eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 سحرهای رمضان را از دست ندهید 🔻سحر ماه رمضان همه پا میشوند؛ نباید این سحر را از دست داد؛ سحر فرصت خیلی خوبی است. مکرّر عرض کرده‌ایم که اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای خلوت با خودمان، با دلمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمیماند. ما گرفتاریم؛ در این ۲۴ ساعت، چند ساعتش که خوابیم، آن ساعتهایی هم که بیدار هستیم، گرفتاریم؛ هر کسی یک مشغولیّتی دارد یا مشغولیّتهای مختلفی دارد. آن فراغتهایی که وجود داشت، امروز وجود ندارد... امروز پدیده‌هایی وجود دارد که این پدیده‌ها در گذشته وجود نداشته؛ [لذا] گرفتاری زیاد است... فرصت ما فقط سحر است؛ اگر چنانچه سحر را از دست بدهیم، دیگر واقعاً فرصتی باقی نمیماند. ۹۸/۰۲/۱۰ @Emam_kh
فخر رازی از مفسران قرآن کریم می‌گوید: مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم بروم سراغ سوره‌های دیگر تا فرجی شود نقل میکند روزی گذرم به بازار افتاد و دیدم کسی با التماس فراوان به مردم می‌گوید: مردم رحم کنید به کسی که سرمایه اش در حال آب شدن هست و داره نابود میشه نگاه کردم دیدم او یخ فروش است یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است و یخ هم در حال آب شدن، و او التماس می‌کند از مردم که از من یخ بخرید من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر از این یخ فروش فهمیدم ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان در حال آب شدن است اما قدر این نعمتها و فرصت های ناب را نمی دانیم و درک نمی کنیم مگر زمانی که دیر میشود و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست... اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 @Emam_kh
🌺خبر رسید که مادر شده است کوثر عشق 🌺نشسته دلبر این طایفه، برابر عشق 🌹حسن امید دو عالم، حسن برادر عشق 🌹بیا و مژده بگیر از پدر و مادر عشق 🌺بیا که شامل لطف خدا شویم اینک 🌺به زیر پای کریمی فدا شویم اینک 🌹نوشته روزی ما را به پای چشم حسن 🌹تمام ایل و تبارم فدای چشم حسن 🌸ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک باد. @Emam_kh
امام حسن عليه السلام : إنَّ اللّه َ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضمارا لِخَلقِهِ فَيستَبِقونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ ؛ امام حسن عليه السلام : خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه اى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند . تحف العقول ، ص 236 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سلاااآااام 🌸چهار شنبه تون بخیر 🍃الهی همیشه شاد باشید 🌸الهى روزتون پر از خير وبركت باشه 🍃الهى هرچه خوبى هست مال شما 🌸الهى طاعاتتون قبول درگاه حق 🍃لحظه هاتون شاد 🌸وزندگیتون بر وفق مراد باشه 🍃تقدیم به دوستانی که 🌸شایسته ی احترامند 🍃میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام 🌸مبارک باد🎉🎊🪅🎈 @Emam_kh
💥 رزق حقیقیِ ماه رمضان، رهایی از محیط ولایت طاغوت است. «بنی‌امیه در آتش جهنم دمیدند و شعله‌ورش کردند. اولیای طاغوت می‌خواهند ما را در این آتش اسیر کنند. رزق ماه رمضان و رزق شب قدر، عتق من‌ النار (رهایی از این آتش) و رسیدن به است. این رزق، رزق حقیقیِ ماه رمضان است.» استاد_میرباقری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد_رائفی_پور_صوت_منتشر_شده_ظریف128.mp3
50.71M
🔊 صحبت‌های افشاگرانه و بسیار مهم استاد در مورد فایل صوتی منتشر شده جناب وزیر امور خارجه در رسانه‌های معاند سعودی 🔴 پاسخی به ابهامات ذهن شما در خصوص این صوت منتشر شده 🔃 بشنوید و جهت روشنگری منتشر کنید. 🎧 کیفیت 128kbps @Emam_kh
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ ▫️عزیزی میگُفت ↓ هروقت احساس کردید از امام زمان دور شدید... و دلتون واسه آقا تنگ نیست... این دعای کوچیک رو بخونید... بخصوص توی قنوت هاتون❣ 《لـَیِّـنْ قَـلبی لِـوَلِـیِّ أَمـرِک》 یعنی...... «خداجون‌دلمو‌واسه‌امامم‌نرم‌ کن...»🤲 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 دعای_روز_پانزدهم 🌸 اللهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین و اشرح فیه صدری بإنابة المخبتین بأمانک یا أمان الخائفین 1⃣ اللهم ارزقنی فیه طاعة الخاشعین 🌷 :خدایا 🌷 :روزی ام کن 🌷 :در این ماه 🌷 :فرمان برداری 🌷 :بندگان خاشع 🔴 خدایا در این ماه اطاعت بندگان خاشع را نصیب من گردان. خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع آوری خشنودی خدا می پردازد و تکبر همانند ظرفی است خالی که هیچ چیزی جز غرور و تکبر در آن جای نمی گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می سازد زیرا که هر چه انسان نزد پروردگار عالمیان ، خود را ذلیل و خوار نشان دهد ، ارزشش در پیشگاه او بیشتر می شود. 2⃣ و اشرح فیه صدری بإنابة المخبتین 🌷 :و بگشا 🌷 :در این ماه 🌷 :سینه ام 🌷 :به بازگشت 🌷 :فروتنان 🔴 خدایا سینه ام را در این‌ماه بگشا به همانند بازگشت فروتنان. مخبتین به معنای فروتنان است ، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهانیان است. از صفات آنها این است که شب و‌ روز خود را به تقوا و‌پرهیزکاری می گذرانند و شب و ‌روز خود را به ذکر و یاد خدا به پایان می برند که ما نیز در این روز از خدا می خواهیم شرح صدری را که مردان پرهیزکار و فروتن دارند به ما عطا کند. 3⃣ بأمانک یا أمان الخائفین 🌷 :به امان دادنت 🌷 :ای امان 🌷 :افرادی که می ترسند 🔴 خدایا دعاهای من را در این ماه استجابت کن به حق امان دادنت ای امان افرادی که می ترسند. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔴 آیا اسرائیل با مخالف بود؟ 🔹یکی از ادله‌ای که مرحوم هاشمی رفسنجانی و روحانی و ظریف و حامیان‌شان در حمایت از برجام عنوان می‌کردند این بود که چون اسرائیل با برجام مخالف است پس برجام خوب است! آنها این استدلال را به طرز عجیبی در رسانه‌ها ضریب دادند تا منتقدین برجام را همسو و هم‌نوا با صهیونیست‌ها معرفی کنند! متاسفانه موفق هم شدند. 🔻آیا واقعاً در واقعیت، اسرائیل مخالف برجام بود؟ 