eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
17.5هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشـب نـگاه کن به اطرافت به خوشبختی هایـت به کسانی که می دانـی دوستـت دارنـد و به خـدایی کـه هـرگـز تنهایـت نخواهد گذاشـت. 🌙شبتون پر از نگاه خدا🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 یا صاحب الزمان ادرکنی بازدلم هوای جمکران دارد هوای آن گنبد بیکران دارد به یاد حرم سبز و زیبایت اشک در چشمان من مکان دارد چه درد غریبی است درد دل تنگی! دل تنگم هوای صاحب الزمان دارد. 🌼 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج🌼
عنه عليه السلام : مَعاشِرَ الشِّيعَةِ ، كُونُوا لنا زَينا، ولا تَكُونُواعلَينا شَينا ، قُولُوا لِلناسِ حُسنا ، وَاحفَظُوا ألسِنَتَكُم ، وكُفُّوها عنِ الفُضُولِ وقَبيحِ القَولِ . امام صادق عليه السلام : اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما . سخنان خوب به مردم بگوييد ، زبانهايتان را نگه داريد و آنها را از بيهوده گويى و سخنان زشت باز داريد . الأمالي للصدوق : 327/17 .
🌹 سـلام 🌹 روز زیباتون بخیر   روزی پر از لحظه های زیبا معجزه های قشنگ براتون آرزو دارم روز و روزگارتون خوش زندگیتون پر خیر و برکت 🌹 سه شنبه تون عالی @Emam_kh
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام ✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و پانزدهم ❇️ مکاتباتی با عمروبن‌عاص 🔸هشدار به عمروبن‌عاص [ در نامه‌ای به عمروبن‌عاص نوشتم: ] بسم الله الرحمن الرحیم از بنده خدا علی امیرالمومنین، به عمروبن‌عاص 🔻دنیا آدمی را به خود مشغول می‌کند و از هر کاری بازمی‌دارد و اهل دنیا در دام آن گرفتار و مقهور هستند. هیچ فردی از دنیا بهره‌مند نمی‌شود، مگر اینکه دنیا دری دیگر از حرص و طمع را به رویش بگشاید و هزینه‌ای بر او تحمیل کند که دل‌بستگی و علاقه او را بدان افزون سازد. آرزومندان دنیا هرچه هم از آن برگیرند، هرگز سیر و بی‌نیاز نشوند؛ اما سرانجام باید از آن جمع کرده‌اند، جدا شوند و در این میان، خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیرد. 🔻ای اباعبدالله، اجر خویشتن را تباه مساز و با معاویه در راه باطلی که در پیش گرفته است، همراهی مکن؛ زیرا معاویه مردم را خوار و ناچیز شمرد و حق را نادیده گرفت. والسلام. 🔻[ او در پاسخ نامه من نوشت: از عمروبن‌عاص، به علی فرزند ابوطالب آنچه صلاح ماست و موجب الفت و نزدیکی میان ما می‌شود، این است که تو به مسیر حق بازگردی و درخواست تشکیل شورا را بپذیری. پس هر کدام از ما در راه حق پایداری کند، مردم او را در مبارزه خود معذور خواهند دانست. والسلام. ] ❇️ به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است [ در پاسخ عمروبن‌عاص به وی نوشتم: ] از بنده خدا امیرالمومنین، به عمروبن‌عاص 🔻این دنیایی که تو را از خود بی‌خود کرده و به آن دل بسته‌ای و تکیه‌گاهت شده است، از تو روی‌گردان خواهد شد؛ پس به دنیا اطمینان مکن که بسیار فریبنده است. اگر از گذشته دنیا عبرت می‌گرفتی، حتماً از باقی‌مانده آن دوری می‌کردی و از آن به مقداری بهره می‌بردی که پند بگیری. ولی تو از هوای نفست پیروی کردی و دنیا را ترجیح دادی. اگر جز این بود، دعوت و راهنمایی ما را می پذیرفتی؛ چون بر ما امید بیشتری هست و به حجت پروردگار بودن سزاوارتریم. والسلام. ❇️ هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را [ پس از ناامیدی از هدایت عمروبن‌عاص آخرین نامه را به وی نوشتم: ] 🔻تو دین خود را تابع دنیای کسی ساختی که گمراهی‌اش آشکار و پرده حیایش دریده است، در مجلس خود، بزرگان را ناسزا می‌گوید و به هنگام معاشرت، بردباران را سفیه می‌شمارد. تو از پی او رفتی و بخشش او را خواستی، چونان سگی که در پی شیر رود و به چنگال‌های او چشم بدوزد تا مگر آن شیر، پس‌مانده شکارش را به سمت او اندازد. پس هم دنیایت را به باد دادی و هم آخرتت را؛ اما اگر به سوی حق می‌آمدی، هر چه می‌خواستی به چنگ می‌آوردی. 🔻اگر خداوند مرا بر تو و بر پسر ابوسفیان چیره سازد، سزای اعمالتان را می‌دهم و اگر شما مرا ناتوان ساختید و بر جای خود برقرار ماندید، عذاب خدا که در پیش رو دارید، برای شما بدتر است. والسلام. 📚منابع: ۱. وقعة صفین، ص۱۱۰ ۲. نهج البلاغه، نامه ۴۹ ۳. شیخ طوسی، الأمالی، مجلس۸، ح۳۱، ص۲۱۷ ۴. نهج البلاغه، نامه ۳۹ ۵. الإحتجاج ج۱، ص۱۸۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
💢رهبری بزرگوار، در دیدار اخیر خود با خانوده شهید سلیمانی از تسامح مسئولین فضای مجازی گلایه کردند. ایشان فرمودند: ✅«در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولین فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا به‌نحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.» (۱۴۰۰/۱۰/۱۰) @Emam_kh
⭕️ ماجرای اختصاصی حاج قاسم 🔺 شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ خانواده شهید لیست شده بود و برخی‌روزها با چندتایشان تماس می گرفت. 🔺 ارتباط حاج قاسم با بعضی ، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید « » هم همین احساس را داشت. 🔺 گاهی حتی از سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .» 🔺 این مادر، دیگر هیچ کس را نداشت، به همین دلیل، هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد. ✅ عاشقان ، میتوانید راه این را ادامه دهید. مادر و پدر شهیدان که سالخورده هستند، تنها هم هستند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ ‎@Emam_kh
همسر شهید نواب صفوی : بعد از افطار به آقا گفتم : دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک! فقط لبخندی زد! این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم! سحر برخاست، آبی نوشید! گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم! باز آقا لبخندی زد! بعد از نماز صبح هم گفتم! بعد از نماز ظهر هم گفتم! تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم! اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود : امشب افطارى نداریم؟ گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست! آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟! خندیدم و گفتم : صد البته که هست؛ رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا! هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند! طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در! آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا همه آمدند! سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند! من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست! رفتم و آوردم! آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند! در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم : برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند! الحمدلله آب در لوله‌ها هست فراوان! مرحوم نواب چیزی نگفت! یوسف رفت در را باز کرد، وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است! گفتم: این‌ها چیه؟! گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهراً امشب افطاری داشته‌اند، و به علتی مهمانی آنان به‌هم خورده است! آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار! غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. ميل کردند و رفتند. آقا به من فرمود : یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چه‌قدر سر و صدا کردی؟! وقتی هم نعمت رسید چه‌قدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست! بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها همین است؛ نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان! وقتِ نداشتن داد می‌زنند! وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند! @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا