❤️خبر آمدنش
را همه جا پخش کنيد
ميرسد لحظهی
❤️ميعاد به امّيد خدا
بر قامت
دلربای مهدی (عج) صلوات
❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم...
@Emam_kh
پيامبر صلي الله عليه و آله :
اَقْرَبُ ما يَكونُ الْعَبْدُ مِنْ رَبِّهِ وَ هُوَ ساجِدٌ فَاَكْثِرُوا الدُّعاءَ ؛
پيامبر صلي الله عليه و آله :
نزديك ترين حالتِ بنده به پروردگارش زمانى است كه در سجده است . پس [در اينحالت ، ]بسيار دعا كنيد.
صحيح مسلم ، ج 1، ص 350، ح 215
سلاااااام
امروزتون به زیبائی یک روز بهاری🌸
پر از انرژی مثبت
پر از مؤفقیت و شادکامی
پر از مهربانی و لبخند
پر از توکل و امید
لحظاتتون مملو از مهر پروردگار
سبد امروز را پر میکنیم🌸
از محبت دوستی و عشق و امید
و میخوانیم سرود خوشبختی را
ان شاءلله اطرافتون
پر از شکوفههای اجابت
و عشق و برکت شود
روزتون نورانی🌸🍃
@Emam_kh
⚪⚪آیت الله مجتهدی(ره) :
👌کاری کنید که به بهشت خدا بروید
🔥 اگر ما از ترس جهنم نماز بخوانیم، خیلی چنگی به دل نمی زند، اما اگر گفتند: "نماز صبح هم نخوانی به جهنم نمی روی" و در این صورت نماز صبح خواندی، این خوب است.
🍀 اگر عبادت برای بزرگی خدا باشد، إن شاء الله این خیلی قیمتی است و این فرد در روز قیامت هم به بهشت خدا می رود. «فَادخُلی في عِبادی وَادخُلی جَنّتی»
🌷 خداوند می فرماید: "برای من عبادت کن،من تو را در بهشت خودم می برم" لذا بعضی ها را ما در بهشت نمی بینیم، به خدا عرض می کنیم که "رفیقان چرا در بهشت نیست؟" خطاب می رسد: «فی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیک مُقتَدِرٍ»
👌آنها به حضور رسیده اند. آنهایی که عبادت برای خدا می کنند و نه از ترس جهنم، آنها به بهشت خدا می روند. آنجا خیلی عالی است، دعا کنیم که به آنجا برویم. اگر عبادتمان برای خدا باشد، إن شاءالله به آنجا می رویم.
@Emam_kh
خاطره شهدا ♥️
میگفت اخم توی محیطے که پر از نامحرمه خیلے هم خوبه ✨
#شهید_مصطفے_صدرزاده
🌺 سه شاخه گُل #صلوات، هدیه به روح مُقدَّس شهید سید مصطفی صدر زاده
@Emam_kh
#حساب_کتاب
"میخواهی نشکنی، انعطاف پذیر باش"
▫️ آنروز برفی را بخاطر بیاورید که در حین عبور از کوچه، رهگذری به شما گفت که سنگ فرشهای این قسمت از کوچه لغزندهتر است و شما به حرف او تا آنجا اعتماد کردید که برای زمین نخوردن، قدمهایتان را با احتیاطتر برداشتید.
▪️حالا چه شده که به حرفهای دوست، همســر، پدر و مادرتان، کمتـــر از آن غریبه اعتماد دارید؛
کسانی که صاف و ساده و بدور از دورنگی، شبیه آینه روبرویتان میایستند، فقط برای اینکه زمین نخورید.
★ عزیز جان؛
در مقابل انتقادهای عزیزانت، گارد نگیـــر!....
به این فکر کن که او میتوانست، نقاط ضعف تو در گفتار، رفتار، اخلاق و روحیاتت را فقط ببیند و زمین خوردن و شکستن تو را نظاره کند، اما انتخاب کرد در مقابل تو، شبیه آینه بایستد...
💠 پس اگر میخواهی رشد کنی، سعی کن با سرسختی، اطرافیانت را از انتقادهای سازندهشان پشیمان نکنی، که در این صورت تو ضــررکنندهٔ اصلی هستی...
استاد شجاعی
@Emam_kh
‼️حکم انکار برخی از ضروریات دین مثل روزه
🔷س 5360: آیا اگر کسی بعضی از ضروریات دین مانند روزه و غیر آن را انکار کند، حکم کافر را دارد یا خیر؟
✅ج: اگر انکار هر يک از ضروريات دين به انکار رسالت يا تکذيب پيامبر اکرم اسلام(صلى الله عليه وآله) يا وارد کردن نقصى به شريعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است.
📕منبع: khamenei.ir
@Emam_kh
قمار، معامله نیست
روحانی کجا سیر می کند؟
♦️یک عضو خانواده را در نظر بگیرید که می گوید در ازای فروختن فرش ها و تلویزیون و مبل خانه یا مقادیری طلا، می خواهد سرمایه گذاری کند و به اقتصاد خانواده رونق بدهد. او حتی یکی دو بار هم خانواده را مهمان بستنی و رستوران می کند. اما هر چه زمان می گذرد، در اثر رفتار او، وضعیت معیشت خانواده دشوار تر می شود و او هر بار وعده جدیدی می دهد، به شرط این که بتواند اقلام بیشتری را از دارایی های ضروری خانواده واگذار کند...
🔹حالا هشت سال سپری شده و طرف معامله می گوید این بار باید خود خانه را واگذار کنید، شاید که بتوانید به شرایط اقتصادی قبل از معامله اول برگردید! خب چه باید کرد ؟ اگر روز اول اعتماد و خوش بینی در میان بود مبنی بر این که عضو مدعی خانواده، مشغول سرمایه گذاری و معامله برد- برد است، اکنون حتما یقین می کنید که طرف مقابل کلاهبردار است؛ و عضو خانواده هم، خود و شما را گول می زند که نام "قمار" های دو سر باخت را معامله گذاشته و با
این وجود، وعده پشت وعده می دهد.
♦️آقای روحانی امروز گفت: "ما باید روزانه دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم؛ ما عجله نداریم، اما الان دیگر نباید کسی ما را متهم به عجله کند... تاخیر در برداشتن تحریم ها خلاف شرع، قانون اساسی و خواست مردم است".
🔹او همچنین گفته است: برای حل مسائل پیچیده ما راه حلی جز همهپرسی نداریم. در مسائل مهم مجلس دیگر قانونگذار نباید باشد و توسط رفراندوم باید انجام شود و همه دعواها حل میشود.
♦️هدف از این سخنان چیست؟ آقای روحانی هشت سال قبل، وعده تحول اقتصادی ۱۰۰ روزه داد. سپس در تیر ۹۴ اعلام کرد با توافق، همه تحریم های مالی و بانکی و نفتی یکجا برداشته شده. اما پنج سال بعد در حالی که بیش از ۱۳۰ روز از دوره ۲۹۲۰ روزه مدیریت او نمانده، می گوید "باید روزانه دنبال مذاکره و رفع تحریم باشیم" و "دیگر کسی نباید مارا متهم به عجله کند" و تاخیر در برداشتن تحریم ها خلاف شرع، قانون اساسی و خواست مردم است"!!
🔹روحانی کجا سیر می کند؟ چرا صادقانه به مردم نمی گوید که اعتماد به آمریکا و اصرار هفت ساله بر تداوم آن، یک قمار سراسر باخت بوده است؟ او، هم ۹۵ درصد برنامه هسته ای را به تعطیلی کشاند، هم تحریم ها را در اثر سوء دیپلماسی افزایش داد و هم چرخ اقتصاد را به خاطر سوء مدیریت خود متوقف کرد.
♦️جالب این که امروز اذعان کرده "دولت فعلی آمریکا تاکنون هیچ اقدام جدی برای رفع تحریمها انجام نداده است". مگر دولت فعلی آمریکا، ادامه همان دولت هایی نیست که از سال ۹۴- ۹۵ تحریم های ویزا، ایسا، سیسادا و کاتسا را پشت سر هم قطار کردند؟ مگر غیر از دولت اوباما بود که هیئت های تهدید به کشورهای مختلف گسیل داشت و آنها را از سرمایه گذاری و تجارت با ایران بر حذر داشت؟
🔹شما۲۸۰۰ روز را به خیال نرم کردن دل دشمن، فرصت سوزی کردید؛ چرا این سه چهار ماه باقی مانده را قدر نمی شمارید یا دست کم عبرت های این قمار پر خسارت را بازگو نمی کنید؟ توجیه قمار های قبلی و جذاب کردن قمار جدید، این خبر را در خود نهفته دارد که شما از یک جایی به بعد، آلوده شده اید و می خواهید موجودیت خانواده را "گرو" بگذارید.
♦️آیا اعضای خانواده حق ندارند از خود بپرسند که چرا عضو پشت هم انداز خانواده، به جای بدهکار کردن طرف معامله اصرار دارد خانواده خود را متهم کند؟ چرا گریبان کلاهبردار را رها کرده و مصر است گریبان اعضای خانواده را دست او بدهد؟ کجای دنیا به جای گرفتن طلب انباشته خود، می گویند رفراندوم کنیم که آیا می خواهیم طلب مان را طبق قرارداد زیر پا گذاشته شده، از طرف کلاهبردار پس بگیریم، یا دوباره طبق قواعد زورگویانه طرف مقابل، مذاکره و معامله کنیم؟!
✍ محمد_ایمانی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️بهترین راه برای ترک گناه
استاد علی اکبررائفی پـور
@Emam_kh
⭕️ برخورد با فساد جدی است!
آیت الله رئیسی:
برخورد با فساد،جدی است و در این زمینه به هیچ وجه مماشات نخواهیم کرد. هر کجا فساد پیدا شد باید مستند و با دلیل باشد. باب اتهام زنی را باید بست. اگر کسی سندی مبنی بر فساد و تخلف داشت، ارائه کند و یقین داشته باشد دستگاه قضایی برخورد خواهد کرد.
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیات 47و48 سوره آل عمران
🌸 قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِى وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِى بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ إِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(47) و یعلمه الکتاب و الحكمة و التوراة و الإنجيل (48)
🍀 ترجمه: (مریم) گفت: پروردگارا! چگونه براى من فرزندى باشد، در حالى كه هیچ انسانى با من تماس نداشته است؟ خداوند فرمود:چنین است خداوند، او هر چه را بخواهد مى آفریند. هرگاه اراده كارى كند، فقط به آن مى گوید: باش، پس موجود مى شود. (47) و خداوند به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل را تعليم مى دهد. (48)
🌷 #ولد: فرزند
🌷 #یمسسنی: از مس به معنای تماس می آید.
🌷 #ما_یشآء: هر چه بخواهد
🌷 #قضی: اراده کند
🌷 #يعلمه: به او تعليم مى دهد
🌸 موضوع این آیات در ادامه آیات جلسه قبلی می باشد هنگامی که فرشتگان به حضرت مریم علیه السلام بشارت ولادت حضرت عیسی علیه السلام را به او دادند. قالت رب أنى يكون لی ولد و لم یمسسنی بشر گفت:پروردگارا چگونه برای من فرزندی باشد ، در حالی که هیچ انسانی به من تماس نداشته است؟ {قال كذلك الله يخلق ما يشآء إذا قضى أمرا فإنما يقول له کن فیکون: خداوند فرمود: چنین است #خداوند، او هر چه را بخواهد می آفریند. هر گاه اراده کاری کند، فقط به آن می گوید: باش، پس موجود می شود.}اراده ى خداوند سبب پیدایش وآفرینش موجودات است و مى تواند بدون اسباب و وسیله مادّى نیز بیافریند. او سبب ساز و سبب سوز است، گاهى تأثیر چیزى را از آن مى گیرد و گاهى به چیزى اثر مى بخشد. پیدایش وبقا و آثار همه چیز بسته به اراده و خواست اوست.
🌸 و یعلمه الکتاب و الحکمة و التوراة و الإنجيل:خداوند به #مسیح کتاب و حکمت و تورات و انجیل را تعلیم می دهد. منظور از یعلمه الکتاب به قول بعضی مفسران آموزش خط و نوشتن است و منظور از الحکمة: آگاهی بر مصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است ، خواه آثار دنیوی باشد، خواه اخروی باشد. تورات کتاب حضرت موسی علیه السلام و تورات کلمه عبری است و به معنای #قانون است و انجیل کلمه ای یونانی به معنای بشارت است و کتاب حضرت عیسی علیه السلام می باشد.
