#روضه چله #نمازشب
موج نزن آب فرات، تو خیمه موج عطشه
تشنگی بیداد میکنه، حرم تو اوج عطشه
رسیده علمدار
نیومدم آب بخورم، بذار بسوزه جگرم
من به سکینه قول دادم، آب به خیمه ببرم
رسیده علمدار
رسیده تا موجای تو آهم
فقط بمون تا خیمه همراهم
دل نگرونه طفل شش ماهم
*امشب شب دوتا باب الحوائجه...یکی بی دسته یکیم دستاش خیلی کوچیکه..اونایی که نتونستن شب هفتم خوب گریه کنین...*
میدونی آبروی سقایی
میبرمت به خیمه تنهایی
به انتظارتن چه لبهایی
*وارد شریعه شد.یه عمری خودشو آماده کرده بود بره میدان بجنگه مشق رزم کرده بود.اومد مقابل آقا " اَنَّ العبّاس لَمّا رَآی وَحدَتَه"وقتی دید برادر دیگه تنها شده دیگه کسی براش نمانده آمد مقابل مولا صدا زد :"هل مِن رُخصَة؟! "به من اجازه میدان میدی؟ امام حسین حرفی نزد اما یه کاری انجام داد...مجلسی نوشته:"فَبَکی الحسین، بکائاً شدیدا..."شروع کرد های های گریه کردن. آقا یه نگاهی به برادر انداخت."یا اخی انت صاحبُ لوائی"تو علمدار منی..."و اذا مضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه.
کسی براش نمونده بوداما عباسش یه تنه امید خیمه هاش بود. سرشو پایین انداخت. فرمود:"قَدْ ضَاقَ صَدْرِي"سینه ام تنگی میکنه"وَ سَئِمتُ مِنَ الحیاة"دیگه از این زندگی خسته ام."وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"میخوام برم از اینا انتقام بگیرم. "فَقَالَ الْحُسَيْنُ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ..." شما میدون نرو، شما برو برای بچه ها آب بیار چشم!...هرچی تو بگی هرچی تو بخوای...
قبل از اینکه آب بیاره اجازه خواست.رفت مقابل لشکر ایستاد."وَ وعَظَهُم وحَذّشرَهُم فَلَم يَنفَعَهم..."موعظه اشون کرد،از عذاب خدا برحذر داشت...اما فایده ای نداشت...(اونقدر شکم هاشون از حرام پر شده بود...)"فَرَجَعَ إلى أخيه"برگشت پیش برادر اینجا که اومد با آقا وداع کنه، مرحوم مجلسی نوشته:"فَسَمِعَ الأطفال يُنادون العطش العطش!"صدای بچه ها رو شنید که صدا میزدند..آب آب...عمو تشنگی ما رو کشت...امشب حرم آل علی آب ندارد...
"فَرَكِبَ فَرسَه و أخذ رُمحَه و القِربَة "سوار اسب شد، مشک رو برداشت...فقط یه نیزه برداشت."وَ قَصَدَ نَحوَ الفُرات فأحاط بِه أربعة آلافٍ ممن كانوا موكلين بالفُرات"چهارهزار نفر احاطه ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنِّبال"بهش تیر میزدند. همه رو کنار زد.جنگ نمایانی کرد..."غیرمبال لذلک الجم"بدون توجه به این دشمنان خدا وارد شریعه شد..."فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء "آب رو بالا آورد.."ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَين یادش افتاد آقاش تشنه است."فرمى الماء..."آب رو روی آب ریخت .مشک رو پر کرد...روی دوش انداخت...*
میدونی آبروی سقایی
میبرمت به خیمه تنهایی
به انتظارتن چه لبهایی
«سقای دشت کربلا عباس...»
امید هیچ دلاوری، الهی نا امید نشه
الهی هیچ پهلوونی، تو غریبی شهید نشه
الهی، الهی...
وقتی که مشکشو زدن
خیلی دلش شکست عمو...
*راوی میگه وقتی دست راست و چپش رو زدن، با هزار زحمت، مشک رو به دندان گرفت هنوز امید داره. عباس! چیزی نشده،دست نداری...آب که داری..."فَجائَه سَهمٌ "یه تیری آمد"فَأصاب القِربَة ..."تیر به مشک خورد"وَ أُريق ماؤها..."آب روی زمین ریخت. زمان از حرکت ایستاد نفس ها در سینه حبس شد."فَوَقَفَ العباس مُتَحَیِّراً"همینطور ایستاد...*
(دست ها رو بلند کنید به سمت خدا...
یا دلیل المتحیرین به حق این دست های بریده...الهی العفو...)
وقتی که مشکشو زدن
خیلی دلش شکست عمو...
دیگه نمیخواس ببینه
فقط چشاشو بست عمو...
علمدار...علمدار...
*یه جمله میگم حتما یاد قتلگاه امام حسین می افتید.محبت یکرنگی میاره...
"ثم جاءه سهم آخر"یه تیر دیگه آمد...
"فأصابَ صَدرُه"تیر به سینه مبارکش خورد."فانقَلَبَ عن فَرَسِه"بدون دست،تیر به سینه، عمود آهن به سر، تیر به چشم از بالای بلندی با صورت به زمین افتاد...*
حتی اگه جدا بشه دستم
هنوز علمدار حسین هستم
شکستمو، عهدمو نشکستم
صدای أَینَ عمی العباس
پیچیده توی خیمه ها غوغاس
همه دیدن امام حسین تنهاس
*دیگه تنها شدی، دیگه کسی رو نداری" وَ بَقی الحُسین فرداً وَحیدا"وقتی آقا خودش رو رسوند کنار علقمه...اول از دور که علمدار رو دید...خوارزمی در مقتل الحسین روایت کرده. "لمّا رَآهُ الحسین مَصروعاً علی شطِّ الفرات..."وقتی دید برادر لب تشنه کنار نهر علقمه افتاده."فَبَکی"همین جور که می آمد شروع کرد های های گریه کردن...عباس بلند شو...اینا دقایقی قبل کنار علی اکبر گریه های من رو دیدن و خندیدن...چهارهزار نفر دیدن و گفتن: حسین رو نگاه....*
دستت رو بلند کن به نیابت از بچه های امام حسین بگو...همه اش به خودت یاد آوری کن این مجلس صاحب عزا داره...
از طرف بچه ها و ذریه اش بگو: *
✔️ولایت مداری و امام شناسی:
یکی از امتیازات ویژه حضرت عباس علیه السلام بصیرت ژرف و ولایت مداری فوق العاده ایشان بود.
در زمان امامت امام حسن علیه السلام مطیع و گوش به فرمان ایشان بود و بدون اجازه ایشان دست به قبضه شمشیر نبرد.
در دوران امامت امام حسین علیه السلام نیز جز فرمانبرداری و اطاعت محض، مطلبی از ایشان در تاریخ نقل نشده است.
زیارت نامه ایشان بهترین گواه بر این ادعاست:
«السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ ؛ سلام بر تو ای بنده شایسته و فرمانبر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر آنان باد).»
امید است با شناخت و معرفت کامل نسبت به بزرگان دینی خود، این بزرگواران را الگوهای اخلاقی و رفتاری خود قرار داده و از این طریق گامی بلند در مسیر بندگی خداوند برداریم.
#محرم
#تاسوعا
#اباالفضل_العباس
https://eitaa.com/Emamhasane_mojtaba
🏴#شهدا | نصب کتیبه شهدا در فضای داخلی هیئت امام حسن مجتبی علیه السلام شهرستان درهشهر
📍حسینیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها شهرستان درهشهر
#محرم
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@emamhasane_mojtaba
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
💔#یا_ابوالفضل | هم اکنون آغاز مراسم عزاداری شب تاسوعا در هیئت امام حسن مجتبی علیه السلام شهرستان درهشهر
📍 حسینیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@emamhasane_mojtaba
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی؛ این برگه رو امضا کنید تا هیئت و تکیه های محل رو جمع کنیم!
و واکنش مردم...
https://eitaa.com/Emamhasane_mojtaba
💔#محرم | السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
.
🏴مراسم عزاداری شب عاشورا محرم الحرام
.
🎙سخنران:
حجتالاسلام والمسلمین پناهی
.
🎤مداحان:
حاج محمد مبشر
کربلایی مهدی زینی
.
⏳زمان: دوشنبه ۲۵ تیر ماه / ۱۴۰۳ /ساعت ۲۱:۱۵
.
📍مکان : خیابان معلم پشت حوزه علمیه جنب کلانتری ۱۱
📌کار گروه رسانه ای هیئت امام حسن مجتبی علیه السلام شهرستان
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@emamhasane_mojtaba
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
💔کلیپ اطلاع رسانی مراسم عاشورای حسینی در هیئت امام حسن مجتبی علیه السلام شهرستان درهشهر
#محرم
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@emamhasane_mojtaba
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آب هم شرمنده عباس شد...💔
🎬 @emamhasane_mojtaba