🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه109سوره نساء
🌸 هَآ أَنْتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109)
ً
🍀 ترجمه:هان شما همان هایی هستید كه در زندگى دنیا از ایشان (خائنان) دفاع نابجا كردید، پس چه كسى در روز قیامت در برابر خداوند از آنان دفاع خواهد كرد؟ یا چه كسى وكیل و مدافع آنان خواهد شد؟ (109)
🌸 سپس روى سخن را به طايفه شخص دزد كه از او دفاع كردند نموده و می فرماید:《ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا فَمَنْ يُجادِلُ اللّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً: شما همان هایی هستید که در زندگی دنیا از این خائنان دفاع نابجا کردید، پس چه کسی در روز قیامت در برابر خداوند از آنان دفاع خواهد کرد؟ یا چه کسی وکیل و مدافع آنان خواهد شد؟》بنابراين دفاع شما از آنها بسيار كماثر است، زيرا در زندگى جاويدان آن هم در برابر خداوند، هيچ گونه مدافعى براى آنها نيست. در حقيقت در سه آيه فوق، نخست به پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» و همه قاضيان به حقّ توصيه شده كه كاملاً مراقب باشند، افرادى با صحنه سازى و شاهدهاى دروغين #حقوق ديگران را پايمال نكنند. سپس به افراد خيانتكار، و بعد به مدافعان آنها هشدار داده شده كه مراقب نتايج سوء اعمال خود در اين جهان و جهان ديگر باشند.
🔹 پیام های آیه109 سوره نساء
✅ گفتار نیز، جزء اعمال است.
✅ خائنان، به حامیان امروز خود دلخوش نباشند كه فردایى هست. همه ى حمایت ها از خائنان، موقّت و زودگذر است.
✅ حكم دادگاه در دنیا نافذ است، ولى مجرم، حساب كار خود را براى قیامت بكند كه آن روز تنهاست.
✅ وكیل مدافع خائن نشویم و فریب حقّ الوكاله را نخوریم.
✅ مظلومانى كه در دنیا نتوانند حقّشان را بگیرند، دلگرم باشند كه در قیامت، پشتیبان دارند و به حساب ظالم رسیدگى مىشود.
آیه 109🌹 ازسوره نساء🌹
ها أَنْتُمْ=هان!شما
هؤُلاءِ=آنانید که
جادَلْتُمْ=دفاع کرده اید
عَنْهُمْ =ازآنها
فِي =در
الْحَياةِ=زندگی
الدُّنْيا =دنیا
فَمَنْ=پس کیست که
يُجادِلُ=دفاع کند دربرابر
اللَّهَ =الله
عَنْهُمْ =ازآنان
يَوْمَ =روز
الْقِيامَةِ=رستاخیز؟
أَمْ =یا
مَنْ=کیست که
يَكُونُ =باشد
عَلَيْهِمْ =برآنان
وَكِيلًا =کارساز؟
🌹🍃🌹🍃🌹
🌙 رهبر انقلاب: گاهی تظاهر به روزهخواری در بعضی معابر و شهرها دیده شد/ نظام جمهوری اسلامی در مقابل هنجارشکنی دینی وظیفه دارد، نباید کوتاهی کنیم
✏️ رهبر انقلاب صبح امروز در خطبههای نماز عید فطر:
مسئلهی روزه بسیار مهم است. آنچه که امسال به بنده خبر داده میشد این بود که گاهی تظاهر به روزهخواری در بعضی از معابر شهر تهران و دیگر شهرها دیده شد. یقیناً نظام جمهوری اسلامی درصدد آن نیست کسانی را به زور وادار به دینداری کند. اما در مقابل هنجارشکنی دینی هم وظیفه دارد. نباید کوتاهی کنیم و مسئولین و آحاد مردم و آمرین به معروف و ناهین از منکر در این زمینه وظیفهی خودشان را انجام باید بدهند.
✏️ امیدواریم انشاءالله این سرمایهی عظیم دین و معنویت در کشور برای این ملت همیشه حفظ شود، باقی بماند، که مایهی عزّت است، مایهی سربلندی است. و مایهی کامروایی در امور دین و دنیاست. ۱۴۰۳/۱/۲۲
@Emam_kh
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺رهبر انقلاب: قطع رابطه اقتصادی و سیاسی با رژیم صهیونیستی، توقع ملتهای مسلمان از دولتهایشان است
حضرت آیتالله خامنهای، پیش از ظهر امروز در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی:
🔺دولتهای اسلامی رابطهشان را - رابطهی اقتصادی، رابطهی سیاسی را - با رژیم صهیونیستی قطع کنند. لااقل به طور موقت! تا وقتی که این جنایت را اینها دارند انجام میدهند رابطهها قطع باشد، کمکی نشود، ارتباطی وجود نداشته باشد. این توقع از دولتهای اسلامی است. توقع ما هم نیست فقط، توقع ملتهای مسلمان است. اگر الان همهپرسی کنند در کشورهای اسلامی، بدون تردید همه نظر میدهند به اینکه دولتهایشان بایستی قطع رابطه کنند با رژیم صهیونیستی. در این تردیدی نیست.
@Emam_kh
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1712599818981073293
🗒 اینکه کسانی برای «حرمت علوی»، یقه چاک بدهند و فریاد برآورند، اما برای «حجاب فاطمی»، از واکنش قاطع دریغ بورزند و حتی دعوت به تساهل کنند، نشانگر آن است که «غرض سیاسی» دارند نه «غیرت دینی». نباید به آنان که صداقت ندارند، اعتماد دینی داشت. گویا ماکیاولیسم از سیاستورزی به دینفهمی نیز راه یافته است.
🇮🇷 @Emam_kh
⭕️ دقایقی قبل رئیس جمهور خبر انتقام قطعی ایران از اسقاطیل را به همراه عکس معناداری توئیت کرد.
@Emam_kh
سامری در فیسبوک
قسمت_بیست_دوم
یک هفته از حرفی که مایکل گفته بود، می گذشت و احمد همبوشی منتظر رسیدن خبر بود، در این یک هفته او با سیمین هیچ ارتباطی نگرفته بود، چون واقعا از ارباب هایش حساب می برد و نمی خواست با ارتباط زود گذر با یک زن، کل برنامه ها و آینده اش را به باد فنا دهد.
آفتاب غروب کرده بود که در آپارتمان او را زدند، احمد که مشغول خواندن یکی از کتاب هایی بود که می بایست به اسم او چاپ شود، کتاب را روی میز پیش رویش گذاشت با عجله به سمت در حرکت کرد.
در که باز شد خانمی زیبا با موهای قهوه ای و چشم های عسلی در حالیکه با لبخندش رژ قرمز رنگ لبش را به نمایش گذاشته بود را مشاهده کرد.
احمد با دیدن ان خانم یکه ای خورد و خانم همانطور که لبخند میزد دستش را به سمت او دراز کرد و گفت: من مارگیت هستم، مأمور شدم که در کارها شما را کمک کنم و بعد خودش را کمی کنار کشید و احمد همبوشی تازه متوجه دو مردی پشت سر او که کارتون هایی را حمل می کردند، شد.
مارگیت اشاره به احمد کرد تا از جلوی در کنار برود و بعد داخل شد و پشت سرش دو مرد وارد آپارتمان شدند کارتون ها را گوشه هال گذاشتند و بیرون رفتند، با بیرون رفتن آنها مارگیت در ساختمان را بست و همانطور که به چهرهٔ بهت زدهٔ احمد نگاه می کرد گفت: نمی خواهی تعارفم کنی تا بنشینم؟!
احمد به سمت کاناپه قهوه ای رنگ اشاره کرد وگفت: ب...ب...بله ببخشید من یه ذره گیج شدم
مارگیت قهقه ای زد و گفت: یه ذره نه، انگار خیلی بیشتر از یه ذره گیج شدی و همانطور که می نشست به کارتون ها اشاره کرد و گفت: بازشون کن تا راهشون بندازیم، یک دستگاه کامپیوتر با مخلفات برایت هدیه داده اند و چشمکی زد و ادامه داد: و البته همراهشان خانمی زیبا که مأمور است رضایت خاطر جنابعالی را فراهم کند.
احمد که از اینهمه توجه به او یکجا ذوق زده شده بود لبخند گل گشادی زد و همانطور که به سمت کارتون ها می رفت گفت: به به، چی از این بهتر، به نظرم داخل اتاق ببریمشان بهتره..
مارگیت که انگار از قبل دستور داشت و می دانست چه کند، سرش را به نشانه نه تکان داد و گفت، روی میز همین گوشهٔ هال خوب است. داخل اتاق باید به دور از مسائل کاری خوش باشیم.
از آن شب به بعد مارگیت هم جای خالی سیمین را برای احمد پر می کرد و هم استادی شد برای او تا به صورت تخصصی کار با کامپیوتر و فضاهای عالم مجازی را به او یاد بدهد.
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🎞🎞🎞🎞🎞🎞