eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
17هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 59 آغوشش تنگ شد و شانه اش لرزید... به هق هق افتادم... حرفم این قدر درد داشت که مردی به سختی فرهاد را بشکند! - دارم داغون میشم فرهاد، تو رو خدا بگو من کی ام؟! آنقدر آغوشش را تنگم کرد که حس کردم قصد حل کردنم در وجودش را دارد! -تو شیرینی... شیرین من... نفس من... عمر من... دنبال چی میگردی عسل؟ به من نگاه کن، برات همه چی میشم! گذشته، حال، آینده... با خودت بد نکن عسل، مامان تو منصوره ای بود که جونش رو برات می داد! بابای تو علی ای بود که به عشق وجود تو، این همه سال بدون منصوره دوام آورد! دنبال کی می گردی؟ ها؟ شانه هایم را گرفت و از خودش جدا کرد. از گریه ی زیاد سکسکه ام گرفته بود و برای بالا آمدن نفسم لب های داغ و تب دارم را باز کرده و از پشت پرده ی اشک هایم به صورت زیبا و مردانه اش که از درد و غم به کبودی میزد، خیره شدم. صورتش خیس و برق چشم هایش از اشک بود. -من‌و نگاه کن عسل؟ من کی‌و دارم ها؟ تو برام همه کسی، تو اینجوری کنی من میمیرم! فکر می کنی درد من کمتر از توئه؟! اندازه ی تموم آدم هایی که حسرت نداشتنشون رو می خوری من دوستت دارم انقدر که یه وقتا از حجمش قلبم درد میگیره، همیشه پسم زدی ولی پس نکشیدم، بدون تو دیوونه میشم عسل، به کی فکر می کنی؟ به کسایی که نیستن و هیچ وقت هم نبودن؟! باورم کن عسل، بزار دنیا رو به پات بریزم. دنبال درد نگرد، بزارم مرهمت باشم. بار دیگر به هق هق افتادم. مسکنی قوی می‌خواست این درد بی درمان. شیرینیِ اعترافش برای دلم زهر تلخی شد که می‌دانستم با رفتنم هربار یادآوری حرف های امشبش از حسرت و دلتنگی تا پای مرگ خواهم رفت. مطرح کردن تصمیمم بی فایده بود؛ فرهاد با این میزان شوریدگی محال بود رهایم کند! درکم نمی‌کرد، هویت داشت مثل من نبود که بفهمد نمی‌توانم به این راحتی ها که می گوید بگذرم. مچ دست هایش را گرفتم و از روی شانه هایم جدا کردم، مقاومتی نکرد از روی نیمکت بلند شدم، سریع مچ دستم را در دستش اسیر کرد. بلند شد و مقابلم ایستاد، سر به زیر شدم و با دست آزادم اشک هایم را پس زدم، کم آورده بودم و پریشان کاری بودم که تصمیم قاطع به انجامش داشتم. -خواهش می کنم فرهاد! کمی دستم را به قصد رها شدن از بند دستش تکان دادم ولی رها نکرد. -نمی ذارم این جوری بری! تو داری خودت رو از بین می بری منطقی باش عسل. سرم را بلند کردم، کجای حرف هایم غیرمنطقی بود؟! از قضاوتش ناراحت و خشمگین شدم. -آره من منطق ندارم ولم کن برم. کلافه چشم هایش را بست و سرش را رو به آسمان بلند کرد و پوفی کشید، بعد از لحظاتی دوباره به حالت قبل برگشت و خیره صورت برافروخته ام شد. - بذار باهم حلش کنیم! -چی رو میخوای حل کنی؟! شانزده سال دروغ زندگی من رو؟! یا هشت سال عذابم رو؟! چی رو حل کنیم!؟ سعی در آرام کردنم داشت ولی من رم کرده ی تقدیر شومم بودم. -صد سال باقی مونده ی زندگیت رو... بغض به جای خشم وجودم را در بر گرفت و چشم هایم بار دیگر از حلقه اشک تار شد. -نمی تونم فرهاد بفهم خواهش می کنم. -دلیل بیار برام! نمی فهمم من رو چرا پس میزنی؟ من چه نقشی توی گذشته داشتم؟! نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد..... 🍃🌸🍃
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 60 چطور برایش توضیح می دادم؟! زبانم نمی چرخید به گفتن علت اصلی هشت سال دردم! -سرت رو بالا بگیر عسل، یه دلیل بیار برام! - تو... تو هیچ وقت فکر... تو هیچ وقت فکر کردی که... ممکنه که... کاش در همین لحظه جان می دادم و این درد طاقت فرسا را برای گفتن جملات منفور حک شده در خط به خط ذهنم متحمل نمی‌شدم! بار دیگر شانه هایم را در دست هایش گرفت و تکانم داد، سر بلند کردم آنقدر کبود شده و درمانده بود که به کل جملات را گم کردم. -بگو عسل بگو چی تو اون مغز لعنتیت می گذره؟ جملات را پیدا کردم و برای جلوگیری از سکته حتمی اش سریع گفتم: -اگه من حاصل رابطه ی مشروع نباشم چی!؟ لحظه ای با بهت به لب هایم که حقیقت تلخم را برایش بخش کرده بود خیره ماند. انگار چیزی به دیواره معده ام خراش می انداخت و حالم را هر لحظه بدتر و بدتر می کرد. قدمی به عقب برداشتم دست های بی حواسش شل شده بودند که از شانه ام کنده شدند؛ با افتادنشان کنار بدنش، به خود آمد و ناباور سری به چپ و راست تکان داد و چشم هایش به آنی به خون نشست، قدم عقب گرد کرده ام را با قدم بلندش پر کرد! -هشت ساله که داری برای همچین حدس مسخره ای خودت رو داغون می کنی ؟! مثلا تو دختر تحصیل کرده ای!؟ اصلا مگه مهمه؟! مثل خودش صدایم را بالا بردم. -مهم نیست؟! جای من نیستی که درکم کنی اینکه ندونی گوشت و استخوانت ساخته ی یه رابطه حلال بوده یا هوس، مهم نیست؟! به من نگاه کن تو می تونی با زنی باشی که نمی دونی از کجا اومده؟! که به قول خودت حدسی که زدم آزارت نمیده؟ دل چرکینت نمی کنه؟ عقب گرد کردم و به تضاد صورت برافروخته و چشم های غمدارش نگاه کردم! بغضم سنگین تر شد و آرام تر از هر زمانی زمزمه کردم: -وقتی به خودم نگاه می کنم و این فکر تو سرم چرخ میزنه دوست دارم تمام پوست و گوشت تنم رو تیکه تیکه کنم. دلگیرم از مادرم، دلگیرم از پدرم... از هردوشون گله دارم... در حقم کوتاهی کردند خیلی ام کوتاهی کردن خیلی. می دونم این فکر تو ذهن همه ی اونایی که از سر راهی بودنم باخبرند شکل گرفته. به هق هق افتادم و دوان دوان به سمت خانه دویدم؛ صدای گریه ام گوش هایم را پر کرده بود که نفهمیدم فرهاد را به چه حالی در حیاط جا گذاشتم. چند روزی گذشت، به فرهاد اولتیماتوم دادم که دیگر اصرار بی‌جا برای کمک به همراهی ام نکند چرا که بیش از قبل عصبی می شدم. برگه ی استعفایم را هم به رئیس بیمارستان دادم، نامه ای به یک بیمارستان دولتی در تبریز برای استخدامم داد. از او قول گرفتم که هرگز و تحت هیچ شرایطی به کسی آدرس محل کار جدیدم را ندهد. مریم هم سخت مشغول کار و زندگی زناشویی اش بود. چند باری خواستم که در جریانش بگذارم ولی پشیمان شدم؛ چرا که به هر حال همسر مجید بود و امکان داشت قانعش کند و آدرسم در تبریز را بگیرد. در این مدت دوبار رژان را دیدم که رنگ پریده و آشفته است، به شدت در حال وزن گیری بود و این نشان از وجود جنین در بطنش بود. لباس‌هایم را از کمد بیرون آوردم و بدون توجه به نظم و ترتیب در چمدان انداختم، سمت دراور رفتم و کشواش را باز کردم. محتویات داخلش کیف لوازم آرایش و آلبومم بود. بادیدن آلبوم قلبم فشرده شد. با نوک انگشتانم جلد سفید رنگش را لمس کردم. با تردید دستم را به لبه اش گذاشتم و بلندش کردم. شک داشتم به بردنش چرا که هرگز قصد بازگشت نداشتم و قصدم فراموش کردن آدم های داخل این آلبوم بود! نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد....... 🍃🌸🍃
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 🌼خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید! ✍️عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت . بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد) بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد. 📚فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
