🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۲۶ سوره اعراف
🌸 يَابَنِى ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِى سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَی ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ ءَايَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
🍀 ترجمه: اى فرزندان آدم! همانا بر شما لباسى فروفرستادیم که شرمگاهتان را می پوشاند و هم زینتی باشد، و لباس تقوا همانا بهتر است. آن، از نشانه هاى خداست، باشد كه آنان پند گیرند.
🌷 #بَنِيٓ_آدَمَ: فرزندان آدم
🌷 #أَنْزَلْنَا: فرستادیم
🌷 #يُوَارِي: می پوشاند
🌷 #سَوْءاتِكُمْ: شرمگاهتان
🌷 #رِيش: زینت، به معنای پر پرندگان است که برای آنها هم پوشش است و هم وسیله ی زیبایی ، همچنین به لباسی که برای انسان نوعی زینت به حساب آید
🌷 #خَيْر: بهتر
🌷 #يَذَّكَّرُونَ: پند گیرند
🌸 این آیه در #مکه نازل شده است. #خداوند از اين جا به بعد يک سلسله دستورات و برنامه هاى سازنده، براى همه فرزندان آدم، بيان مى كند، كه در حقيقت دنباله اى است از برنامه هاى آدم در بهشت. نخست به همان مسأله #لباس و پوشانيدن بدن كه در سرگذشت #آدم نقش مهمّى داشت اشاره كرده، مى فرمايد: «يا بَنِي ءادَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْءاتِكُمْ: ای فرزندان آدم! همانا بر شما لباسی فرو فرستادیم که شرمگاهتان را می پوشاند» ولى فايده اين #لباس كه براى شما فرستاده ايم، تنها پوشانيدن تن و مستور ساختن زشتی ها نيست بلكه «وَ رِيشاً: و هم زینتی باشد» لباس تجمّل و زينت كه اندام شما را زيباتر از آنچه هست نشان مى دهد.
🌸 به دنبال اين جمله كه درباره لباس ظاهرى سخن گفته است، #قرآن بحث را به لباس معنوى كشانده و آن چنان كه سيره قرآن در بسيارى از موارد است، هر دو جنبه را به هم مى آميزد و مى فرمايد: «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ: و لباس تقوا همانا بهتر است» تشبيه تقوا و پرهيزكارى به لباس، تشبيه بسيار رسا و گويايى است، زيرا همانطور كه لباس هم بدن انسان را از سرما و گرما حفظ مىكند، و هم سپرى است در برابر بسيارى از خطرها، و هم عيوب جسمانى را مى پوشاند و هم زينتى است براى #انسان، روح تقوا و پرهيزكارى نيز علاوه بر پوشانيدن بشر از زشتى گناهان و حفظ از بسيارى از خطرات فردى و اجتماعى، زينت بسيار بزرگى براى او محسوب مىشود.
🌸 منظور از لباس #تقوا همان «روح تقوا و پرهيزكارى» است، كه جان انسان را حفظ مىكند و معنى «حيا» و «عمل صالح» و امثال آن در آن جمع است. در پايان آيه مى فرمايد: «ذلِكَ مِنْ آياتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ: آن از نشانه های خداست، باشد که آنان پند گیرند»
🔹 پيام های آیه ۲۶ سوره اعراف 🔹
✅ توجّه به نعمت هاى #الهى، عامل عشق به خدا ودورى از غفلت است.
✅ #لباس، زمانى نعمت الهى است كه بدن را بپوشاند.
✅ اگر چه در تهیّه ى #لباس، علاوه بر عوامل طبیعى انسان ها نیز تلاش مى كنند، ولى همه ى این ها به دست خداست.
✅ #پوشش وپوشاندن كار خداست، ولى برهنگى و برهنه كردن كار شیطان است.
✅ #لباس، نعمت الهى است، و برهنگى و خلع لباس، كیفر گناه است.
✅ معنویّت در كنار مادّیت، #تقوا در كنار زینت لازم است. و گرنه لباس مى تواند وسیله ى اسراف، تكبّر، فساد، خودنمایى، مدپرستى، شهوترانى، فخرفروشى و امثال آن شود.
✅ آن گونه كه در لباس مادى، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبایى مطرح است، #تقوا هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه ى زیبایى معنوى انسان مى باشد.
✅ از #خاک، پنبه مى روید، از علف كه خوراک حیوان است پشم تولید مى شود و از آب دهان كرم، ابریشم، این ها همه از آیات الهى است كه مى تواند مایه ى تذكّر و بیدارى انسان باشد.
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🔰 لوح | هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران...
🔻 رهبر انقلاب: خوشا به حال آن کسانی که در حال پیادهروی هستند یا پیادهروی خواهند کرد و به #زیارت_اربعین خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إنشاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند. ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که:
هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم
🏷 #از_تبیین_تا_قیام | #اربعین
🇮🇷 @Emam_kh
⭕️روایتی دیگر از دیدار ورزشکاران با رهبر انقلاب
🔻الهام حسینی نخستین مدالآور تاریخ وزنهبرداری زنان ایران در مسابقات بینالمللی: امروز حس و حال خوبی در دیدار با رهبر عزیزمون داشتم؛ چقدر مطالب خوب و دلنشینی بیان فرمودن. جلسه بسیار معنوی و ارزشی. چقدر عالمانه و با محبت بودن
@Emam_kh
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صاحبخانه_های_بهشت
▪️ روضه خوانی دختربچهی عراقی از مشایه
@Emam_kh
✍اهمیت_نماز
♨️حتی #دزدها هم به چیزی که می خوان بخرن اهمیت میدن
❌هیچ دزدی کفش پاره یا میوه گندیده نمی دزده دزدان #جواهرات رو می دزدن
👹شاه دزد همه دزدان هم #ابلیسه که میخواد همیشه #نماز ما رو بدزده چون نمازما اهمیت داره رابطه ما رو باخدا زیاد میکنه تو زندگی دنیوی واخروی ما اثر داره و...
📚مدرک دارم که این رو میگم خود خدا تو قران گفته که:
📖"انماالشیطان ...ان یصدکم عن الصلاة"
#شیطان میخواد شما رو از نماز بازداره
میخواد نماز شما رو بدزده ...
✅پس سعی کنیم از نمازمون مثل جواهرات #محافظت کنیم تا شیطان اون رو ندزده ان شاء الله👌
@Emam_kh
از کرونا تابهشت
#قسمت۲۹🎬:
زینب همچنان درتب بالا میسوخت,شب تا صبح کنارتختش مدام پاشویه اش کردم,تبش میافتاد وبعداز یک ساعت دوباره روز از نو وروزی از نو...
تمام کارم شده بود پرستاری از زینب وتمام امور خانه را وکارهای حسن وحسین راسپرده بودم دست زهرا....زهرا این دختر زیبایم مثل مادری دلسوز به بچه ها میرسید ,حتی بااین سن کمش ,پخت وپز هم میکرد...خدایا شکرت که هست,خدایا شکرت که زهرا را دارم.
یک شبانه روز دیگه تبش ادامه داشت وبعدش قطع شد,اما بدن درد وبی قراری عارض وجودش شد,زینب از درد ناخوداگاه گریه میکرد واز بی قراری با پاهای نحیف وبدن ضعیفش دور تا دور اتاق میچرخید ومن هم تنها کاری که میتونستم بکنم این بود که زجرکشیدن دخترم راببینم واشک بریزم...خدا لعنت کند شیطانهای انسان نما را که از زجرکشیدن مردم ومردن ملت لذت میبرند,خدا ریشه کنشان کند...
من از زینب مستأصل تربودم,دم نوش گیاهی وارامبخش را که خواب اوربودند,به خوردش میدادم تا لااقل خواب برود وکمتر زجر بکشد.
تااینکه نزدیک غروب ,ارام گرفت وراحت خوابید.
خوشحال بودم,فکر میکردم تمام شد, زینب خوب شد..اما....
ادامه دارد ..
🖊به قلم……ط_حسینی
از کرونا تابهشت
#قسمت۳۰🎬:
نماز مغرب وعشا راکنارتخت زینب خواندم ,با دیدن زینب که درارامش خوابیده,اهسته بیرون رفتم.
غذای بچه ها را دادم ودوباره برگشتم کنار زینب,نزدیک تخت روی زمین نشستم وختم صلوات برداشتم,خیالم راحت بود که جگرگوشه ام خوب شده,نفهمیدم کی سرم روی تخت افتاد وبه خواب رفتم,با صدای خرخری از خواب پریدم.
چراغ خواب راروشن کردم ازصحنه ای که میدیدم ترس برم داشت.
خدای من صورت زینب کبود شده بود وتنفسش سنگین,انگار چیزی روی قفسه ی سینه اش سنگینی میکرد,انگار بچه در اغما فرورفته بود ونفسهای اخرش را میکشید,دست پاچه بودم
به سمت داروهای گیاهی رفتم,روغن سیاهدانه به شقیقه ها وزیر بینی اش مالیدم,هیچ تغییری نکرد حتی هیچ عکس العمل وحرکتی هم نشان نداد,از طب نوین وطب اسلامی هرچه میدانستم انجام دادم,روغن بنفشه,ویسک,روغن پونه و...هیچ کدام ,کمترین اثری نکرد,باید کاری میکردم,اما چکار؟در این دیار غربت,بدون حضور علی...وازهمه مهم تر این نصفه شبی به کجا بروم ودست به دامان کی بزنم.
وضوگرفتم دورکعت نماز صاحب الزمان خواندم,به سجده رفتم,زار زدم,گریه کردم,از حجت زنده ی خدا کمک خواستم وگفتم:مگر نگفتی حواست به شیعیانت هست؟من هم شیعه ی جدت علی ع هستم,من هم عاشق ودلباخته ی امدنت هستم...دخترم از دستم رفت...دستم رابگیر تا تربیتشان کنم برای سربازیت...
دستم رابگیر تا تمام زندگی ام راوقف ظهورت کنم.
با صدای اذان صبح,سراز سجده برداشتم ومشغول خواندن نماز شدم,بعداز نمازم برای خدا درد دل کردم:خدایا کم زجر کشیدم؟درد هجران عباس کم بود؟درد بی خبری ازعلی کم است؟خدایا به درد فقدان این یکی مبتلایم نکن....
حواسم نبودکه با صدای بلند واگویه میکنم,چشم که بازکردم ,حسن وحسین وزهرا با چشمان اشک الود,جلوی در نظاره گر حرکاتم بودند...
اشاره کردم به طرفشان,بچه ها وضو بگیرید ودعا کنید زینب خوب شود.
به امید اینکه معجزه ای شده باشد,به طرف زینب رفتم....نه ...بچه ام هنوز کبود بود وتنفسش سنگین..
نمیتوانستم دست روی دست بگذارم باید کاری میکردم...
ادامه دارد...
🖊به قلم…ط_حسینی