‼️حکم تصویر (نقاشی و مجسمه سازی)
🔷تصویر که شامل نقاشی و مجسّمهسازی میشود، یکی از مباحث مطرح در زمان ماست که با توجه به ذی روح بودن یا نبودن آن، به چهار دسته تقسیم میشود:
1⃣ تصویر مجسّم و جاندار باشد.
2⃣ مجسّم، ولی غیر جاندار باشد.
3⃣ غیر مجسّم و جاندار باشد؛ مثل نقاشی انسان و حیوان.
4⃣ غیر مجسّم و غیر جاندار باشد؛ مثل نقش درخت و امثال آن.
حلیّت صورت چهارم واضح است.
🔺 ساخت، حفظ و خرید و فروش تصویر جاندار، تصویر، اعمّ از مجسّم و غیر مجسّم فی نفسه، حرمتی ندارد، مگر آنکه با ملازماتی که ممنوع است، همراه باشد که به خاطر این ملازمات حرام خواهد شد؛ مانند تصویری که ممکن است انسان را با خطر کفر و شرک مواجه کند یا صُوَری که در آن تهتّر جنسی وجود دارد؛ مثل تصاویر زنان و مردان عریان.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
#سرگذشت_واقعی #شهیده_زینب_کمائی
⭕️ #من_میترانیستم ⭕️
👈قسمت 5️⃣3️⃣
فصل هفتم
مهاجرت به اصفهان
مهران به کمک دوستش، حمید یوسفیان، در محله ی دستگرد خانه ای نوساز و نیمه تمام را اجاره کرده بود. صاحبخانه قصد داشت با پولی پیشی که از ما گرفته بود، کار خانه را تمام کند. خانه دو طبقه داشت. طبقه ی بالا دست صاحبخانه بود و قرار بود طبقه ی پایین را به ما بدهند.
وقتی ما در اسفند ۵۹ به اصفهان رسیدیم، هنوز بنایی خانه تمام نشده بود. طبقه ی پایین در و پیکر نداشت و امکان زندگی با آن شرایط نبود. ما مجبور شدیم برای مدتی به خانه ی حمید یوسفیان برویم تا خانه آماده بشود. خانواده ی حمید مثل ما جنگ زده بودند و حال ما را می فهمیدند و خیلی به ما محبت می کردند. من خیلی از وضعیتمان خجالت می کشیدم. دلم نمیخواست توی سیاه زمستان و سرما مزاحم مردم بشوم؛ مزاحم کسانی که مثل خود ما امکانات کمی داشتند که فقط برای خودشان بس بود. اما چاره ای نداشتیم. و یک هفته میهمان مادر حمید بودیم. با اینکه ما هیچ نسبت فامیلی نداشتیم ولی واقعا به ما احترام گذاشتند و محبت کردند. شهلا و زینب در خانه ی حمید یوسفیان خیلی خجالت می کشیدند و کم غذا میخوردند. ما در خانه ی خودمان سر یک سفره با نامحرم نمی نشستیم، ولی در خانه ی یوسفیان با همسر یک سفره می نشستند. زینب و شهلا خودشان را جمع می کرد و رودربایستی داشتند.
بعد از یک هفته به خانه ی جدیدمان رفتیم و زندگی مستأجری را شروع کردیم. من سال ها زندگی مستقل داشتم و به آن نوع زندگی خو کرده بودم. اما در اصفهان مثل سال های اول زندگی، دوباره مستأجر شدم و باید کنار صاحبخانه زندگی می کردم. اطراف محله ی دستگرد، باغ خیار و گوجه و بادمجان بود. درختهای بلند توت فراوان بود. حیاط خانه ی اجارهای پوشیده از سنگ و ریگ بود. تنها یک شیر آب وسط حوض کوچکی در وسط حیاط داشت که باید در آنجا ظرف می شستیم. یک پارکینگ داشت که آنجا را آشپزخانه کردیم. دو اتاق داشت، اما حمام نداشت. در مدتی که آنجا بودیم به حمام عمومی شهر میرفتیم.
چند روزی بیشتر به آخر سال نمانده بود. زینب می گفت: امسال ما عید نداریم؛ شهرمان را از دست داده ایم، این همه شهید داده ایم، خیلی از مردم عزادار هستند، خواهر و برادرهایمان هم که اینجا نیستند، پس اصلا فکر عید و مراسمش را نمی کنیم.
بعد از جاگیر شدن در خانه ی جدید، زینب و شهلا و شهرام را در مدرسه ثبت نام کردم. دلم نمی خواست که بچه ها از درس و مشق عقب بمانند. البته شش ماه سال گذشته بود، ولی نمی توانستیم دست روی دست بگذاریم و سه ماه بعد را از دست بدهیم. بچه ها باید همه ی تلاش شان را می کردند که در سه ماه آخر سال، کار یک سال را انجام دهند و قبول شوند. از طرفی می خواستم با رفتن به مدرسه، شرایط جدید برایشان عادی شود و کمتر احساس ناراحتی کنند. چند روز پیش از عید، مهران که حسابی نگران وضع ما بود، اسباب و اثاثیه ی خانه را به ماهشهر و از آنجا به چهل توت آورد. فقط تلویزیون مبله ی بزرگ زا نتوانست با خودش بیاورد. برای اینکه حوصله ی بچه ها سر نرود، از اصفهان یک تلویزیون کوچک خرید تا آنها را سرگرم کند. مهران کارمند آموزش و پرورش بود، ولی از اول جنگ به عنوان نیروی مردمی و بسیجی از شهر دفاع می کرد. او پسر بزرگم بود و خیلی در حق من و خواهرها و برادرهایش دل میسوزاند.
همه سعی می کردیم که با شرایط جدیدمان کنار بیاییم. زینب به مدرسه ی راهنمایی، نجمه رفت. او راحت تر از همه ی ما با محیط جدید کنار آمد. بلافاصله بعد از شروع درسش در آن مدرسه، فعالیتهایش را از سر گرفت. یک گروه نمایش راه انداخت و با دخترهای مدرسه تئاتر بازی می کرد. برای درسش هم خیلی زحمت کشید. توی سه ماه، خودش را به بقیه رساند و در خردادماه، مدرک سوم راهنمایی اش را گرفت. شهلا و زینب با هم مدرسه می رفتند. زینب همیشه در راه مدرسه آب انجیر می خرید و میخورد. خیلی آب انجیر دوست داشت.
در مدرسه ی زینب، دو تا دختر دانش آموز بودند که سال ها با هم دوست صمیمی بودند ولی در آن زمان با هم قهر کرده بودند. زینب که نسبت به هیچ چیز بی تفاوت نبود، با نامه نگاری، آن دو تا را به هم نزدیک کرد و بالاخره آشتی داد. او کمتر از سه ماه در آن مدرسه بود، ولی خیلی مورد علاقه ی بچه ها قرار گرفت.
ادامه دارد....
༼﷽༽
✅چه جالب...
😤😮آه را می کشیم؛
😖انتظار را می کشیم؛
😱فریاد را می کشیم؛
🤕🤒درد را می کشیم؛
ولی بعد از این همه سال زندگی آنقدر
🎨🖌نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست ✋بکشیم!
✨✨"از هر آنچه آزارمان میدهد"✨✨
⚠️⚠️ديروز قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم تا نيفتد !
✅✅ اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد،
🔆🔆اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...!
⚡️⚡️⚡️⚡️استوار باشیم و توکل کنیم به وجود مطلقی که همه چیز در کف قدرت اوست....
.
⚠️ اگر کاری خوب است، آن را بهخاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید
🔻رهبرانقلاب: به بعضیها میگویند: آقا! چرا فلان جا نماز یا نافله یا نماز اوّل وقتتان را نخواندید؟
🔹میگویند خجالت کشیدیم! نه؛ از روی حیا، هیچ کار نیکی را ترک نکنید. خواهند گفت متظاهر است؟ بگویند. خواهند گفت خودشیرینی میکند؟ بگویند.
🔺اگر حرفی حقّ است و اگر کاری خوب است، آن را بهخاطر ملاحظه دیگران ترک نکنید. ۷۸/۰۵/۰۸
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آواربرداری از خیانتهای دولت حسن روحانی ادامه دارد
سرمهای آلمانی از سال ۹۵ وارد شدند و همگی فاسد شدند!
سرمهای مخصوص بیماران دیالیزی در حال فاسد شدن هستند!
شیرخشکهایی که پدرها و مادرها دربهدر دنبال آن میگردند در حال فاسد شدن هستند!
@Emam_kh
🔴 مصونیت پولادین !!
🔹دکتر مصطفی قانعی رئیس شبکه ملی تحقیقات بیماریهای تنفسی :
از تیر ماه سال ۹۹ شواهد علمی مبنی بر منع مصرف "فاویپیراویر" موجود بود اما در مرداد ۱۴۰۰ از لیست داروها خارج شد !!!
آیا با مافیای دارویی که اینچنین واضح و آشکار است برخورد می شود؟!!
و آیا مسئولین خاطی وزارت بهداشت محاسبه و محاکمه می شوند یا کماکان شاهد مصونیت پولادین در این حوزه حیاتی خواهیم بود؟!!
#کرونا
#واکسن
✍ قاسم_اکبری
@Emam_kh
🔴تهیه کننده سریال گاندو: مستندات تمامی داستانهایی که در گاندو روایت کردیم وجود دارد
♦️مجتبی امینی در برنامه جهان آرا: آقایانی که در دولت قبل این سریال را نقد کردند خودشان کاملا در جریانند که این ماجراها صحت داشته است
♦️آنها برای این که به مردم بابت قصورشان جواب ندهند، بازیهای ژورنالیستی را راه انداختند
♦️این سریال آنقدر برای آقایان گران تمام شد که از رئیسجمهور گرفته تا رئیس دفتر و... نسبت به این سریال جبهه گرفتند، چرا که ظرفیت نقد را نداشتند
#گاندو
@Emam_kh
🔴️ این داستان ؛ محفل فساد
🔹 مصطفی تاجزاده حامی تمام قد دولت روحانی پس از استعفاء صادق لاریجانی از عضویت در شورای نگهبان طی نامه ای به رهبری خواهان تغییر در ساختار شورای نگهبان و جلوگیری از دخالت نهاد های امنیتی در احراز هویت رجال سیاسی در انتخابات ها شده است.
🔹 حمایت اصلاحات و عوامل آن ها از برادران لاریجانی در این مقطع ، کاملا نشان دهنده این است که جایگاه این گروه تا چه اندازه در بین مردم تنزل پیدا کرده است که برای ضربه زدن به رقبای سیاسی خود به هر ریسمانی چنگ خواهند زد.
🔹 جناب آقای لاریجانی ، سوال ساده است ، چگونه پس از سال ها حضور در شورای نگهبان و بررسی صلاحیت هزاران کاندید انتخابات ، دقیقا زمانی احساس بی عدالتی کردید که اخوی خودتان مورد تایید قرار نگرفت ؟
🔹حضرت آیت الله لاریجانی، چگونه می شود در سال هایی که با نفوذ در دستگاه های اجرایی و به واسطه جایگاهتان در قوه قضائیه قدرت را بی چون و چرا در مجلس به اخوی خود واگذار می کردید ، از بی عدالتی دم نمیزدید ؟
🔹آری ، باید کنار بروید ، ملت ایران سال ها است یک نه بزرگ به اداره فامیلی و خانوادگی کشور گفته اند.
🔹اما سر سخن ما با امثال تاج زاده است ، افرادی که دم از ملت و کشور می زنند و در واقع بزرگترین خائنین به این ملت و کشور هستند.
🔹جناب آقای تاجزاده ، چگونه دست به قلم می شوید و با وقاحت در امور کشوری دخالت میکنید ؟ آخرین باری که امثال شما دست به قلم شدند ، ذلتی به این ملت تحمیل شد که در چند قرن اخیر بی سابقه بوده است .
🔹دلار نجومی ، مسکن نجومی ، قیمت های نجومی ، پرویی نجومی. . .
🔹آقای تاجزاده ، شما همان هایی بوده اید که غرور این ملت چند هزار ساله را لگدمال کردید ، شما همان هایی هستید که نطنز را منفجر کردید ، حاج قاسم را به شهادت رساندید ، دکتر فخری زاده را گلوله باران کردید ، سفره ملت را خالی و جان ملت را گرفتید ، شاید شما عامل این اقدامات نبودید اما مسبب این اقدامات بوده اید.
🔹شما مسبب سر افکندی ملتی بوده اید که سال ها بر این کره خاکی سروری می کرد ، همان هایی بوده اید که کشور را تا لبه پرتگاه کشانده اید ، حال با چه رویی خود را دارای شرایط برای اظهارنظر در مورد امور ملت می دانید ؟
@Emam_kh
✍🏻درمانهای قابل استفاده برای کرونا👇🏻
🔹 عصاره پیاز: دو عدد پیاز متوسط با 1 استکان آب داخل شیشه بذارید درب آن را محکم ببندید و بگذارید داخل آب جوش، پس از دو ساعت آماده میشود. هر 6 ساعت 1 استکان بدهید
🔸عصاره بلدرچین: 1 بلدرچين را داخل شیشه بزرگ گذاشته و درب آن را محکم ببندید و داخل آب بگذارید بجوشد، پس از دو ساعت آماده است. آب آن با یک تکه کوچک از گوشت را به بیمار بدهید. هر 8 ساعت
🔹بخور سرکه سیب: عفونت زدایی از ریه های درگیر شده
🔸دمنوش نعناع : بسیار موثر _ هر 6 ساعت
🔹جوشانده نعناع زنجبیل آویشن : هر 8 ساعت
🔸چکاندن روغن بنفشه پایه کنجد در گوش و بینی: هر 12 ساعت
🔹مالش گردن و قفسه سینه با روغن سیاهدانه
🔸آب عسل برای رفع تشنگی بیمار
🔹غرغره آب نمک دریا: هر 12 ساعت یکبار
🔸پاشویه برای کم کردن تب
🌺🌺🌺🌺
ته_چین_مرغ
یک عدد سینه مرغ را با اب کم پیاز زعفرون نمک وفلفل پخته وریش ریش کنید(مرغ کمتر هم میشه)بعد با زرشک و خلال بادام وپسته وکره کمی تفت بدید
سه پیمانه برنج را چند ساعت خیس کرده ودر اب درحال جوش ریخته وبعد ابکش کنید(خیلی احتیاج نیست بجوشه که شفته بشه زنده تر برنج را ابکش کنید)
یک عدد تخم مرغ کامل ویک زرده را زده ونصف لیوان ماست پر چرب(شل نباشه) ونصف لیوان روغن مایع ونمک وفلفل وکمی پودر هل وزعفران زیاد اضافه کرده وخوب مخلوط کنیدو این مواد را با برنج ابکش شده مخلکط کنید
در یک قالب مناسب سه چهار قاشق روغن ریخته بعد نصف برنج را در قالب ریخته و و کامل در قالب فشرده کرده وبرنج را اطراف قالب به طرف بالا کمی بکشید
بعد مواد مخلوط مرغ را روی برنج ریخته وسپس نصف دیگر برنح را روی ان ریخته فشرده کرده کاغذ الومینیوم روی ان کشیده وبا چنگال روی ان را چندین سوراخ ایجاد کرده ودر فر با دمای دویست درجه یک ساعت وسی دقیقه بگذارید بعد از یک ساعت حتما ته چین را نگاه کنید اطراف قالب برنج ها که سرخ رنگ شده بود از فر خارج کنید بذارید قالب خنک بشه بعد در ظرف مناسب برگردانید.
روی ته چین را اگه دوست داشتین با انواع خلال ،کشمش،زرشک تزیین کنید
.
جای خالی مرگ بر آمریکا
🔹تجمعات اعتراضی دو روز اخیر در برخی شهر های افغانستان علیه تحرکات طالبان و پاکستان، اتفاق خوبی است، اما ناقص به نظر می رسد.
🔹در اغلب این اعتراضات، فقط علیه طالبان و پاکستان شعار اعتراض سر می دهند و حال آن که رژیم آمریکا، مسبب اصلی مصیت های دیروز و امروز افغانستان است؛
🔻چه آن روز که از طالبان در مقابل شوروی حمایت کرد و پای دلار های سعودی و فعالیت های تکفیری را با هدایت سرویس های جاسوسی انگلیس و پاکستان به افغانستان گشود؛
🔻چه هنگامی که به بهانه طالبان، افغانستان را به مدت بیست سال اشغال و تبدیل به ویرانه کرد؛
چه زمانی که پشت دولت فاسد و غربگرای اشرف غنی ایستاد تا ظرفیت های تشکیل دولت- ملتی مقتدر را نابود سازد؛
🔻و چه اکنون که پشت ارتش افغانستان را خالی کرده و با تمام تجهیزات نظامی اش، تقدیم طالبان کرده است.
🔹رد پای خیانتی چنین گسترده و عمیق، قابل اغماض و فراموشی نیست. نجات افغانستان، تنها از مسیر اعلام بیزاری نسبت به آمریکا و همه پادو ها و مهره هایش در این کشور می گذرد. "مرگ بر آمریکا" را باید مقدم بر "مرگ بر پاکستان و طالبان" گفت. وگرنه دولت پاکستان بدون اجازه آمریکا آب نمی خورد.
✍ محمد_ایمانی
@Emam_kh
🌸🍃🌸
🔰 ﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻦ ﺁﻫﻦ ﺭﺑﺎ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺋﻨﺎﺕ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺷﻤﺎﺳﺖ...
ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ،ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ، ﻧﺎﺭﺿﺎﯾﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﺷﺎﺩﯼ، ﺷﺎﺩﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻟﺬﺕ، ﻟﺬﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭﯼ، ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ، ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﯼ، ﺛﺮﻭﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﺟﺬﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺲ به یاد داشته باشید ﮐﻪ :ﺍﯾﻦ ﯾﮏ عمل ﺩﺭﻭﻧﯽ میباشد. پس ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻥ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯿﻢ.
🌸🍃🌸🍃🌸
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣مهربان خدایم
✨در این واپسین ساعات شب
✨ببخش گناهانیکه دانسته ویا ندانسته
✨مرتکب شدیم آرامشی عطا بفرما
✨به قلبهای بی تابمان
✨آمیـــن یا رَبَّ
❣تاخدا هست
امید هست 😇
فردا روشن است ✨
شبتون آروم ودر پناه خدا🍃🍪
@Emam_kh