🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۴۶ سوره أنعام
🌸 قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ
🍀 ترجمه: بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوشها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دلهایتان مُهر نِهد، كدام معبودی جز خداست كه آنها را به شما دهد؟ با تأمّل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون بیان می كنیم، سپس آنان روی می گردانند.
🌷 #أَخَذَ: گرفت
🌷 #أَبْصَارَكُم: دیدگانتان
🌷 #خَتَمَ: مهر نهاد
🌷 #إِلَٰه: معبود
🌷 #انْظُرْ: نگاه کن
🌷 #كَيْفَ: چگونه
🌷 #نُصَرِّفُ_الْآيَات: آیات را به صورت های گوناگون بیان می کنیم
🌷 #يَصْدِفُونَ: روی می گردانند
🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره أنعام در #مکه نازل شده است. درباره مشركان است که به #پیامبر می فرماید به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند بگو: « قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ: بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوشها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دلهایتان مُهر نِهد، كدام معبودی جز خداست كه آنها را به شما دهد؟ » در حقيقت مشركان نيز قبول داشتند كه خالق و روزى دهنده خداست، و بت ها را به عنوان شفيعان در پيشگاه #خدا مى پرستيدند.
🌸 سپس مى فرماید: « انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ: با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند»
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: اگر خداوند #هدایت شما را بگیرد، کیست که دوباره شما را هدایت کند؟ و سپس این آیه را تلاوت فرمود.
🔹 پیام های آیه ۴۶ سوره أنعام 🔹
✅ یکی از روش های تبلیغی و تربیتی #قرآن، سؤال از وجدان هاست.
✅ برای #خدا ، پس گرفتن نعمت هایی که داده آسان است، پس به هوش باشیم.
✅ گوش و چشم و عقل، ابزار شناخت #انسان و از مهم ترین نعمت های الهی است.
✅ معبودهای خیالی، نه توان آفریدن و نه توان برگرداندن نعمت های از دست رفته را دارند.
✅ برای انسان های #لجوج، هر نوع بیانی بی اثر است.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهادیعنیچه؟!
_حضرتآقا♥️
@Emam_kh
صورت و مخرج نامشترک!
🔻 رهبر انقلاب: در مطالبهگریها مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبهی بحقّ شما سوء استفاده کند؛ هم در صورتبندی مسئله، هم در راه حلّی که ارائه میدهید، مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن. ۱۴۰۱/۰۲/۰۶
@Emam_kh
48.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 بعد از سرود #سلام_فرمانده
سرود #برکت_ایران
✨برکت ایران مدیون لطف توئه..✨
🌹🍃"السلام علیک یا علی بن موسی الرّضا
علیه السلام..
"السلام علیکِ یا فاطمه المعصومه
سلام الله علیها..🌹🍃
#همه_خادم_الرضاییم و سرباز #امام_زمان (عج)
@Emam_kh
⭕️ پیشنهاد ساخت فیلم هولوکاست مقدس⁉️
به عنوان یک ایرانی که از توهین های مکرر غرب به ساحت قدسی ائمه اطهار علیهم السلام دردمندم. روزی با ساخت فیلم، روزی با پاره کردن مصحف شریف قرآن، روزی با حمله به ارزش ها و احکام دینی!!!!!
پیشنهاد می دم با یک غیرت ملی فیلمی از توحش اروپا و غرب ساخته بشه تمام هزینه هاش هم مردمی باشه یه کارگردان مردمی
موضوعی مثل «هولوکاست» خیلی می تونه بساط اینها رو بهم بریزه.
ما از لاک دفاعی باید دربیایم!!!
در حوزه رسانه باید حمله رو شروع کنیم
حقیقتا دیگه جایی برای سکوت نمونده!!!
✍سید_هادی
@Emam_kh
⭕️چرا حرفـــی نمیزنند؟!
🔻فوتیهای کرونا از حدود 709 نفر در اوایل شهریور سال گذشته رسید به 2 نفر
✅نه شبکه های لندن نشین ازش حرفی میزنن نه برخی اکانتها، چون فقط مرگ و میر ما ایرونیا براشون نون داره نه زندگی و موفقیتمون
#جنگ_نرم
#خباثت_رسانه_ای
@Emam_kh
‼️کیفیت ادای الفاظ نماز
🔷س ۵۹۷۶: ادای الفاظ نماز چگونه باید باشد؟ اگر هنگام ذکر فقط لب ها تکان بخورد، کفایت می کند؟
✅ج: در نماز، واجب است کلمات بهگونهای ادا شوند که قرائت بر آن صدق کند، از این رو قرائت قلبی، یعنی گذراندن کلمات در قلب و یا صِرف حرکت لب بدون تلفظ آنها، کافی نیست؛ نشانه صدق قرائت این است که نمازگزار (در صورتی که دچار سنگینی گوش یا سر و صدای محیط نباشد)، بتواند آنچه را که می خواند و بر زبان جاری می کند، بشنود.
📕 منبع: leader.ir
@Emam_kh
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع: «ذی_القعده، ماه اجابت دعا»
✍️ مناسبت روز: امشب اولین شب ماه ذیالقعده، و فردا چهارشنبه اولین روز ماه ذی القعده از ماههای حرام قمری است که طبق روایات، فضیلت فراوان دارد، چنانچه سید بن طاووس (ره) در فضیلت این ماه مینویسد: «ماه ذیالقعده، فرصت ویژهای برای دعا به هنگام شدّت و گرفتاری، و برای رفع ظلم و ستم است و دعا بر ضد ظالم در این ماه مؤثّر است» و همچنین تأکید مینماید که: «این ماه «ماه اجابت دعا» است، لذا باید تمامی اوقاتش را غنیمت شمرد و در آن روزه حاجت گرفت...»
اقبال الاعمال، ص۳۰۷
✅ اول ذیالقعده، میلاد بانوی کرامت:
آغاز این ماه برای اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، پیام آور شروع فصلی نو از وزیدن دوباره بوی خوش یاس رضوی در سرای کاظمی است که پس از ۲۵ سال انتظار، چشم حضرت نجمه خاتون (س) بعد از میلاد امام رضا (ع) ، به حضرت معصومه (س) در سال ۱۷۳ قمری، روشن شد که این روز را «روز دختر» و آغاز «دههی کرامت» نامیدهاند؛
طبق روایات، روزه در این روز مستحب، و ثواب آن برابر با هشتاد ماه است و همچنین خواندن نماز حضرت فاطمه (س) در این روز سفارش شده است؛
ضمناً در روایات آمده که هر کس از ظالمی میترسد، در این روز بگوید «حَسْبی حَسْبی حَسْبی مِنْ سُؤالی عِلْمُکَ بِحالی»، تا حق تعالی او را از شر آن ظالم، کفایت کند.
✅ پنجم ذیالقعده، بالا بردن دیوار خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم (ع)؛
✅ ششم ذیالقعده، نامه نوشتن حضرت مسلم در کوفه برای امام حسین (ع)؛
✅ یازدهم ذیالقعده، میلاد هشتمین خورشید امامت:
در یازدهمین روز این ماه، خداوند، بزرگترین هدیه الهی را به امام موسی کاظم (ع) اهداء نمود و تاریخ نویسان این روز بزرگ را به نام روز طلوع هشتمین خورشید تابناک آسمان ولایت و امامت، حضرت رضا (ع) ثبت نمودند.
