چهره شناسی مومن
✍علی محمد توکلی
ایمان دارای مراتب و درجاتی است (مائده، آیه 93) که در مراتب عالی ایمان، شخص از توانایی شناختی و ادراکی شگفتی برخوردار می شود که بصیرت و رویت ملکوت و باطن چیزها از جمله مصادیق این توانمندی است.
بر همین اساس است که پیامبر(ص) می فرماید: اتقوا فراسه المومن ، فإنه ینظر بنور الله ، ثم قرا: «إن فی ذلک لآیات للمتوسمین» قال: المتفرسین؛ پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: بترسید از درون بینی مومن! زیرا که او با نور خدا می بیند. حضرت سپس آیه «به یقین در این برای نشانه شناسان نشانه هاست» را تلاوت کرد و فرمود:(منظور از نشانه شناسان) یعنی افراد با فراست.(المیزان، ج 12، ص 186؛ نگاه کنید:تفسیر القرطبی، ج10 ص429)
امام باقر(ع) نیز می فرماید: ما من مخلوق إلا و بین عینیه مکتوب مومن او کافر، و ذلک محجوب عنکم و لیس بمحجوب عن الائمه من آل محمد ، ثم لیس یدخل علیهم احد إلا عرفوه مومنا او کافرا ، ثم تلا هذه الآیه: «إن فی ذلک لایات للمتوسمین» فهم المتوسمون؛ هیچ آفریده ای نیست مگر اینکه بر پیشانی او مومن یا کافر نوشته شده است و این از شما پوشیده است اما از امامان آل محمد پوشیده نیست. از همین رو هرکس بر ایشان وارد شود می دانند که او مومن است یا کافر. حضرت سپس این آیه را خواند: «به یقین در این برای نشانه شناسان نشانه هاست». این نشانه شناسان، همان امامان آل محمدند.(المیزان، ج 12، ص 187)
این نشانه شناسی که با «سیما»ی افراد کار دارد می تواند بر اساس دو امر تحقق یابد:
1. توجه به حوزه رفتارشناسی و قیافه شناسی ظاهری، مانند آثار و نشانه هایی که از مومنان از اثر سجده در پیشانی آنان پدید می آید: سیماهم فی وجوههم من اثر السجود؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است (فتح، آیه 29) یا در کافران که در قول و رفتارشان نمایان می شود: ولو نشاء لاریناکهم فلعرفتهم بسیماهم ولتعرفنهم فی لحن القول؛ و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو می نمایانیم در نتیجه آنان را به سیمای [حقیقی]شان می شناسی؛ و از آهنگ سخن به [حال] آنان پی خواهی برد.(محمد، آیه 30) امیرمومنان علی(ع) می فرماید: ما اضمر احد شیئا إلا ظهر فی فلتات لسانه ، و صفحات وجهه؛ هیچ کس چیزی را در دل پنهان نکرد، مگر اینکه آن چیز، خود را در لغزشهای زبان و حرکات چهره اش نمودار ساخت.(نهج البلاغه، حکمت 26)
2. نمایاندن الهی و دیدن ملکوت افراد؛ چنان که خدا می فرماید: ولو نشاء لاریناکهم فلعرفتهم بسیماهم؛ و اگر بخواهیم قطعا آنان را به تو می نمایانیم در نتیجه آنان را به سیمای [حقیقی]شان می شناسی.(همان) به سخن دیگر ، خدا در آیه 30 سوره محمد(ص) دو روش برای شناخت افراد بیان کرده است که نخست نمایاندن الهی است که شخص سیمای حقیقی و باطنی و ملکوتی دیگری را می بیند؛ دیگر شناخت از طریق نشانه های ظاهری چون آهنگ سخن و کلام.
همه انسان ها از این ظرفیت برخوردارند که با نظر در چیزها به ملکوت آنها دست یابند؛ از همین رو خدا می فرماید: اولم ینظروا فی ملکوت السماوات والارض وما خلق الله من شیء؛ آیا در ملکوت (حکومت و نظام) آسمانها و زمین و هر چیزی که خدا آفریده است ننگریسته اند.(اعراف، آیه 185)
اما اینکه چرا ما ملکوت چیزها را نمی بینیم به این باز می گردد که قلب مادر اثر گناهان سلامت خود را از دست داده و دیگر نمی تواند آینه حقیقت نما باشد؛ از این روست که پیامبر (ص) می فرماید: لولا ان الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا إلی ملکوت السماء؛ اگر نبود که شیطان ها بر گرد دل های آدمیان می چرخند، هر آینه آنان ملکوت آسمان ها را می دیدند.(المحجه البیضاء ، فیض کاشانی،ج 2، ص125؛ احیاء علوم الدین ، الغزالی، ج2، ص59)
بنابراین، از آیات قرآن به دست می آید که مومنان می توانند سیمای درونی افراد را آنگونه که هست ببینند و ملکوت آنان برای این مومنان واضح و روشن است. پس فراست مومن می تواند به معنای دیدن حقیقت به کرامت الهی و نمایاندن خداوندی باشد و می تواند با قیافه شناسی و حرکات شناسی و رفتار شناسی همراه باشد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷کانال انقلابی #اقتدار_ولایی
🇮🇷@EqtedareVelaeii🇮🇷
اقتدار ولایی
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام...
شاعر: سید حمیدرضا برقعی
شب همان شب که سفر مبداء دوران مي شد
خط به خط باور تقويم مسلمان مي شد
شب همان شب که جهاني نگران بود آن شب
صحبت از جان پيمبر به ميان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علي بود نه آن ديگرها
مرد؛ مردي که کمر بسته به پيکار دگر
بي زره آمده در معرکه يک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش مي رقصيد
تيغ عريان شده بالاي سرش مي رقصيد
مرد آن است که تا لحظه ي آخر مانده
در شب خوف و خطر جاي پيمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهميد کسي
و محمد خود او بود و نفهميد کسي
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علي بود نه آن ديگرها
ديگراني که به هنگامه تمرّد کردند
جان پيغمبر خود را سپر خود کردند
بگذاريد بگويم چه غمي حاصل شد
آيه ي ترس براي چه کسي نازل شد
بگذاريد بگويم خطر عشق مکن
جگر شير نداري سفر عشق مکن
عنکبوت آيه اي از معجزه بر سر در دوخت
تاري از رشته ايمان تو محکم تر دوخت
از شب ترس و تباني چه بگويم ديگر؟!
از فلاني و فلاني چه بگويم ديگر؟!
يازده قرن به دل سوخته ام مي داني
مُهر وحدت به لبم دوخته ام مي داني
باز هم يک نفر از درد به من مي گويد
من زبان دوختم و خواجه سخن مي گويد:
"من که از آتش دل چون خُم مِي در جوشم
مُهر بر لب زده خون مي خورم و خاموشم"
طاقت آوردن اين درد نهان آسان نيست
شِقْشقِيّه است و سخن گفتن از آن آسان نيست
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
چشم وا کن احد آيينه ي عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگيزه اش از جنگ غنيمت باشد
با خبر نيست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بيداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگويم که غنيمت رکب دشمن بود
داد و بيداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذاريد پيمبر تنهاست
يک به يک در ملاء عام و نهاني رفتند
همه دنبال فلاني و فلاني رفتند
همه رفتند غمي نيست علي مي ماند
جاي سالم به تنش نيست ولي مي ماند
مرد مولاست که تا لحظه ي آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده درمانده
در دل جنگ نه هر خار و خسي مي ماند
جگر حمزه اگر داشت کسي مي ماند
مرد آن است که سر تا به قدم غرق به خون
آن چناني که علي از اُحد آمد بيرون
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي رسد قصه به آن جا که علي دل تنگ است
مي فروشد زرهي را که رفيق جنگ است
چه نيازي دگر اين مرد به جوشن دارد
اِن يَکاد از نفس فاطمه بر تن دارد
کوچه آذين شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه فاطمه با رايحه ي گل آمد
ناگهان شعر حماسي به تغزّل آمد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي رسد قصه به آن جا که جهان زيبا شد
با جهاز شتران کوه اُحد بر پا شد
و از آن آينه با آينه بالا مي رفت
دست در دست خودش يک تنه بالا مي رفت
تا که از غار حرا بعثت ديگر آرد
پيش چشم همه از دامنه بالا مي رفت
تا شهادت بدهد عشق ولي الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا مي رفت
پيش چشم همه دست پسر بنت اسد
بين دست پسر آمنه بالا مي رفت
گفت: اين بار به پايان سفر مي گويم
«بارها گفته ام و بار دگر مي گويم»
راز خلقت همه پنهان شده در عين علي ست
کهکشان ها نخي از وصله ي نعلين علي ست
گفت ساقيِ من اين مرد و سبويم دستش
بگذاريد که يک شمّه بگويم، دستش
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سيب تعارف کرده
گفتني ها همگي گفته شد آن جا اما
واژه در واژه شنيدند صدا را اما...
