eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
20.2هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 صحبتهای رهبرانقلاب رو در دیدار با کارگران گوش دادید؟ که فرمودند: دولت کارهای اقتصادی مهمی در پیش دارد و همه باید به دولت کمک کنند 🔷گله و گلایه‌ای با دوستان انقلابی🔷 حاج میثم "م" سید یاسر "ج" و....... 🔹چرا تو مواقع حساس، دوستان انقلابی شروع میکنن به خود زنی؟ حتما باید رهبری بیاد موضع بگیره تا بفهمیم راه صحیح چیه و چجوری باید موضع بگیریم؟ 🔹چرا تا یه اتفاقی میفته همون لحظه اول میخوایم موضع بگیریم که عقب نیفتیم؟ چرا باید مثل ضدانقلاب بی‌تقوا باشیم. فقط فرق ما با اونا اینه‌که اونا همون ثانیه‌های اول بحران ها، پمپاژ محتوای دروغ میکنن، ماها دروغ نمیگیم، تحلیل غلط میکنیم، مثلا میخوایم بگیم منتقد دولتیم و قرار نیست چون بهش رأی دادیم ساکت بمونیم و خیلی آزاده هستیم و... در نهایت جوری نقد میکنیم که ضدانقلابم نمیتونه اینطوری نقد کنه. درحالیکه از ماجرا اصلا خبر نداریم 🔻نقدهای منصفانه رو کاری ندارم که حتی اونم در این برهه زیاد نیاز نبود. ولی طرف صحبتم با اون نقدهایی هست که به تخریب شبیه‌تره به کار ضدانقلاب شبیه‌تره اگه نمیدونی چه خبره حداقل سکوت کن 🔻یه سری جراحی‌های اقتصادی باید تو دولت‌های قبلی میشده، نشده که وضع اقتصادی به اینجا رسیده، شهامتشو نداشتن انجام بدن. حالا آقای رئیسی میخواد این جراحی رو بکنه، همه سختی‌ها و فحش‌هاشو هم به جون خریده، ما دیگه نزنیمش، بله جراحی درد داره، حداقل ما داد نزنیم. 🔷... این روزها مطالب دوستان انقلابی رو میدیدم واقعا ناراحت میشه آدم 🔹هنر نیست که سریع جفت پا بریم تو شیکم دولت و با خاک یکسانش کنیم. تا به‌ما بگن انقلابی روشنفکر و منصف! 🔻تعجب کردم از توئیت حاج میثم "م" همون شعرهایی که برای روحانی تو نمازعید میخونده رو برای رئیسی هم دوتا گذاشته روش میخواسته بخونه، ای صف اولی‌ها.... اعتراض هم کرد چرا دعوتم نکردید، البته اعتراضش بیراه هم نبود، خب دعوتش میکردید. ولی اون توئیت در شأن ایشون نبود. عجله کرد، مردم انقلابی هم کامنت کف و سوت میگذارن که ایول درد مردم رو گفتی 🔹آقا رئیس جمهور عوض شده، ۹ماهم نیست این بنده خدا اومده، چیکار میخوای بکنه؟ فعلا همین‌که قرض‌های قبلی رو پاس کرده خیلیه 🔹یا اون دوست عزیز انقلابی سیدیاسر "ج" اولِ جراحی بزرگ اقتصادی توسط دولت یعنی حذف ارز ترجیحی، بجای حمایت، میاد توئیت میزنه این جراحی اقتصادی نیست، کارای دیگه باید بکنید، نئولیبرال‌های اقتصادی تو دولت نفوذ کرده! یکی از کاربلدان اقتصادی که چنددهه مسؤلیت اجرایی داشته حرف قشنگی میزد، میگفت این دوستان مشکلشون اینه تاحالا کار اقتصادی و اجرایی در سطح کلان نکردن و نمیدونن اصلا موضوع چیه، تو خونه‌هاشون نشستن دارن توئیت میزنن و این طرف مسئولین دولتی و رئیس جمهور زیر بار کار اجرایی دارن لِه میشن و میرن جلو و اتفاقا تو مسیر درستی دارن میرن جلو و اینها همه سیاست‌های نظامه، تاییدیه‌ش هم سخنان امروز رهبرانقلاب بود 🔻تا وقتی روحانی بود عیار تحلیل‌گران انقلابی مشخص نمیشد، هرکی میرسید یه فحشی به روحانی میداد همه به‌به و چهچه میکردن تموم میشد میرفت، اگه راست میگیم الان باید درست تحلیل کنیم و موضع بگیریم. یا اگرم نمیدونیم یا مردد هستیم سکوت کنیم یاعلی مدد✋ ✍حسین_دارابی @Emam_kh
🔻 قاب عكسی كه سردار دل‌ها در آن نبود... ⭕️حسین امیر عبدالهیان در دلنوشته‌ای به بهانه دیدار رییس جمهوری سوریه با رهبر معظم انقلاب، از جای خالی سردار دل‌ها شهید حاج قاسم سلیمانی نوشت: مسافر شام! خوش آمدی! در همه جای ایران، تصویر اقتدارآمیز و زیبای سردار رشید اسلام، قهرمان بزرگ مبارزه با تروریسم، حاج قاسم سلیمانی نقش بسته است. 🔻امروز دمشق در امنیت و ثبات است. حلب می‌خندد، دیرالزور آرام است، کودکان سوریه سرگرم بازی و شادی اند و کوچه‌های نبل و الزهرا، فوعه و کفریا و …از صدای خمپاره ها، دیگر نمی لرزد. 🔻امروز دیگر از کابوس داعش در دیار شام، اثری باقی نمانده و این همان وعده ای بود که حاج قاسم، مژده آن را داده بود. 🔻حاج قاسم، نامی است که برای همیشه در خاطر منطقه و جهان و ملت سوریه باقی خواهد ماند. نامی آشنا برای مردمانی که امید را از تبسم او، هدیه گرفتند و در اوج جولان پرچم سیاه داعش، دل به قدم‌های سرشار از اراده قوی قاسم سلیمانی در کنار رزمندگان سوریه و در ریف دمشق و حلب و حمص و درعا خوش کردند. @Emam_kh
❓❓پوشیدن لباس تنگ و چسبان(ساپورت) که تمام بدن را بپوشاند، برای بانوان و یا مردان چه حکمی دارد؟ ✅ پاسخ : پوشش بانوان در برابر نامحرم، غیر از پوشاندن، باید به گونه‌ای باشد که بدن را نشان ندهد، بنابر این پوشیدن لباس چسبان توسط بانوان در برابر نامحرم جایز نیست. در مورد مردان نیز اگر چنین لباس موجب جلب توجه و تحریک نامحرم شود، باید از پوشیدن آن خودداری شود. @Emam_kh
شهید برونسی: آدم ها دودسته اند ..... @Emam_kh
💦⛈💦⛈💦⛈ ♥️عشق پایدار♥️ صبحی دیگر,صبحی غمزده وقاصد مرگی دیگر سر زد واینبار مادری بعداز چند ماه دوری از دخترش به دیدار او میشتافت وخاک سرد گور را در اغوش میگرفت,صبحی که باز برای خانواده ی عبدالله نوید مرگ میداد,ماه بی بی هم به سادگی وبی سروصدایی دخترش بتول وهمسرش عبدالله به خاک سپرده شد ومریم این دخترک نورسیده,هنوز طعم اغوش مادری دیگر را نچشیده بود دوباره بی مادر شد.... بعداز مراسم تدفین ماه بی بی,سرپرستی مریم را خاله اش صغری به عهده گرفت تا مادرشود برای این کودک بی مادر...انگار تقدیر خداوند فرزندی در پیشانی صغری ننوشته بود تا روزگاری دیگر این خاله ی مهربان ,مادر شود برای دخترکی بی مادر ،مریم هدیه ی خدا بود برای زندگی سوت وکور خاله اش صغری.. صغری از داغ مادر دلخون بود وبه بودن مریم دلخوش...انگار که مریم پا به این دنیا گذاشته بود تا در هر وهله ،مرهمی بر داغ فراق عزیزی بر دلی تنگ و غصه دار باشد و اینبار میبایست مرهم دل خاله باشد و دختر شود برای خانواده ای سوت و‌کور .. این کودک رنگ وبویی دیگر به زندگی ساکت و بی رنگ ،صغری وغلامحسین بخشیده بود.. این زوج آنقدر سرخوش از این میهمان تازه رسیده بودند که میخواستند هرچه داشتند و نداشتند به پای این کودک بریزند.. آبادی برای صغری دلگیرشده بود وگویی بعداز ماه بی بی بهانه ای دیگر برای ماندنشان نبود,شوهرش از دیرزمانی زمزمه رفتن به شهر سرداده بود و تنها دلیل ماندنش مخالفت صغری بود, حال که صغری هم از اینجا دل بریده بود زمان خوبی برای رفتن رسیده..... صغری برای خواهرش که تنها بازمانده خانوده اش بود از رفتن گفت و دید ته دل خواهرش نیز برماندن دراین آبادی که سراسر رنج است ,نبود با توجه به خشکسالی,احمد اقا شوهر کبری که کشاورز بود عملا بیکارشده بود ,کبری موضوع رفتن خواهر رابرای شوهرش گفت وپیشنهاد داد تا آنها هم همراه صغری به شهر بروند...کبری انقدر از بدیهای ابادی وخوبیهای شهری که نرفته وندیده داستانها درگوش شوهرش خواند که بالاخره احمد اقا راضی به رفتن شد وطی چند روز آنچه راکه میتوانستند بفروشند ,فروختند تا سرمایه ای جور کنند. صغری خوشحال بود ازاینکه بازهم دو خواهر درکنار هم بودند و غلامحسین سرخوش از فرزند خوانده ی زییایش که باعث خیر و برکت وتنوع زندگیشان شده بود ,بارهجرت به شهر بست... ادامه دارد....
💦⛈💦⛈💦⛈ ♥️عشق پایدار♥️ حال که هر دو خانواده وهر دو بازمانده ی عبدالله تصمیم به ترک دیار گرفتند,دیگر تعلل کردن صلاح نبود ,غلامحسین واحمد انچه را که میشد بفروشند وبه پول تبدیل کنند فروختند وهرچه را که نمیشد فروخت,بخشیدند وچند تکه از زمینهای خوب وحاصلخیز عبدالله را که گل زمین هایش به حساب میامد به دست یکی از اقوامشان به اسم خداداد سپردند که اگر روزی روزگاری گذارشان به دیار پدریشان افتاد ,حداقل چند پارچه زمین برای گذران زندگی داشته باشند,کبری وصغری که داغ خواهر ومادرشان هنوز التیام نیافته بود اما هر کدام با سرخوشی تازه ای ,این درد را پنهان میکردند,یکی با عشق ورزیدن به فرزند تازه رسیده اش ودیگری با خیال اینده وزندگی درشهری بزرگ....عصر پنج شنبه وشب جمعه بود وطبق وعده ی,قبلی قرار بود خرسخوان فردا کاروان کوچک قصه ی ما مهاجرتشان رابه شهر اغاز کنند. صغری طبق روال هر عصر پنج شنبه,سینی حلوا اماده کرددرحالیکه مریم کوچک را به سینه میفشرد راهی قبرستان کوچک ابادی شد,قبرستانی که عزیزانش را چون مرواریدی در صدف دلش ,نگه داشته بود,صغری میدانست که این اخرین باریست که بر سر مزار عزیزانش حاضر میشود,شیشه,ای گلاب را در دبه ای با اب قاطی کردوابتدا سنگ مزار عبدالله را شست وسپس مزار مادر را معطر نمود ودر اخر بر سر مزار بتول امد ,همزمان با شستن سنگ مزار,با خواهر جوانمرگش واگویه ها کرد ودر اخر مریم را بر روی سنگ مزار نشاند واز ته دل به خواهرش قول داد تا زنده است برای مریم از مادر مهربان تر باشد ومادری کند برای دخترک خواهرش وهر وقت عزیز وعباس را پیدا کردند,اگر مریم از,خاله اش دلکند,خاله اورا به پدرش واگذارد....مریم کوچک که تازه راه افتاده بود با پاهای نحیفش بر روی سنگ قبر مادر تاتا میکرد ونمیدانست که این اخرین باریست که بر روی سنگی اشنا که بوی مادر را میداد,جست وخیز میکند. صبح جمعه,همگی با باروبنه ای بسته ,سوار بر الاغ وقاطری تازه نفس در سکوتی سنگین که هزاران حرف در خود پنهان داشت ,با یاد خدا سفرشان را شروع کردند..... ابادیی که تابود برایشان غم داشت ورنج داشت ودرد داشت را ترک کردند وروبه شوی شهری غریب واینده ای مبهم حرکت نمودند... ادامه دارد... براساس واقعیت نویسنده.....حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 حیاء مذموم 🔰 همه این مصادیق در یک چیز مشترکند و آن اینکه انسانی که حیای بی جا دارد، از یک توفیقی، از یک ثوابی، از یک اجری، خودش را محروم می کند؛ 🔻 لذا در حکمت ۲۱ فرمودند: «قُرِنَتِ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ » ؛ " اصلاً خجالت بی‌جا، با محرومیت همنشین هستند." 🔴 اما راه خروج از این حیاء مذموم و ناپسند چیست؟ 1⃣ توجه به اینکه هر کار خوبی اگر برای خدا باشد، نتیجه اش بسیار بسیار بزرگ است، ولو خود کار کوچک است؛ 🔻 مولا علی (علیه‌السلام) در حکمت ۲۳۲ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: « مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ » ؛ " اگر انسان با دستی کوتاه و ناتوان چیزی اعطا کند، از دستی بزرگ (یعنی دست خداوند متعال) به او اعطا خواهد شد. " 2⃣ یا اعتقاد و باور به اینکه، هر چه در راه خدا ما اعطا می کنیم، به چندین برابر جبران خواهد شد، جایگزین خواهد شد؛ 🔻 در حکمت ۱۳۸ می‌فرماید: «مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ » ؛ "کسی که یقین بکند جای آن چیزی که داده است، پر می‌شود، حتماً در عطا و بخشش به دیگران، جود خواهد داشت، دستش باز خواهد شد." 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 واردات بی‌رویه خنجری به قلب تولید کشور 🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار کارگران: اینکه ما مشابه جنسی که در داخل تولید میشود، کیفیتش هم خوب است را وارد کنیم، خنجری است به قلب تولید کشور. حالا اینجا خودروسازها سوءاستفاده نکنند از این حرف ما، که وضعشان خیلی تعریفی ندارد! ۱۴۰۱/۰۲/۱۹ @Emam_kh
🔴 ای کاش !! فارغ از درست یا غلط بودن طرح حذف ارز ترجیحی و مناسب یا نامناسب بودن زمان فعلی برای اجرای آن ؛ 🔹ای کاش آقای رئیسی عزیز ، قبل از این گرانی ها با مردم سخن می گفت ، 🔹ای کاش مبالغ جدید یارانه ای که قابل برداشت نیستند قبل از اقدام جدید دولت به حساب مردم واریز می شد ، 🔹ای کاش تیم رسانه ای قوی تری در کنار آقای بکارگیری می شد ، 🔹ای کاش برای هر اقدامی با چنین حساسیتی ، پیوست دقیق و مناسب رسانه ای و عملیات روانی تهیه و اجرایی می شد ، 🔹و ای کاش حداقل در اجرای مراحل بعدی این طرح عظیم و دیگر برنامه های بزرگ ، این اشتباهات و سهل انگاری ها تکرار نشود ... ✍"قاسم اکبری" @Emam_kh