✅ شب نیمه ذیالقعده، شب طاعت خدا:
یکی دیگر از ایام ویژه این ماه، شب نیمه ماه است که رسول خدا (ص) در این رابطه فرمودهاند: «در ذیالقعده، شب مبارکی است که شب پانزدهم آن ماه است که خداوند در آن شب به بندگان مؤمنش نظر رحمت نموده و به کسی که در آن شب، طاعت خدا کند، پاداش صد سائح (روزه دار ملازم مسجد) که لحظهای خدا را معصیت نکرده، داده میشود»
همچنین در روایت دیگری آمده: «کسی در این شب، چیزی را از خدا نمیخواهد، مگر اینکه حقتعالی به او عطاء میفرماید»
✅ ۲۳ ذیالقعده، روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) و بنابر قولی روز شهادت حضرت است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک، سنت و دارای ثواب عظیمی میباشد.
✅ ٢۵ ماه ذیالقعده، «روز دحوالارض»:
یکی دیگر از ایام ویژه در این ماه، «دحوالأرض» است که امام رضا (ع) درباره آن فرمودهاند: «دحوالأرض، روزی است که نخستین خشکیها از زیر آب (که تمام روی زمین را فراگرفته بود) سربرآورد» و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد و خشک شد و گسترش یافت، محلّ «خانه کعبه» و سرزمین «مکّه» بود؛ و بر همین اساس، مکّه را «امّ القری» یعنی مادر همه آبادیها نامیدهاند؛
طبق روایت در این روز مستحب و همانند روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر آمده که کفّارهی هفتاد سال است؛ و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد، از برای او، عبادت صد سال نوشته میشود و برای روزهدار در این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار میکند؛
همچنین زیارت حضرت رضا (ع) در این روز، از افضل اعمال مستحب و از آداب و سنّتهای مؤکد است.
✅ آخرین روز ماه ذیالقعده، غروب نهمین خورشید امامت و ولایت:
و بالاخره آخرین روز این ماه، برابر با سالروز شهادت امام جواد (ع) به زهر معتصم عبّاسی (لعنتالله علیه) در سن ۲۵ سالگی در سال ۲۲۰ قمری است.
✅ شروع سفر حاجیان به بیت الله الحرام:
همچنین در این ماه پرفضیلت، زائران خانه خدا از اطراف و اکناف جهان به سوی مکه و مدینه حرکت میکنند و خود را برای انجام مناسک حج مهیا مینمایند.
✅ رفتن حضرت موسی(ع) به کوه طور در ماه ذیالقعده:
از دیگر مناسبتهای مهم این ماه که بر ارزش آن افزوده است، رفتن حضرت موسی (ع) به کوه طور برای دریافت الواح تورات است که از اوّل ماه ذیالقعده شروع شده و تا پایان دهه اول ذیالحجه ادامه داشته است که خداوند در آیه ۵١ سوره بقره به این موضوع اشاره نموده است: «وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسَی أَرْبَعِینَ لَیْلَةً...»؛
همچنین برخی از علمای بزرگ این چهل روز را «اربعین کلیمیه» نامیدهاند و اهمیت ویژهای برای عبادت و تهذیب نفس در آن قائل شدهاند؛
✍️ در پایان سخن، توصیه میشود که برای آشنایی بیشتر با اعمال و عبادات وارد شده در این ماه شریف، به کتاب مفاتیحالجنان مراجعه نموده تا انشاالله در حد توان از فیوضات ماه ذیالقعده بهرهمند شویم.
@Emam_kh
#قسمت شصت و یک
❤️عشق پایدار❤️
پدرم بدون توجه به من وخاله صغری پرید وسط حرف مامانم وگفت:کدوم خونه ی جدا؟!!!!الان این خونه ای که میگی, کجاست؟کدوم نامزد و زن وزندگی؟!!دددد اخه اگر من زن گرفته بودم که الان از سرکولم میباست بچه بالا بره نه اینکه از تنهایی پناه به خونه ی خاله ی پیرم ببرم اونم به خاطراینکه وقتی کنار خاله هستم یاد یاد...
