💠 قصد بر خواندن حمد به جای تسبیحات اربعه
💬 کسی که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم تسبیحات اربعه بگوید، اگر تصمیم گرفت سوره حمد بخواند ولی به خاطر غافل شدن از این تصمیم، بر طبق عادت تسبیحات را خواند، نمازش صحیح است و همچنین است اگر عادت به خواندن حمد دارد و تصمیم بگیرد تسبیحات بخواند، ولی در اثر غفلت حمد را بخواند.
🔹 خواندن حمد و سوره به جای تسبیحات اربعه از روی غفلت
اگر در رکعت سوم یا چهارم، در اثر غفلت و یا به گمان اینکه در رکعت اول یا دوم است، حمد و سوره بخواند و در رکوع یا بعد از آن متوجه شود، نمازش صحیح است.
📚 پینوشت:
رساله نماز و روزه آیتالله خامنهای، مسأله ۱۸۶ و 187.
@Emam_kh
دست_تقدیر۲
قسمت_دوازدهم
دکتر محرابی طوری ایستاده بود و مغز صادق را نشانه رفته بود که صادق کوچکترین حرکتی نمی توانست بکند.
دکتر، صادق را به جلو هل داد و در عقب اتاق را باز کرد و با اشاره به ماشین سفید رنگی که کنار در پارک شده بود گفت: سوار ماشین بشو و پشت رول بنشین.
صادق بدون اینکه حرفی بزند دستور را اجرا کرد، انگار خودش هم دوست داشت بداند پایان این ماجرا جویی به کجا می کشد و از طرفی حرفهای دکتر محرابی او را گیج کرده بود، صحبت هایش بوی گروگان گیری میداد، گویا او خود گروگانی دست دیگری داشت و به اشتباه صادق را گروگان گرفته بود.
سوار ماشین شدند و صادق ماشین را روشن کرد و با اشاره دکتر حرکت کردند، ماشین درست از راهی پشت مرکز بهداشت داخل جاده شد و آقای مددی هم بدون اینکه بداند نیروی زبده اطلاعاتیشان ربوده شده است، جلوی در مرکز بهداشت به انتظار نشسته بود.
ماشین داخل جاده شد و دکتر محرابی همانطور که با اسلحه صادق را نشانه رفته بود گفت: گوشی؟!
صادق نگاهی به او انداخت و گفت: به خدا اشتباه گرفتی، من اونی که خیال می کنی نیستم...
دکتر محرابی فریادی زد و گفت: نشنیدی چی گفتم؟! گوشیت را بده...
صادق همانطور که دستش به فرمان بود گوشی را از جیبش بیرون آورد و دکتر محرابی گوشی را از دست او قاپید و در یک لحظه شیشه ماشین را پایین کشید و گوشی را به بیرون پرت کرد.
صادق مشت گره کرده اش را روی فرمان ماشین کوبید و گفت: چرا گوشی را انداختی؟! چرا بدون اینکه بفهمی من کی هستم چی هستم، زود منو قضاوت کردی هااا...
دکتر محرابی همانطور که با چشم های درشت و مشکی رنگش به او خیره شده بود گفت: فکر کردی نشناختمت؟! همون دفعه اول که توی اون روستای سیستان خودت را به عنوان مریض قالب کردی بهت مشکوک شدم و الانم که به حساب خودت تغییر چهره دادی، من شناختمت جناااب..
صادق زهر خندی زد و گفت: اشتباه گرفتی برادر من! فکر کردی مثلا من کی هستم؟!
کیسان نفسش را محکم بیرون داد وگفت: حدسش راحت هست تو کی هستی! تو یه جاسوس هستی که قراره حرکات منو به بالا دستی هات گزارش کنی و ببینی اگر کن یه ذره پام را کج گذاشتم و خلاف خواسته اونا رفتار کردم، راپورت بدی و مادر بیچاره منو اذیت کنند...
صادق با شنیدن نام مادر از زبان کیسان انگار بندی درون دلش پاره شد، با لحنی غمگین گفت: اشتباه می کنی دکتر محرابی...درسته دفعه اول به خاطر ماجراجویی وارد قضیه شدم اما نه از طرف اون کسایی که مد نظر تو هست، اما این دفعه یک حس دیگه منو کشوند اینجا، یه حس همخونی...
دکتر محرابی اوفی کرد و گفت: اینقدر نقش بازی نکن، منو و تو چه همخونی میتونیم داشته باشیم؟!
اصلا تو از کجا به این سرعت رد منو میزنی؟ تو کی هست هااا...
ماشین در جاده به پیش می رفت، صادق خیره به انتهای جاده ای بی انتها ، دست برد داخل یقه اش و همانطور که گردنبند را بیرون میکشید گفت: گردنبند گردنت را بیرون بیار و همزمان که گردنبند را در مشتش فشار میداد گفت: اسم مادر من محیاست...اسم مادر تو چیست؟!
با شنیدن اسم محیا دکتر کیسان آشکارا یکه ای خورد و گفت...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
اتفاق مهمی شب اول ربیع رخ داد که ازش غافل هستیم، اول ربیع سالروز هجرت پیامبر اعظم (ص) از مکه به مدینه و بعبارتی امشب لَیلَةُ المبیت است. شبی که امیرالمؤمنین در بستر خواب پیامبر خوابید و جان خود را به خطر انداخت تا پیامبر بتواند ازچنگ مشرکان بگریزد.
وآیه ۲۰۷ سوره بقره در شان امیرالمؤمنین نازل گشت
《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ》
و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.
@Emam_kh
🔴 بخیه روی بخیه
حالا که دکتر #پزشکیان اعتقاد شدید به استفاده از نظر متخصصین در تصمیم گیری ها دارند یک سوال از رشته تخصصی خودشان داریم:
آقای دکتر جراح ؛ به نظرتان وقتی روی یک بیمار چندین عمل جراحی بزرگ انجام شده و هنوز از تبعات آن جراحی ها رنج می برد آیا صلاح است که با عجله بی مورد دنبال جراحی جدیدی روی بیمار فلک زده باشیم؟!!
فراموش نفرمایید که بسیاری از رای دهندگان به جنابتان برای التیام درد و رنج جراحی های اقتصادی قبلی به شما روی آوردند ...
#مکتب_گران_کن
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
✍ربیع الاول ، بهار دل ها را، با خنده ی زیبای شما آغاز می کنیم😍❤️
خدا شما رو برای ما و ایران و اسلام و دنیا حفظ کنه آقا جان❤️
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
@Emam_kh
خدا شهید رئیسی رو رحمت کنه که هزینه درمان کودکان زیر ۷ سال رو در بیمارستان های دولتی رایگان کرد.
دخترم رو بعد ۱۵ روز از NICU مرخص کردم و یک ریال پرداخت نکردم در حالی هزینه یک شب NICU در بیمارستان خصوصی حدود ۱۳ میلیون تومان بود.
@Emam_kh