگی بر عزم و اراده پلیس تأثیری نخواهد داشت. @Emam_kh