فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اگر هنوز سینهتان پر از غم است و آتش دلتان زبانه میکشد حتما این ویدئو کوتاه را ببینید.
🗣 محمد طاهر رحیمی
@Emam_kh
امروز یک خبر از روزنامه معاریو خواندم که در آن نوشته بود هدف ما لبنان و بیروت نیست بلکه هدف اصلی ما ایران است ولی متاسفانه هنوز خیلیها نمیدانند که هدف اسرائیل، این رژیم منحوس خود ما مردم ایران هستیم و افرادی هم که علم سیاسی ندارند در فضای مجازی فریاد میزنند ای وای با جنگ اقتصادمان را خراب نکنید،ما چه کار به غزه و لبنان داریم ما را رها کنید،در صورتی که اگر زودتر به پا نخیزیم قطعاً ضربات جبران ناپذیری خواهیم خورد
✍میثم تمار
@Emam_kh
در مرام مؤمــنجماعت نیســتڪـہ
خداوند صدایش ڪند و او بیتوجه
به نــدایاذان، مشغول
روزمرّگــی خـود باشـد!
نمازُاولوقتدریابمؤمن
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببينيد/ زنجیره انسانی ۱۰ هزار یزدی در حمایت از لبنان از میدان مدرسی تا فرودگاه یزد
احسنت به دارالعباد تمدن اسلامی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر سیدالشهدای مقاومت سید حسن نصرالله در حرم مطهر امیرالمومنین علیهالسلام تشییع شد💔
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیات ۲۲تا۲۴ سوره أنعام
🌸 وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوٓا أَيْنَ شُرَكَآؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (۲۲) ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّآ أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ (۲۳) انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰٓ أَنْفُسِهِمْ ۚ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (۲۴)
🍀 ترجمه: و روزی كه همه آنان را جمع می كنیم، سپس به كسانی كه شرک ورزیده اند، می گوییم: شریكانتان كه آنان را شریک خدا می پنداشتید، كجایند (۲۲) سپس عذرشان فقط این است كه خواهند گفت: به خدا پروردگارمان سوگند، كه ما مشرک نبودیم (۲۳) با تأمّل بنگر كه چگونه بر خود دروغ می بندند؛ وآنچه را به دروغ شریک خدا می دانستند از دستشان رفت و گم شد. (۲۴
🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است و پيرامون سرنوشت مشركان در قیامت بحث مى شود، تا روشن گردد آنها با اتّكا به مخلوقات ضعيفى همچون بت ها نه آرامشى براى خود در اين جهان فراهم ساختند و نه در جهان ديگر، قرآن می فرماید: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ: و روزی که همه آنان را جمع می کنیم، سپس به کسانی که شرک ورزیده اند، می گوییم، شریکانتان که آنان را شریک خدا می پنداشتید، کجایند» چرا به يارى شما نمى شتابند؟ چرا هيچ گونه اثرى از قدرت نمايى آنها در اين عرصه وحشتناک ديده نمى شود؟
🌸 مشرکان در بهت و حيرت و وحشتj عجيبى فرو مى روند و پاسخى در برابر اين سؤال ندارند «ثمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاّ أَنْ قالُوا وَ اللّهِ رَبِّنا ما كُنّا مُشْرِكِينَ: سپس عذرشان فقط این است که خواهند گفت: به خدا پروردگارمان سوگند، که ما مشرک نبوده ایم» سپس براى اين كه مردم از سرنوشت رسواى اين افراد عبرت گيرند مى فرماید: «انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ: با تأمل بنگر که چگونه بر خود دروغ می بندند» و تمام تكيّه گاه هايى كه براى خود انتخاب كرده بودند و آنها را شريک خدا مى پنداشتند همه را از دست مىدهند و دستشان به جايى نمىرسد «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ : و آنچه را به دروغ شریک خدا می دانستند از دستشان رفت و گم شد»
🔹 پیام های آیات ۲۲تا۲۴ سوره أنعام
✅ دادگاه قیامت، علنی است.
✅ قبل از هر عقیده و پرستشی ، آماده پاسخگویی در روز قیامت باشیم.
✅ قیامت روز ظهور حق بودن توحید، حتی برای مشرکان است.
✅ شرک، خیالی بیش نیست.
✅ قیامت، آن چنان حتمی است که گویا هم اکنون نیز حاضر است.
✅ تکیه گاه های غیر الهی نابود خواهد شد.
✅ در دادگاه_قیامت، دروغ و سوگند کارساز نیست.
آیه 22 🌹ازسوره انعام🌹
وَ يَوْمَ =وروزی که
نَحْشُرُهُمْ =گرد می آوریم آنان را
جَمِيعاً=همگی
ثُمَّ=آنگاه
نَقُولُ=می گوییم
لِلَّذِينَ =به کسانی که
أَشْرَكُوا=شرک ورزيده اند
أَيْنَ =کجایند
شُرَكاؤُكُمُ=شریکان شما
الَّذِينَ=آنان که
كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ =می پنداشتند [شریک الله اند]؟
آیه 23🌹 ازسوره انعام🌹
ثُمَّ =آنگاه
لَمْ تَكُنْ=نباشد
فِتْنَتُهُمْ=عذرشان
إِلَّا=جز
أَنْ=آنکه
قالُوا =گویند
وَ اللَّهِ=سوگند به الله
رَبِّنا=پرودگارمان
ما كُنَّا=نبودیم ما
مُشْرِكِينَ=مشرکان
آیه 24🌹ازسوره انعام🌹
انْظُرْ =بنگر که
كَيْفَ =چگونه
كَذَبُوا =دروغ گفتند
عَلى=بر
أَنْفُسِهِمْ=خودشان
وَ ضَلَّ=وناپدیدشد
عَنْهُمْ =ازآنان
ما =آنچه
كانُوا يَفْتَرُونَ=برمی بافتند
🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اول بدانیم که دشمن فقط تکنیک جنگی نظامی ندارد،
😱 هراس افکنی و ایجاد ناامیدی جز تکنیکهای جنگ روانی اوست.
🔝لذا با شناخت این تکنیک دشمن باید حواسمان باشد که نترسیم و نترسانیم.
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فرزند کوچک شهید سید حسن نصرالله: خداوند عزّوجل است که مارا هدایت و راهنمایی میکند
حجتالاسلام سید محمدمهدی نصرالله: خیال کردهاید از این راه کناره گیری میکنیم؟! علی رغم همه فداشدنها درطول تاریخ پرچم حق بر زمین نیفتاده و نخواهد افتاد انشاءالله.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 نماینده رهبر انقلاب در جمع مسئولان طبس: ماموریت دارم تاسف و تاثر عمیق رهبر انقلاب را به خانوادههای داغدیده معدن طبس منتقل کنم
🔹️نماینده اعزامی رهبر انقلاب به طبس:
بنده از طرف رهبر انقلاب برای جویا شدن از احوال خانوادههای محترم معدن طبس ماموریت یافتم، ایشان همان روزهای ابتدایی حادثه پیام تسلیت دادند و ابراز همدردی نمودند و اندوه عمیق خودشان را از این واقعه غمبار و تلخ ابراز کردند و به مسئولین در بخشهای مختلف سفارشات و تاکیدات مختلف از طرف ایشان انجام شد.
🔹️اما باز دلشان به این مقدار آرام نگرفت و تسکین حاصل نشد.
🔹️دیروز فرمودند بنده از طرف ایشان در منطقه حضور پیدا کنم و تسلیت رهبر انقلاب را به خانوادهها عرض کنم.
@Emam_kh
❌ نفوذی ها در ایران را شناسایی کنید...
قطعا دشمن در محاسباتش برای ترور سران مقاومت روی جریان نفوذ در ایران حساب ویژه ای باز کرده است! دشمن به امید اینکه جریان نفوذ نوک پیکان انتقام را کُند میکند جرات حمله پیدا کرد.
🔰 معیار تشخیص نفوذی ها بسیار راحت است، 《آنها همانند حکام منافق عرب حوزه خلیج فارس هستند》، در ظاهر ترورها را محکوم میکنند ولی کارفرمای اصلی را تبرئه میکنند کارفرمایی که (تامین کننده اسلحه، پول، لجستیک، ماهواره، خلبان و ... هست و حتی در صورت نیاز مداخله مستقیم هم میکند و ) اگر نباشد صهیونیست ها یک هفته هم دوام نمی آورد، بیایید نمونه این منافقان را بررسی کنیم تا به نفوذی های داخل برسیم...
▪️ ولیعهد عربستان، اسرائیل را محکوم میکند ولی آمریکا را نه!
▪️ پادشاه اردن، اسرائیل را محکوم میکند ولی آمریکا را نه!
▪️ رئیس جمهور مصر، اسرائیل را محکوم میکند ولی آمریکا را نه!
▪️ پادشاه بحرین، اسرائیل را محکوم میکند ولی آمریکا را نه!
▪️ پادشاه کویت، اسرائیل را محکوم میکند ولی آمریکا را نه!
و...
⛔️ اما در ایران؛ هر کسی مشی حکام دستنشانده عرب را برود همان دستنشانده غرب و نفوذی است، نفوذی ها این روزهای از #تله_جنگ میگویند، حرفی به ظاهر عاقلانه ولی کاملا خائنانه و نابخردانه....
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما با پنج هزار لُر اسرائیل را تصرف میکنیم
من آمادگی دارم، من ۱۲ تیپ و لشکر فرماندهی کردم بعد رهبر من بیاد ناراحت بشه؟ مرگ بر من
در عملیات مرصاد زن لر با تبر دوتا افسر عراق رو کشت
@Emam_kh
🔥جنگ بد است اما ترس از جنگ خیلی بدتر
🔻در هیچ صفحهای از تاریخ، «آرامش و صلح» هیچ ملتی، بدون عبور از تونل «دفاع در برابر متجاوز» حاصل نشده است.
🔻به همین دلیل کسانی که در مقطعی از زمان بار جنگیدن برای وطن را بدوش داشتند همواره محترماند.
🔻بنابراین اگر خود ما اهل جنگ و دفاع نیستیم حداقل سپاسگزار و حامی کسانی باشیم که پیشتر در جبههها جنگیدهاند و یا اکنون در مرزها یا بیرون از مرزها دشواری و سختی دفاع از کشور را به دوش میکشند.
🔻بنابراین امروز باید همه ما با هر عقیده و سلیقهای برای رهانیدن ایران عزیز و منطقه از آسیب جنگ، انگیزه دفاع و فضای حماسه را در خانه و محله و محیط کارمان، مسجد و مدرسه و دانشگاه مان تقویت کنیم.
🔻هیچ چیز مانند ترسیدن و کادوپیچ کردن ترس و تن پروری با زرورق عقلانیت قلابی کشوری را در خطر تاراج دشمن قرار نمی دهد.
✍حمیدرضا ابراهیمی
@Emam_kh
⚠️ هشدار به کسانی که حتی در نفس خود آرزوی جهاد نمیکنند!!!
🔰 شهید آیتالله مرتضی مطهری (ره):
♨️ «یک حدیث نبوی هست که در روایات اهل تسنن آمده: «مَن ماتَ و لَم يَغْزُ و لَم يُحدِّثْ بهِ نَفسَهُ ماتَ على شُعْبَةٍ مِن نِفاقٍ».
آنکه نجنگیده باشد و لااقل در نفس خود حدیث جهاد نکرده باشد (آرزوی جهاد نکرده باشد) میمیرد در حالی که شعبهای از نفاق در روحش هست.
♨️ این شعبهای از نفاق را جز مواجه شدن با دشمن چیز دیگری از جان انسان بیرون نمیبرد. درست مثل "شناوری" است. آیا اگر انسان تمام کتابهایی را که درباب شناوری نوشته شده بخواند، شناور میشود؟ نه، مگر اینکه مدتی شنا کند و چند دفعه زیر آب برود و مقداری آب بخورد، ناراحت هم بشود تا شنا بیاموزد.
♨️ شجاعت را جز با مواجه شدن با خطراتی که برای جان آدم هست، و جز با مواجه شدن با دشمن نمیتوان کسب کرد. اینها را در کتاب نمیتوان خواند و یاد گرفت.»
📚 تعلیم و تربیت در اسلام، ج ۱، صفحه ۲۴۹
⭕️علی دایی: مسئولین به جای مردم خودمان به فکر مردم غزه و لبنان هستند!
آقای دایی ماهانه چند میلیون خرج سگهای دخترتون میکنید؟!
@Emam_kh
💠 جوشاندن مویز در ترکیب دارویی
💬 سؤال:
در دستور بعضی ترکیبات داروهای گیاهی، مویز به همراه سایر گیاهان جوشانده میشود آیا مویز با جوشیده شدن حکم نجاست پیدا میکند؟
✅ پاسخ:
🔹 نجس نمیشود؛ و استفاده از آن اشکال ندارد.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای.
@Emam_kh
دست_تقدیر۲
قسمت_سی_هفتم
مهدی و کیسان شام را در سکوتی که مملو از حرفهای ناگفته بود صرف کردند و به پیشنهاد مهدی با قاب عکس محیا، به مکانی رفتند که آن عکس را انداخته بودند.
کیسان سرشار از هیجان بود، در عمق داستانی قرار گرفته بود که هیچ وقت به مخیله اش خطور نمی کرد، چرا که همیشه فکر می کرد ابومعروف پدر واقعی اش است، درست است که محبت آنچنانی از این پدر ندیده بود و هر چه بود استکبار بود و تفاخر، اما به عنوان پسر او بزرگ میشد و محیا هیچ وقت راجع به اصل و نسب حقیقی او حرفی نزده بود، البته وقتی هم نبود که چنین صحبت هایی کنند، چون تا جایی که به یاد می آورد، تمام خاطرات کیسان از مادرش و دیدارهای او در حضور دایه اش که بعدها فهمید یکی از زنهای پدرش، ابو معروف بود، انجام می شد و انگار مادرش محیا به نوعی در منگنه بود و نمی توانست در این دیدارهای دیر به دیر، سخنان آنچنانی بزند و دلیل این موضوع را کیسان الان متوجه شده بود.
ذهنش پر از سؤالات رنگارنگ بود، گرچه حال مهدی هم دست کمی از او نداشت.
پدر و پسر، شانه به شانهٔ هم وارد حرم امام رضا علیه السلام شدند، از صحن های فرعی گذشتند و وارد صحنی که در آن پنجره فولاد بود شدند.
مهدی رو به گنبد امام رضا ایستاد، همانطور که دستش را روی سینه اش قرار داده بود سلام داد و بار دیگر اشک چشمانش به تکاپو افتاد و پرده ای شفاف جلوی چشمانش تشکیل شد.
کیسان حرکات پدرش را دید و برایش غریب می آمد، چون در طول زندگی چنین چیزی به او یاد نداده بودند، اما ناخوداگاه به تأسی از پدرش دست روی سینه گذاشت و با زبان ساده گفت: سلام آقا!
مهدی دست کیسان را در دست گرفت و دو دستی را که در هم گره خورده بودند بالا آورد و گفت: آقا با عنایت شما یکی از گمشده هایم را پیدا کردم و الان آمده ایم تا در صحن و سرایت جانی دوباره بگیریم، آقاجان جان جوادت همانطور که کیسان را به من رساندی، محیا هم برسان.
مهدی همانطور که دست کیسان را در دست می فشرد، جلو رفت و خود را به نزدیک ترین رواق رساند، انگار که احتیاج به تجدید قوا داشت.
داخل رواق نشستند، از آنجایی که نشسته بودند سقاخانه اسماعیل طلا مشخص بود و مهدی با اشاره به سقاخانه گفت: این عکس را درست در همین صحن گرفتیم، وقتی که تازه به مادرت رسیده بودم و سپس آهی کشید و گفت: زندگی کوتاهی داشتیم، اما اینقدر لذت بخش بود که من حاضر نشدم بعد از ربوده شدن مادرت توسط ابو معروف، زنی دیگر را به خلوت مردانه ام راه دهم، برای من همه چیز یک زندگی مشترک در محیا خلاصه میشد و بعد همانطور که بینی اش را بالا می کشید گفت: از مادرت محیا برایم بگو...اینهمه سال را چگونه گذراندید؟! چرا محیا از من چیزی به تو نگفت؟!
کیسان که تا آن لحظه ساکت بود، آهی کشید و گفت: من... من الان کلا گیج شده ام، مانند کسی هستم که انگار زندگی اش یک خواب بوده و وقتی چشم باز می کند می بیند آن خواب با واقعیت فرسنگها فاصله دارد.
باید بگویم من هیچ وقت زیر یک سقف با مادرم به مدت طولانی نبودم، زندگی من در ابتدا خلاصه میشد با ابو معروف و زنی که به نام دایه صفیه به من معرفی کرده بودند که بعدها متوجه شدم صفیه زن جوانی که به عنوان دایه من بود، همسر ابو معروف هست.
مادرم همیشه دور از ما و اصلا در کشوری دیگر بود و هر وقت ابومعروف اراده می کرد من می توانستم مادرم را ببینم، هیچ وقت نفهمیدم دلیل اختلاف پدر و مادرم چه بود اما خوب می فهمیدم که ابو معروف بالاجبار باید مرا به دیدار مادرم ببرد، چون از حرکاتش بر می آمد دل خوشی از مادرم محیا ندارد.
به سن درس و مدرسه رسیدم، مرا به اسرائیل بردند و همچون کودکان آنجا آموزش دیدم، البته ابو معروف هم با من و صفیه بود، اما مدام در آمد و رفت، انگار مهره ای مهم برای اسرائیل محسوب میشد.
مهدی که انگار تازه یادش افتاده بود از دین و مذهب کیسان سؤال کند گفت: تو الان به چه دینی هستی؟!
کیسان آهی کشید و گفت: طبق اعتقادات ابو معروف بزرگ شدم، به ما مسلمان می گفتند و من متنفر بودم از این اسلام... اما وقتی از مادر درباره اسلام می پرسیدم، او چیزهایی می گفت که در اسلام ابو معروف نبود بعضی جاها برایم سؤال پیش می آمد که انگار ما دوتا پیامبر و دو دین داریم اما هر دو پیامبر نامشان محمد و دینشان اسلام است و این شباهت فقط در نامشان بود و احکام این ادیان از زمین تا آسمان با هم فرق می کرد.
کیسان دستهای مهدی را در دست گرفت و گفت: من در تناقضاتی بی شمار دست و پا می زدم، پس از خیر دینداری گذشتم، الان نمی دانم بر چه عقیده و دینی هستم.
کیسان نگاهش را در اطراف گرداند و گفت: اما اینجا خیلی آرام بخش است، می شود درباره اش برایم بگویی؟!
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