eitaa logo
ایثار345
94 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
42 فایل
🥀ای آنکه گذرت بر خاک من است، بدان که من طعمه مرگ نیستم...
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا روز مرد نداشتند .. لیکن روزها را مردانه ساختند تنها جورابشان سوراخ نبود که پیکری سوراخ شده از گلوله و ترکش داشتند پاس میداریم یاد مردان مردِ سرزمینمان.
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ این پویش برای اعلام حمایت از ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور در مقابل تحريم ناجوانمردانه اتحادیه اروپا بر علیه دکتر هاشمی گلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تمامی افرادی که توسط اتحادیه اروپا تحريم شدند ما از تمامی افراد، نهادها و سازمانهایی که تحريم شده‌اند، حمایت می‌کنیم و ادامه دهنده راه شهدائیم و سربازان ولایتیم و راه حاج قاسم ادامه دارد. 📍«تشکل احیاگری مبارزه با مفاسد اداری وقانونی جبهه مردمی گام دوم انقلاب اسلامی» 🌷https://www.farsnews.ir/my/c/182322 💠 لطفا در بازنشر و حمایت از این کمپین مردمی تمامی مساعی خود را به خرج دهید. گام دیگری در ادامه محکومیت های ظالمانه است @DR_HASHEMI_GOLPAYEGANI
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ زیبای خانه پدری شعرخوانی حمیدرضا برقعی در حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام و کوچه‌های نجف زخمی‌ام، التیام می‌خواهم التیام از امام می‌خواهم السلام علیک یا ساقی من علیک السلام می‌خواهم
🌹جالبه بخونید🎋 شاید بیشتر قدر ڪنارهم بودنمونو بدونیم🙏 ته پیاز و رنده و پرت ڪردم توے سینڪ، اشڪ از چشم و چارم جارے بود. در یخچال رو باز ڪردم و تخم مرغ رو شڪستم روے گوشت، روغن رو ریختم توے ماهیتابه و اولین ڪتلت رو ڪف دستم پهن ڪردم و خوابوندم ڪف تابه ، براے خودش جلز جلز خفیفی ڪرد ڪه زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه ! من ڪه بازنشسته ام، ڪارے ندارم ، هر وقت براے خودمون گرفتم براے شما هم می‌گیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در رو باز ڪرد و دوید توے راه پله. پدرم رو خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارن ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شه. صداے شوهرم از توے راه پله می اومد ڪه به اصرار تعارف می‌ڪرد و پدر و مادرم رو براے شام دعوت می‌ڪرد بالا. براے یڪ لحظه خشڪم زد. ما خانواده‌ے سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی‌ڪنیم، قربون صدقه هم نمی‌ریم و از همه مهم‌تر سرزده و بدون دعوت جایی نمی‌ریم. اما خانواده‌ے شوهرم اینجورے نبودن، در می زدند و میومدن تو، روزے هفده بار با هم تلفنی حرف می زدن؛ قربون صدقه هم می رفتن و قبیله‌اے بودن. براے همین هم شوهرم نمی فهمید ڪه ڪارے ڪه داشت می‌ڪرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می‌ڪرد، اصرار می‌ڪرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدن. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم. تازه از سر ڪار برگشته بودم، توے یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی ڪه الان وقتی فڪرش رو می‌ڪنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید! ▫شوهرم توے آشپزخونه اومد تا براے مهمان ها چاے بریزه و اخم‌هاے درهم رفته‌ے من رو دید. پرسیدم: براے چی این قدر اصرار ڪردے؟ گفت: خوب دیدم ڪتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این ڪتلت ها رو براے فردا هم درست می‌ڪردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزے نیست ؟؟؟ !!! در یخچال رو باز ڪردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توے آشپزخونه ڪرد و گفت: دختر جون، ببخشید ڪه مزاحمت شدیم. میخواے نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد ڪه حتی بهشون سلام هم نڪرده بودم ! ▫️پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه ڪوچولو روے مبل ڪز ڪرده بودن. وقتی شام آماده شد، پدرم یڪ ڪتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه‌ے گیاه خوارے چند قاشق سالاد ڪنار بشقابش ریخت و بازے بازے ڪرد. خورده و نخورده خداحافظی ڪردن و رفتن و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. ▫️پدر و مادرم هردو فوت ڪردن. چند روز پیش براے خودم ڪتلت درست می‌ڪردم ڪه فڪرش مثل برق از سرم گذشت: نڪنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت هاے ما رو شنیده بود؟ نڪنه براے همین شام نخورد؟ از تصورش مهره هاے پشتم تیر ڪشید و دردے مثل دشنه توے دلم نشست. راستی چرا هیچ وقت براے اون نون سنگڪ ها ازش تشڪر نڪردم؟ آخرین ڪتلت رو از روے ماهیتابه بر می دارم. یڪ قطره روغن می‌چڪد توے ظرف و جلز محزونی می‌ڪند. واقعا چهار تا ڪتلت چه اهمیتی داشت؟! حقیقت مثل یڪ تڪه آجر توے صورتم می‌خورد: "من آدم زمختی هستم" زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم‌ترین‌ها. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخونه‌ے خالی، چنگال به دست ڪنار ماهیتابه‌اے ڪه بوے ڪتلت می‌داد آه بڪشم؟ آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛ فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو میومدن، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه؟ میوه داشتیم یا نه؟ همه چیز ڪافی بود من بودم و بوے عطر روسرے مادرم، دست پدرم و نون سنگڪ پدرم راست می گفت ڪه نون خوب خیلی مهمه. ▫️من این روزها هر قدر بخوام می‌تونم ڪتلت درست ڪنم، اما ڪسی زنگ این در رو نخواهد زد، ڪسی ڪه توے دستهاش نون سنگڪ گرم و تازه و بی منتی بود ڪه بوے مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی داره؟ چیزهایی هست ڪه وقتی از دستش دادے اهمیتش رو می‌فهمی...! زمخت نباشیم!
✅ای زن به تو از شوهرت اینگونه خطاب است: ارزنده‌ترین زینت زن طبخ کباب است هر چند که تعظیم به مخلوق روا نیست تعظیم به شوهر بکنی، عین ثواب است بد نیست که از غُر زدنت نیز بکاهی مخصوصاً اگر شوهرت اعصاب خراب است هر زن که نوازش نکند شوهر خود را بدجور پس از مرگ گرفتار عذاب است از شوهرش آن زن که اطاعت ننماید از دوزخیانی است که در قیرِ مُذاب است احسنت بر آن زن که همان اوّل صبحی رَختش همگی شسته و بر روی طناب است باید قفس از جنس طلا ساخت برایش زن مثل قناری است ولی مرد عُقاب است مرد است که اصل است چنان موج خروشان زن وصل به اصل است، قشنگ است، حباب است آرایش زن نیز خودش چیز عجیبی است معلوم نشد چیست، لعاب است؟ نقاب است؟ حتّی نتوانست بفهمد قلم صُنع زن چیست در این بین، سؤال است، جواب است البتّه مشخّص شده از مهریه‌اش که از ثانیه‌ی عقد سرش توی حساب است دلواپس شعرم همه‌ی عمر زنم گفت: دلواپس نان باش که این خربزه آب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🎥به مناسبت روز مرد یادی کنیم از مردهایی که جز خدا کسی رو ندارن⬆️⬆️ و کسی ازایشان یاد نمی‌کنه..
پیام از طرف یک خانم فرهنگی: حقیقت را میخوای در مورد بی حجاب شدن زنان باید 10 سال پیش کار میکردیم امر به معروف و نهی از منکر می کردیم یادم میاد من تک وتنها هر جا بد حجاب میدیم برخورد میکردم چه وقتی دانش آموزانم را میدیدم وچه خانم های کوچه وخیابان ولی میگن یک دست صدا ندارد عزیز ما باید 10 سال پیش قیام می‌کردیم وکارهای فرهنگی بزرگ انجام میدادیم به نظرم حالا یه مقدار دیر شده همین امسال دوهفته قبل از اربعین حسینی رفتم زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها که خدا حافظی کنم برای رفتن به کربلا وقتی از حرم خارج شدم روبروی درمانگاه حضرت معصومه سلام الله علیها دیدم یه زن بدون روسری بغل شوهرش نشسته رفتم جلو گفتم خانم روسریت را سر کن شوهرش ده بار به من توهین کرد خیلی زنان چادری هم تو ایستگاه ماشين حرم نشسته بودند اصلا همکاری نکردن ومن تنها با خانم وشوهرش بحث میکردم دوتا مرد از محافظ امنیت حرم امدن به من گفتند کارشان نداشته باشید ولشان کنید به جایی که از من تشکر کنند این رفتار را انحام دادن چیزی نگذشت ما همان کربلا بودیم داستان گور به گور شده مهسا امینی اتفاق افتاد دشمن خیلی وقته دارد کار میکنه وما خوابیم