🔹اولاً امکان دارد در یک مسئله‌ای، هم ایران مخالف باشد هم اسرائیل و هم آمریکا! مخالفت اسرائیل و آمریکا با یک مسئله‌ای، لزوماً به معنای خوب بودن آن قضیه نیست. بطور مثال در ماجرای اشغال افغانستان توسط شوروی، هم ایران مخالف بود هم سعودی هم آمریکا و اسرائیل! اتفاقاً ایران و سعودی و آمریکا، هر کدام به دلایل و منافع خودش از افغانستان و مجاهدین حمایت کردند تا شوروی را اخراج کنند. پس مسئله اصلی منافع ملی و اسلامی ماست نه صرفاً مخالفت این و آن! مخالفت‌ها می‌تواند ملاک و معیار باشد خاصه وقتی هم آمریکا، هم انگلیس، هم اسرائیل و هم سعودی باهم، علیه چیزی مخالف باشند آنوقت شاید به نفع ما باشد! نه اینکه آمریکا و انگلیس موافق ولی آن یکی مخالف باشد! 🔸ثانیاً باید جنس مخالفت‌ها را بررسی کرد. یکی از دلایل مخالفت رسانه‌ای صهیونیست‌ها برای زیاده‌خواهی در برجام بود نه با اصل برجام! آنان میگفتند علاوه بر مهار هسته‌ای ایران، باید قدرت موشکی و منطقه‌ای اش را هم در برجام بیاورید! این مخالفت به معنای سودمند بودن برجام برای ایران نیست بلکه می‌گوید حالا که ایران کلی امتیاز داده، پس قدرت موشکی‌اش و حضور منطقه‌ای آن را هم باید مهار کرد! 🔹ثالثاً؛ جریان اصلاحات، آمریکا را خوب و منطقی نشان می‌دادند و آن را بزک کردند ولی دشمن اصلی را اسرائیل و سعودی معرفی می‌کردند! در حالیکه اساساً دشمن اصلی ما خود آمریکاست و اسرائیل و سعودی نوچه و سگ نگهبان آمریکا در منطقه‌اند! پس اگر اسرائیل و سعودی با چیزی مخالف باشند ولی خود آمریکا موافق است یعنی به ضرر ماست! یعنی به نفع دشمن اصلی است ولو دشمنان درجه سه‌وچهار مخالف باشند! 🔸رابعاً موضع رسمی اسرائیل هیچوقت مخالفت عملی و جدی با برجام نبوده! برخی سران مدام اظهار نگرانی می‌کردند اما اتفاقاً جان کری بارها به اسرائیل سفر کرده و گزارش کامل برجام را ارائه می‌کرد! 🔹‏بطور رسمی، نتانیاهو بعد از ‎ گفته بود با برجام تا ۲۵ سال خیال‌مان از بابت ایران راحت است. جمله معروف رهبری اینجا گفته شد که خیلی سروصدا کرد: "ان‌شاءالله شما ۲۵سال آینده را نخواهید دید"! متاسفانه این جمله بارها و بارها در رسانه‌ها بازخوانی شد اما تبیین نشد که رهبر حکیم انقلاب چرا این جمله را فرموده‌اند! 🔸برجام حداقل ۲۵ سال قدرت هسته‌ای ایران را محدود می‌کرد و بهمین علت سران صهیونیست خوشحال و راضی از برجام گفتند تا ۲۵ سال خیالمان راحت است! 🔹خامساً متن برجام را "گروه بین‌المللی بحران" (International Crisis Group) که اسپانسر مالی آن یک صهیونیست پولدار به نام جورج سوروس است ارائه کرده! جالب است حمید بعیدی‌نژاد عضو تیم مذاکره کننده در یادداشتی در سایت العالم به صراحت می‌گوید برجام حاصل پیشنهادات سازنده و مبتکرانه گروه بین‌المللی بحران بوده! 🔸جالب‌تر اینکه بدانید متن پیشنهادی گروه بین المللی بحران ۱۴ ماه قبل از امضای برجام با عنوان "ایران و ۵+۱؛ حل مکعب روبیک هسته‌ای" در سایت گروه منتشر شده است! 🔹پس مشخص است که اساساً صهیونیست‌ها و سران اسرائیل با اصل برجام مخالف نبوده‌اند این دعواهای رسانه‌ای برای فریب افکار عمومی و ستاندن امتیازات بیشتر بوده و متاسفانه اعتراف می‌کنیم که عملیات روانی جریان غرب‌گرا در این قصه موثر بوده و محاسبات بخشی از مردم ما را شکل داده است که بله اسرائیل با برجام مخالف است تا منتقدین داخلی برجام را به سکوت وادار کند! سالها به دروغ اسرائیل را مخالف برجام معرفی کردند در حالیکه اینگونه نبود! ✅ داود_مدرسی_یان @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ از عجایب ج.ا اینه که شن کویرش لشکر خداست ولی هیئت دولتش لشکر شیطان! @Emam_kh