🔹 پيام های آیات47و48سوره آل عمران
✅ آفرینش #خداوند از راه غیر معمول، كار تازه اى نیست و عوامل طبیعى نیز منحصر در امور شناخته شده نیستند. «كذلك»
✅ دست #خداوند براى آفرینش باز است. آفریدن از راه اسباب طبیعى و غیر طبیعى براى خداوند یكسان است. «یخلق ما یشاء»
✅ شرط آفرینش، اراده ى حتمى الهى است. «قضى امراً... كن فیكون»
✅ یکی از اصول و شرایط رهبری الهی ، داشتن آگاهی های لازم است. آگاهی بر اساس #علم و #حکمت و کتاب آسمانی است. «یعلمه الكتاب و ...»
✅ رهبر هر زمانی باید به حوادث و قوانین گذشته نیز آگاه باشد. #خداوند به عیسی علیه السلام، تورات موسی علیه السلام را آموخت. «و التوراة»
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 103
سرش را کلافه تکانی داد، فهمیدم که به نام شیرین خطاب کردنم از بی حواسی اش بوده، شاید هم تاثیر کلام پرسوز خواننده!
از ذهنم گذشت؛ مسبب همه ی این آشفتگیها من هستم. تصویر نوازش موهای نرم و لختش و غافلگیر شدنم توسطش و بعد آن آغوش و از همه بدتر آن بوسه، زنده تر از هر تصویری جلوی رویم پخش شد. همه اش تقصیر من بود!
-میخوای بریم اروند رود؟
با صدایش تصاویر محو شدند اما هنوز کامل فکرم را معطوف حال نکرده بودم و بی حواس تر از هر زمانی جواب دادم: آره بریم.
باز فکرم سمت متن شعر ترانه کشیده شد.
《 گاهی دلم مثل فرهاد غمگینه
تلخ ترین رویام رویای شیرینه》
هرگز دلم نمی خواست که دل فرهاد غمگین باشد !
اگر پا به پایش می ماندم و دل به دلش میدادم مطمئناً غم رخنه کرده در وجودم به او هم سرایت می کرد. فرهاد من چیزی کم نداشت، با من حیف می شد...
تاثیر قرصی که دیشب فرهاد به خوردم داد، کاملا از بین رفته بود و حالم دست خودم نبود، ذهنم هر دم چیزی را یادآورم میشد و انگار در بیداری کابوس می دیدم کابوس فرار مادرم... کابوس پدری که مادرم را به حراج دوستانش گذاشته است... تمام تلاشم را برای بیرون ریختن افکار از ذهنم کردم، ولی نمی شد! سعی کردم به روزمرگی ها و برنامه هایم فکر کنم ولی نمی توانستم، انگار در خیالم گره خورده بودند، گره ای کور که با دندان هم به جانش می افتادم فایده نداشت و باز نمیشد تا فرار کنم.
دست بردم و کلافه و پریشان از دستشان پخش را روشن کرده و کنترل را برداشتم و تا آخرین حد زیادش کردم. دلم ذهنی خالی را آرزو داشت، خالی از گذشته، از انسانهایی که ندیده بودم ولی پررنگتر از دیده هایم جلوی رویم رژه میرفتند و پریشانم میکردند!
خواننده ی لعنتی غمگین می خواند و حالم را بدتر می کرد، دست بردم و فایل را رد کردم و روی فایل شاد، پخش را زدم. صدایش مثل مته در مغزم فرو رفت. نه تنها موثر نبود بلکه بیشتر اعصابم را به هم ریخت. سرم را به پشتی صندلی تکیه زدم و چشم هایم را بستم.
با خاموش شدن آهنگ توسط فرهاد مغزم خالی شد. چقدر سکوت خوب بود اگر می گذاشتند و باز به مغزم هجوم نمیآوردند.
صدای نگران فرهاد حال خوب سکوتم را بیقرار کرد.
-چته عسل؟ چرا اینجوری می کنی؟ حالت خوب نیست؟
بدون اینکه چشم باز کنم یا تن وا رفته ام در صندلی را تکان دهم لب زدم: خوبم. هیچی نگو فرهاد خواهش می کنم.
سکوت بینمان افتاد. سرم نبض گرفته و اعصابم را بیشتر خط خطی می کرد.
-رسیدیم.
چشم هایم را باز کردم. هنوز جان و حال تکان دادن بدنم را نداشتم. در بیرون چشم چرخواندم اروند رود را دیدم.
در جایش کج نشست و کمی بدنش را سمتم خم کرد.
-اگه حالت خوب نیست پیاده نشیم.
دست بردم و کمربند را باز کردم. سرم را سمتش کج کردم.
عشق در چشم های فرهاد معنا می شد، من لایق نیستم فرهاد دل ببر...
خسته و بی جان نگاهم را گرفتم و بی حرف در را باز و پیاده شدم. کلافه دستی به صورتش کشید و پایین آمد و با ریموت درهای ماشین را قفل کرد.
نایستادم تا به کنارم برسد. سمت پل قدم برداشتم. دستم را داخل جیب مانتوی کوتاهم فرو کردم. هوا سرد شده بود.
نمی فهمیدم، چرا اینقدر دلم تنهایی و سکوت را طالب بود؟! چرا حضور فرهاد بیش از هر چیزی آزارم میداد؟!
سرم را رو به آسمان بلند کردم ماه در میان انبوه ستاره های ریز و درشت خودنمایی میکرد. به چشمم غمگین آمد، ماه هم تنها بود! ستاره ها هم جنسش نبودند...
خدایا چرا حالم از همیشه بدتر است امشب..
باید در اولین فرصت قرص هایم را تغییر میدادم و دوز بالاتری را امتحان می کردم، حس می کردم دچار افسردگی شده ام، تنهایی را ترجیح می دادم، نمیدانم شاید چاره ام همین تنهایی بود و بیهوده تلاش میکردم...
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد......
🌺🍃🌸🍃🌺
رمان به_تلخی_شیرین
قسمت 104
به فرهاد که در سکوت هم قدمم می آمد نگاه کردم. متوجه شد و سمتم سر چرخاند، باز نگاه تب دار و ناآرام مسری اش حالم را بیش از پیش طوفانی کرد!
نه می توانستم همراهش شوم نه میتوانستم رهایش کنم...
چون غریقی در باتلاق گیر کرده و هر چه دست و پا می زدم بیشتر فرو می رفتم. دست هایم را از جیب هایم بیرون آورده و روی سینه ام چفت کردم. خیلی سرد بود یا حال من بد بود؟! فرهاد که با تیشرت بود!
بی اختیار آهی کشیدم و نگاه گرفتم.
یادم به حرف فرهاد افتاد...
راستی کجا را میگفت که فردا راه بیفتیم؟! چه باید می کردم؟! مطمئنا نمیتوانستم همراهش شوم! واقعا از توانم خارج بود که وارد رابطه ای فراتر از این، با فرهاد شوم. نباید به پایم می سوزاندمش...
صبح با صدای هشدار گوشی ام بیدار شدم. تصمیمم را گرفته بودم، باید برمی گشتم تبریز.
پتو را کنار زدم و بی حوصله سمت کمد رفتم چمدانم را بیرون کشیدم و لوازمم را جمع و داخلش جا دادم. با تقه ای که به در خورد سمتش رفتم و از چشمی نگاه کردم. با اطمینان از اینکه فرهاد است در را باز کردم. تیپ مشکی زده بود. حتما به پیشواز مرگ عشقمان رفته بود!
-سلام خانوم خانوما. صبحت بخیر هنوز آماده نشدی که!
- سلام مرسی. بیا تو، الان حاضر میشم.
داخل اتاق آمد. دست و صورتم را در روشویی سرویس بهداشتی شستم، بی توجه به فرهاد که با تلفن همراهش صحبت میکرد و احتمال زیاد مخاطبش مجید بود، مشغول پوشیدن مانتو ام شدم. حین بستن دکمه ها گوشم به مکالمه اش تیز شد.
-مجید جان من یه دست به آپارتمان من بکش. داریم برمیگردیم.
استرس گرفتم! نمیدانستم چطور بگویم که قصد همراهی اش را ندارم! مکالمه اش که تمام شد من هم گره روسری ام را زدم، گوشی را داخل اورکت بلندش گذاشت.
- خوب بریم؟
-فرهاد؟ من...
نباید من و من می کردم! باید سفت و محکم تصمیمم را بازگو می کردم. نگاهش تیز شد. محکم تر ادامه دادم: من تهران نمیام.