هدایت شده از تا 2030
7.46M
🔺دیروز پنجشنبه 13 بهمن 1401 قسمت شد با چند نفر از خواهران حوزوی، به شهر ری برویم و در نشست علما، خواهران و برادران حوزوی با آقای رئیس جمهور شرکت کنیم. 🔺یک برگه نوشتیم با دوستان در مورد اجرای سند 2030 و صحبت خانم خزعلی، و امضا کردیم دادیم. اما قبلش ایستادم و مستقیم مطالب مذکور را خطاب به آقای رئیسی مطرح کردم و ازشون خواستم صریح بگویند آیا سند 2030 را دارن اجرا میکنند یا نه⁉️ ❌این جمله‌ی حضرت آقا را خواندم:👇 💠"مسئله‌ استقلال هم که من گفتم، خیلی مهم است. حالا همین مسئله‌ قضیّه‌ سند ۲۰۳۰ از همین قبیل است؛ این مسئله‌ استقلال است. حالا بعضی‌ها می‌گویند آقا، مثلاً فرض کنیم ما تحفّظ داده‌ایم یا گفته‌ایم فلان‌ چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست..."💠 ✖️جالب بود بعد از بیرون آمدن از نشست خود خانم خزعلی را دیدیم. ایشان منکر ارتباط سند 2030 با آیورا شد. البته من به خانم خزعلی گفتم سند 2030 لابلای قوانین داخلی کشور گنجانده شده و در حال اجراست... ✖️با اینکه هنوز با حرف‌های خانم خزعلی قانع نشدم. ✖️با این طرح موضوع پیش آقای رئیسی هم راضی نشدم... 🔅اما از خدا می‌خواهم حقیقت هر چه زودتر آشکار شود، ان شاءلله! 🔴در دولت آقای رئیسی هم نمیشه راحت خوابید، اتفاقا باید بیشتر از قبل بیدار بود... 🇮🇷 🇮🇷 ▪️پ.ن: شرح ماجرایی که در صوت بالا گفته شد، از زبان یکی از بانوان دغدغه‌مند و بست‌نشین در حرم حضرت عبدالعظیم هست که پیشنهاد می‌کنم بشنوید. توضیح بیشتری لازم نیست. 🆔@CoronaDeception 🌐لینک: https://eitaa.com/joinchat/93192196Cac05c503bc
هدایت شده از حرف مردم
فرمانده ارتش:مهمترین هدف دشمنان ضربه زدن به رهبری بصورت عام و شخص حضرت آقا بصورت خاص است،چرا که به اعتراف همه دشمنان این مرد بزرگ با درایت همه طراحی آنها را نقش بر آب کرده و همه توطئه های آنها را با هوشمندی خنثی کرده.با وجودی که ارتش به فرمان رهبری تمام حواس خود را متوجه دشمن کرده اما خطوط قرمزی دارد که با تمام وجود با نثار خون خود به پای این خطوط قرمز خواهد ایستاد،در ‌رأس این خطوط قرمز رهبری و شخص حضرت آقاست که روح و جان ارتش است،ارتش ما یک ارتش ولایی و مطیع اوامر ولایت و حکم ولایت را حکم خدا و ضامن سعادت دنیا و آخرت خود می داند.مقدسات،تمامیت ارضی،استقلال و نظام جمهوری اسلامی از دیگر خطوط قرمز ارتش است که ذره ای از آن کوتاه نخواهد آمد.دشمنان با حمله به اهداف شیطانی خاصی را دنبال می کنند،نه مشکل ما چند تار مو است و نه مسئله آنها،مسئله آنها حتی کل موضوع حجاب هم نیست،در گذشته گام هایی در این راه برداشتند مثل رسیدن به موضوع جشن هنر شیراز،اما آن هم هدف اصلی آنها نیست،هدف اصلی آن ها این است که ناموس این کشور را به جایی برساند که در دامان او مردانی که در راه حق بایستند و در مقابل نظام سلطه قد علم کنند پرورش نیابد،می خواهند در این دامان،سلیمانی،صیاد شیرازی و امثال آن پرورش نیابند.می‌خواهند یا مرد به دنیا نیاید یا اگر آمد آنی باشد که آنها می‌خواهند.همان کاری را که فرعون کرد یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُم اما به به حول و قوه الهی مسجد،عاشورا،اعتکاف و اربعین دشمن را در این ترفند شیطانی نیز شکست خواهد داد،شیر زنان بصیر دشمن را در این هدف شیطانی ناکام خواهند کرد
مستند شنود قسمت ۱۵.mp3
21.48M
مستند صوتی شنود قسمت پانزدهم
همه ی آدم ها ظرفیت بزرگ شدن رو ندارن، دقت کنید چه کسی رو بزرگ میکنید...