سلبریتی در ترازوی قیاس با نظام؟!
هـرگز! _ ۲
🖌مهرداد توکلی
سلبریتی، کسی که این شانس را داشته که چهرهاش برای مردم شناخته شود، دنبالکننده دارد، برای لباسش، عطرش، یا حتی آدامس جویده شدهاش، مزایدهها برگزار میشود و دلارها خرج میشود برایش.
که چه؟ که او سلبریتی ماست. ماجرا حتی به دنبالکردن لباس و کلاه و کره صبحانه ختم نمیشود، ماجرا ادامهدار است. ادامه تعجببرانگیزی هم دارد اتفاقاً.
اینکه: سبک زندگی، پوشش، حرفها، شعارها، افکار، عقاید و جهانبینی سلبریتی هزاران هزار دنبالکننده مسحورشده دارد! به همین سادگی!
کسی که در صحنه تئاتر قدرت صدایش به ما لذت داده، امروز بدون اینکه بدانیم جریان از چه قرار است، برای خریدن کتاب مورد علاقهاش
سر و دست میشکنیم.
اینهم یک مثال حتی قابل قبولتر.
اینکه کسی که در زمین فوتبال خیلی تند و قشنگ و تکنیکی میدویده به ما میگوید در دستمان پرچم کدام شعار را ببندیم با کلاستر است! به همین سادگی!
و ماجرا آنجایی جالبتر میشود که برای راه درست نشان دادن بازیگر تیزر هزار بار دیده شده لواشک فلان، به نوع و تعداد کتابهایی که آن در کتابخانهاش دارد کاری نداریم، ما فقط با پاپیون خیلی خارجکی بسته شده او نخ را میگیریم و میرویم تا کنج داستان و دیگر سحر شده شعارهای انتخاباتیاش را با تعصب تکرار میکنیم! به همین سادگی!
از عارضههای زندگی در عصر رسانه این است. «سلبریتیزدگی باچاشنی نفوذ».
ریاضیوار هم که نگاه کنیم اگر افراطی و تفریطی پیش برویم، دیر یا زود آنچه به ما خواهد داد، پوچگرایی است.
از نگاه جامعهشناسانه و تحلیلی و آماری و پژوهشگرانه اگر بگذریم که آنهم اتفاقاً همین جواب را میدهد، این اتفاقی است که در کف خیابانهای جامعه ما در حال افتادن است. تلخ و واقعی. و تلختر آنجاست که آن سلبریتی از دماغ فیل افتادهای که در بساط خانهاش کتابخانه ندارد، مطالعه ندارد، خبر از فقر ندارد، خبر از همدلی و همبستگی مردم در کوچه پسکوچههای پایین شهر ندارد، حق و باطل را تشخیص نداده، حق اظهارنظر درباره آخرین دستاورد موشکی کشور را چنان بر خود مسلم میداند، و موضع نگرفتن را ننگ و عار و ترسو بودن اظهار میکند.
تمسخر نکردن آخرین ابداع دانشمندان کشور برایش ننگ است، اما فرار از پاسخ درباره دو سؤال ساده جامعهشناسانه، سؤالشونده را میکند بازجو خبرنگار، ایشان را میکند مبارز راه آزادی!
و باز هم اشاره میکنم، روی صحبتم اقلیت سلبریتیها یا سلبریتینماهایی است که خود را اکثریت میدانند نه کسانیکه مردم را در مقابل خود مردم و مسئولان قرار میدهند و تخم دوقطبیسازی را در زیربنای جامعه میکارند..
اصلاً حتی اگر همهاش را هم رها کنیم، قانون که در تمام دنیا وجود دارد! یک سؤال فقط همین و بس؛ بروید خودتان ببینید در دنیا در همان مدینه فاضله دوستداشتنی به اصطلاح، سلبریتیها برای اظهارنظر درباره چه چیزهای سادهای توبیخ و جریمه شدند.
در ایران اما سلبریتینماها علیه ایران، بر منبرهای ساخته شده حکومتش مینشینند و در حالی که یک پایشان دراز میشود برای شکستن نمکدان، بر صندلی آزادی بیان جلوس کرده و افاضه فضل مینمایند که ما در ایران حتی کمترین حق بشر را نداریم! نکند منظورتان اعمال بیشتر حقوق بشر آمریکاییاست؟!
و وای به حال کسی که به آنها بگوید بالای چشمت چیست...
به همین سادگی!
🖌مهرداد توکلی(پژوهشگر، کارشناس سینما، رسانه و هنر ایران و جهان)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تحلیل کارشناس شبکه CNN از توسعهٔ گروه بریکس
دیوید مککنزی:
🔹گسترش بریکس میتواند پیامدهای مهمی در مدتزمان کوتاهی داشته باشد و صدای قدرتمندی در صحنهٔ جهانی باشد.
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥باهوش، همچون زکریای رازی! او مایه افتخار ایران است
✅ @Rajanews_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بومیسازی رادیو ایزوتوپ سِزیوم ۱۳۷ برای نخستین بار در کشور
🔹دانشمندان صنعت هستهای موفق شدند این رادیو ایزوتوپ را که کاربردهای فراوانی در صنایع پزشکی، کشاورزی و صنعتی دارد تولید کنند.
اقتدار ولایی
💬صبح امروز تعدادی از اکانت های فیک توییتر، کانال های اصلاح طلب و ضدانقلاب پروژه مشترکی را شروع کردند؛ چرا امیرحسین ثابتی قرار است از مهرماه در دانشگاه شریف درس انقلاب اسلامی را تدریس کند؟
در این باره نکاتی وجود دارد که به ترتیب به آنها اشاره خواهم کرد:
۱. چرا نباید در دانشگاه شریف تدریس کنم؟ مگر قرار است با ۱۵ سال تحصیل در رشته علوم سیاسی از مقطع لیسانس تا فوق لیسانس و دکترا، بروم فیزیک کوانتوم درس بدهم؟ دقیقا در رشته ای که در بهترین دانشگاه های این کشور درسش را تا عالی ترین مقطع خوانده ام، قرار است برای دانشجویان کارشناسی درس بدهم. قبل از این هم در دانشگاه های دیگر تدریس داشتم. کجای این اتفاق عجیب و غریب است؟ اگر کسی بخواهد درس انقلاب اسلامی بدهد باید دقیقا چه کاری دیگری انجام بدهد که من انجام نداده ام؟
۲. در طول دوره تحصیلم، با بهترین اساتید علوم سیاسی و تاریخ سر و کله زده ام. از از منتهی الیه اساتید انقلابی تا منتهی الیه اساتید ضدانقلاب. حرف همه آنها را درباره تاریخ و سیاست شنیده ام. علاوه بر آن سالها در حوزه تاریخ به خصوص تاریخ پهلوی و انقلاب اسلامی مطالعه داشتم. تقریبا تمام حرفها، مقالات، مستندها و مطالب تولید شده تاریخی از طیف های مختلف را دیده و خوانده ام. علاوه بر اینها در سالهای گذشته در حوزه تاریخ شفاهی نیز مفصل کار کرده ام، چندسال در مرکز اسناد انقلاب اسلامی در حوزه تاریخ پژوهشگری کرده ام، اسناد تاریخی را خوانده ام. حدود یک سالی هم هست که یک کتابفروشی تخصصی در حوزه تاریخ و سیاست تاسیس کرده ام و بخش زیادی از وقتم را صرف این کار کرده ام. لذا باز هم می پرسم اگر کسی بخواهد درس انقلاب اسلامی بدهد باید دقیقا چه کاری دیگری انجام بدهد که من انجام نداده ام؟
۳. ضمنا بنده هیات علمی دانشگاه شریف نیستم. قرار است به عنوان استاد مدعو، هفته ای دو ساعت در رشته ای که درسش را خوانده ام، تدریس کنم. لذا ارتباط این مساله را با اخراج فلان استاد از این دانشگاه متوجه نمی شوم. چون نه قرار است رشته او را درس بدهم و نه قرار است در دانشگاه شریف هیات علمی شوم.
۴. البته می دانم کسانی که پشت این پروژه هستند نه این توضیحات برایشان قانع کننده است نه به دنبال قانع شدن هستند. وگرنه چطور تدریس یک فارغ التحصیل علوم سیاسی در رشته انقلاب اسلامی برایشان عجیب است اما در برابر تدریس زبان انگلیسی عادل فردوسی پور در دانشگاه شریف تعجب نمی کنند و حتی برایشان مساله نیست؟ البته طبیعی است چون قبلا رییس جمهوری با مدرک تقلبی رو کرده بودند!
۵. مساله چیز دیگری است. آنها از «اثرگذاری» بنده حقیر ناراحتند. اهمیتی هم ندارد چون این تازه اول کار است.