‼️بلعیده شدن غذای لای دندان 🔷س 5400: در یکی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندان هایم را مسواک نزدم، و بدون این که باقی مانده غذاهای لابلای دندان ها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟ ✅ج: اگر علم به وجود باقی مانده غذا در بین دندان هایتان و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشته اید و فرو رفتن آن هم عمدی و با التفات نبوده، قضای روزه بر شما واجب نیست. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 تحلیل استاد از پشت پرده انتشار فایل صوتی وزیر امورخارجه 📺 عوامل نفوذی که قبلا در سیستم‌های اطلاعاتی و نظارتی کشور بوده‌اند و هم‌اکنون در دولت کنونی حضور دارند مصاحبه‌ای را طراحی کردند تا به وسیله آن شدیدی در جامعه ایجاد کنند. 📺 هدف از عملیات روانی و ایجاد دو قطبی در جامعه، مجبور کردن امام‌جامعه به زانو زدن در مقابل غرب و پذیرش خواسته‌های آن‌هاست. 📺 آقایان بعد از شکست در مذاکره، شخصی را مقصر جلوه‌ می‌دهند که دیگر در بین ما نیست اما فراموش کرده‌اند که بصیرت مردم ایران، از جنس است. 📺 اگر حاج‌قاسم نبود، ایرانی هم وجود نداشت که آقای بخواهد برای آن مذاکره کند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات81و82 سوره آل عمران 🌸 وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الْنَّبِيِّينَ لَمَآ ءَاتَيْتُكُمْ مِّنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ ءَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى‏ ذَلِكُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَ أَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الْشاَّهِدِينَ(81)‏ فَمَنْ تَوَلَّى‏ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(82)‏ 🍀 ترجمه: و هنگامى كه خداوند از پیامبران پیمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پیامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصدیق مى‏ كرد، باید به او ایمان آورید واو را یارى كنید. (سپس خداوند) فرمود: آیا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا مى‏ گیرید؟ (انبیا در جواب) گفتند: (بلى) اقرار داریم، (خداوند) فرمود:خود شاهد باشید ومن هم با شما از جمله گواهانم.(81) پس كسانى كه بعد از این (پیمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند. (82) 🌷 : گرفت 🌷 : عهد و پیمان محکم 🌷 : پیامبران 🌷 : به شما عطا کردم 🌷 : تصدیق کننده 🌷 : بايد ايمان آورید 🌷 : او را یاری کنید 🌷 : بار سنگین عهد و پیمان 🌷 : شاهدان، گواهان 🌷 : روی گرداندن 🌸 پیامبران گذشته و همچنین پیروان آنها با خدا پیمان بسته بودند که به پیامبران بعد از خود ایمان آورند و او را يارى کنند. « و إذ أخذ الله ميثاق النبيين لمآ ءاتيتكم من كتاب و حكمة ثم جآءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن و لتنصرنه: و هنگامی که از پیامبران پیمان گرفت که هر گاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کرد، باید به او ایمان آورید و او را یاری کنید.» در آیات بارها به یکی بودن هدف پیامبران اشاره شده است و این آیه 81سوره آل عمران نمونه ای از آن می باشد. 🌸 البته گرفتن و پیمان از پیامبران، همراه با گرفتن عهد و پیمان از پیروان آنها است. موضوع پیمان این بود که اگر پیامبری بیاید و نشانه های او با آنچه در کتاب آسمانی آنها آمده یکی بوده هم باید به او ایمان آورند و هم او را یاری کنند. سپس برای تأكيد بيشتر می فرمايد: « قال ءأقررتم و أخذتم على ذلكم إصرى قالوا أقررنا قال فاشهدوا و أنا معكم من الشاهدين: فرمود: آيا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا می گیرید؟ ( انبیا در جواب) گفتند: بلی اقرار داریم، (خداوند) فرمود: خود شاهد باشید و من هم با شما از جمله گواهانم. » 🌸 در آیه 82سوره آل عمران، قرآن پیمان شکنان را مورد مذمت قرار می دهد و می فرماید: «فمن تولی بعد ذلك فأولئك هم الفاسقون: پس کسانی که بعد از این (پیمان محکم) روی برگردانند، آنان همان فاسقانند.» و طبق آیه 80 سوره توبه خداوند را هدایت نمی کند. و کسی که مشمول هدایت الهی نشد، سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهی است. 🔹 پيام های آیات81و82سوره آل عمران 🔹 ✅ در ، لازمه‏ى سپردن مسئولیّت‏ها، گرفتن عهد و پیمان است. ✅ هر جا كار سخت است، پیمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آیین و سنّت موجود، و ایمان و حمایت از شخص نوظهور، ساده نیست. لذا میثاق مى‏ گیرد. ✅ آمدن خاتم صلى الله علیه وآله قطعى است، لذا از همه‏ى انبیا پیمان گرفته شده است. ✅ جریان ، مایه‏ى وحدت است. ✅ داراى هدفى مشترک هستند. لذا پیامبران قبلى، آمدن انبیاى بعدى را بشارت مى‏ دادند ونسبت به آنان پیمانِ ایمان و نصرت دارند، وپیامبران بعدى، انبیاى قبل را تصدیق مى‏ كردند. ✅ به تنهایى كفایت نمى‏ كند، بلكه حمایت نیز لازم است. ✅ وقتى انبیاى پیشین موظّف به ایمان وحمایت از پیامبر اسلام هستند، پس پیروان آنها نیز باید به او آورده و از او اطاعت كنند. ✅ حمایتى است كه از ایمان سرچشمه گرفته باشد. ✅ پیمان ‏شكن است. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 163 لبخندی از ته دل زدم دلم برای مادرانگی هایش تنگ شده بود کاش آدمی زاد قبل از کسب تجربه قدر داشته هایش را می‌دانست. خوب که فکر می‌کنم عمه مینا کم از مادر نبود برایم و من آنطور در به در واقعیتی بودم که اگر عاقلانه می اندیشیدم دیگر گذشته بود هرچند تلخ ولی گذشته بود و می فهمیدم باید واقعیت حال زندگی ام را ببینم؛ واقعیت این است؛ عمه، بابا، فرهاد و... ظرف شکر را میان میز قرار داد و نشست. -بخور قربونت برم. 《خدا نکنه》 ای گفتم و شروع به شیرین کردن چایم کردم. -یکی دو ساعت دیگه بریم پایین پیش رویا از دیدنت خوشحال میشه حتما، البته اگه دوست داری. - این چه حرفیه عمه. معلومه که دوست دارم. راستی حالش چطوره؟ از رژان خبری نشد؟ فرهاد بهم گفت که رفته. آهی کشید و گفت: چی بگم مادر از حالش؟! رژان با بی فکری داغوشون کرد اگه رویا رو ببینی نمی شناسیش، از غصه شده پوست و استخون قرص اعصاب می خوره وگرنه تا الان بیست باره خودش رو کشته بود. کم نیست دختر آدم اون بلا سرش بیاد و فرار کنه. خدا قسمت کافر هم نکنه. از تاسف و ناراحتی قلبم فشرده شد و الهی آمین زیر لب زمزمه کردم. عمه که انگار سر درد و دلش باز شده باشد ادامه داد: نمی دونی آقا وحید چیکار کرد! خونش رو تو شیشه کرد. هر چی علی بهش گفت مرد مومن زن بیچاره ت چه تقصیر داره به گوشش نمی‌رفت. می‌گفت این اگه تربیت کردن بچه رو بلد بود این عاقبتش نمی شد... چه می دونم عمه جون پر بیراه من نمی‌گفت. رویاهم زیادی آزادشان گذاشته بود. این وسط ژیلای بیچاره هم شد وسیله خالی کردن حرص مادر و پدرش. چند ماهه کردنش تو خونه و اجازه بیرون رفتن بهش نمیدن. حتی دانشگاه هم نمی ذارند بره. هیچکدوممون هم حریف نمیشیم که اذیتش نکنند. - وای این که خیلی بده! آخرش چی؟ ژیلا چه گناهی کرده آخه؟! صدای باز و بسته شدن در ورودی آمد و نگاه عمه به پشت سرم کشیده شد. من هم برگشتم و فرهاد را شاداب و در لباس ورزشی دیدم. -سلام صبح خانم های خوشگل و سحر خیز ولی تنبل بخیر. یه نرمش به خودتون بدید خوب شماها که اینقدر سحرخیز اید. عمه برای ریختن چای بلند شد و همان حین کار گفت: ولم کن مادر نه پاشو دارم نه کمرش رو. به نگاه فرهاد با سر سلام کردم. لبخندی زد و روبرویم نشست و رو به عمه گفت: اتفاقا ورزش برای سلامتی خوبه‌ من می دونم که کارم اینه. آدم پسرش باشگاه داشته باشه و مادرش حرفش رو قبول نکنه باید در باشگاهش رو گل بگیره دیگه! عمه با حسرت نگاهی به فرهاد کرد و چایش را روی میز گذاشت و سمت یخچال رفت. ظرف حاوی تخم مرغ را برداشت و پشت بند آهی که کشید گفت: قربون پسر ورزشکارم برم. چی میشد درست رو می خوندی! اخم های فرهاد درهم شد. - ضدحالی ها مامان . مداخله کردم و گفتم: عمه مهم اینه فرهاد شغلش رو دوست داره و خیلی هم موفقه تو کارش. چرا غصه می خوری؟! نگاه سنگین فرهاد تعبیر هزار و یک حرف بود که همه را به خوبی می دانستم... همراه عمه مینا به منزل عمه رویا رفتیم. عمه رویا از دیدنم شوکه شد و به گریه افتاد. شوک من هم از دیدن صورت رنگ پریده و لاغر عمه و ژیلا کمتر از آنها نبود. ساعتی به آرام کردن عمه که مدام التماس می‌کرد که دعا کنم رژان هم برگردد گذشت و بالاخره میان گریه و دلداری های من و عمه مینا آرام گرفت. رژان همان دیوانه ای بود که سنگ را به چاه انداخته و حالا هزار نفر عاقل قادر به درآوردنش نبودند! وضعیت زندگی شاد و مرفه عمه حالا شبیه گورستان مخوف و غم آلود شده بود. وقتی به چهره ی ژیلا که غم عالم را نشانگر بود نگاه می کردم دلم ریش می شد، صدای زنگ در و متعاقبش باز شدنش جهت نگاهمان را تغییر داد. در وهله ی اول مرد جوان را نشناختم ولی به ثانیه نکشید که شوک زده و با چشمهای گرد شده به کیان خیره ماندم. او هم با دیدنم در جایش میخکوب شد. نگاهم را از موهای بسیار کوتاه و ریش های بلند شده اش گرفتم و به چشم های غم دارش دادم و اسمش را با بهت و بی اختیار لب زدنم:کیان! نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد...... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌺🍃🌸🍃🌺