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آن که فهميد و خودش را به نفهميدن زد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
شهر اين بار کمر بسته به انکار علي
ريسمان هم گره انداخته در کار علي
بگذاريد نگويم که اُحد مي لرزد
در و ديوار ازين قصه به خود مي لرزد
مي رود قصه ي ما سوي سرانجام آرام
دفتر قصه ورق مي خورد آرام آرام
مي نويسم که "شب تار سحر مي گردد"
يک نفر مانده ازين قوم که برمي گردد
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
کانال انقلابی اقتدار ولایی
@EqtedareVelaeii 🇮🇷
⚫️ دعا جهت رفع گرفتاریهای زندگی و گشایش در کارها
🌴 امام سجاد علیه السلام در دعای ۵۴ صحیفة سجادیه فرموده اند که هر گاه اندوه و گرفتاری دنیا به شما روی آورد این گونه خدا را بخوانید:
🌕 یا فارِجَ الهَمِّ وَ کاشِفَ الغَمِّ، یا رَحمنَ الدُّنیا والاخِرَةِ وَ رَحیمَهُما، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و الِ مُحَمّدٍ وَ افرُج هَمّی وَاکشِف غَمّی یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَم یَلِد وَ لَم یوُلَد وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اِعصِمنی وَ طَهِّرنی وَ اِذهَب بِبَلِیَّتی.
🔹 ای زداینده ی اندوه و برطرف کننده غم، ای رحمن دنیا و آخرت و رحمت آورنده در دو دنیا، بر محمد و آلش درود فرست، و اندوه مرا برطرف ساز، و غم دلم را بزدای.ای یگانه، ای یکتا، ای بینیاز، ای کسی که نزادهای و زائیده نشدهای و کسی همتای تو نیست، مرا حفظ کن و به پاکی آر، و گرفتاریم را برطرف کن.
📚 صحیفه سجادیه، دعای ۵۴
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
خدا در کعبه مهمان دارد امشب
حرم در سینه قرآن دارد امشب
زمین خورشیدِ تابان دارد امشب
محمد یک جهان جان دارد امشب
درون بیت جانان دارد امشب
فلک اسرار پنهان دارد امشب
نوشته بر در و دیوار کعبه
که امشب بخت گشته یار کعبه
الا عیدت مبارک باد کعبه
خدا امشب امامت داد کعبه
علی در تو قدم بنهاد کعبه
تولد یافت عدل و داد کعبه
مبارک باد این میلاد کعبه
چه شوری در وجود افتاد کعبه
خداوند حرم را مظهر است این
محمد را چو جان در پیکر است این
تمام هستی پیغمبر است این
زمین و آسمان را محور است این
یم و طوفان و موج و لنگر است این
چه گویم حیدر است این حیدر است این
تمام افتخار کعبه این است
خدا گفته امیر المؤمنین است
مه برج اسد امشب اسد زاد
اسد، آری اسد، بنت اسد زاد
ازل را جلوه ی حسن ابد زاد
جمال قل هو الله احد زاد
بگو مرآت الله الصمد زاد
خدارا چشم وگوش و وجه و ید زاد
رخ صاحب حرم تا شد هویدا
حرم گمگشته اش را کرد پیدا
جهان یک سایه از دیوار مولاست
زمان هم مست و هم هشیار مولاست
فضا لبریز از انوار مولاست
حرم محو گل رخسار مولاست
خدا در کعبه مهماندار مولاست
محمد عاشق دیدار مولاست
میلاد با سعادت اولین اختر تابناک امامت و ولایت؛ امیرمومنان علی علیه السلام ؛ و روز مرد و پدر بر شیعیان حضرت مبارک باد
به امید شفاعت مولایمان در دنیا و عقبی
┈✾•🌷🌸🌷•✾┈
#لبیک_یا_خامنه_ای
@EqtedareVelaeii🇮🇷
تقویم نجومی اسلامی شنبه
✴️ شنبه
16 اردیبهشت / ثور 1402
15 شوال 1444
6 می 2023
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔘 غزوه بنی قینقاع "2 هجری ".
🗡 جنگ احد و شهادت حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام " 3 هجری ".
🏴 وفات شاه عبدالعظیم حسنی علیه السلام " 252 هجری ".
🌕 معجزه ردالشمس در مسجد فضیخ " 7 یا 8 هجری قمری ".
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 23:36 قمر از برج عقرب خارج می شود.
⛔️روز اول هفته را با صدقه آغاز کنیم.
👶زایمان مناسب نیست.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️درختکاری.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️خرید باغ و زمین.
✳️جراحی چشم.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️و آبیاری و کندن چاه و قنات خوب است.
📛ولی از امور اساسی و زیر بنایی پرهیز شود.
🔵نگارش ادعیه احراز و نماز و بستن آن خوب نیست.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث سرور و شادی می شود.
💉💉 حجامت.
خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،سلامت آفرین است.
😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 16 سوره مبارکه "نحل" است.
و علامات و بالنجم هم یهتدون...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از ان حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد . ان شاءالله و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه:
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehamsaran
📚 منبع مطالب :
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
فرزندان، بايد به درايت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت كنند. «قال يوسف لابيه»*
- پدر را به اسم صدا نزنيم. «يا اَبت»
- پدر و مادر، بهترين مرجع براى حلّ مشكلات فرزندان هستند. «يا اَبت»
- پدران و فرزندان در خطاب به يكديگر، از واژه هايى كه نشانه ى صميميّت، رحمت و شفقت است، استفاده كنند. «يا اَبت»*
- والدين به خواب هاى فرزندانشان توجّه كنند. «يا اَبت»
- حضرت يوسف در ابتدا، تعبير خواب نمى دانست و لذا براى تعبير رؤيايش از پدر استمداد كرد. «يا اَبت»
- گاهى رؤيا وخواب ديدن، يكى از راه هاى دريافت حقايق است. «انّى رأيت»
- در فرهنگِ خواب، اشيا، نماد حقايق مى شوند. (مثلاً خورشيد نشان پدر و ماه تعبير از مادر و ستارگان نشان برادران است.) «رأيت احد عشر كوكباً...»
- ديدن ماه و خورشيد و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتى هاى رؤياى يوسف است. «كوكباً و الشمس و القمر»*
- خوابِ اولياىِ خدا، واقعى است. «رأيت » در اين آيه «رأيتُ» تكرار شده است تا بگويد حتماً ديدم و گمان نشود ماجرا خيالى بوده است.
- يوسف عليه السلام در خواب چنان ديد كه خورشيد و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مى كنند. (جمله «رأيتهم» براى افراد عاقل بكار مى رود)*
- انسان هاى برگزيده، به مقامى مى رسند كه مسجود ديگر انسان ها مى شوند. «رأيتهم لى ساجدين»*
- گاهى در نوجوان، استعدادى هست كه بزرگترها را به تواضع وامى دارد. «ساجدين »
- شروع داستان با رؤيا و پايان آن با تعبير آن، از بهترين روشها براى نوشتن داستان و سناريو است. «احسن القصص - رأيتهم لى ساجدين»*
سوره یوسف آیه ۴👆📜
برخی از اعتقادات حضرت علامه
الف ) اعتقاد من اين است كه وجود أحد صمد است اعنى يكتاى همه است كه در نظام هستى يكپارچه خدا دارد خدايى مى كند و در عين حال حق حق است و خلق خلق و هو هو و نحن نحن.
