◀️ هموطن! این بار قطعکننده زنجیره باش!
🔰چگونه میتوان به دولت در اجرای برنامههای اقتصادی کمک کرد؟
⭕️«ویدئوی یورش، غارت یا حمله مردم قزوین به فروشگاه»، «تصویر کارت یارانه نان»، «خبر ۹۰ هزار تومانی شدن مرغ» و ... که در هفته اخیر دست به دست در رسانهها و پیامرسانها چرخیده و هر بار به طریقی تکذیب شده، نشان میدهد با همه تبیینها و توضیحها و هر اندازه اطلاعرسانیها و پاسخگوییها قوی و جامع باشد (که نیست و ایراداتی دارد)؛ رسانه همچنان رسانا نیست و پیام به درستی به مخاطب نمیرسد. علاوه بر آنکه نباید از یاد برد رسانه فقط رسانه نیست و محصول محیط سیاسی و وضع اقتصادی است. همچنان که از پدیدهای مانند «انتظارات تورمی» سخن میگوییم و «اثر روانی» بازار را در تغییر قیمتها مؤثر میدانیم و کنش رسانه را بر اقتصاد را هم در نمودار میآوریم، از منظر اقتصاد و تجارت نیز به رسانه بنگریم. واقعیت بازار را تنها آمار و عدد و نمودار نمیسازد، جیب مشتری و تجربه خریدار نیز میسازد.
⭕️با این همه، تجربه تجمعات و رخداد نارضایتیهای پنج سال اخیر نشان میدهد رسانهها به ویژه پیامرسانهای موبایلی و شبکههای اجتماعی در وخیم شدن شرایط روانی و حتی نابسامان شدن وضعیت اقتصادی اثر مستقیم دارد. اینجاست که باید مراقبت کرد به جای ارتقای فهم عمومی و آموزش شهروندی، مطالبه محدودیت شبکه و سیاست گرانسازی اینترنت پررنگ نشود. فاصله میان این دو را باید جامعه مدنی آگاه و دلسوز و مراجع اجتماعی پر کنند. از جمله در عالم رسانه، به معلمان، مشاوران و فعالانی نیاز داریم که شهروندان جامعه را توانمند کنند تا از آسیبپذیری آنان بکاهند. «سواد رسانهای» بهرغم استفاده ناآگاهانه و بیجایی که در سالهای اخیر از آن شده، همچنان ضرورتی خطیر است. فقر این سواد و ضعف این آگاهی در برهههایی مثل روزهای اخیر که یک جراحی اقتصادی در جریان است، بهتر و بیشتر خود را نشان میدهد.
از این روست که شاید چهار مهارت عمومی سواد رسانهای زیر به کار آید:
1️⃣به منبع توجه کنیم:
آیا مطلب یا ویدئو، رفرنس یا منبعی دارد؟ آیا رفرنس یا منبع در آن زمینه معتبر است؟ عمده پیامها یا ویدئوهای فیک و دروغ، منبع ندارند و حاصل تقطیع یا دستکاریاند. اهمیت نفوذ در رسانههای رسمی و هک وبسایتها و خبرگزاریها نیز از همین روست که اصالت منبع اهمیت دارد.
2️⃣به ناشر توجه کنیم:
اخبار جعلی یا پیامها و ویدئوهای دروغین را کسانی منتشر میکنند که توجهی به اثر کار خود ندارند. برخیها عادت دارند فقط و فقط سیاهنمایی و تخریب کنند. از نظر روانی، همنشینی و معاشرت با افراد منفیباف و افسرده، پیامدهای تخریبی پرشماری دارند. صرف نظر از این پیامدها، غفلت از روی ناراحتی سبب میشود دروغ مثل بومرنگ بازگردد و ذهن و روان خود فرد را نیز به بازی بگیرد.
3️⃣در سایر رسانهها جستجو کنیم:
جستجوی ساده عنوان پیام یا ویدئو در موتورهای جستجو یا دیگر خبرگزاریها و وبسایتها کمک میکند درستی یا نادرستی آن محک بخورد. این معیار اگرچه یک معیار حداقلی است اما میتوان گفت در بیشتر اوقات، فرد را به یک سپر دفاعی قدرتمند مجهز میکند. برای نمونه، خود من در مقابل خبر نادرست کشته شدن عدهای در یکی از استانهای جنوبی در تظاهرات اعتراض به گرانی استفاده کردم. هیچ منبعی حتی رسانههای ضدانقلاب که عادت دارند از کاه کوه بسازند، هم اشارهای به این خبر نداشتند.