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 164 به خودش آمد و لبخند کمرنگی به لب نشاند و نزدیک شد. - عسل کی برگشتی؟ کجا رفتی بی معرفت بی خداحافظی؟ لحنش هم تغییر کرده بود. صمیمی و دلتنگ و به دور از شیطنت. واقعا دهان کسی که گفت یک اتفاق ساده می‌تواند دنیای انسان را تغییر دهد را باید طلا گرفت! گرچه این اتفاق آنقدر ها هم ساده نبود یعنی در واقع اصلا ساده نبود و این همه تغییر کاملا طبیعی بود. لبخندی زدم و گفتم: شرمنده ی همتونم من. با دست مبل اشاره کرد. - بیخیال ما هم بی تقصیر نبودیم تو حلال کن‌. بشین چرا ایستادی! رو به عمه مینا و رویا سلام و احوالپرسی کرد و نشست. ژیلا برای آوردن چای سینی را برداشت و لیوان های خالی شده را برداشت و به آشپزخانه رفت. عمه رویا با التماس به کیان چشم دوخت: کیان مامان ردی ازش پیدا نکردی؟ کیان کلافه دو دستی صورتش را چند بار پشت سر هم از بالا به پایین و بلعکس ماساژ داد. - مامان جان پیداش نکردم ولی تو نگران نباش خیلی زود میارمش پیشت قول میدم. عمه رویا دومرتبه به گریه افتاد و حال همه مان را گرفت. مجید نگاه کلافه اش را از مادرش گرفت و با اشاره دست و سر خواست که دنبالش بروم. متعجب از درخواستش سر تکان دادم. بلند شد و به اتاقش رفت. نمی دانستم چه کارم دارد ولی می دانستم حتما مسئله مهمی است‌. مانده بودم با چه بهانه ای به اتاق کیوان بروم! زیر لب غر زدم 《خدا خفه ت نکنه کیوان من کی تو اتاق تو اومدم که این دفعه ی دومم باشه!》 چاره ای نبود بلند شدم و با بهانه صحبت کردن راجع به رژان با کیوان از جمع عذرخواهی و به اتاق کیوان رفتم. در را باز گذاشته بود. روی تخت مشکی رنگش نشسته بود و سرش را بین دست هایش گرفته بود. اولین بارم بود که اتاقش را می دیدم، از پوسترهای حیوانات وحشی روی دیوارها چشم هایم گرد شد. داخل اتاقش رفتم. با ورودم سرش را بلند کرد. - کیوان نمی ترسی بین گرگ ها و شیر ها و پلنگ ها میخوابی؟! نگاهم را به عکس گرگ دادم و بی اراده با انزجار گفتم: دندوناشو! آب دهانم را فرو خوردم واقعا ترسناک بودند. چشم هایش را ماساژ داد. - وقت نکردم بکنم بندازمشون دور. جو گرفته بودتم یه دوره ای! همون دوره این ها رو زدم به دیوار. روی صندلی کنار تخت نشستم. -کار خوبی می کنی! لبخند کم جانی زد و از روی تخت بلند شد. به در باز اشاره کرد. - می تونم در رو ببندم؟ دلخور نگاهش کردم. - این چه سوالیه. حواسم نبود باز گذاشتمش ببند. سری تکان داد و در را بست. استرس و نگرانی در تمام حرکاتش مشهود بود. جلوی تخت شروع به قدم زدن کرد، در فکر بود و اگر صدایش نمی‌زدم معلوم نبود تا کی می خواهد راه برود! -کیوان؟ هول کرده و گیج جوابم را داد. - جان، بله؟ -کجایی تو؟! بیا بشین بگو چی می خواستی بگی. نگرانم کردی. کلافه سری تکان داد و نشست. - راجع به رژان. با بهت پرسیدم: مگه ازش خبر داری؟ -نه؛ یعنی آره. همین یک ساعت پیش یع خانومی تماس گرفت. مثل این که دوستش بود. گفت حال رژان خوب نیست. -بچه ش چی؟ دنیا آوردتش؟ -آره سه ماه پیش. -کجا دنیا آوردتش؟ بدون شناسنامه! -مثل اینکه دوستش یکی رو برده تو خونه و بچه ش رو دنیا آورده.عسل راستش روم نمیشه حرف های دوست روژان رو برات بازگو کنم. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا