eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
6.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
888 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋ویژه بانوان🦋 همراز یه کانال روانشناسی متفاوته ✌️ اینجا یه تیم تخصصی روانشناس، همراه چند هزار نفر خانم عضو پرانرژی، در مورد چالشهای خاص خانمها صحبت میکنند.😊 🦋 تعارضات روابط زناشویی 🦋 🦋مسائل قاعدگی و بارداری 🦋 🦋تحلیل روانشناختی فیلم 🦋 🦋 تستهای روانشناسی 🦋 🦋 کارگاههای تخصصی 🦋 🦋 کتابخانه رایگان 🦋 🦋 پرسش و پاسخ 🦋 و... خودت طراح زندگیت باش. به خونه خودتون خوش اومدید👇👇 📌پست سنجاق شده رو ببین و یه آزمون شخصیت رایگان جذاب بده👇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1646395752Cd13dff4115 این کانال یه روزی بکارت میاد، روانشناسای حرفه ای دارن.
بخش چهارم دوباره دوید سمتم.منم با جیغ از اتاق رفتم بیرون.اتاق باز کیان اولین جایی بود که به چشمم خورد.سریع رفتم تو.خواستم درو ببندم اما اونم فرز بود و پرید تو اتاق. خواستم دوباره فرار کنم.پرتم کرد رو تخت و خودش خیمه زد روم.دیگه راه فراری نداشتم.پاهامو با پاهاش قفل کرد.آب دهنو با صدا قورت دادم.هی می خواست اخم کنه اما نمی تونست. _حاجی _ خوردم.بذار برم.الان می رسن ضایع می شیم. _نترس.حالا حالا ها نمیان.در خونه هم قفله. _یا امام زاده بیژن.درو واسه چی قفل کردی. ‌_بنا به دلایلی که تا چند دیقه دیگه می فهمی. می دونستم داره اذیتم می کنه.چون اهل این حرفا نبود. کیان:حیف نیس اخه؟فک نکن دیگه از این فرصتا گیرم بیاد. یه ابرومو انداختم بالا _که چی؟ دم گوشم گفت: خودت خوب می فهمی منظورمو قلقلکم اومد.خندیدم. _چرا می خندی؟ _هیچی. _خدایا شفاش بده. _اه کیان خفه شدم بلند شو.
😍خبر خوب😊 ❇️مجموعه کتاب گامهای معنوی موفقیت 🔺نگرشی الهی به قوانین رشد و موفقیت اگر میخوای به قله های موفقیت برسی اگر میخوای زندگیت توحیدی بشه اگر میخوای با توفیق الهی پیش بری اگر میخوای با رحمت الهی رشد کنی ✅کتاب گامهای معنوی موفقیت، زندگیت را متحول می کند. عضویت در کانال👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1649475728C0629acf061 🌾🌸🌾🌸🌾
_نمی شم.چرا حواستو جمع نمی کنی؟می دونی چقدر پول اون پیراهن بود. _از این هیکلت خجالت بکش.تو که کم نداری. _درسته ولی اونو دوس داشتم. _اون طور که من دستگیرم شد دو تا دیگه از اون داری. _درسته ولی اون فرق داشت. _چه فرقی؟ _سحر واسم خریده بود. می دونستم جدی نمی گه ولی بدجوری حسودیم شد.اخم کردم. _چی شد غیرتی شدی؟ با حرص گفتم: _عه؟؟‌پس چرا الان اینجایی؟‌با سحر جونت می رفتی دیگه. _دیگه گفتم جمعشون زنونس.وگرنه خیلی دلم می خواست باهاش برم. _کیان بلند شو. _چرا. جیغ کشیدم:میگم بلند شو. از روم بلند شد.سریع پا شدم.داشتم از اتاق می رفتم بیرون که دستمو گرفت.محکم کشیدمش اما زورش بیشتر از من بود.
📣📣 ۲ توصیه درمانی...🩹🩺 +چند توصیه معنوی از علمای بزرگ کسانی ک عازم کربلان حتما ببینند 👌 برای دریافت مطالب بزنید رو لینک زیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/2726494621Cd872ee3852
. . . توصیه رهبر عزیزمون برای جامانده ها .... . . .
بخش دوم رومو برنگردوندم. کیان:کجا با این عجله؟ _به تو چه. _نشنیدم.چی گفتی؟ جوابشو ندادم. کیان:‌نگام کن. هیچ حرکتی نکردم. _گفتم نگام کن. بازم سکوت.در عرض دو ثانیه درو بست و منو چسبوند به در.یه لحظه نگاش کردم باز سرمو انداختم پایین. دستشو گذاشت زیر چونم و سرمو بلند کرد.مجبور شدم نگاش کنم.جدی بود.خیلی جدی. _درسا. _بله. ‌_من تو رو با دنیا هم عوض نمی کنم.اگه یه روزی نبودم.بدون مردم.فهمیدی. دلم ضعف رفت براش:زبونتو گاز بگیر. _ازم رو نگیر.خب؟ جواب ندادم. _خب؟ _خب. _فرین دختر خوب.بغلم کرد.منم بغلش کردم.انگار تموم حس های خوب تو آغوشش جمع شده بود. _کیان؟ _جانم؟
بخش سوم _خیلی دوست دارم. منو از خودش جدا کرد.اروم گفت: من بیشتر. پیشونیمو بوسید.گرمای لبش به کل وجودم تزریق شد.لبخند رو لب جفتمون نقش بست.جو رو عوض کرد _خب.حالا بریم سر اصل مطلب.که لباس منو می سوزونی اره؟ _اهم.چیزه. _نشونت می دم. باز شروع کرد به قلقلک دادنم.از خنده داشتم ولو می شدم رو زمین. _کیا..تو رو خدا.ببخشید. اینقدر التماس کردم تا ولم کرد. با خنده گفتم:خیلی بدجنسی. -_عوضش دفعه دیگه حواستو بیشتر جمع می کنی.دروغ نگفتم.اون لباسو سحر واسم خریده بود.خوب شد سوزوندیش. _واسه چی نگهش داشته بودی؟ _به زور مامانم.تا چند وقت پیش ته کمدم بود و اصلا نمی پوشیدمش.یه روز لباسای تمیز و اتو شده نداشتم.مجبور شدم بپوشمش. _از این به بعد نمی شی. _حسود. ‌_همینه که هست.دعا کن تااینجاس بلایی سرش نیارم. _هرکار خواستی بکن.خودم پشتتم. _ایول. _ول کن اینا رو.بگیر یکم بخواب تا بیان.به حرفاشونم اهمیت نده. _باشه.ولی خوابم نمیاد. _دراز بکشی خواب می ری.بدو _چشم. _بی بلا از اتاقش داشتم می رفتم بیرون برگشتم و گفتم: کیان؟ _بله؟ _مرسی که هستی. منتظر جواب نشدم و رفتم تو اتاقم.شارژ شدم.تمام افکار منفی پرید.اتو و لباسا رو جمع کردن و دراز کشیدم رو تخت.با فکر کارامون و حرفای کیان کم کم چشام گرم شد.
https://formafzar.com/form/9gc7n ثبت نام آموزش شهریور شروع شد✅✅✅ 🌸ذکات علم نشر آن است 🌸 باشگاه کارافرینی استیلا برگذار میکند👇🏻 ✅دوره آموزشی رایگان طب سنتی شامل شناخت انواع مزاج ها ، ویژگی ها و غلبه مزاج ها ، مزاج شناسی و اصلاح مزاج و سبک تغذیه سالم میباشد. علاقمندان برای شرکت در دوره آموزشی طب سنتی روی لینک بالا بزنید👆 آموزش  در ۴ جلسه یک ساعته و بصورت آنلاین برگزار میشه🙏🙏 مربی آموزش :فاطمه عباسی گروه راه سلامتی 09393571048 https://t.me/rahe_salamate
•🩶🗞• اناقلبی‌لكَ‌میال ' قلب‌ِمن‌‌میل‌ِتورادارد♥🫀 .. ±آقاۍاباعبدالله ‹
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ثواب بزرگ خرجی دادن دیگران برای زیارت کربلا در کلام امام صادق (ع) 😳😳😳 بانی زیارت زائرین نوجوان اربعین باش☺️👌 🔴کمک جهت اعزام نوجوانان مناطق کم برخوردار به کربلا معلی جهت پیاده‌روی اربعین 🔸شماره کارت جهت مشارکت:
6037-6976-4850-1218
به نام هیئت حضرت رقیه (س)
عــــشق ممنـــوعه؛
ثواب بزرگ خرجی دادن دیگران برای زیارت کربلا در کلام امام صادق (ع) 😳😳😳 بانی زیارت زائرین نوجوان اربع
💳 کمک هزینه برای زوار اربعین 🚨امام صادق(ع): به ازای هر درهمى كه کسی برای روانه کردن زائر حسین(ع) خرج کند، خدا مانند كوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد و چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند و ... (کامل الزیارت) 🔴 مبالغ واریزی صرف اعزام نوجوانان مناطق کم برخوردار کشور به کربلا خواهد شد. 🔸لطفاً پس از مشارکت حتما رسید واریزی خودتون رو به آیدی زیر ارسال کنید. @mahdisadgi4