چشم ریز کرد و با حرص نگاه سنگینش را به چشم هایم دوخت.
-تهران نمی آیی؟! می تونم بپرسم چرا؟!
- اینجوری نگام نکن. من تو تهران کاری ندارم. باید برم تبریز. کارم، دانشگاهم، همه ی زندگیم اونجاست.
- داری بهونه میاری عسل! کار که تو تهران هم هست دانشگاه هم با من، انتقالی می گیرم برات. رو راست بگو دردت چیه؟!
لبم را با زبان ترک کردم. انگار نمی شد فرهاد را پیچاند!
- می خوام تنها باشم. دور از همه.
قدمی سمتم برداشت در یک وجبی ام ایستاد و غرید: این همه که میگی دقیقا کیه؟! خجالت نکش راحت باش منظورت منم دیگه!
- فرهاد؟
- هیس... توجیه نکن. فقط بگو چرا؟ چرا لعنتی؟ من کجای زندگیتم که تا تقی به توقی می خوره اولین نفر که می خوای از سر راهت کنار بزنی منم ها؟! بگو لعنتی بگو! نزدیک ده ساله که در بندم کردی و حالا میگی، می خوام تنها باشم ها؟!
-من هیچ وقت بهت قولی ندادم که بخوای در بندم شی.
چشم هایش را با درد بست... تلخ نیشش زدم، میدانم!...
- من برای فهمیدن حس ات نیازی به زبون تلخت نداشتم که بخوای قول بدی بهم! فقط بگو من چه گناهی کردم این وسط که تو شدی تاوان خوش غیرتی یه مرد و بی غیرتی یه نامرد؟! ها؟
با فریادش دستم را روی گوشهایم گذاشتم. نه اینکه صدای بلندش آزارم دهد، نه! حقیقتِ تلخ گله هایش را نمیتوانستم تاب بیاورم...
- سرم داد نزن.
نویسنده : زهرا بیگدلی
ادامه دارد......
🌺🍃🌸🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
✳️ به یاد خدا باشید یا با تسبیح یا با دل. یاد خدا با دل خیلی اهمیت دارد. گاهی اوقات انسان با زبان در حال گفتن ذکر استغفار است، اما گناه هم می کند.
🔵👈 در حدیث آمده که : « کسی که در حال گناه کردن استغفار میکند، خود را مسخره کرده است. یکی از علما می گفت: سی سال پیش سوار اتوبوس بودم، یک حاجی هم با ریش و عبا و قبا جلوی من نشسته بود.
🔵👈 هر زن بی حجابی که وارد اتوبوس می شد، حاجی نگاه می کرد و یک « استغفر الله » می گفت. پشت سر هم هر زنی که وارد می شد، حاجی این کار را می کرد. یک وقت در یکی از ایستگاه ها یک خانم بی حجاب سوار ماشین شد، حاجی متوجه او نشد، من با دست به شانه اش زدم و گفتم : « حاج آقا، یک استغفر الله دیگر هم سوار اتوبوس شد! شخص حاجی با شنیدن حرف من ناگهان برگشت و متوجه شد یک عالم پشت سرش نشسته و مراقب اوست و فهمیده که شیطان او را بازی داده است. جیک نزد. شیطان این قدر عجیب است که در حالی که مشغول استغفار هستی، شما را به گناه می اندازد. این ذکر به درد نمی خورد. چون دل به یاد خدا نیست.
🔵👈 حاجی پشت سر هم می گفت:« خدا لعنت کند کسانی را که اینها را بی حجاب کرده اند» اما با این حال، خودش، محو تماشایشان بود. اگر دل انسان به یاد خدا باشد که چشم، به زن نامحرم نگاه نمی کند! تسبیح در دست و ذکر استغفار هم بر لب، اما دل به یاد خدا نیست! از خدا بخواهید که دل هایتان به یاد او باشد. این مطلب را یادگاری از من داشته باشید: ذکر خالی، چنگی به دل نمی زند!
🔹 [ محمودی گلپایگانی ، در محضر مجتهدی ج 2، ص 165،انتشارات مستجار،1392 ]
🍁🍂🍁🍂🍁
🍃ازدیادشیر 👇
🌸 یک هفته #زیره_ی_سبز و #آرد_برنج و #شیر_گاو حریره بپزند و میل کنند .
