فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها
⚘اَلسَّلام عَلَیْک یا فاطِمه المعصومه
اَلسَّلام عَلَیْک یا بِنْت َرَسوُل الله
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْت فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ
⚘اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِالْمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْک یا بِنْتَ الْحَسَن ِ وَالْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْک ِیا بِنْتَ وَلِىِّ الله
⚘اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ موُسَى بْنِ جَعْفَر
وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
@Emam_kh
🔺روز دختر؛ به یاد دخترانی که پدرانشان رفتند تا دختران این سرزمین در آغوش پدرانشان باشند...❤️
@Emam_kh
💠 فراموشی_تشهد
💬اگه تشهد رکعت دوم رو در نماز فراموش کنیم، باید چه کنیم؟
👌 بستگی داره کی و کجا متوجه بشی.
👈 اگه قبل از رکوع رکعت سوم فهمیدی:
📚 باید همون موقع بشینین و تشهد رو بخونین، بعد برای رکعت بعدی بلند بشین و بقیه کارهای نماز رو انجام بدین (رهبری و وحید: بهتره بهخاطر ایستادن بیجا، بعد از نماز دو سجده سهو هم بهجا بیارین).
👈 اگه بعد از رکوع رکعت سوم فهمیدی:
🔹 مقام معظم رهبری: دراینصورت بنابر احتیاط واجب، بعد از نماز، اول باید قضای تشهد فراموششده رو بهجا بیارین و بعد حتماً دو سجده سهو هم انجام بدین.
⭕️ نکته: «احتیاط واجب» یعنی توی این مسئله میتونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون که فتوای قطعی داره، عمل کنیم.
⭕️ نکته: «احتیاط مستحب» یعنی از نظر مرجع ما مستحبه که اون کار رو انجام بدیم. بنابراین ما میتونیم به اون مستحب عمل کنیم یا نکنیم؛ اما رجوع به مرجع دیگه جایز نیست.
📚رهبری، رساله نماز و روزه، م291 و 292؛
@Emam_kh
سامری_درفیسبوک۲
قسمت_پنجم
درب مکتب احمدالحسن به شدت باز شد و حیدرمشتت خودش را به داخل ساختمان انداخت و همانطور که لبخند می زد به سمت میزی که احمد همبوشی پشت آن نشسته بود امد و گفت: سلام علیکم یا نائب الامام، یابن المهدی! حال شما چطوره؟!
احمد همبوشی ابروهایش را بالا داد و گفت: و علیکم السلام یا یمانی ظهور، ببینم چی شده کبکت خروس می خونه؟! دیروز که کلی شاکی بودی از دست ما، الان چی شده زیر و رو شدی؟!
حیدرمشتت خنده صداداری کرد و گفت: دیروز برای این شاکی بودم که منو از العماره کشوندی اینجا و تمام زحمات تبلیغ این مدتم را برباد دادی و ترسیدی که با اون مرتیکه صرخی مقابله کنی، خوب خودتم جای من بودی ناراحت میشدی.
احمد همبوش خیره به حیدرمشتت گفت: منم از اینکه مجبور بودم میدان را خالی کنم، خیلی ناراحت بودم اما چه میشه کرد؟! دستور از بالا بود که صرخی را به حال خودش بذاریم و تبلیغ مکتب خودمون را جاهای دیگه انجام بدیم.
حیدر مشتت دستش را محکم روی پایش زد وگفت: گندش بزنه اون بالا را...حالا چی میشد یک درسی به صرخی میدادیم که دیگه جلو نوه امام زمان، قد علم نکنه و با زدن این حرف قهقه ای سر داد.
احمد همبوشی نگاهش را به کتاب پیش رویش دوخت و گفت: حالا مزه نریز، بگو ببینم چه خبری داشتی که اینجور با عجله داخل شدی؟! و بعد بدون اینکه اجازه بدهد حیدرمشتت جوابی به او بدهد، یک بند از کتاب را نشان او داد و گفت: اینجا را بخون ببینم چی ازش میفهمی؟! من هر چه می خونم اصلا نمیدونم منظور این قسمت و این روایت که احتمال زیاد جعلی هست چیست و چرا باید اینجا آورده بشه؟!
حیدر مشتت کتابی را که تازه از موساد به دست احمد همبوشی رسیده بود جلو کشید و بعد کتاب را بست و اشاره به جلد کتاب کرد و گفت: اینجا اسم تو را به عنوان نویسنده نوشتن، کتابی را که خود نویسنده اش را گیج کنه باید قاب طلا گرفت و بر سر در تاریخ چسپاند و با زدن این حرف قهقه اش بلندتر شد و کتاب را به کناری گذاشت و دستش را روی دست احمد همبوشی گذاشت و گفت: پاشو...پاشو بیا ببین برات چکار کردم.
همبوشی عبایش را روی شانه هایش مرتب کرد و به دنبال حیدر مشتت راه افتاد، جلوی در مکتب ماشین حیدرمشتت بود که انگار چیزهایی بهش اضافه شده بود و بلندگویی روی سقفش دیده میشد.
همبوشی در مکتب را قفل کرد و با اشاره حیدر سوار ماشین شد.
حیدر ماشین را روشن کرد و همانطور که نگاهی از سر افتخار به خودش می کرد، گلویی صاف کرد و میکروفن روی داشبرد را برداشت و همزمان با حرکت در خیابان های شهر، صدای او از بلندگوی بالای ماشین پخش میشد: امت مسلمان عراق! مومنانِ چشم انتظار منجی آخرالزمان! بگوش باشید که حجت ابن الحسن، نائب خاص خودش را به همراه یار دیرینش یمانی ظهور، به سوی شما فرستاده، بشتابید به سمت بهترین عمل که همان یاری رساندن به نائب امام است، بشتابید که امام خود را از خود راضی نمایید، بشتابید تا امر امامتان روی زمین نماند، به سوی ما بیایید و عطر نفس های مهدی صاحب الزمان را از کلام نائبش، احمدالحسن استشمام کنید..
حیدرمشتت پشت سر هم عباراتی با این مفهوم را تکرار می کرد و لحظه به لحظه لبخند روی لب احمد همبوشی پررنگ تر میشد و مردم شهر و کوچه و بازار با تعجب و شگفتی به این ماشین چشم دوخته بودند و عده ای که خیال می کردند واقعا خبری از جانب امام دوازدهم شده است، با سرعت به دنبال ماشین می دویدند
صحنه ای را حیدر مشتت و احمد همبوشی به تصویر کشیده بودند که بسان خنجری زهراگین بود که بر قلب غریب عالم، مهدی زهرا فرود می آمد.
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🎞🎞🎞🎞🎞🎞
✨﷽✨
🔴 توبه نمیکنیم چون خود را بد نمیدانیم!
✍ آیتالله بهجت (ره): حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست».(شوری: 30)
آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاریها که از هزار سال پیش به ما خبر دادهاند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همانطور که دستور دادهاند باشیم؟! که فرمودهاند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]»
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنانکه دستور دادهاند، دعای فرج را زیاد بخوانیم.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١٣٩
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش / نافهی چادر گلدار تو با مشک ترش
👈 شعرخوانی خانم عالیه مهرابی در حضور رهبر انقلاب.
❤️ انتشار به مناسبت سالروز ولادت حضرت معصومه(سلاماللهعلیها)
@Emam_kh