🌹توپک_خرمایی
۲۰-۲۵ عدد خرما بدون هسته و پوست
۲۰ گرم کره
دارچین
پودر هل
پودر زنجبیل
۱۰ گرم مغز گردو
پودر نارگیل، کنجد، مغزهای خرد شده... برای تزیین
✍اول از همه خرما رو میذاریم با مقداری کره تو ماهیتابه تفت بخوره تا نرم بشه. دارچین، هل و زنجبیل رو بهش اضافه میکنیم و بعد گردوهارو. همه مواد رو با بقیه کره ها میریزیم، خوب با هم مخلوط میکنیم. مثلاً با گوشکوب یا امثالش مواد رو یک دست کنید و با دست مخلوط کنید. وقتی یک دست شد، کمی دستمون رو خیس میکینم تا مواد به دست نچسبه. بعد تکه های کوچک برداشته و به صورت توپک درمیاریم. به دلخواه داخل پودر نارگیل، کنجد و ... میغلتونیم و تمام. دسر خوشمزه و سالم ما به همین راحتی آماده است
@Emam_kh
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
✍️ آیت الله فاطمی نیا:
🔷🔹گناهکار چند نوع است. عده ای گناه می کنند، بعد ناراحت و پشیمان می شوند. سوز و گداز دارند توبه می کنند و هرگز فکر نمی کنند که روزی این توبه را بشکنند؛ اما دوباره می شکنند. دوباره، سه باره، ده باره.
در حدیث داریم که این اگر در تمام توبه شکستن ها سوز و گداز واقعی داشته باشد، در نهایت بر شیطان پیروز می شود.
🔷🔹اما اگر نه؛ دفعه اول سوز و گداز داشت، دفعه دوم کمتر، دفعه سوم کمتر و اگر برایش معمولی شد؛ او طعمه شیطان می شود.
شدیدترین گناه، گناهی است که صاحب آن، آن را کوچک بشمارد.
☞@Emam_kh
🌸🍁🌸🍁🌸🍁🌸
خــ♡ـدایـا
بہ حـق ایـن وقـتهای نـورانی
مـاه مبـارڪ رمضـان
تمـام مـریـضها را شفـا
تمـام قلبها را جــلا
تمـام مشڪلات را حـل
تمـام دعـاها را مستجاب
و تمـام خانـهها را غـرق
در شـادی و سـرور کن
🌸طاعـات و عبـاداتتون قبـول🌸
🌸شبتون بخیر🌸🍃
@Emam_kh
🌸امام_زمانم🌸
🍃آقای_من🍃
🌸پدر_مهربانم🌸
🌸من ڪجا ، باران ڪجا
و راه بی پایان ڪجا
آه این دل دل زدن
تا منزل جانان ڪجا🌸
هر چہ ڪویت دورتر ،
دلتنگ تر ، مشتاق تر
در طریق عشقبازان
مشڪل آسان ڪجا🌸
🍃جان_جانان_العجل🍃
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
@Emam_kh
🌸 از امام_صادق عليه السلام پرسیدند :
كار خود را بر چه اساسى استوار ساخته اى ؟
🌸 فرمودند بر چهار اصل :
1_ فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم .
2_ دانستم كه #خدا بر کار من آگاه است ، پس (از انجام کارهای ناشایست) حيا كردم .
3_ فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم .
4_ دانستم كه پايان كار من #مرگ است پس براى آن آماده شدم .
📚بحار الانوار: ج75، ص228
🌸سلام🌸
🌸 خـدایـا
میگویند ماه رمضان ماه مهمانی توست
و تـو خـدای همـه عالمیانی
پس همـه بہ این ضیافـت دعوتیـم
فـارغ از هر اعتقـاد و بـاوری
🌸 خـدایـا
میدانـم ڪه یگانه میزبانی در جهـان
چون تـو نیست ڪه همـهٔ عالـم
بہ خوان کرمـت ریـزه خواریـم
و بہ لطـف و مرحمتت امیـدوار
پس بہ حرمـت میـزبانیات
ذهـنهایمـان را بصیـرت ببخـش
بر کلاممان صـداقت و مهـربانی ارزانیدار
بہ دلهایمان سخـاوت در عشـق بیامـوز
گامهایمان را در پیمودن راه درست
استـوار بدار
و انسـان بودن را فـارغ از هر عقیـده
و بـاوری ڪه داریـم
ره توشـهٔ زنـدگیمان قـرار ده
🌸 بـارالهـا
در این روزهـای ملکوتی رمضـان
از تـو بـرای تک تک دوستـانم
قلبی میخواهـم ڪه امـواجش
روی فرستنـدههای آسمـانی
تنظیـم شـده باشـد
قلبی ڪه همیشـه
موسیقی زیبـای پرستـش
از آن شنیـده شـود
روزتون زیبا🌸🍃
آمیـنیـاربالـعـالـمیـن
@Emam_kh
⚘﷽
😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀
👤بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛
توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب
بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش
🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش.
پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛
اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود.
دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه!
یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن!
گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!!
یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده!
پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!!
همگی گفتیم: نه! کجاست؟
:پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟
همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟!
رفتیم کنار تختش ؛
عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود !
با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟
یهو همه زدیم زیر خنده
گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد !
عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !!
بچه ها خندیدند. 😄
اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد:
- وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت. چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم...
بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂
دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂
عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم:
- یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂
رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید!
صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂
پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون
خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!!
عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂
منبع: کتاب" رفاقت به سبک تانک"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹اي شهيد…
اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي وجود بر نشسته اي،
دستي بر آر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش
.
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
شهید_سردار_سرلشکر_حاج_قاسم_سلیمانی
@Emam_kh