بقدری شیر در سینه زیاد میشود که می توانند سه بچه را شیر دهند.☺️🌸
🌼 عرق بیدمشک و تخم ریحان و مقداری قند را شربت نماید و میل کند و به روی بخوابد تاسه روزتفاوت بسیارحاصل شود🌼
☘🍃☘🍃☘🍃☘
رج اول6زنجیره حلقه شود 2پایه بلند 2زنجیره تکرار 6باربانخ زرد
رج دوم بانخ نارنجی هرخونه 4پایه بلند یک زنجیره تکرار6بار
رج سوم بانخ قرمز هرخونه 2پابه بلند یک پایه دوبل دررج اول بین پایه اول ودوم
رج چهارم بانخ ابی هرخونه یکی پایه دقیقا بعل پایه دوبل یک پایه دوبل در رج دوم تکرار 6بار بانخ ابی
رج پنجم 5زنجیره یک پایه کوتاه تکرار 12بار یعنی هرگلبرگ 2حلقه ببافید
رج ششم 3زنجیره 5پایه بلند 3زنجیره یک پایه کوتاه دریک حلقه تکرار 12بار
🌺🍂🌺🍂🌺
🔴 اگر آرمانخواهی وجود نداشته باشد راه را گم میکنیم
❣رهبر معظم انقلاب:
✅ این پرچم آرمانخواهی و مطالبهگری را زمین نگذارید. همهی این بحثها و صحبتی که در این مدّت یکساعتونیم، شما دوستان در اینجا بیان کردید مطالبهگری بود دیگر؛
🔹 مخاطب مطالبهگری هم گاهی خود این حقیر بودم، گاهی دستگاه دفتر ما بود، گاهی مجموعههای دیگر بودند.
💯💯این بسیار چیز باارزشی است؛ این مطالبهگری را از دست ندهید، این آرمانخواهی را از دست ندهید.
✅اینها آرمانخواهی است، ممکن است بعضی از این چیزهایی که شما مطالبه می کنید عملی نباشد که واقع قضیّه هم همین است؛ یعنی وقتی انسان وارد عمل شد، مشکلات کار میدانی برای او بیشتر آشکار میشود، معلوم میشود که همهی آن چیزهایی که میخواستیم، یا نمیتوانسته عملی بشود یا نمیتوانسته به این زودی عملی بشود، لکن خودِ این آرمانخواهی باارزش است. برای اینکه اگر آرمانخواهی وجود نداشته باشد، راه را گم میکنیم.
99/2/28
@Emam_kh
قهر و خنده😊
💠 قهر کردن، سمّ مهلکی است که روابط همسران را به شدّت سرد میکند. و توصیه میشود سریع پیش قدم شوید و نگذارید فضای زندگی مسموم شود.
💠 یکی از سوالات زیاد زن و شوهرها این است که اگر همسرم قهر کرد چگونه پیشقدم شوم و با چه شیوهای قهر او را تبدیل به آشتی کنم.
💠 فرمولهای زیادی برای این کار وجود دارد اما یکی از راههای پیشنهادی این است که شما باید با یک رفتار یا گفتاری شیرین و جذاب که باب میل همسرتان است او را بخندانید. البته دقت کنید شرایط این کار وجود داشته باشد.
💠 در این کار حتما قلق همسرتان را در نظر بگیرید و با توجه به قلق او، کاری کنید که او بخندد حتی گاهی با قلقک کردن همسر میتوانید او را بخندانید و فضای آشتی را برای او آماده کنید.
💠 زمان را از دست ندهید چرا که در فضای قهر، شیطان حجم ناراحتی را بیشتر کرده، تبدیل به کینه میشود و راه برگشت را برای فرد سخت میکند.
@Emam_kh
🌷 آیت الله جوادی آملی :
💠✨💠✨💠✨
🌺 استغفار یا برای دفع است یا برای رفع ، ما یک بهداشت داریم یک درمان. بهداشت برای این است که کسی مریض نشود و درمان برای این است که اگر کسی مریض شد سلامت خود را بازیابد.
☘ استغفار اولیای الهی این است که استغفار می کنند تا بیماری به طرف آنها نرود و استغفار ما درمانی است ؛ طلب مغفرت می کنیم تا مشکل ما حل شود.
@Emam_kh