eitaa logo
اقتدار ولایی
909 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 آیت الله حائری شیرازی: امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. ◼️شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. 🔆روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» ◼️شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. ◼️شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
🏴🏴 نشر عمومی بدهید فـاطمـه ام‌البنیـن(س) کیست؟ ➖➖➖➖➖➖➖ ✨نامش فاطمه بود . از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست و در جنگآوری ، همپای پسران قبیله بود . اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل العباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود ! 👈 نه این که تنها او اینچنین باشد ، تمام قبیله‌اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند . اما چیزی که او را متمایز می کرد ، حجاب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگآوری ، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود . ❇️ کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش می‌گذاشتند ، همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند ؛ اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمی‌شد . ⁉️ وقتی از او می‌پرسیدند که چرا ازدواج نمی‌کنی ، ✨می گفت : «مردی نمی‌بینم ، اگر مردی به خواستگاری‌ام بیاید ، ازدواج می کنم!» 👹 معاویه از خواستگاران پر و پا قرصش بود ، ولی هربار دست خالی باز می‌گشت . 🌠 تا این که یک شب خوابی دید . صبح فردا ، وقتی «عقیل» ، برادر و فرستاده‌ی علی بن ابی طالب (علیه السلام) که مردی نسب شناس بود ، برای خواستگاری آمد ، فاطمه لبخند معنا داری زد ؛ فهمید که رؤیایش صادقه بوده است . 🎉از فرط شادمانی و رضایت ، گریست و گفت : «خدا را سپاس ! من به «مرد» راضی بودم ، ولی او « مرد مردان » را نصیب من کرد » و بی درنگ ، پس از موافقت پدر و مادرش ، موافقت خود را اعلام کرد و شد همسر علی بن ابی طالب (ع) ، جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم). 🔹بارزترین ویژگی اش ، ادب بود . 🔸 به جا و به موقع حرف می زد . 🔹حد خودش را می‌دانست . 🔸و رفتارش ، هرگز نشانی از خطا نداشت . ✨روزی که پا در خانه‌ی امیرالمومنین(ع) گذاشت ، اولین جمله‌اش به فرزندان ایشان این بود : نیامده ام جای مادرتان را بگیرم . من کجا و فرزندان زهرا (س) کجا؟ من آمده‌ام تا کنیزتان باشم . ✅ و به حق نشان داد که راست می‌گفت ؛ همان روز اول ، حسن و حسین (علیهما السلام) بیمار بودند . فاطمه ، بلافاصله به بالین آنها رفت و با محبت تمام ، به آنها رسیدگی کرد . و چند روز اول زندگی مشترکش ، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛ کاری که آن را افتخاری برای خود می‌دانست . 📜می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی(ع) خردسال بودند ، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن ، در حق آنها کوتاهی کند . 🔅از امام (ع) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچه‌ها از شنیدن نام مادرشان در خانه ، بشکند . ♥️ وقتی عباس (علیه السلام) ، نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد ، بچه های زهرا (س) را جمع کرد . آنها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت ؛ بلند شد و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه(س) چرخاند تا به همه بگوید که فرزندان ام‌البنین ، بلاگردان فرزندان فاطمه (س)اند . ✳️ همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری می‌کرد که : « مبادا حسن و حسین (علیهماالسلام) را برادر و همتای خود بدانید ، آنها تافته‌ی جدا بافته‌اند ، آسمانی‌اند ، نوادگان پیامبر(ص) اند » و همین تربیت بود که نتیجه‌اش را در کربلا نشان داد ... ✨او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد ، با وجود این که چهار جوان خودش همراه کاروان بودند ، به تمام کاروان این طور سفارش می‌کرد : ⚡️چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمان بردار او باشید . ام البنین از حضرت علی (ع) ، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نام های 🔮 عباس 🔮عبدالله 🔮 جعفر 🔮 عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند . 🇮🇷
🔻منطق سرخ حسین و منطق بی‌رنگ ما: ارادت دینی، اراده‌ی انقلابی 🖊مهدی جمشیدی ۱🔸. روزگار عجیبی‌ست که در آن، کسانی کربلا را در سال شصت‌ویک هجری متوقف کرده‌اند و برای امام شهید، حسین -علیه‌السلام- ناله سر می‌دهند، اما حاضر نیستند که در کربلای امروز، سر بدهند. همراهی‌شان با حسین، از سوگواری و گریه فراتر نمی‌رود؛ چنان‌که اشک‌های کوفیان نیز پس از کربلا جوشید، اما قیامی از آن نخروشید. نشسته‌اند و به گذشته می‌نگرند و اکنون‌شان، شبیه میلیون‌ها نظاره‌گر سال شصت‌ویک هجری است. نه این سو هستند و نه آن سو. در هنگامه‌ی کربلا، خاموش و بی‌طرف هستند و پس از کربلا نیز، جز عزا و مویه و فغان نمی‌ دانند. دلداده‌ی عزای حسین هستند و نه خط حسین. می‌گریند، اما فریاد برنمی‌آورند. تشنه‌ی چای روضه هستند، اما از شمشیرهایی که تشنه‌ی خون‌شان هستند، هراس دارند. با خون، عهد نبسته‌اند و جان خویش را عزیزتر از راه حسین می‌شمارند. از کربلا، یک داستان غم‌انگیز ساخته‌اند که فقط باید در سوگ آن گریست و محزون بود، اما اکنون‌شان و انتخاب‌های اکنون‌شان را به آن عرضه نمی‌کنند. در این روایت، کربلا نمی‌تواند خودآگاهی تاریخی ایجاد کند و مسئولیت اجتماعی بیافریند، بلکه در احوال و نقلیات شخصی، محدود می‌ماند و از درس و عبرت تاریخی، تهی‌ست. بر این ‌اساس، خط مقاومت و مخالفت و تضاد و عصیان از درون آن برنمی‌خیزد که هزینه‌دادن برای آن، معنا پیدا کند. ۲🔸. و کاش فقط نظاره‌گر بودند و بیرون از معرکه، در مرداب زندگی شخصی خویش فرومی‌رفتند، اما بسیاری، با کربلای دیروز، هم‌دردی می‌کنند و با کربلای امروز، نامردمی. زخم زهرآگین بر قلب خط مقاومت و مبارزه و انقلابی‌گری می‌نشانند و جبهه‌ی سازش و تسلیم و انقیاد را برمی‌گزینند. از راه‌ رفته، بازمی‌گردند و تجربه‌ی گره‌گشای مقاومت را کنار می‌نهند. مقاومت را باطل و بی‌فرجام می‌شمارند و بی‌اعتنا به خط حسین، به سوی قبله‌ی مذاکره و التماس و ذلت، سجده‌ می‌کنند. وعده‌ی همراهی می‌دهند اما اندکی بیش، دوام نمی‌آورند و به جبهه‌ی مقابل می‌گریزند. برای غربت حسین، بر سینه می‌کوبند، اما برای تداوم راه حسین، قدم برنمی‌دارند. منطق حسین را دفن کرده و قیام خونینش را به یک خاطره‌‌ی محزون فروکاهیده‌اند که بازخوانی سالیانه‌اش، حاصل عملی و عینی ندارد. در طلب ثواب شخصی هستند نه صواب جمعی. حق را می‌بینند و می‌یابند، اما جانب لذت و منفعت و تعصب را می‌گیرند. هم‌اشک و هم‌درد حسین هستند، نه هم‌راه و هم‌ منطق او. حقیقت را تنها نهاده‌اند و سر در لاک زندگی شخصی فروبرده‌اند. جز به خود نمی‌اندیشند و نصیبی از بی‌تعلقی نبرده‌اند. حسین را برای محرم و هیأت می‌خواهند و نه برای همیشه و جامعه. حزن را بر حماسه ترجیح می‌دهند و مذاکره را بر مقاومت. به میدان رفتن حسین را می‌ستایند، اما خودشان، دیپلماسی را برمی‌گزینند و حتی از احتمال جنگ می‌هراسند. آداب تقیه می‌دانند و با مبارزه بیگانه‌اند. برای حسین، قیام را می‌پسندند و برای خویش، تقیه را. از حسین، توقع خون دارند و از خویش، توقع اشک. در پوسته‌ها و ظواهر، متوقف مانده‌اند و خط و مرام و منطق حسین را دور افکنده‌اند. هم ‌عهد با عافیت هستند و تن به بلا نمی‌سپارند. رفیق منفعت هستند و نارفیق مصیبت. ۳🔸. چه کنیم با این تعارض‌ها و تهافت‌ها؟! چه کنیم با این تذبذب‌ها و تلاطم‌ها؟! چه کنیم با این فهم تاریخی‌شده از حسین؟! چه کنیم با ناهمسازی ادعا و عمل؟! چه کنیم با این ارادت‌های منهای اراده‌ی انقلابی؟! تشنگی حسین کجا و خوف اینان از تحریم کجا؟! معامله‌گری اینان کجا و مقاومت حسین کجا؟! او برای دین، هم نان می‌دهد و هم جان، و اینان برای دنیا و لذت، دین‌ فروشی می‌کنند. از دین خویش می‌فرسایند برای طلب دنیا. دنیای‌شان تا آنجا دینی‌ست که هزینه ندارد. دین‌داری‌شان، بی‌هزینه و عافیت ‌طلبانه و کاسبکارانه است. دکان گشوده‌اند و کیسه دوخته‌اند، اما حسین نیزه‌ نشین را می‌ستایند. هر که به مکتب و مرام حسین، نزدیک‌تر باشد را افراطی و‌ تندرو می‌خوانند؛ چنان‌که در زمانه‌‌ی حسین نیز، او را خارجی شمردند. اهل دنیا، در طلب زندگی هستند و نه مبارزه. و حسین، چه زیبا و‌ موجز، این حقیقت تلخ را در قالب کلمات ریخت و فرمود: «إنَّ الناسَ عَبيدُ الدُّنيا و الدِّينُ لَعقٌ على ألسِنَتِهِم يَحوطُونَهُ ما دَرَّت مَعائشُهُم، فإذا مُحِّصُوا بالبلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ؛ همانا مردمان، بنده‌ی دنيايند و دين، لقلقه‌ی زبان آنهاست، و هر جا منافع‌شان به‌وسيله‌ی دين، بيشتر فراهم آید، زبان مى‌چرخانند و چون به بلا آزموده شوند، آنگاه دين‌داران، اندكند.» این سخن حسین، اعتراض صریح و گزنده‌ی او به جامعه‌ای است که دین را در سایه‌ی دنیا می‌طلبد و هر آن‌گاه که زمینه‌ی امتحان و ابتلاء فراهم گردد و میان این دو، تزاحم رخ بدهد، دین را به کناری می‌افکند و دنیا را بر صدر می‌نشاند. 1403/04/25 @mahdi_jamshidi60
جریان انقلاب به احترام ماه محرم و حضور پزشکیان در مراسمات عزاداری حسینی، نسبت به اعمال سیاسی او در این ایام سکوت کرده است. کارگروه‌های معرفی وزرا برخلاف شعار و وعده پزشکیان، تماما از جریانات اصلاح ‌طلب، لیبرال و بعضا ضدانقلاب با کارنامه مردود تشکیل شده است و اسامی مناسبی برای کرسی وزارت به گوش نمیرسد. از اسامی موجود بوی گران شدن بنزین، جهش قیمت ارز، سقوط بورس، رکود و بیکاری و تنگناهای اقتصادی استشمام می‌شود. با مطالبه مستمر و هوشیاری، مراقب باشیم کلاه سر آینده خود و کشور نرود.. ✍سیدامیرحسین حسینی
تصاویری از مراسم عزاداری شب عاشور در حسینیه امام خمینی (ره). ۱۴۰۳/۴/۲۵ 🏴