یکباره حرفش را خورد وادامه داد:مادرم هم به من گفت که تو باهاش درد دل کردی واز زندگی سوت وکورت شکایت کردی....گفت که فکر میکردی من عقیم هستم وبچه دار نمیشم وگفتی میخوای از من جدا بشی وشاید ازدواج کردی وبچه دار شدی...اونموقع ها هم چون مدام مادرم وخواهرم مورد برای ازدواج من, به بهانه های مختلف در دکان میفرستادند من ,اعصابم داغون بود وگرنه من یه موی تورا با دنیا عوض نمیکردم....
مادرم متعجب از اینهمه بازی فریبکارانه ی اطرافیانش وعشقی قدیمی که الان با کلانی کوتاه پدرم ,پرده از ان برداشت, گفت:ب ب خدا من حتی یک بار هم با مادرت دردودل نکردم,هرچی گفتند همه از خودشون بود,حالا چه نیتی زیر گفته هاشون بود نمیدونم اما من هرگز همچی حرفهایی نزدم وروحمم خبر نداره....
بابا اهی از ته دل کشید وگفت:هرچی بوده گذشته....درسته یه عمره که برباد رفته,اما پشت سر مرده خوبیت نداره حرف بزنیم...
پدر ومادرم هر دو در عالم خود غرق شدند ,بی حرف,حتی خاله صغری هم خودش را با جمع کردن خورده ریزه های روی قالی مشغول کرده بود وحرفی نمیزد...این ما بین من از همه مظلوم تر بودم,اخه مادرم به خاطر من رنج این سفر را به جان خریده بود وبابا هم بعداز سالهای سال متوجه شده بود که یک دختر دارد,اما الان هیچ کس به فکر من نبود,انگار من بهانه ای بودم تا دوتا دور از هم افتاده را بهم برسانم وخودم به بوته ی فراموشی بروم...
سکوت سنگینی بر فضا حکم فرما شده بود...با یه دلهره ی نامشخص گلویی صاف کردم وگفتم:حالا.....حالا....من چی؟؟
که ...
ادامه دارد
نویسنده....حسینی
#قسمت شصت و دوم
❤️عشق پایدار ❤️
یکدفعه توجه هر سه نفرشان به من معطوف شد ,مامان وخاله صغری لبخندی زدند وبابا امد به طرفم ,کنارم نشست,حالا من بین بابا ومامان بودم....
پدرم مرا به اغوش کشید وسخت گریست ,واقعا چقدر دل نازک بود این مرد مهربان...
بعداز دقایقی مرا از خودش جدا کرد وارام در گوشم گفت:به زندگی سوت وکور پدرت خوش امدی وارام تر ادامه داد:قدمت خیراست,دور امدی اما خوب امدی ,بی خبر امدی اما خپش خبر امدی ,کاش این امدن برای همیشه باشد....
از گرمای اغوش پدرم وبدست اوردن تکیه گاهی که تا به حال برایم رؤیا بود والان به عینه واقعیت پیدا کرده بود ,سرشار از حسهایی خوب وشیرین شده بودم که پدرم رو به مادرم کرد وگفت:مریم جان....حاضری دوباره بانوی خانه ام باشی؟
از اینهمه رک بودن وعجله ی پدرم بهت زده شدم ویاد بهروز وعجله اش برای عقد افتادم وپیش خودم گفتم حتما تمام مردها وقتی احساس میکنند عشق واقعیشان را پیدا میکنند اینچنین صبر از کف میدهند و...زیر چشمی,تک تک حرکات مادرم را زیر نظر داشتم ,باورم نمیشد مامان جان من مثل دخترکان چهارده ساله,رنگ به رنگ شد وانگار اولین خواستگارش هست,سرش را پایین انداخت وگونه هایش گل انداخت...برایم قابل پذیرش نبود این مادر همان خانمی ست که در مقابل خواستگاری پدر بهروز چنان محکم ایستاد و قاطعانه جواب داد اما الان اینجا اینچنین دست وپایش را گم کرده....
بابا بی صبرانه دوباره گفت:حاضری...
#ادامه دارد...
نویسنده ....حسینی