4️⃣به رنگ، لباس، هوا و جزئیات پیام، ویدئو یا صوت دقت کنیم:
در دورانی که رفتهرفته دستکاری در افکار عمومی به یک صنعت تبدیل میشود، تجزیه و تحلیل عناصر یک محصول یا تولید رسانهای، میتواند مانعی هر چند کوچک جلوی تسلط فریب بر حقیقت باشد. برای این منظور، یک تجزیه و تحلیل ابتدایی، مثل همین کاری که در ویدئوی موسوم به یک فروشگاه در قزوین صورت گرفت و از روی لباس گرم حاضران، دروغین بودن ادعای ویدئو معلوم شد.
⭕️کمک کردن به دولت تنها صبر بر این شرایط سخت نیست. این بار باید زنجیره انتشار و توزیع پیام دروغ را قطع کرد. حتی پیامهایی که برای دفعات پرشمار فوروارد شده یا بازدیدهای میلیونی گرفته، ممکن است دروغین باشد. مانند ویدئوی خوشگذرانی ادعایی یک سردار سپاه. اگرچه واکنش رسمی، سریع و البته همراه با سعه صدر و نرمی خلق به این دروغها و فریبها نیز نباید از یاد برود. چیزی که متأسفانه در نظر برخی با استدلال «بیشتر به دیده شدنش کمک میکنه» و «ارزشش رو نداره» همراه میشود و این همراهی به گسترش اخبار دروغی که در ابتدا مسخره و مضحک به نظر میآیند، میانجامد.
@Emam_kh
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«سلام فرمانده»
•°امروزاگرچه حالِجھانبۍقرارۍاست ؛
فردا جھان رسد به سر یک قرارِ سبز ꧇)🌿!
🌹أللَّھُمَعَجِّلْلِوَلیِڪْألْفَرَج°•
جآنانــ🌱ـــھ |💎
🇮🇷 @Emam_kh
‼️قرائت قلبی در نماز
🔷س ۵۹۲۳: آیا بر قرائت قلبی در نماز یعنی گذراندن کلمات در قلب بدون تلفظ آنها، قرائت صدق میکند یا خیر؟
✅ج: عنوان قرائت بر آن صدق نمىکند و در نماز واجب است که کلمات تلفظ شوند، بهطورى که قرائت بر آن صدق کند.
📕منبع: khamenei.ir
@Emam_kh
🔸از آیت الله بهاءالدینــی ره پرسیدنــد: علت ایــنکه عصرهای جمعه دل انسان می گیـرد وغمگین می شود چیست؟!
🔹فرمودند: چون در آن لحظه قلب مقدّس امـام عصـر ارواحنافداه بــه سبب عرضه؎ اعمال انسان ها، ناراحت و گرفته است،امام_زمان قلب و مدارِ وجـود است.
@Emam_kh
🥀 غـروبجمعـهرادریابید
✍از فاطمه زهرا(سلام الله) نقل شده است:از رسول خدا شنیدم که میفرمود:
به راستی، در جمعه ساعتی است که اگر مرد [و زن] مسلمان در آن ساعت از خدای عزیز و جلیل خیری درخواست کند، به او داده میشود".لذا عرض کردم:
ای رسول خدا! آن کدام ساعت است؟ فرمود: "اذا تُدلی نصفَ عین الشمس للغروب؛ وقتی نصف قرص خورشید غـروب کرد".
✅زید در ادامه میگوید:
حضرت فاطمه(سلام الله) همیشه [جمعهها] به غلامش میفرمود: بر بلندی برآی و هرگاه دیدی نصف قرص خورشید به غروب نزدیک شده است، به من اعلام کن تا دعـا کنم".
📚وسائل الشیعه، ج۵، ص۶۹
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@Emam_kh
💦⛈💦⛈💦⛈
#قسمت_بیست_پنجم
♥️عشق پایدار♥️
به دلیل علاقه زیادی که به خیاطی داشتم تمام مدلهای سبک جدید را به سرعت یادگرفتم وگاهی اوقات از تخیل وذهن خودم درثدید اوردن مدلی زیبا وجدید استفاده میکردم که اغلب اوقات باعث حیرت پشگفتی استادم میشد وهمیشه به من گوشزد میکرد که مریم جان تو
استعداد خارق العاده ای داری.
یادم است یه روز ,مستانه ,دختری که نازوادا واطورازتمام حرکاتش,میبارید ومشتری ثابت خیاطی بود ,برای دوخت پارچه ای زیبا وگرانبها به خیاط خانه آمد,هرمدلی که زهراخانم میگفت ,دخترک ایراد میگرفت,زهراخانم کفری شده بود اما خویشتن داری میکرد.
من به خودم جرأت دادم,رفتم جلووگفتم:دخترگل,خودت بگو چه جور مدلی میخواهی؟
با توضیحاتی که مستانه داد,مدل لباسی برایش طراحی کردم که درعین پوشیدگی بسیارشکیل ودخترانه بود,مستانه از طرح لباس خوشش امد وپارچه اش رابه من سپرد تا خودم برایش بدوزم واین شد سرآغاز یک دوستی عمیق....
مستانه برخلاف ظاهرش,دختری زود جوش وقلب پاک بود,از آنروز به بعد مستانه جز مشتریهای همیشگی خیاطی بود وهرروز به خیاطی میامد وگویا از همنشینی با من سرکیف میامد همانطور که من از,هم صحبتی بااین دخترک مهربان سرذوق میامدم ,اغلب دراوقات بیکاری باهم راجب خیلی ازمسایل از شعر ودرس ودین گرفته تا مسایل سیاسی واقتصادی و... بحث میکردیم.
یک روز سر حرفمان به پوشش وحجاب رسید ,مستانه چون خودش حجاب کامل نداشت به من گفت:همانطورکه شاه خواستارتیپ فرنگی زنان هست,زنها هم درپی ابراز زیبایی اند وطبعا زیبایی رادوست دارند پس این کشف حجاب سک نپع احترام به زن است تا زیباییهایش را بروز دهد وروح لطیفش را سرشار از شادی وازادی کند.
من برای دفاع ازاعتقادم که تحت تعلیم خانواده باپوست وخونم عجین شده بود درجواب گفتم:مگر زیبایی یک زن دربرهنگی اوست؟؟
ما مسلمانیم ودین ما به وجوب حجاب حکم کرده والگوی ما, زنان برهنه ی غرب نیستند که؟!!!
الگوی ما باید دختر رسول خاتم باشد وکمال زیبایی یک زن درپوشیدگی اوست,وگرنه برهنگی فقط نگاه مردان هرزه را به دنبال میاورد وبس,مردانی که به زن به عنوان کالا نگاه میکنند ...پوشیدگی خود زیبایی واحترام به دنبال دارد و...
خلاصه بحثمان به درازا کشید وعصر انروز در راه برگشت,تصمیم گرفتم باعملی زیبا,عمق زیبایی حجاب رابه مستانه نشان دهم,از پارچه فروشی توراه ,مقداری پارچه سفید ولطیف خریدم,
پارچه ای زیبا که نقشه هایی زیباتر برایش داشتم نقشه هایی که شاید نتایج خوبی در پی داشت.......
ادامه دارد...........
💦⛈💦⛈💦⛈
#قسمت_بیست_ششم
♥️عشق پایدار♥️
به خانه که رسیدم با سلام وعلیکی کوتاه وخوردن هل هلکی نهار بدون استراحت طرحی زیبااز گل وبرگ روی پارچه درآوردم ,طرحی که انگار در ضمیر ناخوداگاه من با الهام از طبیعت ثبت شده بود ومن ان را روی پارچه ای به تصویر کشیدم وشروع به گلدوزی طرح کردم تا بارنگهای زیبا جان بگیرد ابتدا با نخهای ابریشمی وخوشرنگ به طرحم جان دادم وسپس از ملیله هم برای دور دوزی پارچه استفاده کردم.
مادرم چندباربه من سرزد وهربارکه میدید مشغول کارهستم بالبخندی اتاق راترک میکرد....
حتی وقت شام لحظه ای از فکر ان بیرون نیامدم ونماز مغرب وعشا را کوتاهتر ودر زمان کمتری خواندم تا به سرعت سر کارم برگردم اخه دوست داشتم برای فردا کارم تمام شده باشد.
بالاخره نزدیک اذان صبح کارم تموم شد,تعریف ازخود نباشه روسری که اماده کرده بودم ,شاهکارشده بود.
مادرم که برای نماز بیدارشده بود سرکی به اتاق کشید وگفت:دخترم هنوز بیداری؟!
بخواب عزیزم اینجوری چشات اذیت میشه...
روسری رانشان مادرم دادم,مادرمتعجبانه یک نگاه به طرح روی روسری انداخت ونگاهی به صورت من...وناگاه اشکهایش جاری شد.
دلیل گریه اش راندانستم اما بنا را گذاشتم براشک شوق از داشتن همچی دختر هنرمندی...
صبح زود به خیاط خانه رفتم بااینکه شب بیداربودم اما از شوق هدیه ,احساس خستگی نمیکردم.
منتظر بودم تا هرلحظه مستانه بیاد اما انتظارم به درازا کشید ,نزدیک ظهرناامیدانه چادر به سرکردم میخواستم برم بیرون که ناگاه چهره ی خسته ی مستانه جلوی درظاهر شد,تامرادید, گفت:اومدم بهت بگم حق باتو بود وبروم
دستش راگرفتم,روسری را تومشتش قرار دادم وگفتم این هدیه من به تو وباسرعت خیاطی راترک کردم
غافل ازاینکه این هدیه باعث اتفاقات اعجاب انگیزی میشود......
ادامه دارد
براساس واقعیت