#adjective #unit24 #level1
public [ˈpʌblɪk] adj.
If something is public, it is meant for everyone to use.
→ I went to the public park to play with my friends.
عمومی ، همگانی
اگر چیزی public باشد، برای استفاده همه در نظر گرفته شده است.
→ من به پارک عمومی رفتم تا با دوستانم بازی کنم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit24 #level1
strike [strʌɪk] v.
To strike someone or something is to hit them.
→ She struck the other girl in the face.
ضربه زدن ، زدن
کلمه strike به کسی یا چیزی به معنی برخورد کردن و زدن به آنها است.
→ او ضربه ای به صورت دختر دیگر زد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
#verb #unit24 #level1
support [səˈpɔːt] v.
To support something is to like it and help it be successful.
→ Everyone at work supports the new plan.
حمایت کردن ، پشتیبانی کردن
کلمه support از چیزی به معنی دوست داشتن آن و کمک به موفقیت آن است.
→ همه در محل کار از طرح جدید حمایت میکنند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit24 #level1
task [tɑːsk] n.
A task is work that someone has to do.
→ Who has the task of building the brick wall?
وظیفه ، تکلیف
یک task کاری است که شخصی باید انجام دهد.
→ چه کسی وظیفه ساختن دیوار آجری را دارد؟
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit24 #level1
term [təːm] n.
A term is a word for something.
→ I often use the term “oops” when I make a mistake.
اصطلاح، لفظ، عبارت
یک term کلمهای برای چیزی است.
→ من اغلب از اصطلاح "آخ، اوه، وای" استفاده میکنم وقتی اشتباهی مرتکب میشوم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_
Words 🌸
#verb #unit24 #level1
unite [juːˈnʌɪt] v.
To unite is to get together to do something.
→ If we unite, we can finish our project faster.
متحد شدن (کردن) ، یکی شدن (کردن)
کلمه unite به معنی گرد هم آمدن برای انجام کاری است.
→ اگر متحد شویم، میتوانیم پروژهمان را سریعتر تمام کنیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#short_story #unit24 #level1
داستان کوتاه
A Strong Friendship
Tim was the strongest man in the town. When he played sports, he always won. He performed and exercised in the public park. He did this to show everyone how strong he was. Most people liked him, but one man didn’t. His name was Jack.
Jack hated Tim. Jack was a movie critic and the smartest man in town. He could solve complex math problems. But no one cared. Jack wanted to be famous like Tim.
دوستی قوی
تیم قویترین مرد شهر بود. وقتی ورزش میکرد، همیشه برنده میشد. او در پارک عمومی اجرا و تمرین میکرد. او این کار را انجام میداد تا به همه نشان دهد که او چقدر قوی است. بیشتر مردم او را دوست داشتند، اما یک مرد او را دوست نداشت. او جک نام داشت.
جک از تیم متنفر بود. جک یک منتقد فیلم و باهوشترین مرد شهر بود. او میتوانست مسائل پیچیده ریاضی را حل کند. اما هیچکس اهمیتی نمیداد. جک میخواست مثل تیم معروف شود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
One day, there was an unusual event. A big storm came suddenly. Snow covered the town. No one could get out. They needed food. The people said, “This is a task for a strong man.” Tim was under pressure to save them. But Jack wanted to be the hero, so they both went. Tim said, “You can’t help because of your lack of strength.”
But Jack found some small passages under the snow. One of them led toward another town. That town had food. Because Tim was so big and strong, he almost couldn’t fit inside. They walked until there was a block of ice in their way. Jack said, “We can’t get past it.
یک روز، رویدادی غیرعادی رخ داد. طوفان بزرگی به طور ناگهانی آمد. برف شهر را پوشاند. هیچکس نمیتوانست خارج شود. آنها به غذا نیاز داشتند. مردم گفتند: «این یک کار برای یک مرد قوی است.» تیم تحت فشار بود تا آنها را نجات دهد. اما جک میخواست قهرمان باشد، بنابراین هر دو رفتند. تیم گفت: «شما نمیتوانید کمک کنید زیرا فاقد قدرت هستید.»
اما جک برخی از راههای کوچک زیر برف را پیدا کرد. یکی از آنها به سمت یک شهر دیگر میرفت. آن شهر غذا داشت. به دلیل اینکه تیم بسیار بزرگ و قوی بود، تقریباً نمیتوانست داخل آن جا شود. آنها راه رفتند تا اینکه یک تکه یخ در مسیر آنها قرار گرفت. جک گفت: «ما نمیتوانیم از آن عبور کنیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