🔺سردار قاآنی: 🔹دیوار اطراف اسرائیل را خراب خواهیم کرد 🔸 ‌گفته‌ایم استخوان‌های آمریکای جنایتکار را می‌شکنیم 🔹صدای شکستن آن به موقع به گوش خواهد رسید @Emam_kh
🔴‏وزارت ورزشِ دولتِ اصلاح‌طلبِ زبان‌دنیابلدِ قهرمانِ دیپلماسی؛ حتی نتوانست حق قطعی و طبیعی ایران در میزبانی مقدماتی جام‌جهانی را از afc بگیرد!!! حق ایران در برجامِ مزخرف از آمریکا پیشکش... ✍️علیرضا گرائی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگردك شير ولرم 1 ليوان شكر نصف ليوان روغن مايع نصف ليوان زردچوبه 1 ق م خمير مايه 1 ق م آرد بميزان لازم ابتدا داخل ظرفي شيرولرم،شكر و خمير مايه را ريخته ميزاريم تا بعمل بياد بعد زردچوبه ،روغن مايع را هم ب مواد اضافه ميكنيم حالا آرد را ب تدريج اضافه كرده خوب ورز ميدهيممم تا جايي آرداضافه ميكنيم ك خمير نرمي بدست بياد و بدست نچسبد حالا روي خمير را سلفون كشيده جاي گرم قرار ميدهيم ميزاريم خمير ور بياد بعد از يك ساعت استراحت خمير اندازه گردو از خمير برداشته توي دست گرد كرده و ابكش را ك قسمت توري داره روي اون قسمت خمير را بكمك دست صاف ميكنيم بعد از ي قسمت خمير رو رول كرده داخل ماهيتابه روغن مايع ريخته و خميرارو ك همه رو ب اين شكل اماده كرديم داخل روغن سرخ كرده بعد روي صافي قرار داده تا روغن اضافيش گرفته بشه بعد با شكر تزيين كرده داخل ظرف سرو ميچينيم 🍪🍩🍪🍩🍪🍩🍪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «وقتی رهبر معظم انقلاب از آرزوی شهادت ميگويند» ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 🌹روز_شهيد ‌@Emam_kh
✅خیلـےجالبــه 🖐🏻انگشتان مانشانۂ پنج‌تن. و بندهای آن نشانۂ چهارده‌معصوم است. و خطوط کف دست; دست راست سن حضرت زهرا سلام الله و اگه خطوط کف دست چپ را از خطوط کف دست راست کم کنید سن پیامبر اکرم (ص) و امام علی علیه السلام بدست میاد. پس مـــــراقب‌دستان خود باشیم که دست به چه کارهایی مے‌زند!! ✅خیلـےجالبــه 🍃🌸🍃 @Emam_kh
آیت الله حق شناس (ره): نفس همه چيز را، حتی محالات را هم مي‌تواند تصور بكند. «النفس فی وحدته کل القوی». نفس قدرت خلاقیت بالایی دارد، آقاجون من! اما مع ذلک از تصور این افاضه‌ی الهی عاجز است. باید به پروردگار توسل بجویی و از او بخواهید که تعلقات از شما جدا شود. باید در ماه رجب و شعبان و انشاء‌الله در ماه رمضان این مراتب را بدست بیاورید تا ذخیره‌ای برای قبر باشد. باید پروردگار به داد ما برسد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁الهـی در این آخرین شب‌های زمستان مهربانی به دل‌ها برطرف شدن غم‌ها برکت تو خونه‌ها برطرف شدن مشکلات و مستجاب شدن دعاها را نصیب همه عزيزانم بگردان 🍁الهـی در آخرین شب‌های زمستان حال دلتون خوب باشه الهی سلامتی و آرامش نصیب دلتون باشه شبتـ🌙ـون بخیـر در پنـاه الهـی🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام_امام_زمانم بی تو درجمعیم و تنهاییم، بی تو خندانیم و گریانیم، بی تو آرامیم و سوگواریم ... بی تو مردگانیم در نقش زندگان ... بیا و حیاتمان بخش.... 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Emam_kh
امام على عليه السلام : ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ فَقَدْ رُزِقَ خَيْرُ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ، هُنَّ الرِّضا بِالقَضاءِوَ الصَّبْرُ عَلَى الْبَلاءِ وَ الشُّكْرُ فِى الرَّخاءِ؛ امام على عليه السلام : به راستى خير دنيا و آخرت روزىِ كسى مى گردد كه از سه ويژگى برخوردار باشد:خشنودى به مقدرات، صبر در بلا و شكر در آسايش. غررالحكم، ح 4670
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلااااام يک سلام بی حسرت، بی نگرانی سلامی سرشار از آرامش روزتون بخير و زیبا عاقبت‌تان بخير عشق‌تان مستدام محبت خدا در دلتان پيوسته جاری سـ🌸ـلام صبحتان به طراوت یک روز بهاری و روزتان به سرسبزی بهار ايام به کامتان @Emam_kh
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🔻معجزه‌ی اخلاق🔻 ✍ راجع به خصوصیات عرب‌ها قبل از اسلام، زیاد شنیدیم:👈 «زمان جاهلیّت». 🤔 امّا آیا تا حالا با خودمون فکر کردیم که: ⁉ چی شد که مردمِ اون زمان، با اون خصوصیات، عاشق پیامبر شدند؟؟ ⁉ چه جوری اون مردم، جذب پیامبر شدند؟؟ ⁉ اصلاً، پیامبر چه جوری تونست اسلام رو تو اون فضا توسعه بده، که امروز یه دین جهانی باشه؟؟ ✔️ جواب یک کلمه است: 👈 اخلاقِ خوبِ پیامبر. ☝️ اصلاً یکی از معجزاتِ بزرگِ پیامبر، و اون حضرت بوده. 🔚 تو این زمینه، یه آیه تو قرآن داریم، که دانستنش برای هر مسلمانی لازمه. ⚡️ قرآن خطاب به پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: 🕋 فَبِمٰا رَحْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ لِنْتَ لَهُمْ، وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ اَلْقَلْب،ِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ (آل عمران/۱۵۹) 💢 ای پیامبر! این فضل و رحمت خدا بود که تو در برابر مردم نرم و مهربان شدی. 💢 و اگر خشن و تندخو و سنگدل بودی، مردم از اطراف تو پراکنده می‌شدند. 🔎 خیلی دقّت کنیم. ☝❌️ خدا با پیغمبر خودش هم تعارف نداره. می‌فرماید: ای پیامبر❗️ ☝ اگر تو هم می‌خواستی با مردم، با تندی و خشونت😠😡 برخورد کنی، هیچ کسی دور و برت جمع نمی‌شد.❌️ ☝ این برخوردِ خوب،😌🙂 و اخلاق خوشِ تو بود که مردم رو جذب کرد.✅ ⚠️ یعنی برخوردِ با مردم انقدر مهمه که، اگر پیامبر خدا (ص) هم میخواست با تندی با مردم برخورد کنه، کسی جذبش نمی‌شد. ما که دیگه جای خود داریم.👌 📣📣... دونستن این آیه، برای ما که میخواهیم مردم رو به دین خدا دعوت کنیم فوق‌العاده لازمه. 🔔 خصوصاً کسانی که فعالیتهای تبلیغی می‌کنند.👌 ☝️ بدونیم که مردم با برخوردِ خوبِ ما به دینِ خدا علاقه‌مند میشن، نه با حرف‌های ما. ✔️ با عملِ ما جذب میشن، نه با قولِ ما. تو محل زندگیمون،🏡 محل کارمون،🏢 محل تحصیلمون👨🏫 و... 👌 هرجایی که هستیم، یه طوری برخورد کنیم، و یه طوری با مردم معاشرت کنیم، که همه رو عاشق اسلام کنیم.👏👏 ✔️ هم خودمون رو قبول داشته باشند،🙂 هم دینمون رو.😎 📛 نه اینکه اخلاقمون یه طوری باشه که، همسر و بچه‌هامون هم قبولمون نداشته باشند، چه برسه به مردم.😔😕☹️ 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹شهـــید عبداللـہ محمــودى: «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، ڪه شماييد ڪه دشمن را با چادر سياهتان و تقـوايتان می‌ڪشيد.» «حجاب تو سنگــر تو است، تو از داخل حجـاب دشمن را مى‌بينى و دشمــن تو را نمى‌بينــد.» @Emam_kh
💠 انحصار واردات روغن پالم در اختیار حسین فریدون برادر رئیس جمهور است 👈وزرای روحانی اختیار جا به جا کردن صندلی خودشان را هم ندارند 👤موسوی لارگانی عضو هیئت رئیسه مجلس: انحصار واردات روغن پالم در اختیار آقای حسین فریدون برادر رئیس جمهور و واردات موز نیز بر عهده یکی از بستگان ایشان است 🔹رئیس جمهور می‌گوید اگر وزارت بازرگانی داشتیم با چنین مشکلاتی در حوزه کالای اساسی نظیر روغن مواجه نمی‌شدیم در حالی که وزرای ایشان اختیار جا به جا کردن صندلی خودشان را هم ندارند. 🔸اگر به فرض هم مسئولین وزارت خانه را بر عهده چنین فردی بگذاریم چگونه بازار را کنترل خواهد کرد؟ مگر وزارت صنعت، معدن و تجارت برای مدیریت مسائل مربوط به تجارت و بازرگانی قائم مقام ندارد؟ 🇮🇷 @Emam_kh
🔴 مسئول سرمایه‌دار یا مستضعف؟ 🔹متاسفانه سال‌های سال، برخی جریانات سیاسی و رسانه‌ها، شاخص‌های باطلی را به اذهان مردم تزریق کرده‌اند. یکی از این تزهای غلط این است: "کسی‌که ثروتمند است یا از قِبَل مسئولیت ثروتمند شده، برای مسئولیت مناسب‌تر و بهتر است چون این‌بار فقط برای کار آمده. دیگر سیر شده و نیازی به جمع کردن مال و منال ندارد. اما کسی‌‌که وضع مالی متوسط یا ضعیفی دارد، مناسب مسئولیت نیست چون آمده است برای خوردن! تا بخواهد مال و منال جمع کند، دوره مسئولیتش تمام شده". 🔸متاسفانه برخی از مردم -هم تحصیل‌کرده هم بی‌سواد- این تئوری را قبول کرده و متاسفانه بر مبنای آن عمل می‌کنند! 1⃣ اولاً در اسلام مال و ثروت‏ هیچ وقت تحقیر نشده است. اسلام، با هدف قرار دادن ثروت، یعنی اینکه انسان فدای ثروت شود مخالف است؛ به عبارت دیگر، اسلام پول پرستی و اینکه انسان برده پول باشد، پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد، یا پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی و بیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، اینها را محکوم کرده است. اینکه فقط مال اندوزی کند و مردم و مستضعفین سهمی در ثروت او نداشته باشند، غلط است. 🔹اما تجربه نشان داده؛ معدود ثروتمنداتی در مسئولیت قرار گرفته باشند و درد مردم و اقشار متوسط و ضعیف را درک کنند! فقط آنانیکه طعم فقر و نداری و استضعاف را چشیده باشند پای کار مردم خواهند آمد. 2⃣ ثانیاً؛ طمع انسان سیری ناپذیر است. امام موسى کاظم(ع) فرمود: «مثل الدنیا مثل البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتى یقتله» «مثل مال پرستى و دنیا طلبى مانند آب شور دریا است هر اندازه آدم تشنه از آن بیاشامد تشنه‌تر گردد تا جایى که خوردن زیاد آب شور او را به قتل مى رساند» (کافی، ج‏ 2، ص 137) 🔹بدین ترتیب ثروتمند بودن، دلیلی برای قانع بودن نیست‌. خاصه کسانی که از راه نامشروع به مال و منال برسند بدنبال این هستند که دارایی‌های خود را هر روز بیشتر و بیشتر کنند و هیچ مانعی را نمی‌پذیرند! 3⃣ ثالثاً؛ آن‌ها بخاطر دارایی‌های خود مغرور و متکبر می‌شوند. آیات ۶ و ۷ سوره علق به این اشاره دارد: «کلاَّ إِنَّ الْانسَانَ لَیَطْغَى أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنى» «راستى که انسان سرکش و مغرور مى‏شود چون که خود را در غناء و دارایى ببیند». 🔹مدیر و مسئول مغرور و متکبر و فخر فروش، خودرای و مستبد و شاهانه زندگی می‌کند. دیگران را برده و نوکر خود می‌داند. حاضر نخواهد شد بین مردم حاضر شود. خود را بی‌نیاز از مردم می‌داند و ...! ❇️ پ.ن: آنچه که از سیره امیرالمومنین علیع‌السلام و مکتب امام(ره) می‌فهمیم در حکومت اسلامی، مسئولین می‌بایست شبیه به اقشار ضعیف و متوسط رو به پایین زندگی کنند اگر اینگونه نیست یعنی ما با اسلام، فرسخ‌ها و کیلومترها فاصله داریم! البته در حکومت غیراسلامی که مومنین مسئولیتی ندارند می‌توانند در سطح قشر متوسط زندگی کنند. ❇️ اخیراً اکبر ترکان مشاور سابق روحانی به رفتار و سبک زندگی اعلی حضرتی و شاهانه روحانی اعتراف کرده. به وزرا وقت نمی‌دهد یا کم وقت می‌دهد و ... . ❇️ "آنها که تصور می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند. و آنهایی هم که تصور می‌کنند سرمایه داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند". صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۸۶ ✅ داود_مدرسی_یان: @Emam_kh