جان جانان من ،
تلاشمان بی ثمر است اگر تو یارمان نباشی ،
خدای خوبم
در وانفسای دست و پا زدنهایمان وقتی توکلی نباشد فقط خستگی و واماندگی برایمان می ماند ،
پروردگارا
یاریمان کن تا بتوانیم در این تلاش و تکاپو برای به دست آوردن آرزوهایمان تو را از یاد نبریم و در مسیر صحیح باشیم . . .
الهی امین❤️
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_رقیه
#سر_خور
#پارت_پنجاه_سه
من رقیه هستم دختر دهه ی شصتی و یکی یه دونه یکی از روستاهای کشورمون
مادر کمال از مامان خواست که رضایت بده تا منو کمال زودتر عقد کنیم و مامان با حرکت سرش حرفشو تایید کرد. با موافقت مامان،مادر کمال زود از کیفش یه انگشتری در اورد و بعد بلند شد و اومد سمت من و گفت:لیاقتت نبود توی یه مراسم ساده انگشتر دستت کنم اما مجبورم عروس قشنگم.شرمندتم،.ان شالله بعدا یه جشن مفصل میگیریم و جبرانش میکنیم.انگشتر رو دستم کرد.چه نامزدی ساده و قشنگی بود.کمال از خوشحالی لبخند میزد.انصافا من و خانواده ام هم خوشحال بودیم آخه هیچ کدوم از خواستگاریها تا این مرحله پیش نرفته بود.بابا گفت:شرمنده که پذیرایی بهتری از شما نشد…انشالله که خانمم بهتر شد یه روز دعوت و جبران میکنیم..مادر کمال با اجازه ی بابا منو برد حیاط و گفت:دخترم!!!من نمیخواهم زیاد بین نامزدی و عقد فاصله بیفته ،به هر حال کمال هم مرد و دوست داره پیش خانمش باشه،،،انشالله مادرت بهتر شد خیلی سریع یه مراسم میگیریم و عقد میشید..
ادامه در پارت بعدی 👇
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی به خودت حق بده ...
حق بده از میان تمام روزهای ماه و سالت، روزهایی را خسته و غمگین باشی، حق بده از میان تمام مسیرهای مورد علاقهات، چندتایی را نروی و از میان تمام مقصدهای مورد انتظار، چندتایی را نرسی.
حق بده گاهی هم موفق نشوی، شکست بخوری، در جا بزنی، سقوط کنی.
تو انسانی و لبریزی از احساسات انسانی،
تو انسانی با توان و زمانی محدود،
تو انسانی و طبیعت تو ایجاب میکند که غم
و شادی، موفقیت و شکست و خیر و شر را توامان داشتهباشی ...
نرگس صرافیان طوفان
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودت را به سکوت دعوت کن
بهترین هدیه به خود همین دعوت است
جایی که، از شلوغیهای بیرون و دلمشغولیهای درون در امانی
در انجا هم میهمانی هم میزبان،
با موسیقی درونت سماع کن
شادی را بخودت تقدیم کن و در درون رها و آسوده باش....
تو در آن لحظه به حقیقت میپیوندی و طعم گوارای عشق بازیات با معبود را نوش میکنی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
19.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🟣 گاهی اینجوری شکرگزاری میکنم :
خوشحالم که مادرم امروز بهم غر زد
چون به این معنیه که هنوز زندست و دارمش
خوشحالم که موبایل همسرم مدام زنگ میخوره توسط همکاران و شرکاء شرکت و اصلا ناراحت نیستم ، چون مشخصه که او فردی لایق و کاردان و مهمی است ....
خوشحالم که دخترم موقع جمع کردن میز شام شاکیه ، چون به این معنیه که در خیابان پرسه نمیزنه و در خانه است ، نه اینکه بیخبر باشم که اون وقت شب کجاست ....
خوشحالم که بعضی اوقات شکست میخورم ... این یعنی تجربه های جدیدی برای بهتر ادامه دادن به مسیر کسب کردم.
در نهایت خوشحالم برای تو که داری این متن رو میخونی .... این یعنی چشمی برای دیدن داری.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکترشریعتی: زن اگرپرنده آفریده میشد،
حتما "طاووس"بود.
اگرچهار پا بود،
حتما "آهو"بود.
اگرحشره بود،
حتما "پروانه"بود.
او انسان آفریده شد،
تا خواهر و مادر باشد و عشق...
زن چنان بزرگ است که اشرف موجودات خداست.
تا حدی که یک گل، او را راضی میکند،
و یک کلمه، او را به کشتن میدهد.
پس ای مرد، مواظب باش،
زن ازسمت چـــپ، نزدیک به قلبت ساخته شده، تا او را درقلبت جا دهی.
شگفت انگیز است!
زن درکودکی درهای برکت را به روی پدرش میگشاید،
درجوانی دین شوهرش را کامل میکند،
و هنگامی که مادرمیشود، بهشت زیر پای اوست.
قدرش را بدانیم...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_رقیه
#سر_خور
#پارت_پنجاه_چهار
من رقیه هستم دختر دهه ی شصتی و یکی یه دونه یکی از روستاهای کشورمون
کمال خیلی ازت خوشش اومده..فقط از من خواست ازت بپرسم که واقعا دلت باهاش هست یا نه؟سرمو از خجالت انداختم پایین…مادر کمال با خنده گفت:پس حسابی مبارکتون باشه..بعد رفت از مامان و بابا خداحافظی کرد.تا در حیاط همراهشون کردم.کمال از نبود بابا استفاده کرد و بهم گفت:چادرت خیلی بهت میاد.بهش لبخند زدم و گفتم:ممنونم،اونا رفتند و من هم برگشتم داخل اتاق،.بابا تا منو دید گفت:دیدی کلام خدا که سید محسن نوشت طلسم رو شکوند.الان همزادت ولت کرده و رفته و دیگه کاری با کسی نداره.گفتم:ولم نکرده..وقتی رفتم میوه بیارم پشت اون درخت دیدمش..وقتی اسم درخت رو اوردم بابا رفت تو فکر و یهو از جاش بلند شد و رفت بیرون…روزهای سختی رو با مامان گذروندیم تا در عرض دو هفته کمکم تونست سر پا بشه و حرف بزنه،بعداز بهبودی مامان از طریق پیغام قرار عقد گذاشته و روزش هم تعیین شد.عاقد از اقوامکمال بود و قرار بود اول عقد کنیم بعد جشن بگیریم.....
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا
مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای
اگاه کن
تا کوچکی چیزهایی که ندارم
آرامشم را برهم نزند....
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
18.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«رسم روزگار »...
دکتر انوشه
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا
مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای
اگاه کن
تا کوچکی چیزهایی که ندارم
آرامشم را برهم نزند....
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
پل های پشت سرت را خراب نکن !
متعجب خواهی شد
اگر بدانی بارها ناچار خواهی بود
از همان رودخانه عبور کنی!!!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
زندگيت تبديل به شاهكار ميشه
وقتى كه ياد بگيرى
در آرامش داشتن استاد بشى!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir