eitaa logo
اقتدار ولایی
960 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۶ بسط اجتماعیِ تفکّر التقاطی 🖊مهدی جمشیدی ۹♦️. در بخش پایانی وصیّت‌نامه، لاجوردی دربارۀ سازمان مجاهدین انقلاب که در آن زمان، خط مقدّم منافقان انقلاب بود می‌نویسد: «هدف غایی از اين تلاش‌ها، گسترش فکر التقاطی و انحرافیِ سازمانِ ضدخدايي‌شان است که جز انديشه‌های مادّی‌گرايانه و ماترياليستی، چيز ديگری نيست و با بهره‌گیری از تجربيّات مثبت و منفیِ هم‌پالگی‌های چپ و منافق‌شان، توانسته‌اند متأسّفانه به نسبت بسيار زيادی - زيادتر از توفيق منافقان خَلق در سال‌های ۵۱ تا ۵۴، تعداد کثيری از روحانيون را تحت تأثير قرار دهند و با لطايف‌الحيل، بر ذهن و روان آنان، اثرات دلخواه‌شان را بگذارند تا بدان‌جا که بر اعمال جنايتکارانه آنان، با ديدۀ اغماض بنگرند و حتی در مواردی نظير به ‌شهادت ‌رساندن باهنر و رجایی، به دست روی دست ماليدن‌های مسامحه‌کارانه و مصلحت‌انديشانۀ پشيمانی‌آورنده متوسّل شوند. باز مهم‌تر از همه اينکه با کمال تأسّف، توانسته‌اند تعداد فراوانی از جوانان مسلمان را جذب کرده و منحرف نمايند.» الف🔸. سازمان مجاهدین انقلاب که در ابتدا، خود را بدیل انقلابی و اسلامی سازمان مجاهدین خَلق معرفی کرده بود، اینک خودش به لایۀ دوّم و خطرناک‌تر نفاق تبدیل شده بود؛ سازمانی که به درون انقلاب راه یافته بود و در عمق ساختار سیاسی، به سر می‌برد، اما در برابر آن قرار می‌داشت و سودای استحاله و انحراف را در ذهن خویش داشت. لاجوردی نیز به همین انحراف فکری که خود را در قالب التقاط نشان داده بود، اشاره می‌کند و می‌نویسد اینان در پی بسط و گسترش تفکّر خویش هستند و می‌خواهند از طریق جذب جوانان، بدنۀ اجتماعی بیابند. ب🔸. تعابیر لاجوردی، بسیار تند و غلیظ است؛ او این سازمان را از لحاظ اندیشه‌ای، مادّی و ضدخدایی معرفی می‌کند، درحالی‌که سازمان، خود را اسلامی و انقلابی نشان می‌داد. حال چگونه است که لاجوردی، بی‌پروا و قاطع چنین حکمی می‌دهد و اینان را تا آن سوی ماتریالیسم، سوق می‌دهد و در کنار سازمان مجاهدین خَلق می‌نشاند؟ وی چه درک و دریافتی از ماهیّت فکریِ سازمان داشت که این‌چنین، دل‌نگران و بدبین است؟ او برای ادّعای خویش، چه شواهدی در دست داشته و به مسئولان نظام، چه گفته است؟ هرچه که هست، مسأله فراتر از لغزش‌های عادی و قابل‌اغماض است؛ خطری‌ست که اساس و بنیان انقلاب را تهدید می‌کند و می‌رود که در دهه‌های بعد، به یک بحران بزرگ سیاسی تبدیل شود. ج🔸. ما از آنچه که در ذهن لاجوردی بوده، اطلاعی در دست نداریم، اما می‌دانیم که تاریخ پساانقلاب در دهۀ هفتاد و پس از آن، همۀ این بدگمانی‌ها نسبت به تفکّر التقاطی سازمان و جریان چپ مذهبی را تأیید کرد. باید زمان سپری می‌شد تا آن اندیشه‌های پنهان‌شده، آشکار شوند. دهۀ شصت برای اظهار خویشتن معرفتی، بسیار زود بود و اگر چنین اقدامی صورت می‌گرفت، در همان آغاز، کار سازمان به پایان می‌رسید؛ همچنان که سازمان مجاهدین خَلق، چنین خطایی کرد و برچیده شد. اینان صبر ورزیدند و در درون قدرت نشستند و جایابی ساختاری کردند تا فرصت برای ساختارشکنی فراهم شود. واگرایی‌های دهۀ هفتاد، نقطه‌هایی بود که می‌شد با اطمینان، چرخش‌ها را مشاهده کرد؛ چرخش‌هایی که ریشه در دهۀ شصت داشتند اما اینک پس از یک دهه، مجال ظهور یافته بودند. در اینجا بود که طینت التقاطیِ چپ مذهبی یا همان اصلاحات، آشکار گردید. در این مقطع، آنها بر این گمان بودند که ظرفیّت اجتماعی به حدی فراهم آمده که می‌توان در برابر انقلاب ایستاد و پایان آن را اعلام کرد. فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا، دلالت بر همین معنا داشت که برخلاف دهۀ شصت، اکنون بضاعت کافی برای آشکارسازی تقابل و تضاد ایجاد شده و می‌توان گردن‌کشی کرد. د🔸. نقشی که لاجوردی در این ماجرا برای روحانیّت ترسیم می‌کند، تلخ و تأسّف‌بار است؛ روحانیّت که می‌باید خودش در شناخت ماهیّت منافقان انقلاب، پیش‌قدم باشد، نه‌فقط به چنین شناختی دست نیافته، بلکه اسیر اغوا و فریب آنان شده و به تأیید آنها می‌پردازد. در این‌چنین وضعیتی، دیگر چه کسی می‌تواند در برابر منافقان انقلاب، بایستد و صف‌آرایی کند؟ چشم‌های ناظر و دوراندیش، گرفتار خواب‌آلودگی هستند و نمی‌توانند حقایق پنهان را بخوانند. اگر در آن دوره، شخصیّت التقاط‌ستیز و برجسته‌ای همچون استاد مطهری حضور می‌داشت، ورق برمی‌گشت و بساط این نوع نفاق، برچیده می‌شد؛ هیچ‌کس همچون او نسبت به التقاط، حسّاس و جدّی نبود؛ آنچنان که در نهایت، در همین مسیر نیز به شهادت رسید. مطهری در دهۀ پنجاه، نسبت به رگه‌ها و ریشه‌های التقاط، هشدارهای فراوان داده بود، اما شوق و غلظت مبارزه، همه‌چیز را به حاشیه رانده بود و کسی در این اندیشه نبود که اگر فردا در رسد، التقاط به جان اصالت‌های انقلاب خواهد افتاد.
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۷ از حذف سیاسی به حذف فیزیکی 🖊مهدی جمشیدی ۱۰♦️. لاجوردی، چالش اصلی را در درونِ خودِ حاکمیّت تعریف می‌کند و معتقد است که نظام در حال ضربه‌خوردن از سوی کسانی است که نیروهای حاکمیّتی شمرده می‌شوند. دیگری‌های سال‌های آغازین انقلاب، به حاشیه رفته‌اند و اینک همان کسانی‌که «خودی» به شمار می‌آمدند، «غیرخودی» شده‌اند. آنچه که قرار بود به دست نیروهای معارض پدید آید، اینک به دست نیروهای سیاسیِ به‌ ظاهر خودی، در حال انجام است. «چپ مذهبی»، همان لایۀ سیاسی است که به باور لاجوردی، اینک نقش معارض را ایفا می‌کند و در پی استحالۀ انقلاب است، اما آنچنان «نامحسوس» و «در لفافه» عمل می‌کند که همه، بی‌حس شده‌اند. چپ مذهبی که در آن دورۀ تاریخی، در قالب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی صورت‌بندی شده بود، همان جریانی است که به درون قدرت سیاسی راه یافته، اما در جهت مخالف با غایات انقلاب حرکت می‌کند. لاجوردی در آن زمان، شواهد زیادی در اختیار نداشت و چه‌بسا چندان نمی‌توانست تحلیل خود را به دیگران اثبات کند، اما گذشت دهه‌ها و ظهورات ضدانقلابیِ چپ مذهبی، واقعیّت‌های مکتوم و مخفی را عیان کرد و پرده از چهرۀ چپ مذهبی فروافتاد. در این دهه‌ها، هر جا «جامعه» برانگیخته شده و دست به عصیان و آشوب زده، پای جریان چپ مذهبی در میان بوده است. جامعه به طور طبیعی، آرام و ملایم است و راه خویش را می‌رود، اما اینان از درون قدرت، تهییج و تحریک می‌کنند و جامعه را در برابر حاکمیّت می‌نشانند. حضور اینان در ساخت قدرت، یک بازی خطرناک و چالش‌برانگیز است که اگر به استحالۀ انقلاب نینجامد، دست‌کم باید گفت «اعتبار اجتماعیِ نظام» را تخریب می‌کند و در جامعه، شکاف‌ و بحران می‌آفریند. ۱۱♦️. همچنان که در تحلیل لاجوردی آمده، مسألۀ اینان در «ریشه‌های فکری»‌شان است و نباید سطح منازعه را به سیاست محدود کرد. واقعیّت این است که جریان اصلاحات نسبت به اصالت‌های انقلاب، دچار چرخش و زاویۀ جدّی است و به‌هیچ‌رو، صلاحیّت حضور در حاکمیّت را ندارد. اگر این انقلاب، یک عالَم فکری و هویّتیِ جدید پدید آورد که در برابر غرب قرار دارد، نباید از نیروهایی در ساخت رسمیِ قدرت بهره گرفت که امتداد تفکّرِ تجدّدی به شمار می‌آیند و در نقطۀ مقابل تفکّر اصیلِ انقلابی قرار دارند. «التقاط»، تعبیری است که لاجوردی در مقام توصیف ماهیّت معرفتیِ اینان به کار می‌برد و به این واسطه نشان می‌دهد که چالش، چه اندازه مهلک و ویران‌گر است. نفوذ نیروهای التقاطی در درون قدرت سیاسی، انقلاب را دچار تلاطم‌ها و انحطاط‌ های فکری و هویّتی می‌کند و این لطمه و صدمه، به جامعه نیز سرایت می‌کند و جامعه نیز گرفتار دگردیسی و واگرایی می‌شود. در عمل نیز چنین شد و تحوّلات ایدئولوژیک اینان - که بر لیبرالیسمِ شبه‌مذهبی دلالت داشت - به بخش‌های مهمی از جامعه نیز راه یافت و چرخش‌ها و پیچش‌های اجتماعی آفرید. از طرف دیگر، حضور و فعالیّت مستمر این جریان در قدرت سیاسی، این تهدید را بازتولید و تکثیر کرد و در سیری فزاینده، انقلاب با چالش‌های هویّتی در عرصۀ اجتماعی روبرو شد. روشن است که تداوم حیات اینان در ساخت رسمی، به معنی قفل‌شدگیِ هرچه بیشتر انقلاب به دست خویش است و به‌تدریج، راه‌های گذار و ایجاد تحوّل انقلابی نیز تنگ‌تر و دشوارتر خواهند. این نتیجۀ گشاده‌دستی نهادهای نظارتی نسبت به کسانی است که حداقل‌های هویّتی را نیز برای حضور در حاکمیّت دینی دارا نیستند، اما به بهانۀ مشارکت حداکثری، وجهِ «دینی» - یا همان اسلامِ انقلابی - به فراموشی سپرده می‌شود و «مردم‌سالاری»، اصل و اساس انگاشته می‌شود. ۱۲♦️. مطالعۀ تاریخ دهۀ شصت نشان می‌دهد که لاجوردی، از فهم بسیار متمایز و خاصی برخوردار بوده که توانسته این اندازه پیشتر از زمان، حقایق مکتوم را دریابد و ماهیّت نیروهای چپ مذهبی را دریابد. او به دلیل همین درک سیاسیِ و تشخیصِ معرفتیِ پیش‌دستانه، تنها ماند و از ساختار سیاسی، کنار زده شد. لاجوردی، به عنوان یک مغز متفکّر که توان تحلیلیِ بی‌نظیری داشت و در اثر تجربه‌های عینی و مستقیم، جزئیّات و دقایق نیروها و جریان‌های سیاسی را می‌شناخت، یک سرمایۀ انسانیِ منحصربه‌فرد بود که دو بار از قدرت سیاسی کنار گذاشته شد. نهادهای نظام نسبت به او، وفادار و قدردان نبودند و در نهایت، «منافقان انقلاب»، او را به کام «منافقان خَلق» سوق دادند تا تیرهای کینه‌های قدیمی، بدنِ درهم‌شکسته‌اش را بشکافد. کدام نظام سیاسی، کسی همچون لاجوردی را بر صدر نمی‌نشاند و او را به روسری‌فروشی در بازار تهران روانه می‌کند؟! بی او، بازار حضور منافقانِ انقلاب در دولت‌های التقاطی، پُررونق شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69313 🔺نقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69775 🔺💫آیت‌الله خامنه‌ای، مقصر است؟ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69054 نقلیّاتِ‌ رأی‌ساز و شبهه‌تراش: استفاده‌ی ابزاری از رهبر انقلاب جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69056 🔺طبقۀ متوسط به ‌مثابه دلیل چرخش: استحالۀ منطقِ فرهنگیِ انقلاب جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69306 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۱ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69308 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۲ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69309 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۳ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69417 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۴ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69865 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۵ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69866 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۶ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69867 🔺شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۷ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69878 🔺رهبر انبساطی در زمانه ما -۱ https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/69879 🔺رهبر انبساطی در زمانه ما -۲ https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/70656 🔺مغالطات رئیس‌جمهور جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/66321 🔺منطق سرخ حسین و منطق بی‌رنگ ما: ارادت دینی، اراده‌ی انقلابی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72012 🔺حجاب و قدرت سیاسی -۱ عقب‌ماندگی تحلیلی در کارگزاران فرهنگی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72013 🔺حجاب و قدرت سیاسی -۲ تکنوکرات‌های دولتی و مفهوم اعتدال جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72014 🔺حجاب و قدرت سیاسی -۳ اصلاح‌طلبیِ لیبرال و تساهل‌وتسامح جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72015 🔺حجاب و قدرت سیاسی -۴ قطعیّت سیاستی، سازوکار ترکیبی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72331 🔺پرچم‌های فرهنگیِ برافراشتۀ دشمن -۱ علوم انسانیِ غربی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72332 🔺پرچم‌های فرهنگیِ برافراشتۀ دشمن -۲ علوم انسانیِ غربی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72333 🔺ارادۀ انقلابی، فن‌آوری، تاریخ جدید: موشک فراصوت به‌مثابه صُنع رهایی ‌بخش جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72334 🔺ایستاده در میدان: الهیات مقاومت و تاریخِ حسینی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72335 🔺تجلّی خویشتن انقلابی: تداوم حیاتِ ظرفیتِ اجتماعی مهدی جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72336 🔺بی‌معنایی شکست در منطق مؤمنانه: شهادت و فضیلت عقل سرخ جمشیدی https://eitaa.com/EqtedareVelaeii/72337 🔺رسانۀ ملّی و مخاطبانش: آنچه که لیبرال‌ها نمی‌گویند جمشیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫هشدار امام خامنه ای به مردم و مسوولین ⚡️سیاست آندلسی کردن ایران صهیونیستها برای ایران چه خواب هایی دیده اند
🔻امیرحسین ثابتی با اینکه خانه‌ی شخصی به نام خودش ندارد وام ودیعه‌ی مسکن ۵۰۰ میلیونی مجلس را قبول نکرده. این سطح از شفافیت و دوری گزیدن از مزایای مادی مسئولیت که ثابتی به آن عمل می‌کند بی‌سابقه است. ولی چند نظرتون اقداماتش را تحسین کردید؟ چون سیاست ‌بازید. ✍محمدجواد محمدزاده
🔰کشور یا مسافرخانه؟ 🔸طبق جدیدترین آمار موسسه پو بیش از نیمی از ساکنان کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) مهاجر هستند! خیلی آمار عجیبی است. صحبت از میلیون‌ها نفر و چندین کشور و میلیاردها دلار است. 🔸آیا کم سوادانی که دبی را با ایران قیاس می‌کنند می‌دانند ٩۴٪‏جمعیت امارات وارداتی‌اند؟! یک کشورک سفارشی با مردم سفارشی. کشوری با فقط ۶ درصد بومی اصلا کشور است؟! 🔸مسافرخانه‌ای در ابعاد بزرگ. کاروانسرای منطقه‌ای. قطر فقط ١٩٪‏ کویت ٢٩٪‏ بحرین ٣٧٪‏ عمان به زور ۴٨٪‏ بومی دارند. و بقیه همه مهاجر. سعودستان با آن پهناوری‌اش ٣٧٪‏ جمعیتش وارداتی است. 🔸شاید این راز سکوت مرگ‌بار جامعه عرب در قبال غزه است. اینها تقریبا چیزی به اسم مردم ندارند! مشترک ‌هایی دارند در گذار. 🔸و شما ببین چه جواهری است ایران در این منطقه دست‌ساز. ✍سلمان معمار
آنهایی که با ندانم کاری، با نساختن نیروگاه، با عدم تنوع بخشی به روش های تولید انرژی، با متوقف کردن فرایند تولید انرژی هسته ای و عدم توجه به توصیه دانشمندان، کشور را با کمبود مواجه کرده اند، امروز با اسم رمز به دنبال سخت کردن زندگی مردم از طریق گرانسازی انرژی هستند.
«برق‌کُشی!» می‌گویند اگر مثل آلمان، به جای تخصیص عمومی برق به همه، بازار برق ایجاد کنیم دیگر برق قطع نخواهد شد. میگویند آلمانی‌ها چیزی دارند که اسمش را ‎ گذاشتند، آن‌جا قیمت انرژی لحظه‌ای و متناسب با عرضه و تقاضا بالا پایین شده و حداکثر برق به تولید و رفاه تبدیل می‌شود! اما نمیگویند آلمان صدرنشین مرگ و میر بر اثر گرما و سرما در اروپاست و دسترسی مردم به وسایل اولیه سرمایشی مثل کولر و پنکه بسیار محدود است و مردم آلمان شبیه زندگی صدسال قبل ایران را هم تجربه نمی‌کنند! نمی‌گویند اگر بازار برق ایجاد کنیم ۹۸٪ بنگاه‌های اقتصادی کشور را که گروه خرد و متوسط تشکیل می‌دهد باید فدای اقلیت ۲٪ بنگاه بزرگ رانتی و بزرگ شده و به خاطر ناتوانی در رقابت با ابرسرمایه‌داران در خرید برق از بازار، باید تعطیل کرده و در خانه بنشینند. نمی‌گویند بیش از ۲۲میلیون بانوی خانه‌دار و ۱۰میلیون کودک و ۱۰میلیون سالمندی که در منازل هستند باید به خاطر ناتوانی در تامین برق مورد نیاز از بازار برق، زندگی سختی را تحمل کنند و حتی خدای ناکرده از سرما و گرما مثل اروپای فقیر، جان خود را از دست دهند. اگر می‌خواهید کشور ایران را با کمترین دردسر با سیاست‌های اقتصادی زمینگیر کنید و مقاومت مردم را بشکنید، یک شیوه بسیار کارآمد با پیامدهای ضدرفاهی فراوان را می‌توان در آلمان جستجو کرد. ✍سیدامیرحسین حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینیم آقای همتی تورم را چقدر کم می‌کند مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: 🔹توییت‌های چند روز یکبار همتی در دوران آقای رئیسی یادمان نمی‌رود، اینکارش، آثار بدی بر افکار عمومی گذاشت. ببینیم حالا که وزیر شده، تورم ۳۵ درصدی را چقدر کم خواهد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹رهبر انبساطی در زمانه ما -۱ ✍️ عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه ۱🔸.نظر قطعیِ امام خمینی این بود که او بر کرسیِ رهبری تکیه بزند، امّا هرگز از این امر استقبال نکرد، بلکه خویش را به حاشیه راند تا حتّی در معرض چنین انتخابی نیز قرار نگیرد. در پی ارائۀ هیچ مؤیّدی از سوی امام خمینی نبود تا مبادا به پشتوانۀ این‌چنین نظری، ذهن دیگران را مرعوب و به خود متمایل سازد. نگفت و نهفت و از صحنۀ بازیِ قدرت گریخت، در حالی‌که دیگرانی بودند که طلب و تمنّای قدرت داشتند، امّا چنین برگ برنده‌ای در اختیار نداشتند. آری، او به ‌دنبال رهبریِ امّت نبود، امّا تقدیر چنین می‌خواست. ۲🔸آن‌گاه که به قدرت دست یافت، مخالفان و منتقدانِ پیشین خویش را قلع‌وقمع نکرد و از قدرت نراند، بلکه با همۀ آنها مدارا کرد و از درِ لطف و مرحمت وارد شد. اگر در گذشته که رئیس‌جمهور بود، صبر ورزید و مدارا کرد، اینک که رهبر شد، بسیار بیش از آن ‌هنگام، طریق پدرانه و دوستانه را در پیش گرفت و موافقت و مخالفت با خویش را معیار حقّ و باطل ندانست. ۳🔸.او ولیّ‌فقیه است و نائب امام معصوم، امّا هرگز برای خویش، قداست نمی‌تراشد. مبدأ مشروعیّت است، امّا بر دین و مردم اصرار می‌ورزد و از خویش سخن نمی‌گوید. می‌گوید نه ‌فقط قابل‌ مقایسه با حضرت امیر نیست، بلکه از قنبر، غلام آن حضرت نیز فروتر است. او می‌توانست دکّان قداست ‌فروشی بگشاید و خویش را دریچۀ امام معصوم معرفی کند، امّا هرگز به‌ گونه‌ای سخن نگفت و عمل نکرد که از آن، بوی الوهی و آسمانی بودن برخیزد. ۴🔸.او همیشه به قانون، ارجاع داده و قانون را فصل‌الخطاب دانسته است، نه خویش را. بارهاوبارها گفته است که باید قانون، ملاک عمل باشد و نباید بدعت‌های قانون‌گریزانه ایجاد کرد. او نظر خودش را بر قانون حاکم نمی‌کند، بلکه حتّی آنجا که قانون برخلاف نظرش باشد، باز خویش را موظّف به اطاعت از قانون می‌شمارد و معترض نمی‌شود. او قانون را محترم می‌انگارد تا همگان دریابند که حتّی رهبر نیز از قانون عبور نمی‌کند. او برای خویش در برابر قانون، استثناء نمی‌تراشد و تبصره نمی‌زند و ویژه‌خواری نمی‌کند، بلکه همچون یک شهروند عادی، تابع و تسلیم قانون است. ۵🔸.او قدرت را در خویش، متمرکز نساخته و خود را تبدیل به قدرت متمرکز نکرده است. مجال نداده که در اطرافش، انباشت قدرت به وجود بیاید و نهادها و قوا، بی‌قدرت و صوری شوند. از یک سو، عمدۀ بضاعت‌های نظام در دولت، تجمیع و انباشته شده است و از سوی دیگر، او خود در پی تفویض و واگذاری برآمده و بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی در قالب شوراها و نمایندگی‌ها و … به حضور مؤثّر فراخوانده و قدرت در میان کنشگران متنوّع، توزیع کرده است. ازاین‌رو، امروز با قدرت توزیع ‌شده و کنشگری ‌های پخش ‌شده مواجه هستیم. ۶🔸.او جامعه را نیز به ‌صورت حداکثری، به مشارکت فراخوانده است و از نظریۀ مردم‌ سالاریِ دینی، روایت رقیق و اقلّی نداشته است. مردم ‌سالاریِ دینی به روایت او، جوهرۀ نظام است و مناسبات و معادلات سیاسی، وابسته به آن و برآمده از آن است. مردم‌ سالاریِ دینی، محدود به انتخابات نیست و او مردم‌ سالاریِ انتخاباتی را سقف و حداکثرِ مشارکت مردم در قدرت و تدبیر معرفی نکرده است، بلکه بر مردم ‌سالاریِ پساانتخاباتی نیز اصرار ورزیده و فروع و اضلاعی را نیز برای حضور و فاعلیّتِ مردم در دورۀ پساانتخابات عرضه داشته است. او خواهانِ حضور حداکثریِ مردم است، نه گریزان از آن. او مردم را رقیبِ خویش نمی‌شمارد و نمی‌خواهد با تنگ ‌کردن دامنۀ انتخاب‌ها و کنشگری ‌های مردم، قدرتِ خویش را تثبیت کند، بلکه مردمی ‌سازی را سازوکارِ نافع و قطعیِ نظام قلمداد می‌کند.
◽️ رهبر انبساطی در زمانه ما -۲ ✍️ عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه ۷🔸.او در هیچ انتخاباتی دخالت نکرده است و همچون یک شهروند عادی، یک رأی به صندوق انداخته و سپس نظاره‌گر کنشگریِ آزادانۀ مردم بوده است. او رأی مردم را محترم دانسته است و در منطق حکمرانی، دخالت مستقیم و جدّی داده است. او همواره به مشارکت حداکثریِ مردم در انتخابات، توصیه کرده است و نتیجه را فرع بر حضور دانسته است. حتّی آنگاه که گزینه‌های زاویه‌دار با او به قدرت رسیده‌اند، منطق مردم‌سالاری را کنار ننهاده و انتخابات را ابطال نکرده است. او در برابر این گزینه‌ها، کارشکنی و سنگ‌اندازی نکرده و جهت‌گیری‌های شخصی‌اش را مبنای تعاملاتش قرار نداده است. همۀ تعاملات او بر اساس اخلاق و در چهارچوب قانون بوده است. آیا دیکتاتور این‌گونه است؟ ۸🔸.آیت‌الله خامنه‌ای در وظایف قوا و نهادها دخالت نکرده و از مدیران و کارگزاران، مترسک بی‌عمل و عروسک‌ های خیمه‌ شب‌ بازی نساخته است. او به جای قانون، به خود ارجاع نداده است و در دورۀ حاکمیّت، نظرش جایگزین قانون نشده است. او سلیقه و پسند خود را بر قانون ترجیح نداده است. هرچه که توانسته، کمتر و کمتر مداخله کرده و حضور داشته است تا جریان امور، به‌صورت طبیعی و در امتداد قانون پیش برود. او نه آشکارا و نه پنهانی، هیچ امری را از مدار قانون، خارج نکرده و بدعت نساخته است. حکومت ایران در چهارچوب قانون پیش می‌رود نه خواسته‌های شخص او. حضور و قدرت و عظمت او، کمترین سایه‌ای بر سرِ قانون نیفکنده است. آیا دیکتاتور این‌گونه است؟ ۹🔸.او بسیار بر فرهنگ و سبک زندگی اصرار می‌ورزد، امّا در پی تحمیل و تحکّم نبوده است. با این‌که حاکم و در قدرت است، امّا به زبان زور و اجبار سخن نگفته و امر و فرمان صادر نکرده است، بلکه همچون یک عالِم دینی، دردها و نگرانی‌های فرهنگی‌اش را شفاف و صمیمانه بازگفته و استدلال کرده است. او برای اصلاح سبک زندگی، بخشنامه ‌های فاشیستی صادر نکرده و از موضع بالا به جامعه نگاه نکرده است. او همواره خود را از جامعه و در کنار جامعه، انگاشته است. او از مردم بوده است نه بر مردم. او تربیت و فهم و اخلاق و گفتگو و تبیین و گفتمان‌سازی را کنار نزده و تحکّم و تحمیل و زور و خشونت و تعدّی و جبر را حاکم نکرده است. زبان او، زبان استدلال بوده است؛ همچون تمام گذشتۀ فکری‌اش. آیت‌الله خامنه‌ایِ نظام جمهوری اسلامی، همان حجت‌الاسلام خامنه‌ایِ طرح کلّیِ اندیشۀ اسلامی در قرآن است؛ با همان حوصلۀ گفتگویی و اهتمام تبیینی و منطق تبلیغی. پس از پنجاه سال، و با وجود صدرنشینی در قدرت سیاسی، حال ‌و هوای او دگرگون نشده است. منطق او، تحکّم و فرمان و امر و تحمیل نیست، بلکه همراه ‌سازی و استدلال‌ پردازی و اقناع و مباحثه است. آن‌گاه که با دانشجویان دیدار می‌کند، به ‌واقع می‌شنود و خود را در جایگاه مخاطب مستقیم می‌نشاند. به دانشجو حقّ می‌دهد که صریح بگوید و شفاف بخواهد و انتقاد کند؛ چه از او و چه از دفترش و چه از نهادهای منصوبش. هیچ‌ چیز از پیش، طرّاحی نشده است و تصنّعی نیست، بلکه مجال برای گفت ‌و گوی ساختار نیافته فراهم شده است. گفته‌ های چالشی و منتقدانه نیز زیر آن سقف، محبوس نمی‌شوند و خاص آن جمع محدود نیستند، بلکه رسانه‌ای می‌شوند. ۱۰🔸.عدّه‌ای از یک اعتراض جزئی، شعار ساختارشکنانۀ مرگ بر دیکتاتور ساختند و در خیابان، حرمت او را شکستند و حریمش را درنوردیدند، امّا او واکنشی نشان نداد. نه ‌فقط توپ و تانک به خیابان نیاورد و چوبۀ دار برپا نکرد، بلکه گفت حساب هیجان‌زدگانِ بازی‌خورده را از غرض‌ورزانِ بازی‌ساز جدا کنید و همه را به یک چوب نرانید. او هیچ سخنی در دفاع از خود نگفت و زبان به انتقاد نگشود. او مرز میان منتقد و معارض را شعار مرگ بر دیکتاتور ندانست و خویش را محور و مبنای حقّ معرفی نکرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب 📚تمدن رضوی مولفه های تمدن ساز در مکتب سیاسی امام رضا(علیه السلام) نویسنده: دکتر موسی نجفی نوبت چاپ: دوم/۲۰۰صفحه/رقعی @drmousanajafi
📚تمدن رضوی مولفه های تمدن ساز در مکتب سیاسی امام رضا (علیه السلام) تمدن رضوی مصداق کامل فلسفه شیعی- ولایی تمدن است که نوع دیگر آن در سیر استعلایی تاریخ، تمدن برتر مهدوی است؛ تمدن اسلامی با حضور "امام معصوم (علیه السلام)" نه سکولار است و نه بنیادگرا و افراطی. به همان اندازه که از سلفیت خشونت بار مدرن دور است، تمدن تک ساحتی و محدود غرب را هم به چالش می کشاند و ارزشهای آن را بی دوام و سعادت حاصل از آن را به جد نقد نموده و نظریه جنگ تمدنها و پایان تاریخ را افسانه های عصر جدید می داند. این کتاب در پنج فصل تهیه شده است و مباحث آن در دو حوزه تاریخ و اندیشه سیاسی قرار میگیرد هر چند این حوزه بین رشته ای نیز در افق تمدنی دیده شده است. از نکات در خور توجه در کتاب این است که توجه به مکتب سیاسی امام رضا (ع) در حقیقت نقدی جدی به "نظریه خلافت" و از این زاویه "عیاری" برای تمدن مسلمانان در قرن اولیه اسلامی است ؛ این زاویه نگاه مستقل و اصیل امام معصوم (ع) البته گزارشات رسمی مورخین دستگاه خلافت و هم دیدگاه های خاص مستشرقین غربی را یکجا به چالش کشیده و با خط سیر عمیق خود جریان شناسی مستقلی را تاریخ سیاسی اسلام دنبال میکند و خط سیر آن را تا تمدن برتر مهدوی ادامه می دهد. از این جهت در این نگاه نسبت این نظریه با تمدن مدرن و به دنبال آن دوران معاصر و عصر پس از مدرنیته اهمیت می یابد. در حقیقت انس با مباحث این کتاب نوعی "امام شناسی تمدنی" است که در افق آن بسیاری از خطوط اصلی انقلاب اسلامی را میتوان ریشه یابی و یا آینده پژوهی نمود. این مسئله به خصوص در زمینه جریان شناسی، اندیشه سیاسی و تمدن شناسی تطبیقی نمود بیشتری می یابد. با این کتاب میتوان انسان ۲۵۰ ساله ( یعنی حیات مبارک امامان معصوم (ع)) را در سه سطح و مقوله به هم مرتبط به نظاره نشست: نهضت حسینی - نظام علوی - تمدن رضوی 📚تمدن رضوی مولفه های تمدن ساز در مکتب سیاسی امام رضا (علیه السلام) نویسنده: دکتر موسی نجفی نوبت چاپ: دوم/۲۰۰صفحه/رقعی
💫 کدام دوقطبی‌سازی، حقیقی یا کاذب! 🔰 حمید رسایی: اخیرا برادر محترمم آقای پناهیان درباره نفی دوقطبی‌سازی در رسانه‌ها مطالبی را در حضور جناب آقای پزشکیان و قالیباف بیان کرده و از رسانه‌هایی مثل کیهان که مطابق رسالت مطبوعاتی و انقلابی‌شان در بزنگاه‌ها درست عمل کرده، انتقادات تندی داشته‌اند. جالب اینجاست که این سخنان مورد استقبال گسترده رسانه‌هایی قرار گرفته که در طول این سال‌ها کارشان تبدیل مسائل کشور به دوقطبی‌های کاذب بوده. تطبیق این دغدغه آن بر رسانه کیهان که در این سال‌ها همواره با دوقطبی‌های کاذب مقابله کرده، جفا در حق جریان رسانه‌ای انقلاب است و حتما چنین قصدی مورد نظر آقای پناهیان نبوده. بهمن سال ۱۴۰۱ در اوج اغتشاشات ززآ آقای قالیباف هم سخنانی درباره دوقطبی‌سازی گفتند که نقد آن برای تبیین موضوع لازم بود. بازنشر آن نقد در این روزها به شناخت بهتر موضوع "دوقطبی‌سازی حقیقی یا کاذب" کمک می‌کند.
♻️ قانون کبوتربازها کبوتر بازها وقتی کبوتری را از بازار می‌خرند، چند روزی بال و پرش را می‌بندند و روی پشت بام خانه آب و دانه می‌دهند، بعد از چند روز بال و پرش را باز می‌کنند و پروازش می‌دهند. اگر آن کبوتر رفت و مجدداً برگشت روی همان پشت بام نشست، می‌گویند هنر داره و رگه داره ، اما اگه برنگشت و رفت روی پشت بام کس دیگری نشست، میگن بی‌هنر و بی‌رگ بود! در این دو ماه امام حسین(علیه السلام) ما را خرید، بال و پرمان را بست و پیش خودش نگه داشت. در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام) بودیم. هر جا دعوتمان کردند به احترام امام حسین(علیه السلام) بودیم و در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام) خوردیم، حالا بعد از دو ماه بال و پرمان را باز کرده که پرواز کنیم. می‌توانیم‌ بی هنر و بی رگ باشیم و روی بام هر کس بشینیم، می‌توانیم روی بام همین خانه بمانیم... ✍ حمید رسایی
سعداء/حجت الاسلام راجی : شاه کشتار نکرد!!! آقای زیباکلام در کتاب «شاه کشتار نکرد» مدعی است که شاه آدم‌ها را نکشته‌است... اما تاریخ چیز دیگری را گواهی می‌دهد!! 🖋 ویلیام هیلی سالیوان، آخرین سفیر ایالات متحده در ایران در کتاب «مأموریت در ایران» می‌نویسد: ♨️ صبح روز جمعه ۸ سپتامبر [۱۹۷۸/ ۱۷شهریور ۱۳۵۷ شمسی]، طبق برنامه‌ریزی و قرار قبلی، تظاهراتی در میدان ژاله تهران در مقابل مجلس، برای عزاداری کشته‌شدگان تظاهرات قبلی در قم شکل گرفت و درگیری با نیروهای نظامی که برای متفرق کردن آن‌ها آمده بودند، به وقوع پیوست. 💢 به دنبال این درگیری فرمانده نظامی به سربازان دستور آتش داد. بازهم این نکته که اولین تیرها هوایی بود یا مستقیماً به‌طرف جمعیت شلیک شد روشن نیست. به هر حال آنچه مسلم است سربازان به‌طرف تظاهرکنندگان شلیک کردند و پس از آنکه گرد و غبار فرونشست، بیش از دویست نفر از تظاهرکنندگان کشته شده بودند. 💢 به نظر می‌رسید حتی دولت -و مخصوصاً شاه- از کثرت کشته‌شدگان متحیر شده است. 📚 برشی از کتاب به مناسبت سالروز قیام ۱۷ شهریور به عنوان یک جوخه اعدام!! 🖋 میشل فوکو، فیلسوف، جامعه شناس و مورخ فرانسوی، در یکی از نوشته‌های خود که در جلد سوم از مجموعه «یادداشت‌ها در چهار جلد» گردآوری شده است، می‌نویسد: ♨️ جمعه هفده شهریور [۱۳۵۷ شمسی] شلیک مسلسل‌ها در همه‌ی روز ادامه داشته است. سربازان گاهی با به عنوان یک جوخه‌ی اعدام؛ تیراندازی می‌کردند. 💢 برشی از کتاب به مناسبت سالروز قیام ۱۷ شهریور جمعه خونین ۱۷ شهریور 🖋 جان دی استامپل، استاد ارشد روابط بین‌الملل در دانشکده دیپلماسی و تجارت بین‌المللی پترسون دانشگاه کنتاکی، در کتاب «درون انقلاب ایران» می‌نویسد: ♨️ پس از آغاز برخورد در میدان ژاله، مجروحین حادثه به سه بیمارستان واقع در ناحیه روان شدند. منابع پزشکی، کشته‌شدگان را بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر برآورد کردند. [...] در نیمروز ۸ سپتامبر [۱۹۷۸م/ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ شمسی]، رقم مقتولین اعلام شده از طرف مخالفین ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر بود، اما طی ۲۴ ساعت تا حدود ۱۰۰۰ نفر بالا رفت. گزارشات دیگر، کشته‌شدگان را ۴۵۰۰ نفر ذکر کرده است و برخی تا ۲۰۰۰۰ نفر نیز گفته‌اند. 💢 ادعای بنیادگرایان بر محاسبات خودشان مبتنی بود و ۱۲۲ کشته بیانیه‌های دولت، از ارقام پلیس استخراج شده بود. [...] پزشکانی که مدت ۳۶ ساعت کار کرده بودند، عقیده داشتند که رقم ۳۰۰ تا ۴۰۰ کشته و ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ مجروح که در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی، درمان سرپایی شده‌اند، برآوردی منطقی است. ⭕️ استقرار حکومت نظامی در تهران و تیراندازی در میدان ژاله تأثیری مهم داشت و فضای سیاسی تهران را به‌طور جدی متحول کرد. 💢 برشی از کتاب به مناسبت سالروز قیام ۱۷ شهریور 💠 اندیشکده راهبردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بازخوانی روایت از حادثه خونین هفدهم شهريور ۱۳۵۷: 🔷 من از روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ خاطره‌ای در ذهن دارم. قبل از آن که این حادثه خون‌بار در تهران اتّفاق بیفتد، سیاست رژیم ستمشاهی به دنبال این بود که مبارزان و به تبع آن ملت ایران را، به تندرو و کندرو، افراطی و معتدل تقسیم کند. 🔷 این، نکته خیلی قابل توجّهی است که امروز مثل آیینه‌ای، همه عبرتها را به ما درس میدهد. کسی که روزنامه‌های آن وقت و اظهارات مسؤولان رژیم ستمشاهی را مطالعه میکرد، میفهمید که اینها میخواهند کسانی را که در مقابل آنها هستند و مبارزه میکنند، از هم جدا کنند. عدّه‌ای را که طرفداران و علاقه‌مندان مخلص امام بودند و راه امام را علناً اظهار میکردند، به عنوان تندرو و افراطی و متعصّب معرفی میکردند. در مقابل اینها هم، بعضی از کسانی را که علاقه‌مند به مبارزه بودند، ولی خیلی جدّی در آن راه نبودند، یا جدّی بودند، ولی دستگاه آن‌طور خیال میکرد اینها جدیّتی ندارند، به عنوان افرادی که معتدلند و با اینها میشود مذاکره و صحبت کرد، معرفی میکردند. من در آن روز این احساس خطر را کردم. 🔷 آن زمان من در جیرفت تبعید بودم. شاید روز چهاردهم یا پانزدهم شهریور بود. به یکی از آقایان معروف که در قم بود، نامه‌ای نوشتم و این سیاست رژیم را برای آن آقا تشریح کردم و گفتم اینها با این تدبیرِ خباثت‌آمیز میخواهند بهانه‌ای برای سختگیری بر مخلصان و عشّاق امام بزرگوار به دست آورند و شما را بدون این‌که خودتان بخواهید، در مقابل آنها قرار دهند. این نامه را نوشته بودم؛ اما هنوز نفرستاده بودم. 🔷 روز شنبه هجدهم شهریور بود که رادیو و روزنامه‌ها، خبر کشتار هفده شهریور را پخش کردند. فردای آن روز، ما در جیرفت از این قضیه مطّلع شدیم. 🔷 من برداشتم در حاشیه آن نامه برای آن آقا نوشتم که: «باش تا صبح دولتش بدمد، کاین هنوز از نتایج سحر است». آن نامه را به وسیله مسافر، برای آن آقای محترم فرستادم. آنها شروع کردند سختگیریها را علیه مبارزان و انقلابیون حقیقی راه انداختن که نمونه‌اش کشتار هفدهم شهریور بود.
♨️ظریف بزرگترین نقطه ضعف تیم پزشکیان آدرس غلط و تحریف واقعیات توسط ظریف ✍#حاشیه_کانال: اول اینکه : این جمله ظریف که مقام معظم رهبری نقش بی بدیلی در سلامت این انتخابات داشتند به این معناست که مجریان انتخابات برنامه برای انتخابات ناسالم و تقلب داشتند که تهمت بزرگی در لفافه به مجریان انتخابات کشور و نوعی تائید فتنه ۸۸ و ادعای امکان تقلب در انتخابات کشور است. دوم اینکه ظریف گفت اگر حمایت رهبری نبود تیکه بزرگه من گوشم بود واضح است اختلاف ظریف با منتقدینش بر سر اعتماد بیش از حد به آمریکا و امضا کردن برجام بدون خواندن آن بود ظریف بگوید حمایت رهبری بعد از افتضاح برجام از ایشان چه بود و در کجا انجام شد؟ سوم اینکه: ظریف در مورد روابطش حسنه اش با شهید سلیمانی میگوید در حالیکه جملات توبیخی رهبری نسبت به ظریف بعد افشای صوتش علیه شهید سلیمانی گویای واقعیات است ( فیلم پایین یعنی صحبت‌های امام خامنه‌ای ) چهارم اینکه ظریف با زیرکی گفت فرزندان من در ایران حضور دارند! آدرس غلط ندهید بحث دوتابعیتی بودن فرزند شماست که منع قانونی برای مسئولیت شما ایجاد کرده نه اینکه الان کجا حضور دارند. 👈 و در آخر کسانی که ادعا میکردند زبان دنیا را بلدند و میتوانند تحریم ها را رفع کنند در نهایت خودشان هم تحریم شدند و باز داعیه مذاکره دارند.
♨️ تلاش مجدد یک «شخص»! 👈 «علیرضا مرندی»، کسی که شخصاً پروژه تحدید نسل را پیگیری کرد و با اجرای نقشه دشمن، کشور را با معضل پیری مواجه کرد، بابت اقداماتش توسط همان دشمن، تقدیر شد و جمعیت شیعیان را نابود کرد، حالا پروژه بعدی را کلید زده است؛ 🔘 نابودی طب سنتی! 🔹 یکی از آخرین اقدامات ارزنده شهید رییسی، اصرار بر تغییر مرجع صدور مجوز برای موسسات طب سنتی و تصویب آن در شورای عالی فرهنگی بوده است. در آخرین روزهای عمر شهید، این مصوبه به دولت ابلاغ شده و ساز و کار اجرایی آن در حال شکل‌گیری است. 🔸 حالا همان شخصِ تقدیر شده توسط دشمن، به رییس‌جمهور نامه می‌زند و تغییر مصوبه شورای عالی فرهنگی را تقاضا می‌کند! 💢 معتقدم اقدامات علیرضا مرندی نیاز به هیچ تحلیل خاصی ندارد: «کسی که دشمن را یکبار به وجد آورده، قطعاً دوباره به وجد خواهد آورد» ✍حمزه شکریان
اقتصاد ایران به جراحی‌های جدی نیاز دارد: جراحی قیمت‌‌گذاری دلاری محصولات نیمه‌خام داخلی، جراحی ناترازی بانک‌های خصوصی، جراحی بازار رهاشده ارز و طلا، جراحی بی‌عدالتی‌های آموزشی و پزشکی و ... همیشه اما این سفره مردم نگون‌بخت است که در دستور کار جراحی دولت‌ها قرار می‌گیرد! چرا؟ چون گوش سیاسیون به دهان اقتصاددانانِ متعارف است و قواعد هم اساسا برای تأمین منافع سرمایه‌داران وضع شده است! 💠 احمد نبویان ✍: 1🔸علم اقتصاد لیبرالیسم و نئولیبرالیسم محصول مغزهایی است که انسان را حیوان میدانند در واقع علم رایج اقتصاد دشمن عدالت و ضد اقتصاد اسلامی است بدبختانه جبهه انقلاب در بیان واضح و رسمی باطن متعفن این علم کم کاری دارد و مردم عملکرد اقتصادی مغزهای مسموم شده با این علم کذایی (تحصیل کردگان دانشگاه های انگلیس و آمریکا) را به پای انقلاب و رهبری می نویسند 2🔸اگر بخواهیم اقتصاد لیبرالیسم و نئولیبرالیسم را به فارسی ترجمه کنیم باید بگوییم "" این بهترین ترجمه است چرا؟ چون این علم اقتصاد مردمان را به دو دسته تقسیم میکند سرمایه داران یعنی گله داران و عموم مردم که همچون گاو و گوسفند در خدمت گله داران هستند و این تعریف از اصول تلمود کتاب مقدس یهودیان است که یهود را انسان و غیریهود را چارپایان در خدمت یهود میداند
خام اندیش‌ها معتقدند باید برق خانه مردم را قطع کرد، با آن فولاد و محصولات پتروشیمی تولید و صادر کرد و با آن خودرو وارد کرد تا مردم راحت رانندگی کنند. در این نگاه، محصولات پتروشیمی و فولادی را نباید به مردم و صنایع داخلی فروخت مگر آن که قیمت جهانی را بپردازند. در این نگاه، خودروسازی داخلی و اساسا صنعت داخلی که مصرف کننده فولاد و محصولات پتروشیمی هستند، ناکارامدند و باید تعطیل شوند.
آنهایی که با ندانم کاری، با نساختن نیروگاه، با عدم تنوع بخشی به روش های تولید انرژی، با متوقف کردن فرایند تولید انرژی هسته ای و عدم توجه به توصیه دانشمندان، کشور را با کمبود مواجه کرده اند، امروز با اسم رمز به دنبال سخت کردن زندگی مردم از طریق گرانسازی انرژی هستند. ✍این جماعت خل و چل که اورانیوم غنی شده 20% را بی ارزشتر از عنبرنسارای الاغ فرض کردند و با اسم رمز برجام نابودی آنرا جشن گرفتند مدعی اند که عقلای میانه رو هستند و علم بلدند برجام معیاری بود برای ارزیابی که این جماعت دکترا دارند اما نه عقل دارند و نه سواد⁉️