eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
توصیه کیهان به وزارت ارشاد: مبادا بروید سراغ سینماگرانی که حاضر نیستند به جشنواره فجر بیایند روزنامه کیهان با اشاره به عدم حضور برخی کارگردانها و بازیگران در جشنواره فیلم فجر امسال نوشت: 🔹امسال دلمان خوش است در جشنواره فیلم فجر دیگر آن بی‌هنرانی را که بیش از ٣٠ سال این سینما را در قبضه خود گرفته بودند و شوربختانه در هر عزا و عروسی و در هر فیلم و سریالی، چشم‌مان به شکل و شمایل و ترکیب‌شان آزار می‌دید، مشاهده نکنیم. 🔹یادمان نمی‌رود در دوران فتنه ٨٨، همین جماعت از یک‌سو شعار حمایت از سران فتنه و تحریم سینما را می‌دادند و از سوی دیگر اولین افرادی بودند که برای تبریک و گرفتن حق و حساب ماهانه خود در هنگام ورود رئیس جدید بنیاد سینمایی فارابی دولت دهم، جلوی درب این بنیاد صف کشیدند و سر خم کردند! 🔹خدا نکند مدیران و مسئولین ما کوتاه بیایند و مانند همان دوران پس از فتنه ٨٨، پروژه‌های میلیاردی به این حضرات بدهند! خدا نکند که باز برخی از این مدیران، عشق سلبریتی شده و به یکی دو تا عرض ارادت، دل و دین ببازند و باز این جماعت را بر حرث و نسل این سینما حاکم کنند. 🔹خدا نکند مدیران ما فکر کنند که بدون این جماعت، سینمای ما کن‌فیکون شده و همه‌چیز از هم می‌پاشد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید... 🔴 مستند"به بهانه آزادی" ♨️ کودتای بزرگ علیه ایران با رمز مهسا امینی ⬅️ بخش اول @Emam_kh
‼️ شیوه محو اسماء متبرکه 🔷 س ۶۴۸۰: راه‌های شرعی محو کردن اسماء مبارک و آیات قرآنی هنگام نیاز کدامند؟ سوزندان اوراقی که در آن اسم جلاله و آیات قرآنی نوشته شده است، هنگام ضرورت برای حفظ اسرار چه حکمی دارد؟ ✅ ج: دفن آن‌ها در خاک و یا تبدیل آن‌ها به خمیر به وسیله آب اشکال ندارد. ولی جواز سوزاندن آن‌ها مشکل است و اگر بی‌احترامی محسوب شود، جایز نیست، مگر در صورتی که اضطرار اقتضا کند و جدا کردن آیات قرآنی و نام‌های مبارک امکان نداشته باشد. 📕منبع: leader.ir @Emam_kh
🌷رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار سلیمانی: کار بزرگ حفظ، رشد دادن، مجهز کردن و احیاء جبهه مقاومت بود ↙️حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت ، دمیدن روحی تازه به جبهه را کار بسیار برجسته و اساسی شهید سلیمانی خواندند و افزودند: سردار با تقویت مادی، معنوی و روحی مقاومت، این پدیده ماندگار و رشد یابنده را در مقابل رژیم صهیونیستی و نفوذ امریکا و دیگر کشورهای استکباری حفظ، مجهز و احیاء کرد. 🔹ایشان گواهی سیدحسن نصرالله به عنوان انسانی بی بدیل را درباره مجاهدت سردار سلیمانی، باب بزرگی در درک اهمیت کار سردار سلیمانی در احیای مقاومت برشمردند. ↙️رهبر انقلاب با اشاره به پیشرفت فلسطینی ها در مواجهه با صهیونیست ها و دستاوردهای مقاومت در عراق و سوریه و یمن افزودند: سردار سلیمانی با استفاده از تجربیات سالهای دفاع مقدس و مشورت های یارانش، مقاومت را با تکیه بر امکانات داخلی همان کشورها مقتدر کرد. 🔹ایشان همچنین متوقف کردن غائله بزرگ و زدن بسیاری از ریشه های آن را یکی از کارهای مهم سردار سلیمانی خواندند و افزودند: شهید سلیمانی در آن قضیه هم امتحان خوبی داد. ↙️رهبر انقلاب با قدردانی از فعالیت های تحسین برانگیز سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس گفتند: الحمدلله خلأ سردار در موارد بسیاری پر شده است. 🔹ایشان افزودند: مجموعه مقاومت خودشان را عمق راهبردی جمهوری اسلامی و پَر و بال اسلام می دانند و این حرکت در همین جهت ادامه خواهد یافت. ↙️حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان تجلیل عمومی از سردار سلیمانی و حضور خودجوش مردم در مراسم مختلف بزرگداشت یاد او را نتیجه اخلاص سردار سلیمانی برشمردند و افزودند: امسال هم مثل سال گذشته حضور مردم پرشور است و به فضل الهی در زمینه حضور با معنا و قدرشناسی ملت از سردار سلیمانی هیچ مشکل و کمبودی وجود ندارد. 🔹ایشان با اشاره به برخی صفات شخصی سردار از جمله شجاعت، ایمان، مسئولیت پذیری، خطرپذیری، هوش، عقلانیت، پیش قدم بودن در کارهای بر زمین مانده، و حرکت بدون تردید و توقف گفتند: اخلاص شهید از همه این ویژگی ها برتر بود و همین باعث شد پروردگار او را در دنیا اینگونه محل احترام و تمجید و تجلیل قرار دهد ضمن اینکه پاداش اخروی او بگونه ای است که عقل انسان به آن راه ندارد. ↙️رهبر انقلاب صداقت را از دیگر صفات سردار سلیمانی دانستند و گفتند: با وجودی که در مسائل پیچیده سیاسی ورود و فعالیت های خوبی می کرد اما انسان بی خدعه و صادقی بود که باید همه سعی کنیم خصوصیات او را در خود بوجود آوریم. 🔹ایشان با اشاره به نکته ای مهم در تجلیل از سردار و تبیین خصوصیات او گفتند: نباید بگونه ای سخن گفت و عمل کرد که خصوصیات سردار ماورایی و دست نیافتنی تصور شود. ↙️حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر لزوم زنده نگه داشتن یاد همه شهیدان که سردار سلیمانی از برجسته ترین آنها است افزودند: باید با استفاده از انواع هنرها بگونه ای یاد شهید و خصوصیات فردی و کاری او را زنده نگه داریم و تبیین کنیم که حضور مردمی در تجلیل از او همیشگی و مستمر باشد. 🔹در ابتدای این دیدار سردار سرلشگر سلامی فرمانده سپاه پاسداران، 13 دی 1398 روز شهادت شهید سلیمانی را روز تجدید حیات معنوی شهید سلیمانی خواند و با برشمردن برخی از ویژگیهای شخصیتی برجسته آن شهید گفت: میراث ماندگار و پرچم پر افتخار شهید سلیمانی یعنی در همه جبهه ها در حال پیشروی است. 🔹همچنین در این دیدار خانم زینب سلیمانی نیز گزارشی از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بنیاد شهید سلیمانی بیان کرد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Emam_kh
📢 رهبر انقلاب، ظهر امروز: گواهی سیدحسن نصرالله، باب بزرگی در درک اهمیت کار در احیای جریان مقاومت است 🔻 دمیدن روحی تازه به جبهه مقاومت، کار بسیار برجسته و اساسی شهید سلیمانی بود. سردار، با تقویت مادی، معنوی و روحی مقاومت، این پدیده ماندگار و رشدیابنده را در مقابل رژیم صهیونیستی و نفوذ آمریکا و دیگر کشورهای استکباری حفظ، مجهز و احیا کرد. 👈🏻 گواهی سیدحسن نصرالله به عنوان انسانی بی‌بدیل درباره مجاهدت سردار سلیمانی، باب بزرگی در درک اهمیت کار سردار سلیمانی در احیای مقاومت است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Emam_kh
📢 قدردانی رهبر انقلاب از فعالیت تحسین برانگیز به عنوان فرمانده سپاه قدس/ الحمدلله خلأ در موارد بسیاری پر شده است 🔻 حضرت آیت الله خامنه‌ای ظهر امروز در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت شهید سلیمانی، با قدردانی از فعالیت‌های تحسین برانگیز سردار قاآنی فرمانده سپاه قدس گفتند: الحمدلله خلأ سردار سلیمانی در موارد بسیاری پر شده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 @Emam_kh
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی از غروب یکشنبه کرمان . مسیر پیاده روی به سمت گلزار شهدای شهر کرمان و مرقد مطهر شهدای کرمان بخصوص سیدالشهدای مقاومت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت دلدادگی ۲۳ 🎬 : آقا سید در حین پوشیدن لباس به سهراب که حیران گوشه ای ایستاده بود رو کرد و گفت : چرا لباست را نمی پوشی پسرم؟! سهراب اشاره به جای خالی بقچه اش کرد و گفت : انگار بقچه ی لباس مرا برده اند....هر چه داشتم و نداشتم داخلش بود ، کاش سکه ها را داخل کاروانسرا گذاشته بودم ، همه را برده اند. مردی که در کنار آنها حضور داشت ، با صدای بلند گفت : یعقوب...آهای یعقوب ،مگر تو مسؤل و مراقب لباس های مردم نبودی ، کجایی پسر؟ بیا که دزدی شده... آقا سید دستی روی شانه ی آن مرد گذاشت و گفت : آرام تر جانم ، هول و هراس به جان ملت نیانداز ، هر کس برداشته ، رفته ، برده ،کار از کار گذشته دیگر.... سهراب که انگار دنیا دور سرش می چرخید ، روی سکوی رختکن نشست ، او نه تنها به نداری و بی چیزی خودش در این لحظه می اندیشید بلکه فکرش رفت به سوی آنزمان که راهزن بود و بی رحمانه مردم بیچاره را لخت می کرد و دارایی هایشان را از آنها می گرفت ، بدون اینکه بداند چه حس و حالی به آنها دست می دهد ، با مال مردم، دنیا را خوش می گذارند ،بدون اینکه توجه کند ،هر سکه و هر کالا ،امید شخصی یا خانواده ای برای گذران زندگی بوده است. همانطور که در عالم خود غرق بود ، دستی به روی زانویش آمد و او را به فضای گرمابه برگردانید. سید با لبخندی زیبا ، یک دست لباس ،درست شبیه لباس های تن خودش به سمت او داد و گفت: بگیر پسرم ، ان شاالله اندازه ات باشد، بعضی اوقات که به گرمابه می آیم ، برای احتیاط دو دست لباس همراه خود می آورم ، آخر یک زمانی ،اتفاقی در حمام برایم رخ داد که لباس تمیزم به نحوی آلوده شد ، از آن زمان به بعد گاهی اوقات دو دست لباس با خود می آورم. سهراب که در این حالت ،لباس به اندازه ی طلا برایش ارزش داشت ، با خوشحالی از جا بلند شد و تشکرکنان لباس را از سید گرفت ،پشت ستون رفت و مشغول پوشیدن شد. زمانی که از پشت ستون بیرون آمد ، سید نگاهی به او انداخت و انگار بندی درون سینه اش پاره شد،نا خواسته او را به بغل گرفت و اگر سهراب پشت سرش چشم داشت حتما اشکهایی را می دید که برگونه ی سید جاری شده و او با یک حرکت آنها را پاک کرد. سهراب از حرکت سید تعجب کرد ،اما چیزی به روی خود نیاورد ، حالا نمی دانست چه کند که باز هم سید ،بقچه اش را برداشت و او را به سمت سکویی برد که قالیچه ای رویش گسترانده بودند و وسائل پذیرایی از چای و قلیان گرفته تا دیزی سنگی و سبزی و دوغ و آب و...محیا بود. هر که از کنار این دو مرد که قبای سفید و عبای قهوه ای به تن و دستار سبز به سر داشتند می گذشت ،با تعجب آنها را نگاه می کرد ، تا اینکه یعقوب ، شاگرد گرمابه با لبخند جلو آمد ، در حالیکه نان های دستش را روی سفره ی سکو می گذاشت ،گفت : آقا سید...شما پسر داشتید و رو نمی کردید؟!.سید لبخندی زد و گفت : کاش داشتم ، اما انگار خدا سهراب را از آسمان نازل کرده که پسر من باشد... وسهراب گیج تر از همیشه در دنیایش غرق بود... ادامه دارد... 📝 به قلم : ط-حسینی
روایت دلدادگی ۲۴ 🎬 : بالاخره سفره ی پذیرایی و نهار هم جمع شد و نزدیک اذان ظهر بود که آقا سید از جا بلند شد و سهراب مانند انسانی سرگردان به تبعیت از او از جابلند شد ، نمی دانست چه کند؟ به لطف آقا سید ،جامه ای بر تن داشت ، اما آن دزد بی وجدان نه تنها لباس ها و سکه های او را برده بود ، حتی به گیوه های سهراب نگون بخت هم رحم نکرده بود. آقا سید که سهراب را در آن حالت دید ، جلو آمد ،دست پشت او برد و درحالیکه شانه های سهراب را در بغل گرفته بود به خروجی گرمابه اشاره کرد و گفت : ناراحت نباش پسرم ، خدا روزی رسان است ،حتما مصلحتی در این گم شدن وسائل بوده ، حالا بعد از حمامی دلچسپ و نهاری لذیذ ، خوب است چون نزدیک صلاة ظهر است به حرم امام رضا (ع) برویم و دلی هم صفا دهیم... او ضامن غریب و در راه ماندگان و بیچارگان است ،برویم تا ضمانت شما را هم بکند. سهراب از این سخنان سید ، بغضی در گلویش افتاد و با خود می اندیشید ،به راستی راهزنی چون سهراب که عمری مال مردم غارت کرده و اشک و آه آنها را در آورده را راهی به بارگاه ملکوتی امامی پاک و غریب نواز است؟ آیا اصلا او سعادت حضور در آن آستان قدسی را دارد؟ سهراب در جدالی سخت با خود بود که بی خیال گناهانش شود و به زیارت برود یا اینکه با توجه به گذشته ی تیره و تارش ،حرمت امام را حفظ کند و با این بار گناه وارد آن سرای عزیز نشود که با حرف آقا سید به خود آمد که می گفت : چرا تعلل می کنی؟ برویم دیگر... سهراب که روی حضور در زیارت را نداشت و فکر می کرد امام رضا ع راضی به حضور چون اویی در حرمش نیست و از طرفی نمی خواست رازش را جلوی سید برملا کند و خودش را رسوا نماید ، با من و من نگاهی به پاهایش کرد و گفت : می بینید که گیوه هایم هم برده اند...میترسم حیران من شوید و وقت نماز بگذرد ، شما به زیارت بروید و من هم کفشی تهیه می کنم و سعی می نمایم خودم را به شما برسانم. سید لبخندی زد و گفت : این چه حرفی ست جوان ، خیلی ها نذر می کنند و فرسنگها راه را با پای پیاده و برهنه طی می کنند تا به حرم برسند، حالا تو نمی خواهی چند متر راه را با پای برهنه به حرم یار بروی ؟! و سپس دستش را روی شانه ی سهراب زد و ادامه داد : اگر پای برهنه ای ،حکما خود حضرت می خواسته تو را در این حال ببیند ، پس تعلل نکن ...برویم... و سهراب به ناچار برخلاف انچه در ذهنش می گذشت ،با آقا سید همراه شد.. ادامه دارد.... 📝 به قلم : ط_حسینی