eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.5هزار عکس
17.7هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 انسان شاکر، سختی‌ها را هم نعمتی از خداوند می‌بیند. او همان استفاده‌ای که از خوشی‌ها می‌برد از سختی‌ها هم می‌برد و هر دو را ابزار بندگی قرار می‌دهد. شاکر همیشه در بندگی خداوند است.   📢 شیطان وعده داده که بر سر صراط مستقیم کمین کند و اجازه ندهد که بندگان خدا شاکر نعمت‌های خدا باشند و با نعمت‌های خداوند او را بندگی کنند. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ "شُکر هم نعمتی از جانب خداوند است و باید آن را شکر کنیم. و در نهایت به عجز خود از شکرگزاری خداوند پی ببریم. و این  است تا جایی که انسان به مرتبه‌ای می‌رسد که حتی سختی‌ها را هم نعمتی از خداوند می‌بیند. او همان استفاده‌ای که از خوشی‌ها می‌برد از سختی‌ها هم می‌برد. هم سلامت و هم بیماری را ابزار بندگی قرار می‌دهد. مانند حضرت ایوب(ع) که در خوشی و ناخوشی شاکر خداوند بود. شاکر همیشه در بندگی خداوند است. ◀️ شیطان وقتی استکبار کرد گفت: «فَبِما أَغْوَيْتَني‏ لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ. ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ». گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى‌كنم. سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‌روم؛ و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت.» شیطان در این آیه وعده می دهد که بر سر صراط مستقیم کمین کند و اجازه ندهد که بندگان خدا شاکر نعمت‌های خدا باشند و با نعمت‌های خداوند او را بندگی کنند.  بندگی خداوند و حرکت در صراط مستقیم با پیروی از ائمه(ع) صورت می گیرد. بنابراین حقیقت شکر در پذیرش ولایت ائمه(ع) و اطاعت از ایشان محقق می شود. شیطان از چهار طرف به انسان حمله می کند تا انسان را از ائمه اطهار(ع) جدا کند." @Emam_kh
💔 پنجشنبه است و ياد عزیزان آسمانی 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الاخلاص و الصَّلَوَاتِ   💔 اسم پنجشنبه كه می آيد ناخودآگاه  ياد مسافران بهشتی می افتيم ، با هدیه ای به زیبایی فاتحه وصلوات یادی کنیم از آنها،روحشون شاد و یادشون گرامی 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ 🌹بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،وَ لَمْ يَكُن له کفو احد @Emam_kh
این ‍ داستان واقعی : ، چهار صبح از خواب بیدار شدم،سماور رو روشن کردم و رفتم وضو ساختم،بساط صبحانه رو مهیا کردم،علی بعداز اینکه نمازش راخواند،صبحانه را خورد و رفت سرکار! منم یکم دور و بر رو مرتب کردم و سپس تا ساعت ۹ یکم پارچه که باخودم آورده بودم توی خونه برش دادم.عسل بیدار شده بود،سلام کرد.صبحانه ش رو دادم و حاضر شد باهم رفتیم سمت مغازه. بخاطر کرونا،آموزش مجازی شده بود!گوشیمو بهش دادم. داشتم سوزن رو نخ میکردم،نمیشد! ای بابا،سوراخ سوزن رو چن تا میدیدم!کلی باهاش ور رفتم نشد که نشد!عسل انگار متوجه کلافگیم شد،اومد سمتم و بالبخند گفت:الهی قربون چشمات برم،چرانمیگی خودم برات نخ کنم!وقتی سمتم اومد،نگاهش یهو منو سمت صادق برد!این سه سال بزرگتر شده بود و من اصلا متوجهش نبودم! پانزده سال وشش ماه از عمرش میگذشت،قد کشیده وخانوم شده بود،آنقدر درگیر پرونده صادق بودم که ۳ سال عسلم رو ندیدم!بغض گلومو گرفت،نمیخواستم زیاد پیش عسل از صادق حرف بزنم!اما عسل باهوشتر بود و من بازیگر خوبی نبودم. +مامان _جان مامان +خیلی دلم برا داداش تنگ شده!خیلی زیاد!ایکاش زنده بود،مثل قبل که همیشه توی ریاضی کمکم میکرد. _خواستم بحثو عوض کنم،با خنده گفتم:فقط برای ریاضی؟ +نه مامان(بغض گلوشو گرفت،چشماش رو هاله ای از اشک پوشاند)ریاضی بهونست مامان،خیلی دلم برا داداش تنگ شده،خیلی تنهام،ایکاش بود ،دلم برا سر به سر گذاشتنهاش،برا شوخیاش،برا شیطنت هاش،براهمه چیش تنگ شده! _حالا چطور شده که یادت افتاده گل مامان! +همیشه بیادشم مامان،فقط دلم نمیومد پیشت بگم،دیشب خوابشو دیدم،واسه همین ... مشغول صحبت بودیم که گوشیم زنگ خورد،عسل گوشیو آورد،شماره دادگاه بود. _خانم برمکی +بفرمایین _خانم برمکی شما باید تا دفتر دادستانی تشریف بیارین. +اتفاقی افتاده؟ _تشریف بیارین اینجا لطفا! عسل رو فرستادم خونه و خودم سریع خودمو رسوندم! دادستان،درحالیکه پرونده ای را در دستش ورانداز میکرد،انگار عجله ای برای بیان حرفاش نداشت،سر از لابلای ورقه ها برنمیداشت!از بی تفاوتیش لجم گرفت!من اما دلم چون سیر و سرکه میجوشید!خودم را جمع و جور کردم و پرسیدم: +امری داشتین که فرمودین بیام خدمتتون؟ _خوش اومدی خانم برمکی،خواستم اطلاع بدم که شما باید ۱۰۶ میلیون دیگه بپردازین! +(باخشم و تعجب)چی؟۱۰۶ میلیون؟اونوقت بابت چی؟ماکه دیه رو...(حرفمو برید) _بله ۱۰۶ میلیون خانم برمکی،دیه مطابق روز حساب میشه و کاملا به روز هست!جلسه ای تشکیل دادیم و تشخیص دادیم که باید ۱۰۶ میلیون دیگه بپردازین. +(کنترلم از دست دادم و باعصبانیت فریاد زدم)دیه به روزه؟!دردهای من چی؟اونا به روز نیست؟پاره تنم رو ،پناه دخترم،امید زندگیمو،وحشیانه ازم گرفتن اینا به روز حساب نمیشن!من از کجا بیارم اخه؟شما که میدونید من آه در بساط ندارم! میدونین که شوهرم نگهبانه و خودمم ... اخه من از کجا بیارم!؟ -(خیلی خشک و رسمی،انگار هیچ احساسی در وجود این مرد نبود،بی تفاوت به حرفهای من گفت):بهرحال باید وکیلتون اینا رو بهتون میگفت خانوم،تا شنبه صبح باید این پول واریز بشه وگرنه... +(منکه دیگه طاقتم از دست داده بودم):وکیل از کجا بگه خب،شما بایست چند ماه قبل بهش میگفتید،خدا ازتون نگذره اخه این چه عدالتیه! سریع خودم را به اتاق قاضی اجرای حکم رساندم و موضوع را باعجله و ناراحتی مطرح کردم. ارام دستی برصورتش کشید،عینکش را مرتب کرد و بدون توجه به حال من گفت: _قصد رضایت ندارین ؟ +(از شنیدن این حرف خونم به جوش اومد )پس میخواین بهم فشار بیارین که رضایت بدم،اگه کلیه مو بفروشم که این حکم اجراشه،میفروشم ولی رضایت نمیدم! _بسیار خب خانم برمکی پس اگه میخواین حکم اجراشه،تاشنبه پول رو .... بدون خداحافظی آنجا راترک کردم ،سوز سردی میوزید و تمام وجودم را فراگرفت،انگار این قصه تلخ ما پایانی نداشتحال طبیعی نداشتم،یکی دو خیابان را پیاده طی کردم!وقتی بخود آمدم روی نیمکتی نشستم و شماره وکیل را گرفتم،موضوع را مطرح کردم،اشک امان نمیداد،گفتم اخه آقای وکیل این حقه؟ + (آقای محمدی باهمون آرامش همیشگی که در صدایش بود مرا به آرامش دعوت کرد و گفت): منم میدونم و شمام میدونین منصفانه نیس،ولی چاره ای نیس،باید انجام بشه،حالا هم نگران نباشین، شب در پیج با دوستان به اشتراک میذاریم،نگران نباش خانم برمکی خدا بزرگتره از سلطان محمود!امیدت به خدا باشه!) به حرفهای اقای وکیل کمی امیدوار شدم،به خونه که رسیدم به خانواده خبردادم،حال همگی بهتر از من نبود!شوهرم با ناراحتی سر به زیر انداخت و گفت:پسرم شرمنده ام که هیچ کاری برات نمیتونم بکنم،لعنت به فقر!حتی نمیتونم حق پسرمو بگیرم!کاش منو بجای صادق کشته بودن😔 دخترم سمت پدرش دوید وبغلش کردوگفت: نگو بابا.. ادامه دارد.... ✾࿐༅💙💎💙༅࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 🔴سخت ترین آیه جهنم و زیباترین آیه ی بهشت! 🔥سخت ترین آیه جهنم در قرآن را اگر بپرسی همه می گویند مار غاشیه، آب جوش و.... ♨️ولی سخت ترین آیه جهنم در سوره مبارکه ابراهیم است. می فرماید: "مرگ از هر طرف به سراغ فرد می اید ولی نمی میرد..."  💟زیباترین آیه توصیف بهشت هم اگر بپرسی می گویند: نهرهای جاری از عسل و...... ولی کامل ترین توصیف از بهشتی که نرفته ایم در سوره کهف است. 🌹می فرماید:" اهل بهشت دوست ندارند از بهشت بروند" ☘شما هر جا بروی بعد چند روز خسته می شوی. چون در قرآن آمده که "خالدین فیها ابدا"( در آن جاودانه اند) آدم با خود فکر می کند چقدر در بهشت بمانیم! 🌷 ولی اینقدر برایت شیرین می کنند که دوست خواهی داشت بمانی... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📙از بیانات استاد فاطمی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبر انقلاب: به بنده گاهی میگویند شما چرا به دولت تشر نمیزنید 🔻بنده ده برابر جلسات دیگر دارم که شما از آنها خبر ندارید.. 🔻فایده تشر در معرض عام چیست؟ 🔻اینها ضرر دارد، باید سنجید 🔻دعوا کردن راه اصلاح نیست 🔻تشکیلات موازی با دولت راه اصلاح نیست @Emam_kh
🔴 حرّاف یا مامور ؟؟!! سلبریتی های حرافی از جنس همین محسن تنابنده که هر از گاهی با افاضاتشان لگدی به نظام می زنند ، کسانی هستند که سرتاپای زندگیشان را مدیون صداوسیمای این مملکت اند. همین هایی که زمانی عربده می کشیدند که نباید فوتبال را سیاسی کنید هروقت دلشان بخواهد با بی ربط ترین و مشمئزکننده ترین حالت ممکن ، رنگ سیاسی به فوتبال می دهند. البته شاید این مواضع ، ماموریت جدیدشان برای اختلاف افکنی بین مردم منطقه به بهانه مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی باشد ... ✍ قاسم_اکبری @Emam_kh
. . ‏آب رو بر امام حسین علیه‌السلام، و بستن تا اون امام رو مجبور به پذیرش بیعت با یزید بکنن. الانم بنفشها و رو بر مردم قطع کردن تا رهبر و نظام ما رو مجبور به سازش با آمریکا بکنن. شمر و عمر سعد زمانه‌ات را بشناس. @Emam_kh
♻️ سالادی برای غلظت خون! ⚠️علائم غلظت خون کلافه کننده است و عوارض آن نیز خطرناک 🔸 افرادی‌ که به هر دلیلی غلظت خون دارند در ابتدا باید سعی کنند عللی که در افزایش غلظت خون نقش دارند را تا جایی که می توانند کاهش دهند. 🔺پرخوری نکنند، گوشت کمتری مصرف کنند، برای ترک یا کاهش مصرف سیگار و قلیان خود فکری کنند. همچنین افراد دارای غلظت خون می توانند بسته به نظر پزشک خود از فصد و حجامت بهره ببرند. 🔹 در کنار این تدابیر استفاده از سالاد زیر "در صورت تداوم" با توجه به ترکیباتش اثر خوبی روی کاهش غلظت خون دارد: ⠀ 🔸کاهو، کرفس و هویج را خرد کنید و به این مخلوط مقداری نعنا (خشک یا تازه ) اضافه کنید. همچنین آخر سر مقداری سکنجبین نعنایی روی آن بریزید و نوش جان کنید. ♡اَللهُمّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج♡ 🌺🍃
قلاب بافی