eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 ⭕️ ⭕️ 👈قسمت 0️⃣1️⃣ فصل سوم بار دوم در نه سالگی همراه با پدر و مادرم، قانونی و با پاسپورت، به کربلا رفتیم.و آن زمان رفتن به کربلا خیلی سختی داشت. با اینکه ما در آبادان بودیم و از مسیر شلمچه به بصره می رفتیم، اما امکانات کم بود و مشکلات راه و سفر زیاد. بیشتر سال هم هوا گرم بود. در سفر دوم وقتی به نجف اشرف رسیدیم، نابابایی ام که از بابای حقیقی هم برای من دلسوزتر بود، در زیارت علی (ع) وتوی دلش از امیرالمومنین طلب مرگ کرد. او به حضرت علی (ع) علاقه ی زیادی داشت و آرزویش بود که در زمین نجف از دنیا برود و همانجا به خاک سپرده شود تا برای همیشه پیش امام علی (ع) بماند. نابابایی ام حرفی از نیت و آرزویش به ما نزد. مادرم در خواب دیده بود که دو تا سید نورانی آمده اند بالای سر درویش و می خواهند اورا با خودشان ببرند. مادرم حسابی خودش را زده بود و با گریه و التماس از دو تا سید خواسته بود که درویش را نبرند. مادرم توی خواب میگفت: درویش جای پدر کبری است. تو را به خدا کبری را دوباره یتیم نکنید. آنقدر در خواب گریه و زاری کرد و فریاد زد که بابایم از خواب پرید و رفت بالا ی سرش و صداش زد«ننه کبری،چی شده؟ چرا این همه شلوغ میکنی؟ چرا گریه می کنی؟»ماردم وقتی از خواب بیدار شد، خوابش را تعریف کرد و گفت: من و کبری توی این دنیا کسی را جز تو نداریم. تو حق نداری بمیری و ما را تنها بگذاری. بابایم گفت: ای دل غافل! زن چه کردی؟ چرا جلوی سیدها را گرفتی؟ من خودم توی حرم آقا رفتم و ازش خواستم که برای همیشه در خدمتش بمانم. چرا آنها را از بردن من منصرف کردی؟ حالا که جلوی ماندنم در نجف اشرف را گرفتی، باید به من قول بدهی که طبق وصیتم بعد از مرگم، هر جا که باشم، مرا به اینجا بیاوری و در زمین وادی السلام به خاک بسپاری. خانه ی ابدی من باید کنار حضرت علی (ع) باشد. مادرم، که زن با غیرتی بود، به بابایم قول داد که وصیتش را انجام دهد. در نه سالگی که به کربلا رفتم، حال عجیبی داشتم. می رفتم خودم را روی گودال قتلگاه می انداختم. آنجا بوی مشک و عنبر می داد. آنقدر گریه می کردم که زوار تعجب می کردند. مادرم فریاد می زد و میگفت: کبری، از روی قتلگاه بلند شو، سنی ها توی سرت میزنند. اما من بلند نمی شدم. دلم میخواست با امام حسین (ع) حرف بزنم؛ بغلش کنم وبه اش بگویم که چقدر دوستش دارم و ممنونش هستم. مادرم مرا از چهارسالگی برای یادگیری قرآن به مکتب خانه فرستاد. نابابایی ام سواد نداشت، اما از شنیدن قران لذت می برد. برادری داشت که قرآن می خواند. درویش می نشست و با دقت به قرآن خواندنش گوش میکرد. پدر و مادرم هردو دوست داشتند که من قرآن را یاد بگیرم. مکتب خانه در کپرآباد بود و یک آقای اصفهانی که از بد روزگار، شیره ای هم بود، به ما قران یاد میداد. پسرها خیلی مسخره اش میکردند. خودش هم آدم سبکی بود؛ سرکلاس می گفت:«الم تره....مرغ و کره»! منظورش این بود که باید علاوه بر پولی که خانواده هایتان برای یاد دادن قرآن میدهند، از خانه هایتان نان و کره و مرغ و هرچی که دستتان میرسد بیاورید. بعد از مدتی که به مکتب خانه رفتم، به سختی مریض شدم. آنقدر حالم بد شد که رفتند و به مادرم خبر دادند. او هم خودش را رساند و مرا بغل کرد و از مکتب خانه برد و یادگرفتن قرآن هم نیمه تمام ماند. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 راز زهیر؛ گمشده تاریخ ▪️بعد از قتل عثمان، از علی (علیه السلام) دلگیر بود. در فضای اتهام زنی و شایعه پراکنی علیه سردار خیبر گیر کرده بود و باورش شده بود که علی در قتل عثمان دست داشته. بالتبع از فرزندان علی هم نگران و ناراحت بود بهمین دلیل در میانه راه که حسین از مکه به سمت کوفه می رفت، سعی می کرد شب ها در نزدیکی کاروان کوچک آسمانی آل الله اطراق نکنید. ◾️ را می گویم. بزرگ طایفه بَجَلی. از دلاورمردان کوفه و از سرداران فاتح اسلام. همگان او را به طرفداری عثمان می شناختند. او از بنی هاشم برحذر بود و سعی می کرد رودرو نشود. هم از عثمان دفاع می کرد هم نمی توانست مقابل اهل بیت پیامبر صلوات الله بایستد و مباحثه و مجادله کند. به ظاهر همچون حُر، ادب او نسبت به خانواده پیامبر او را از آتش دوزخ نجات داد. ▪️سرانجام در منزلی ناچار شد با کاروان نور ابی عبدالله یکجا بار بگشاید. اما دلهره داشت مبادا با حسین چهره به چهره شود. می گفت: «ما از رسول خدا شنیدیم که او سید جوانان اهل بهشت است اما... اما ... اما ... ». در همین فکر بود که قاصد نجاتش از راه رسید و گفت: «زهیر؛ حسین بن علی تو را می خواند». ◾️زهیر اِبا داشت از دیداری که با پسر پیامبر مجادله کند. لذا تمایلی نداشت. همسرش دَلْهَم اما از مشتاقان علی بود. وقتی ماجرا را دید فرياد زد: «سبحان الله! پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تو را مى‌طلبد و تو امتناع مى‌ورزى؟ او پسر فاطمه سید زنان اهل بهشت است». اینگونه زنان بهشتی، شوهرانشان را بهشتی می کنند. ▪️زهیر دل صاف کرد و راهی خیمه فرزند فاطمه شد. اینکه در ساعتی که در محضر حسین بود چه گذشت هیچ کس نمی داند؛ خامس آلِ عبا چه گفت و زهیر چه شنید در تاریخ نیامده و این خود یکی از رازهایی است که در قیامت روشن می شود. نمی دانیم ثارالله به او چه فرمود، هر چه بود مس وجود زهیر با نفَسِ کیمایی ابوالشهدا طلا شد و رنگ خدایی گرفت و چه رنگ زیبایی است رنگ خدا. ◾️او از مصادیق همان دسته ای است که جناب به نقل از رسول کائنات فرموده بود: «دسته ای از امت من همچون طلایند. هر چه در آتش و امتحانات و بلایا قرار بگیرند و آتش افزون شود عیارشان خالص تر گردد». راستی چرا یاد سلمان افتادم وسط روضه؟ ▪️آخر سلمان واسطه شناخت زهیر از حسین بود؛ چگونه؟ زهیر وقتی به میان اهل خانه و عشیره بازگشت همه را فراخواند. زن و بچه و برادران و اهالی قبیله، دور آن تازه عاشق حلقه زدند و از تحولش سخن می گفت و آنان را تشنه تر می کرد به حسین. آن شب زهیر سخنرانی می کرد و روضه می خواند و قبیله اش گریه می کردند. ◾️زهیر خاطره‌ای برای آنان نقل کرد و گفت: «در یکی از جنگ ها که به پیروزی و غنایم فراوانی دست یافتیم، بسیار خوشحال شدیم. سلمان فارسی که همراه ما بود گفت: «آنگاه که سید جوانان آل محمّد(صلی الله علیه و آله) را درک کردید، از پیکار و کشته شدن در کنار او بیش از دستیابی به این غنایم شادمان باشید». ▪️او رئیس یک قبیله بود اما قبیله را آزاد کرد و به نقلی همسرش را از قید عقد خود خارج ساخت و اموال خود را به او بخشید و همچون نوکری در کنار خیمه گاه اباعبدالله خیمه زد. ◾️در کنار حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه شب عاشورا بیعتشان را مجدد بیاد آوردند و در پشت خیمه زینب کبری دختر علی تجمع کردند و عرضه داشتند ای دختر رسول خدا ما تا آخرین قطره خون پای حسین ایستاده ایم. ▪️روز عاشورا کوفیان به او طعنه می زدند تو که از حزب عثمان بودی چه شده در رکاب حسین می جنگی؟ و پاسخ می داد: اما امروز در حزب حسینم. وقتی منزلت حسین در نزد پیامبرم را بیاد آوردم به او پیوستم. ◾️زهیر در روز عاشورا دو جا مایه قوت قلب حسین شد. یکبار در کنار سعید بن عبدالله حنفی در برابر امام ایستادند تا تیرهای دشمنان به امام که در حال نماز خوف بود اصابت نکند. ▪️یکبار دیگر هم که شمر قصد داشت میدان جنگ را دور بزند و از پشت سر خیمه گاه حضرت را به آتش بکشاند و زنان و کودکان را به آتش بکشاند، متوجه این نقشه شد و به دفاع از حرم آل الله پرداخت و حمله شمر را دفع کرد. این دفاع، زهیر را مغضوب شمر ساخت و سرانجام بدست شمر و لشکریانش به شهادت رسید... اباعبدالله بر بالینش حاضر شد و قاتلینش را لعنت کرد... صلی الله علیک یا مظلوم ✅ داود_مدرسی_یان: @Emam_kh
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودش یک روضه هست روضه عوام فریب خورده توسط فریدون زالوصف ها و همین زالو صفت ها برای سود خود و خالی کردن جیب مردم و ضربه به اقتصاد کشور هر خیانتی میکردن بعد با وقاحت توچشم مردم نگاه میکردن و خود رو مظلوم نشان میدادن و به ریش ملت میخندیدن ! فراموش نکنید مدیریت کرونا تو دست همینا بود!!خدا میداند چه خیانتی کردن و چه بلایی سر مردم آوردن برای ساقط کردن این انقلاب ،اسلام، ورهبری @Emam_kh
🔴هر دو رئیس جمهور ؛ ولی این کجا و آن کجا ... 🔹یه رئیس جمهور داشتیم ۸ سال جرات نکرد بره بین مردم ، هر موقع میخواست بره بازدید ۵۰ تا ماشین و ۱۰ ردیف بادیگارد دنبال خودش راه مینداخت، همش یه بار خواست بره توی جمع کارگرها که آخرش مجبور شد فرار کنه .... 🔹الان یه رئیس جمهور داریم با این که اولای رئیس جمهور شدنشه و کلی کار داره ولی براش مهم بره بین مردم و مشکلاتشون رو حل کنه، از اون مهم تر این که مردم این چیزا رو خوب میفهمن و توی واکنش‌هاشون کاملا پیداس ... @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد 🔹ماجرای عکس جنجالی سفرای انگلیس و روسیه در تهران هرچند یک اقدام زشت و خبیثانه بود اما سبب یک خیری هم شد و آن یادآوری نعمتی است که شاید خیلی وقت هاست قدرش را نمی دانیم. در جمهوری اسلامی حتی فقط گرفتن یک عکس معنادار از سوی سفرای قدرت های بزرگ تحمل نمی شود و این حرکت نه فقط از جانب سیاستمداران و وزارت خارجه سازشکارترین دولت ، که توسط همه اقشار و آحاد مردم محکوم می شود. اما در زمان پهلوی و پس از تسلیم مفتضحانه رضاشاه در برابر دشمن و تبعید ذلیلانه اش از ایران ، نه سفرا که رهبران سه کشور اشغالگر ایران یعنی آمریکا و انگلیس و شوروی و نه به صورت یک عکس نمایشی بلکه کاملا واقعی و بدون کوچکترین هماهنگی با شاه و حکومت ایران ، به تهران آمدند و جلسه گرفتند و رفتند. 🔺در تاریخ آمده است که محمدرضا شاه پس از اطلاع از تشکیل این جلسه در تهران ، دربه در ملتمسانه بدنبال کسب اجازه برای ملاقات با آن ها حتی برای چند دقیقه بود!! عزت کنونی کشور که نتیجه تأسی به قیام الهام بخش (ع) و فرهنگ عزتمندانه است را باید قدر بدانیم و فراموش نکنیم ... ✍"قاسم اکبری" @Emam_kh
🔴علم‌الهدی: عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) حرام است امام جمعه مشهد: 🔹عزاداری برای امام حسین(ع) بالاترین عبادت است، اما عبادت را نمی‌توان با فعل حرام انجام داد. 🔹عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) حرام است و با انجام کار حرام نمی‌توان برای این امام بزرگوار عزاداری کرد. 🔹در شرایط کنونی، ماسک نزدن حرام و منکر است 🔹عده‌ای که ماسک نمی‌زنند و فکر می‌کنند شهامت دارند، باید بدانند این شهامت نیست، بلکه تجاهر به معصیت است و شما هم اگر نهی از منکر نکنید، در برابر این معصیت بی‌تفاوت هستید. 🔹عزیزان مسئول در عرصه‌های نظامی، امنیتی و انتظامی باید بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی در جامعه نظارت و با متخلفین برخورد کنند. 🔹گفته می‌شود حرم شلوغ است. مگر مترو، اتوبوس و ون‌ها شلوغ نیست؟ مگر این‌ها قابل کنترل نیستند؟/ایسنا @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حسین دارابی: ‏من که گیج شدم. ببینید شما می‌فهمید چی شده؟ 1- نمکی نامه زده به مقام معظم رهبری که مملکت دوهفته تعطیل بشه. 2- رهبر نامه رو ارجاع داده به ستاد کرونا 3- جلسه تشکیل شده. 4- همه رأی مخالف دادن، حتی نمکی😂 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍹شربت انجیر موثر در درمان ناباروری 🌱 طرز تهیه شربت انجیر: یک کیلو انجير زرد خشک را در پنج لیتر آب بریزید. 24 ساعت بخيسانيد. سپس بجوشانید تا آب آن به نصف برسد. صاف کنید و 750 گرم عسل اضافه كرده به قوام آورید. 🔺خواص این شربت عبارتند از: مقوی نیروی جنسی، افزایش دهنده قدرت باروری، كثيرالغذا، چاق کننده بدن و ملین. 🌺🍃