ب ) اعتقاد من اين است كه وجود اعنى حق، ازلى و ابدى اعنى واجب الوجود بالذات است.
ج ) اعتقاد من اين است كه واجب تعالى خير محض و عدل محض است، لذا بالعدل قامت السموات و الارض.
د ) اعتقاد من اين است كه دين حق دين خاتم انبياء محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم است.
ه ) اعتقاد من اين است كه قرآن و عرفان و برهان از هم جدايى ندارند، و عرفان تفسير انفسى قرآن است، و برهان لسان عرفان است.
و ) اعتقاد من اين است كه علم و واهب آن و متهب آن هر سه فوق طبيعتند.
ز ) اعتقاد من اين است كه قرآن كريم، كشف أتم صاحب مقام ختمى صلى الله عليه و آله و سلم است.
ج ) اعتقاد من اين است كه جزا نفس عمل است.
ط ) اعتقاد من اين است كه قضا خزائن الهى است و قدر تنزيل خزائن است.
ى ) اعتقاد من اين است كه قرآن و سنت رموزند و أوحدى هر عصر به حل آنها مرزوقند.
📚: رساله اعتقادات حضرت علامه به نقل از مروری بر آثار و تالیفات ایشان.
┄┅═══❉🍀❉═══┅┄
کانال علامه حسن زاده آملی ره
@allame_hasanzadeh
🔹إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ(سوره آل عمران آیه ۱۴۰)
🔹اگر [در جنگ احد] به شما آسیب و جراحتی رسید، آن گروه را نیز [در جنگ بدر] آسیب و جراحتی مانند آن رسید. و ما این روزها [یِ پیروزی و ناکامی ] را [به عنوان امتحان] در میان مردم می گردانیم [تا عبرت گیرند] و خدا کسانی را که [از روی حقیقت و خلوص] ایمان آورده اند، مشخص کند و از میان شما گواهانی [نسبت به پیروزی ها که نتیجه طاعت و تقواست، و شکست ها که محصول نافرمانی و بی تقوایی است] بگیرد؛ و خدا ستمکاران را [که با سستی و بی تقوایی بر خود ستم می کنند] دوست ندارد.
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالی که طلا و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه داشتند.
راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟"
پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟
ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است
راهب پرسید نام دیگرت چیست؟
ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است.
راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟
ابوبکر گفت "نه هرگز"
پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.
ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟
راهب پاسخ داد من به همراه جمعی از مسیحیان از روم آمده ام و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه آورده ایم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز می گردیم.
ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس.
♦️راهب سه سوالش را مطرح کرد:
1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟
*چه چیز است که از آن خدا نیست؟*
2)ما هو شئ لیس عندالله؟
*چه چیز است که در نزد خدا نیست؟*
3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟
*آن چیست که خدا آن را نمی داند؟*
پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس به دنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس به دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سوالیست که م یپرسی؟
خدا همه چیز دارد و همه چیز را می داند.
♦️راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم .
♦️سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به سرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند.
پس امام علی ع به همراه پسرانش امام حسن(ع ) و امام حسین(ع ) میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند.
ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جستجویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس!
🔻راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟
امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان *"الیا"* نزد مسیحیان *"ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *"حیدر"* است.
پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟
⚡️امام (ع ) فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم.
پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی.
پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد.
🔻امام علی (ع) پاسخ دادند:
.فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک
🔹 *آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است.*
🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است*
🔹 *و آنچه خدا نمی داند ، شریک و همتا برای خود است*
پس راهب با شنیدن این پاسخ ها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت:
"أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة"
✳️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همان جا اموال را بین مسلمین قسمت کرد.
💠 *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا:
⬅️ *پیامبر(ص) فرمود: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع) را نشر دهد، مادامی که از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند*
📚منبع :
کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی.