The rabbit led the lion to an old well in the middle of the forest. The well was very deep with water at the bottom. The rabbit told the lion, “Look in there. The lion lives at the bottom.”
When the lion looked in the well, he could see his own face in the water. He thought that was the other lion. Without waiting another moment, the lion jumped into the well to attack the other lion. He never came out.
All of the other animal in the forest were very pleased with the rabbit’s clever trick.
خرگوش شیر را به یک چاه قدیمی در وسط جنگل برد. چاه بسیار عمیق بود و آب در ته آن بود. خرگوش به شیر گفت: «در آنجا نگاه کن. شیر در ته آن زندگی میکند.»
وقتی شیر به داخل چاه نگاه کرد، میتوانست صورت خود را در آب ببیند. او فکر کرد که آن شیر دیگری است. بدون اینکه لحظهای صبر کند، شیر به داخل چاه پرید تا به شیر دیگر حمله کند. او هرگز بیرون نیامد.
همه حیوانات دیگر در جنگل از حیلهگری هوشمندانه خرگوش بسیار خوشحال بودند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
⭕️برای تقویت مکالمه و صحبت کردن، سعی کنید خلاصه داستان را بازگو کنید.
✅ خلاصه گویی راهی مؤثر برای تقویت اسپیکینگ یا همون مکالمه
#tip
🌸eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
اتمام درس ۱ ✳️
⭕️ این درس تمام شد. سعی کنید حروف اضافه هر فعل را که در داستان آمده به خاطر بسپارید، به عنوان مثال: promise (to).
⭕️ به ساختار جملات توجه کنید. خلاصه گویی فراموش نشود.
⭕️ چندین بار فایل صوتی را گوش کنید.
✅ این نکات به تقویت مهارت مکالمه و صحبت کردن شما کمک می کند.
#tip
#noun #unit2 #level1
adventure [ədˈventʃər] n.
An adventure is a fun or exciting thing that you do.
→ Riding in the rough water was an adventure.
ماجراجویی
یک adventure یک کار سرگرمکننده یا هیجانانگیز است که انجام میدهید.
← قایقرانی در آبهای خروشان یک ماجراجویی بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
#verb #unit2 #level1
approach [əˈproʊtʃ] v.
To approach something means to move close to it.
→ The boy approached his school.
نزدیک شدن
کلمه approach به چیزی به معنای (نزدیک شدن به آن ) حرکت به سمت آن و کم کردن فاصله است.
← پسر به مدرسهاش نزدیک شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
#adverb #unit2 #level1
carefully [kɛərfəli] adv.
Carefully means with great attention, especially to detail or safety.
→ The baby carefully climbed down the stairs.
با دقت
کلمه carefully یعنی با توجه زیاد، بهویژه به جزئیات یا ایمنی.
← نوزاد با دقت از پلهها پایین آمد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
#noun #unit2 #level1
chemical [ˈkɛmɪkəl] n.
A chemical is something that scientists use in chemistry.
→ The scientist mixed the chemicals.
ماده شیمیایی
یک chemical چیزی است که دانشمندان در علم شیمی از آن استفاده میکنند.
← دانشمند مواد شیمیایی را با هم مخلوط کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