eitaa logo
اقتدار ولایی
909 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شرح حدیثی درباره پاداش الهی در برابر شهادت امام حسین(ع) ۲. خاک مزار امام حسین علیه‌السلام به برکت مجاورت آن پیکر مطهر شفاست 🔺 مطرح شده در ابتدای درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای | ۱۳۹۸/۰۷/۰۱ 🏷 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔵 توییت جالب گیلدا مارکرت فعال ضد جنگ آمریکایی 🔷 گیلدا مارکرت: چون هشتگ در حال ترند است؛ چهره‌ای زیبا برای بر ملاکردن سایه تاریک دروغ‌ های ایالات متحده آمریکا! 🔹خداوند او را برای رهبری ايران حفظ کند. 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارشناس صهیونیست: 📍فقط در اسرائیل است که از حمله نظامی به ایران صحبت می‌کنند/در هیچ جای دیگر جهان در اين باره صحبت نمی‌کنند و خواستار راهکار دیپلماتیک هستند/در برنامه هسته‌ای، هیچ تشابهی بین سوریه و عراق و مساله ایران نیست/در عراق و سوریه فقط یک راکتور بود که اگر منهدم میشد داستان تمام بود اما ایران اینگونه نیست/ایرانی‌ها با علم به تهدید اسرائیل برنامه هسته‌ای خود را عمق شصت متری زمین و زیر کوه ساخته‌اند/ایران تمام مراحل ساخت را می‌داند و برخلاف دیگران تقریبا محتاج هیچ کشور خارجی نیست/با کشور بزرگی طرفیم که دو برابر آلمان است... ➕معرفی کارشناس 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
🔰 لوح | هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران... 🔻 رهبر انقلاب: خوشا به حال آن کسانی که در حال پیاده‌روی هستند یا پیاده‌روی خواهند کرد و به خواهند رسید و آن زیارت خوش مضمونِ روز اربعین را إن‌شاءالله خطاب به حضرت خواهند خواند. ما هم اینجا با شوق و با حسرت نگاه میکنیم به این گامهایی که: هزاران گام در راه است و دل مشتاق و من حیران که چون ره میتوانم یافتن سوی درون من هم 🏷 | 📥 نسخه قابل چاپ+شبکه اجتماعی👇 https://khl.ink/f/50916
🔸بازسازیِ خونین برای احیای باطنِ فرسوده ‌شده: «قیام حسینی» برای رهاسازیِ «انقلابِ نبوی» -1 🖋 مهدی جمشیدی [۱]. استاد مطهری در مقامِ تحلیلِ قیامِ عاشورا، معتقد است که خطر بزرگ در انقلاب ‌های اجتماعی، آن خطری است که قرآن کریم از آن به نام «نفاق» یاد کرده است. برای مثال، انقلاب رسول اکرم در صدر اسلام، هم «روح/ باطن/ حقیقت/ هسته» دارد، هم «کالبد/ ظاهر/ شعارها/ پوسته». تجربه‌ های تاریخی نشان می ‌دهند که هر گاه یک جریان صحیح به وجود می‌آید و دشمن که می ‌بیند از «مواجهه» و «رو در روی آن قرار گرفتن» نتیجه‌ای نمی ‌برد، به فکر این می‏افتد که به آن ملحق بشود و خودش را در درون آن قرار بدهد، به‌ طوری‌ که ظاهر را نگه می‏دارد، امّا باطن را تغییر می‌دهد. در این‌ حال، «بیشتر مردم» احساس نمی‌کنند که آن حقیقت از دست ‌شان رفته، چون پوسته محفوظ مانده ‌است. از آنجا که پوسته را هسته نگه می‏دارد و حیات پوسته به هسته وابسته است، وقتی باطن از دست رفت، بعد از مدّتی، ظاهر نیز خود به ‌خود از میان می‌رود (مرتضی مطهری، پانزده گفتار، ص۲۹۱). این سخنِ عمیق و اجتماعی، درخور تأمّل و تدقیق است. [۲]. «انقلاب» به ‌مثابه یک «واقعیّتِ اجتماعی»، شخصیّت و هویّت است؛ بر ساختۀ انسان است، امّا همچون خود انسان، «من» دارد. آنان که سطحی ‌نگر و ظاهر بین هستند و در نمودها غرق می‌ شوند، جز به رویه‌ها و پوسته‌ها نمی ‌نگرند؛ گویا عالَم، در همین «واقعیّت ‌های پیدا و تجربی»، منحصر است و باطنی ندارد. نه‌ فقط انسان، بلکه عالَم، ظاهری دارد و باطنی، و از آن جمله، انقلابِ اجتماعی است. برخی به «باطنِ واقعیّتِ اجتماعی» اعتراف کرده و آن را اصیل شمرده‌ا و خواسته‌اند از طریقِ «تفهّم/ معناکاوی/ درون‌نگری»، به آن راه یابند و آن را بشناسند. اینان، باطن را همان «معنا» دانسته‌اند، امّا با این تفاوت که معنا در «ذهنِ انسان»، منحصر دانسته و از «واقعیّتِ اجتماعیِ پهن ‌دامنه»، غفلت ورزیده‌اند، حال ‌آن ‌که از این جهت، تفاوتی میان این دو نیست و باید سطوحِ «خُرد» و «کلان» را، در کنار یکدیگر، مشتمل بر معنا قلمداد کرد. بر این ‌اساس، «انقلابِ اجتماعی» که اتّفاقی کمیاب و کم ‌نمونه در جهانِ اجتماعی است، دارای معناست و این معنا، برخاسته از برآیندِ اندیشه‌ها و انگیزه ‌های عاملانِ آن است؛ این، آنان هستند که چنین روح و هویّتی را در متنِ انقلابِ جتماعی می‌دمند و به آن شخصیّتِ مستقل و باطنِ نامحسوس می ‌بخشند. پس انقلاب، ظاهری دارد و باطنی، و همه و تمامش در نمودِ عینی ‌اش، جلوه‌ گر نیست. [۳]. عوام، به ظاهر و پوستۀ انقلاب می ‌نگرند و به آن دل خوش دارند، امّا خواصِ متعمّق و اهل نظر، توجّه ‌شان به باطن و هستۀ انقلاب است. اینان به‌ خوبی می ‌دانند که آنچه «مقوّمِ» انقلاب است و «ذاتِ» آن را می ‌سازد، همان باطنِ انقلاب است و این «من»، باطن و حقیقتِ انقلابِ اجتماعی را تشکیل می‌دهد. از این ‌رو، دل‌ نگران از دست ‌رفتنِ باطنِ انقلاب هستند. هنگامی ‌که دشمن از اضمحلالِ انقلاب، ناامید می‌شود و می ‌فهمد رویاروییِ آشکار و عیان، ممکن و نتیجه ‎‌بخش نیست، دستِ تصرّف و تعدّی به سوی باطنِ انقلاب دراز می‌کند و می‌کوشد «انقلاب» را از لحاظِ هویّتی، به «ضدّ انقلاب» تبدیل کند؛ یعنی ارزش‌ها و آرمان ‌های انقلابی را از آن می ‌زداید و انقلاب را از درون، «پوک» و «تهی» می ‌گرداند. «استحالۀ انقلاب»، بر همین امر دلالت دارد. دراین‌حال، انقلاب به موجودی «بی‌خاصیّت» و «منفعل» تبدیل می‌ شود که جز ظاهر و پوسته‌ای نمادین، چیزی از آن باقی نمانده است. در این شرایط، دیگری کاری از انقلاب ساخته نیست و بودنش و نبودنش، یکسانند. پس در مقایسۀ میانِ ظاهر و باطنِ انقلاب، باید باطنِ آن را «امر اصیل» انگاشت. [۴]. غوغایی که رسول اکرم برانگیخت، یک انقلابِ اجتماعیِ تمام‌ عیار بود؛ «بعثت» در ذاتِ خویش، یک انقلابِ اجتماعی است که از متنِ انقلابِ فردی بر می‌خیزد. رسول اکرم بر انگیخته شد تا «نظمِ اجتماعیِ طاغوتی» را در هم بریزد و «نظامِ قدسی» را پدید آورد؛ چراکه در این حال است که نورِ هدایتِ الهی بر جهانِ اجتماعی می ‌تابد و جامعه به بستر تعالی و تکاملِ معنویِ فرد تبدیل می‌شود. بر خلافِ نظرِ رایجِ در علومِ اجتماعیِ سکولار، نباید انقلابِ اجتماعی را واقعیّتی جدید و نوپدید دانست که هیچ نمونه و مصداقی در تاریخِ پیشاتجدُّد نداشته است. تجدُّد، حریصانه و زیاده ‎‌‌خواهانه در پیِ آن است که همه ‌چیز را به نفع خویش، مصادره کند و به انکارِ تمامِ تاریخ ‌های دیگر و دستاورد های آنها بپردازد و خویش را غالب و مسلّط گرداند. تبعیّتِ ناآگاهانه و مرعوبانۀ ما از مشهورات و مقبولاتِ علومِ اجتماعیِ سکولار، تن ‌در دادان به چنین خواستۀ پنهانی‌ای است که تجدُّد در سر دارد. ازاین‌رو است که مطهری، بی ‌پروا از «انقلابِ صدرِ اسلام» سخن می‌ گوید و انقلابِ اسلامیِ ایران را پرتوی از آن می‌شمارد.
🔸بازسازیِ خونین برای احیای باطنِ فرسوده‌شده: «قیام حسینی» برای رهاسازیِ «انقلابِ نبوی» - 2 🖋 مهدی جمشیدی [۵]. «انقلابِ صدرِ اسلام»، با وجود تمامِ تلاش ‌های رسول اکرم، در معرضِ آفتِ بنیان ‌برافکنِ «استحاله» قرار گرفت، به‌ ‎طوری ‌که هرچند پاره‌ای از «ظواهر و مناسکِ اسلامی»، مستقر بودند و جامعه، «صورت و سیمای دینی» داشت، امّا باطن، فرسوده شده و آسیب دیده بود. روندِ «استحاله» و «براندازیِ باطنی»، ناگهانی نبود، بلکه پس از رحلتِ رسول اکرم، آغاز شد و روز به‌ روز، فاصلۀ «واقعیّت‌ های موجود» با «آرمان‌ های نبوی»، افزیش یافت، با این قید که «نشانه‌ها» و «نمادها» و «ظواهر»، مستقر ماندند و «انحراف‌ها» و «کج ‌روی‌ها»، در سایۀ انتسابِ به دین و سنّتِ نبوی، صورت گرفتند. به‌ این ‌ترتیب، جامعه و حاکمیّت در مسیری قرار گرفتند که با غایتِ محمّدی، شکافی عمیق داشت، بلکه در نقطۀ مقابل آن قرار داشت. امام حسین - علیه‌السلام- در چنین «شرایط ناگوار»ی قرار گرفت و مشاهده کرد که دینِ جدّش، در مردابِ استحاله فرو افتاده است و می‌رود که انقلابِ محمّدی، برانداخته شود. این به آن معنی است که یک خطرِ بسیار جدّی، در میان است؛ خطری که اساس و کیانِ اسلام را به چالش کشیده و هویّت و اصالتِ آن را در معرض زوال و فروپاشی نهاده است. واقعیّتِ اجتماعی در زمانۀ حیاتِ امام حسین - علیه‌السلام- همین اندازه، تلخ و گزنده بود و هر چه که پیش می‌رفت، نا خوشایندتر نیز می‌شد: وَ عَلَی الاِسْلامِ، السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزِید َ(سیدبن‌طاووس، اللهوف، ص۲۴). [۶]. اینجا بود که وی راهِ قیام را برگزید و در پیِ اصلاح و بازسازیِ انقلابیِ یک انقلابِ فرسوده‌شده پرداخت: اَیُّهَا النّاسُ! اِنَّ رَسُولَ اللّهِ قالَ مَنْ رَای سُلْطاناً جایِراً مُسْتَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّهِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللّهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَی اللّهِ اَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ، الا وَ اِنَّ هوُلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَهَ الشَّیْطانِ، وَ تَرَکُوا طاعَهَ الرَّحْمنِ، وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ، وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَاسْتَاْثَرُوا بِالْفَیءِ، وَ اَحَلُّوا حَرامَ اللّهِ، وَ حَرَّمُوا حَلالَ اللّهِ، وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیَّرَ (مقرّم، مقتل‌الحسین، ص۲۱۸)؛ ای مردم! رسول خدا فرمود هر آن که سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، عهد الهی را شکسته، با سنّت رسول خدا مخالفت می‌ورزد، در میان بندگان خدا به ستم رفتار می‌کند، و نه با عمل و نه با زبان خویش، در مقابل او برنخیزد، شایسته است که خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر بیاندازد. هان ای مردم! بنی‌امیه به اطاعت شیطان، پای‌بند شده و اطاعت خداوند را ترک گفته‌اند، فساد را آشکار ساخته و حدود الهی را وانهاده‌ و اموال عمومی را از آنِ خویش کرده‌، و حرام خدا را حلال، و حلال خدا را حرام شمرده‌اند. و من از دیگران سزاوارترم برای این کار. آن حضرت در جایی دیگر نیز می‌گوید: ألا تَروْنَ إلیَ الحقّ لا یُعمَل به، و إلیَ الباطلِ لا یُتَناهی عنه، لیَرغبَ المؤمنُ فی لقاءِاللّه (ابن‌شُعبه حَرّانی، تحف‌العقول، ص۱۴۷)؛ آیا نمی ‌بینید که به حقّ عمل نمی ‌شود و از باطل، بازداشته نمی‌شود؟ در این‌ حال، باید که مؤمن به لقای خدای ‌متعال، مایل باشد. این سخن بدین معنی است که باید با چنین جامعه‌ای، وداع کرد و مرگ را بر زندگی، ترجیح داد و پرچم مخالفت را حتّی به بهای جان خویش، برافراشت و از جان ‌باختن، نهراسید. وقتی ورق برگشته و جای حقّ و باطل، تغییر کرده است، باید دل از زندگی برید و لقای الهی را برگزید. و در نهایت این ‌که، حضرت در وصیت ‌نامه‌ای خطاب به بردارش، چنین می ‌نگارد: إنِّی‌ لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاَحِ فِی‌ أُمَّه جَدِّی‌ مُحَمَّدٍ؛ أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَی‌ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَأَسِیرَ بِسِیرَه جَدِّی‌ و َسِیرَه أَبِی‌ عَلِیِّ بْنِ أَبِی‌ طَالِب ٍ(خوارزمی، مقتل‌الحسین، ج۱، ص۱۸۸)؛ همانا من به‌ واسطۀ سرمستی و فساد طلبی و ستم ‌گری، خروج نکرده‌ام، بلکه برای طلبِ اصلاح در امّتِ جدّم خروج نموده‌ام؛ من می ‌خواهم ‌به ‌معروف، امر و ‌از منکر، نهی کنم، و بر اساسِ سیرۀ جدّ و پدرم علی ‌بن‌ ابی‌ طالب، حرکت کنم. این امر بدان دلیل است که: أَنَّهَا إِذَا أُدِّیَتْ وَ أُقِیمَتِ اسْتَقَامَتِ الْفَرَائِضُ کُلُّهَا (ابن‌شُعبه حَرّانی، تحف‌ العقول، ص۲۳۹)؛ همانا اگر امر ‌به‌ معروف و نهی‌از‌منکر ادا و بر پا گردد، تمام فرایض، پایدار می‌مانند. 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
گفت و شنود خودت غلط کردی! 🔸گفت: روزنامه دیلی میل انگلیس با انتشار تصویری از یک ابر نوشت؛ لحظه شگفت انگیز ابری شبیه ملکه الیزابت تنها چند ساعت پس از مرگ او بر فراز شهر لندن تشکیل شده است! 🔹گفتم: ولی آن ابر که در تصویر آمده ابر سیاه است! 🔸گفت: برخی دیگر هم تصویر همان ابر را منتشر کرده اند که شبیه روباه است! 🔹گفتم: شخصی نزد پادشاه رفت و گفت؛ قربان! دیشب شما را خواب دیدم که روی ابرها حرکت می کردید، شاه که خیلی خوشش آمده بود خواست شکسته نفسی کند و گفت؛ ما کجا و این خواب کجا؟ یارو گفت؛ قربان سوار اسب بودید ولی قیافه تان شبیه بوزینه بود و به جای تاج هم، پوست هندونه رو سرتون بود! پادشاه با عصبانیت گفت؛ تو غلط کردی و به گور پدرت خندیدی که خواب مرا دیده ای! و یارو 🔸گفت؛ خودت غلط کردی و به گور پدرت خندیدی که به خواب من آمدی! 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
درباره عدم تسلیت ایران در فوت ملکه بریتانیا به گزارش مشرق،دکتر مجید تفرشی، تاریخ نگار طی توییتی نوشت: درباره عدم تسلیت ایران در فوت ملکه بریتانیا،من مخالف تسلیت برای مرگ رهبر یک کشور نیستم. ولی طبق اسناد بریتانیایی، پس از قتل رییس جمهور و نخست وزیر ایران در شهریور ۶۰ و بحث مفصل در لندن درباره واکنش باین حادثه نهایتا تصمیم گرفتند که نخست وزیر بریتانیا به ایران تسلیت نگوید و نگفت. 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | حکایت نمازخواندن امیرالمؤمنین بر پیکر صافی صفا ⁉️ وصیت مرد یمنی، جلوتر از تاریخ!! ‼️ مقام امام سجاد علیه‌السلام در کدام قسمت نجف واقع شده است؟ ________________ 🔰 مجموعه ویژه ایام حسینی با روایت 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
♦️سکوت مجید انصاری در مقابل یک سؤال سیاسی✨ مجید انصاری، فعال اصلاح‌طلب و از مقامات دولت روحانی اخیراً در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران پیرامون نگاه امام خمینی(ره) به مسئله "قانون" گفته است:‌ در نظام فکری و فلسفی و بینشی و الهی امام خمینی در موضوع خداشناسی و جهان ‌شناسی و انسان ‌شناسی، قانون جایگاه برجسته و ویژه‌ای دارد... امام قانون را ابزار و وسیله‌ای برای رسیدن به این مقصد متعالی می‌دانند و چون زندگی انسان به عنوان یک موجود اجتماعی زندگی جمعی است و به اصطلاح انسان، مدنی بالطبع است، قانون وسیله‌ای برای برقراری نظم اجتماعی، گسترش عدالت و ابزاری برای پرورش و تزکیه و تهذیب و تعالی انسان تلقی می‌شود. او می‌افزاید: امام در جمله‌ای که در صحیفه امام، جلد ۱۴ صفحه ۴۱۴ آمده تعریفی از قانون را ارائه می‌دهند به این مضمون که: «قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون برای تهذیب همه ملت است و برای آرامش خاطر همه‌‌ ‌ملت است و برای مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود.» انصاری تصریح می‌کند: امام می‌ فرمایند: حکومت اسلامی حکومت قانون است، نه خودسری و نه حکومت اشخاص بر مردم و ولایت فقیه در حقیقت ولایت فقه و قانون است. این جمله از امام در جاهای مختلف آمده است: «شرف و ارزش انسان‌ها در تبعیت از قانون است» . *در اقتفای این اظهارات؛ مهدی فضائلی، فعال اصولگرا و از چهره‌ های رسانه‌ای کشورمان در یک توییت نکته جالبی را مطرح کرده است که از حیث لزوم ترویج "تحلیل ‌های صحیح نخبگانی" خوانش آن ضروری به نظر می‌رسد. فضائلی در اشاره به اظهارات انصاری می‌نویسد: 🔶"جماران/مجید انصاری: «قانون‌گرایی» مبنای اندیشه امام خمینی است. وی به هفته نامه «حریم امام» گفت: این جمله از امام در جاهای مختلف آمده است: «شرف و ارزش انسان‌ها در تبعیت از قانون است. " 🔷پ. ن:مطابق این نظر مهم امام، مسببان و حامیان فتنه۸۸ چه نمره ای از شرف و ارزش انسانی می گیرند؟ " طبعا اگر آقای انصاری احترامی برای تفکر و مسئولیت ‌پذیری قائل است باید پاسخ این سؤال نخبگانی آقای فضائلی را بدهد. چه اینکه مجید انصاری در سال ۸۸ از حامیان ستادی خاتمی و میرحسین موسوی بوده است. صحبت ‌های انصاری درباره تأکید بر قانون در گفتمان امام و خط امام همچنین رسوا کننده کسانی در هسته سخت اصلاحات است که در انتخابات ‌های ۹۸ و ۱۴۰۰ دست به رفتار شریرانه "تحریم انتخابات" زدند و برای این کار بیانیه هم صادر کردند! 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
روزنامه کیهان (1401/06/20):

عرف و ارزش های عرفی از دیدگاه قرآن
 🖌دکتر سید شمس الدین حسینی

https://www.magiran.com/article/4335702

🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷
🔸🔸شاه قاشق دزد🔹🔹 چارلز سوم همان شخصی است که فرح در خاطراتش نوشته در جشن های ۲۵۰۰ ساله دیدم هر چی قاشق چنگال طلا با آرم دربار سلطنتی ایران بود را یواشکی می ‌کرد توی آستینش و‌ می دزدید! 🔴@EqtedareVelaeii🇮🇷