13991119_40554_128k.mp3
9.14M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات فرمانده کل قوا در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش. ۹۹/۱۱/۱۹
@emamzadeh_sarab
#حدیث_روز
امام صادق (علیه السلام):
مَعَاشِرَ الشِّيعَةِ كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوهَا عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبِيحِ الْقَوْلِ.
هان ای شیعیان، باید شما زینت ما باشید و مبادا رفتار شما چهره زیبای ما را زشت نشان دهد، به مردم گفتار نیک بگوئید و زبان خود را حفظ کرده و از سخنان زیادی و زشت خودداری نمایید.
بحار الانوار، ج ۶۸، ص: ۳۱۰
@emamzadeh_sarab
🔴عاقبت طمع و گدایی،در عین بی نیاز بودن!
✍️اسماعيل بن احمد مي گويد: سر راه امام حسن عسكري (علیه السلام) نشستم، وقتي كه از نزديك عبور مي كرد،از فقر خود شكايت كردم و در خواست كمك نمودم! گفتم: به خدا يك درهم بيشتر ندارم، صبحانه و شام نيز ندارم!آن حضرت علیه السلام فرموند: به اسم خدا،سوگند دروغ مي خوري... چون تو 200 درهم زير خاك پنهان كرده اي. سپس به غلامش فرموند: هر چه همراه داري به اسماعيل بده. غلامش صد دينار به من داد.
سپس امام حسن عسکری علیه السلام به من فرموند: اين را بدان كه هرگاه احتياج بسياري به آن دينارهائي كه در زير خاك نهاده اي پيدا كردي، از آنها محروم خواهي شد. اسماعيل مي گويد: همان گونه كه امام حسن عسگری علیه السلام فرموده بودند، همانطور شد... زيرا ۲۰۰ دينار در زير خاك پنهان نموده بودم، تا براي آينده ام پس انداز باشد. اما مدتي گذشت نياز شديد به آن پيدا نمودم، رفتم تا آن را از زير خاك بيرون آورم، خاك را رد كردم ديدم پولها نيست.
💥معلوم شد پسرم اطلاع پيدا كرده و آن پولها را از آنجا برداشته و فرار كرده است.. چيزي از آن پولها به دستم نرسيد و طبق فرموده امام حسن علیه السلام در حالت شديد نياز از آن پولها محروم شدم.
📚اصول کافی،باب مايفصل به
دعوي المحق و المبطل حدیث۱۴، ص۵۰۹
@emamzadeh_sarab
🔶 چگونگی امر به معروف و نهی از منکر در مورد کسانی که حاصر نیستند از گناهان علنی و عمومی دست بردارند
در نزدیکی منزل آیت الله محمد علی شاه آبادی، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونهای که از صدای آنها، همسایهها ناراحت بودند.
ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمیکنم و شما هر اقدامی که میخواهید بکنید.
مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آنگاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود، به مردم گفتند: «خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور میکند چون به مطب این دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آنگاه با خوشرویی از او بخواهد که آن عمل خلاف خود را ترک کند.»
از آن پس، هر کس از جلو مطب عبور میکرد، برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب میشد و سلام کرده، تذکر خود را با زبان خوش بیان میکرد و خارج میشد.
چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعهکننده مواجه میشد که همگی یک مطلب را به او تذکر میدادند.
وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند، بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند.از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته و جلسه آموزش دخترانش را تعطیل کرد.
📗 عارف کامل ص۴۵ / روزنامه کیهان
@emamzadeh_sarab
🌹🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌹
جشن شکوه شکر و صبر
چهل و دومین سالگرد پیروز انقلاب اسلامی
ـــــــــــــــــــــــ سخنران ــــــــــــــــــــــــ
💮حجت الاسلام سید قدسی
ــــــــــــــــــــــــــ زمان ــــــــــــــــــــــــــ
🕣سه شنبه، ساعت 20:30
ــــــــــــــــــــــــــ مکان ـــــــــــــــــــــــــ
🕌حرم مطهر امامزاده موسی و علی (علیهماالسلام)
⭕توجه
این مراسم با رعایت دستورالعمل های بهداشتی و با فاصله اجتماعی برگزار میشود.
⭕به همراه داشتن ماسک الزامی میباشد.
کانال آستان مقدس امامزاده موسی و علی (علیهماالسلام)
@emamzadeh_sarab
⭕توجه
پخش زنده از مراسم
بصورت لایو در صفحه رسمی آستان مقدس امامزاده موسی و علی(علیهماالسلام)
🔻در اینستاگرام به نشانی:
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=g1u30t86h84w&utm_content=bnsxdw5
#حدیث_روز
رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم)
يَا عَلِيُّ عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا تُقِلَّ مِنْهُ فَافْعَلْ، فَإِنَّ كُلَّ صَلَاةٍ تُصَلِّيهَا بِالسِّوَاكِ، تَفْضُلُ عَلَى الَّتِي تُصَلِّيهَا بِغَيْرِ سِوَاكٍ أَرْبَعِينَ يَوْماً.
ای علی، بر تو باد به مسواک زدن؛ اگر توانستی که از این کار کم نکنی چنین کن، زیرا هر نمازی که با مسواک زدن بخوانی از چهل روز نمازی که بی مسواک زدن بگزاری برتر است.
بحار الانوار، ج ۷۳، ص: ۱۳۸
@emamzadeh_sarab
می گویند مردي زیرک از همسایه اش دیگی را قرض گرفت.
چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید در جوابش گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد، مرد زیرک دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به مرد زیرک داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از مرد زیرک خبری نشد.
همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت.
مرد زیرک گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی! و جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید.
دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد.
و این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
@emamzadeh_sarab
تصاویری از مراسم جشن شکوه صبر و شکر
چهل و دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی