حسادت موجب مى گردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچك تر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) «ليوسف... احبّ الى ابينا»*
- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعله ور مى شود. «احبّ الى ابينا منّا»
- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسان ها از كم توجّهى وبى مهرى به خود، رنج مى برند. «احبّ الى ابينا»
- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «احبّ الى ابينا منّا» (برادران مى گفتند: يوسف محبوب تر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)*
- زور وقدرت، محبّت نمى آورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) «ليوسف... احبّ... و نحن عصبة»
- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مى شود. «نحن عصبة»*
- گروه گرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مى كند. («و نحن عصبة» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)*
- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مى كند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مى دانند، «و نحن عصبة» و هم پدر را منحرف، «انّ ابانا لفى ضلال» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مى كنند.)*
- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مى دهند. «نحن عصبة انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مى كند. «نحن عصبة انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجه اش نسبت انحراف به اقلّيت مى شود.) «انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مى دهند. «انّ ابانا لفى ضلال مبين» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)*
- حسادت، مرز نبوّت واُبوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مى شكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بى عدالتى مى دهند. «انّ ابانا لفى ضلال مبين»
- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئه گر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «انّ ابانا لفى ضلال مبين»*
سوره یوسف آیه ۸👆📜
خدایا! از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگ تر عزیزتر باشکوه تر گرامى تر، که چون بر درهاى بسته آسمان با آن نام خوانده شوى که به رحمت گشوده شوند باز مى شوند و چون با آن بر درهاى ناگشوده زمین خوانده شوى براى فرج گشوده شود، و جون با آن براى آسان شدن سختى خوانده شوى، آسان گردند و چون با آن بر مردگان براى زنده شدن خوانده شوى، زنده شوند و چون با آن براى رفع سختى و زیان خوانده شوى برطرف گردد و مى خوانمت به شکوه جلوه گرامى ات
گرامى ترین جلوه ها و عزیزترین آنان که چهره ها در برابرش خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناک شده اند از ترس تو و تو را مى خوانم به نیرویت که با آن آسمان ها را نگاه داشتى از اینکه بر زمین افتد مگر به اجازه تو، و با آن آسمان ها و زمین را از اینکه ویران شوند نگاه داشتى و مى خوانمت به اراده ات که جهانیان در برابرش خاضعند
🤲🕊🥀
فكر خطرناك، انسان را به كار خطرناك مى كشاند. «ليوسف... احبّ... اقتلوا»
- احساس تبعيض در محبّت از طرف فرزندان، آنها را تا حدّ برادركشى سوق مى دهد. (گرچه شدّت علاقه ى پدر به يوسف بى دليل نبود، بلكه به خاطر كمالات او بود، ولى برادران احساس تبعيض كردند و خيال كردند علاقه ى بى دليل است و همين احساس، آنان را به توطئه وادار كرد) «احبّ الى ابينا... اقتلوا»*
- از منظر كوته نظران، حذف فيزيكى رقيب بهترين راه است. «اقتلوا يوسف»*
- حسادت، انسان را تا برادركشى سوق مى دهد. «اقتلوا يوسف»
- گناهكاران يكديگر را در انجام گناه وسوسه كرده و از همداستانى با يكديگر نيرو مى گيرند. (برادران به يكديگر دستور بكشيد و بيفكنيد مى دادند) «اقتلوا... او اطرحوه»*
- انسان، خواهان محبوبيّت است و كمبود محبّت مايه ى بزرگ ترين خطرات و انحرافات است. «يخل لكم وجه ابيكم»
- حسودان گمان مى كنند كه: از دل برود هر آنچه از ديده برفت. «اقتلوا يوسف... يخل لكم وجه ابيكم» (برادران گمان مى كردند اگر پدر يوسف را نبيند، از فكر يوسف بيرون خواهد رفت و تمام فكرش در ما متمركز خواهد شد)*
- با اينكه قرآن راه كسب محبوبيّت را ايمان و عمل صالح معرّفى مى كند؛ «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّا»،(32) امّا شيطان، راه محبوب شدن را برادركشى ترسيم مى كند. «اقتلوا... يخل لكم وجه ابيكم »
- حسود خيال مى كند با نابود كردن ديگران، نعمت ها براى او مى شود. «اقتلوا ... يخل لكم وجه ابيكم »
- شيطان با وعده ى توبه در آينده، راه گناه امروز را باز مى كند. «و تكونوا من بعده قوماً صالحين »
- علم وآگاهى، هميشه عامل دورى از انحراف نيست. برادران با آنكه قتل يا تبعيد يوسف را بد مى دانستند؛ «تكونوا من بعده قوماً صالحين» امّا اقدام كردند
- سخن از توبه قبل از انجام گناه، فريب دادن وجدان و گشودن راه گناه است. (برادران به يكديگر مى گفتند: شما يوسف را نابود كنيد بعد با توبه از افراد صالح مى شويم) «تكونوا من بعده قوماً صالحين»*32) مريم، 96.
سوره یوسف آیه ۹👆📜
#توییت آقای تحلیلگر
✍️ هربار که صدای دشمنان در قفقاز بلند میشود یادمان می افتد که عمده ی مشکلات به ایران فروشی تاریخی پهلوی اول لعنت الله علیه بر میگردد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥همه اسلام را بگید، چرا گزینشی میگید؟!
امام خمینی ره :
«شما چرا سورهی برائت رو نمیخونید؟
شما چرا آیات قتال رو نمیخونید؟ قتال هم رحمت است.»