🌹 دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 قسمت بیستم 🌹🌹
🍎 چندتا از دانشجویان ،
🍎 که در حال گذر از کوچه بودند ،
🍎 متوجه نیما شدند
🍎 که بیهوش ، کنار دکه فلافل فروشی افتاده
🍎 و دستانش بسته شده
🍎 و کاغذی روی سینه اش که نوشته :
🔥 من مواد فروشم 🔥
🍎 تک تک مواد فروشان ،
🍎 به دست سمیه تنبیه شدند .
🍎 و آبروی همه آنها در دانشگاه رفت .
🍎 هر کدام را در جایی ادب کرد .
👈 یکی را در کلاس خالی گیر آورد و کتک زد
👈 یکی را در سرویس بهداشتی
👈 یکی را در کتابخانه
👈 یکی را در کارگاه علوم و...
🍎 سمیه موفق شد ؛
🍎 تا ترس و وحشت زیادی در دانشگاه ،
🍎 بین مواد فروشان و فاسدان بیاندازد .
🍎 دیگر کسی جرات نمی کرد ، مواد بفروشد .
🍎 هر روز ، یکی از مواد فروشان رسوا می شد .
🍎 و علاوه بر تنبیه ،
🍎 اطلاعات جدیدی از آنان کسب می کرد .
🍎 همچنین فهمید
🍎 که پای دوتا از اساتید ،
🍎 و یکی از مسئولین دانشگاه ،
🍎 در این ماجرا هست .
🍎 اما هنوز نام آنها را نمی داند .
🍎 رئیس مواد فروشان ،
🍎 شخصی به نام کامبیز بود .
🍎 به شدت از این اتفاقات عصبانی بود .
🍎 و چند نفر را مامور کرد ،
🍎 تا آن دختر پوشیه پوش را پیدا کنند .
🍎 و به بدترین حالت ، مجازاتش نمایند .
🍎 و دستور داد که همه مواد فروشان ،
🍎 کارشان را تعطیل کنند ؛
🍎 و به جای مواد فروشی ،
👈 به دنبال آن دختر مزاحم بگردند .
🍎 بعد از نماز صبح ،
🍎 سمیه با خود فکر می کرد .
🍎 که فقط داریوش مانده بود .
🍎 که هم باید تنبیه شود
🍎 و هم اطلاعاتی در مورد نام اساتید
🍎 و مسئولینی که در این فساد ، دست داشتند ،
🍎 از او بگیرد .
🍎 سمیه به دانشگاه رفت .
🍎 و داریوش را زیر نظر گرفت .
🍎 داریوش ، بعد از اتمام کلاسش ،
🍎 در حال صحبت کردن با دوستانش ،
🍎 از کلاس خارج شد .
🍎 کنار درب دانشگاه ، از دوستانش جدا شد .
🍎 سمیه به دنبال داریوش رفت .
🍎 در یکی از کوچه های خلوت ،
🍎 پوشیه را زد ؛
🍎 سرعتش را بیشتر کرد ؛
🍎 و جلوی داریوش ایستاد .
🍎 و گفت : آقا داریوش ؟!
🍎 داریوش ،
🍎 از دیدن دختر پوشیه پوش جا خورد
🍎 و با ترس و وحشت گفت :
🔥 بله چی می خوای ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 هم می خوام اَدَبت کنم
🌷 تا دیگه جوونای مردم و بدبخت نکنی
🌷 و هم ازت اسم می خوام
🌷 نام چندتا مواد فروش بهم بده
🌷 اسم اونی که ازش مواد می گیری
🌷 اسم بالادستتو می خوام .
🍎 داریوش کمی مکث کرد
🍎 سپس لبخندی زد و گفت :
🔥 بدجور تو تله افتادی دختر پوشیه پوش
🍎 سمیه به پشت سرش نگاه کرد .
🍎 سه نفر به طرفش می آمدند .
🍎 سه نفر دیگر نیز از پشت داریوش آمدند .
🍎 و چهار نفر دیگر ،
🍎 از بالای پشت بام خانه ها به پایین پریدند .
🍎 سمیه بین یازده نفر ، محاصره شد .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
🌹 نویسنده : حامد طرفی
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
✨﷽✨
🏴معجزات زیارت عاشورا
✍عنایت به اهل قبرستان
نقل شده است ،فرد صالح و مومنی همسایه ای داشت که از کودکی با هم بزرگ شده بودند اما شغل و درآمد حرامی داشت. تا اینکه آن همسایه از دنیا رفت و در قبرستان محل دفن شد. رفیق او که مرد صالحی بود، پس از مدت کوتاهی او را در خواب دید که در وضع خوبی به سر می برد. گفت: من از ظاهر و باطنت خبر دارم و شغل تو جز عذاب را نمی طلبد. کدام عمل تو را به این مقام رسانده؟ گفت: همانطور است که می گویی. من از وقتی مُردم در بدترین وضع بودم. تا اینکه دیروز همسر اشرف آهنگر را در قبرستان دفن کردند. و به محل قبر اشاره کرد. در شب فوت او، ابا عبد الله الحسین(ع) سه مرتبه او را دیدن نمود و در مرتبه سوم به برداشته شدن عذاب از این قبرستان امر کرد. پس از آن، حال ما خوب شد و در نعمت افتادیم.
آن مرد صالح از خواب بیدار شد و حالی که اشرف آهنگر را نمی شناخت! پس از پرس و جو، در بازار آهنگرها او را یافت و پرسید: آیا تو همسری داشتی؟ گفت آری؛ دیروز فوت کرد و در فلان قبرستان دفنش کردیم. پرسیدم: او به زیارت امام حسین(ع) رفته بود! گفت نه. پرسیدم: روضه خوانی می کرد؟ گفت نه. پرسیدم: مجلس عزا می گرفت؟ گفت نه! برای چه می پرسی؟ من هم خواب را تعریف کردم. او گفت: آن زن به خواندن زیارت عاشورا مواظبت و مداومت داشت.
📚حکایات عنایات حسینی ص۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر شهید مطهری دربارهی کسانی که تو ایام شهادت امام حسین (علیه السلام) میرن شمال!
اهانت به امام حسین علیه السلام!
الان اگه شهید مطهری زنده بودن و میدیدند حتی با وجود کرونا مردم میرن شمال چه میگفتن!؟
@Emam_kh
تخم شربتی جایگزین قرص های تسکین دهنده میگرن
✍🏻تخم شربتی سرشار ازکلسیم،منیزیم و زینک(روی)است که برای میگرن مفید است
همچنین حاوی امگا3 است که برای سلامت قلب بسیارخوب میباشد
این موتیف از گوشه بافته می شود از قسمتی که صورتی است
شش زنجیره زده گرد کرده سه زنجیره دو پایه دو زنجیره،سه پایه رج اول است
رج دوم سه زنجیره،روی دو پایه هرکدام یک پایه،داخل دو زنجیره دو پایه دو زنجیره دو پایه روی سه پایه بعدی هر کدام یک پایه
رجهای بعدی به همین روش از روی نقشه ببافید
@Emam_kh
🔴مدرسه علمیه شیخ حسن
در خبرها آمده است که حسن روحانی به دنبال تاسیس مدرسه علمیه در قم است!!!
یک خسته نباشید و دست مریزاد عرض می کنیم خدمت مسئولین و متولیان حوزه علمیه قم که انقدر باز و فراخ عمل می کنند که هر کسی با هر پیشینه و افکاری می تواند کرسی درس راه بیندازد.
در ضمن پیشنهاد می شود این چند عنوان درسی هم برای تدریس در مدرسه مذکور لحاظ شود :
- اعتماد بی حد و حصر به دشمنان در اسلام
- درس های مذاکره در نهضت عاشورا
- دلایل فقهی در تایید برجام(خسارت محض)
- آراء فقهی در مجازبودن "وعده دادن پوچ به مردم"
- اجازات شرعی عدم اطاعت از ولی فقیه در موارد مختلف
- وجوب زندگی اشرافی برای مسئولین در تعلیمات اسلامی
اجرکم عندالله
✍ قاسم_اکبری
@Emam_kh
▫️خوش بحال کسانی که هم زنجیر می زنند!
▪️و هم زنجیرهای غیبت را از پای امام زمانشان باز می کنند...!
▫️هم سینه می زنند!
▪️و هم به فکر سینه پر درد و غم و اندوه امام حی خویش هستند...!
▫️هم اشک می ریزند!
▪️و هم غصه چشمان مولایشان که صبح و شام بر مصائب جد غریبش خون گریه می کند هستند...
▫️هم سفره می اندازند!
▪️و هم سر سفره امام زمانشان نمکدان نمیشکنند..!
▪️آنوقت با افتخار می گویند:
▫️یاحسیـن
اشک میریزند بر مظلومیت سالار شهیدان و غربت امام زمانشان و برای فرج منتقم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین با اضطرار دعا میکنند.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهـی
در این شبهای محرم
امیـدوار کن کسی
را که به آستانت ناامید است
بگیر دستی که
بسوی تو بلند است
مستجاب کن دعای
کسی که با اشکهایش
تو را صـدا میزند
🌙شبتـون حسینـی🌟
@Emam_kh
قالَ رَجُلٌ لِلْحُسَينِ بنِ عَلِىٍّ عليهماالسلام
يَا ابْنَ رَسُولِ اللّه ِ اِنّا مِنْ شيعَتِكُمْ، قالَ عليه السلام; اِتَّقِ اللّه َ! وَ لا تَدَّعِينَ شَيْئا يَقُولُ اللّه ُ لَكَ «كَذِبْتَ وَ فَجَرْتَ فى دَعْواكَ». إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلُمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَ دَغَلٍ. وَلكِنْ قُلْ أنَا مِنْ مَواليكُمْ وَ مُحِبُّكُمْ. ;
مردى به امام حسين عليه السلامگفت
من، شيعه شما هستم. امام فرمود; تقوا داشته باش! چيزى نگو كه خدا بگويد «دروغ گفتى و در ادعايت، گمراهى به خرج دادى». شيعه ما، كسى است كه قلبش از هر گونه شائبه و دغلكارى، پاك باشد. بنابراين، بگو; من، از دوستان و علاقه مندان شما هستم.;
بحارالانوار 68: 156.
❤️ بسم الله الرحمن الرحیم
با توکل به اسم اعظمت یاالله
خدایا بزرگ و توانا تویی
رحیم و رئوف و یکتا تویی
پر از مهری و بخشش و مغفرت
که ما قطره هستیم و دریا تویی
الهی به امید لطف و کرم تو
سلام ،صبحتون مهدوی
@Emam_kh
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
عزادار_حقیقی
🔹در این باره مناسب است که خاطره ای را از حضرت آیت الله بهجت حفظ الله تعالی نقل کنیم
⬅️در نزدیکی نجف اشرف در محل تلاقی دو رودخانه فرات و دجله آبادی به نام مصیب که مردی شیعه هر شب جمعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام به آنجا میرفت مردی از اهل سنت که در سر راه مرد شیعه خانه
داشت ،
🔸چون میدانست وی به زیارت حضرت علی علیه السلام می رود همواره هنگام عبور او را مسخره می کرد
🔹حتی یک بار به ساحت مقدس علی علیه السلام جسارت کرد و مرد شیعه خیلی ناراحت شد چون خدمت آقا مشرف شد شکایت آن مرد را نزد امیرالمومنین کرد
🔸شب آقا را در خواب دید حضرت فرمودند او بر ما حقی دارد که هرچه بکند در دنیا نمی توانیم او را کیفر بدهیم
🔹زیرا روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود که ناگهان جریان کربلا و منع آب از حضرت سیدالشهدا علیه السلام به خاطرش افتاد و پیش خود گفت :
🔸عمر بن سعد کار خوبی نکرد که آنها را تشنه کشت خوب بود به آن آب می داد بعد همه را می کشت و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت از این جهت بر ما حقی پیدا کرد که نمی توانیم او را جزا بدهیم
🔹مرد شیعه از خواب بیدار شده هنگام برگشتن بر سر راه با آن مرد سنی برخورد کرد مرد سنی با تمسخر گفت آقا را دیدی از طرف ما پیام رساندی
🔸مرد شیعه جریان را تا آخر بازگو کرد وقتی فرمایش امام علیه السلام را به او گفت مرد سنی سر به زیر افکند کمی به فکر فرو رفت گفت در آن زمان هیچ کس آنجا نبود و من این را به کسی نگفتم آقا از کجا فهمید..
🔹 بلافاصله گفت اشهد الله الا الله و الله محمد رسول الله و ان علی امیرالمومنین ولی الله و وصی رسول الله و شیعه شد
🔸عظمت مقام اهل بیت علیه السلام به قدری است که کوچکترین کاری که برای آنها صورت گیرد با پاداش های بزرگی از ناحیه آنها جبران خواهد شد
🔹 حال اگر یک کافر هم خدمتی به آنها کند یا ادبی را نسبت به آنها رعایت نماید چون شخص کافر در آخرت اهل نجات نیست پاداش او را در دنیا به او میدهند
🔸 و اگر شخص کوچکترین سنخیت و آمادگی را داشته باشد چه بسا پاداش اهل بیت علیه السلام موجب هدایت او نیز می شود
🔹 هر چند بعضی از کارهای خیر و یا خدماتی که از سوی کفار نسبت به دین و اهل بیت علیه السلام صورت می گیرد در صورتی که لیاقت هدایت را نداشته باشند به صورت کاهش عذاب آخرتی نیز جبران می شود
استاد_شجاعی
@Emam_kh
🏴گوهر اشک بر حسین فاطمه...
بخشی از وصیتنامه سپهبد قاسم سلیمانی:
🌷همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است.
🌷گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
@Emam_kh