eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
117 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
reply [rɪˈplaɪ] v. To reply is to give an answer or say back to someone. → She asked him what time his meeting was. He replied, “at three.” پاسخ دادن، جواب دادن کلمه reply یعنی به کسی جواب دادن یا در مقابل گفتن. ← او از او پرسید که جلسه‌اش ساعت چند است. او پاسخ داد، "ساعت سه." ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
safe [seɪf] adj. When a person is safe, they are not in danger. → Put on your seat belt in the car to be safe. ایمن، بی خطر، در امان وقتی یک فرد safe است، در معرض خطر نیست. ← برای اینکه در امان باشید، کمربند ایمنی خود را در ماشین ببندید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
trick [trɪk] n. A trick is something you do to fool another person. → His card trick really surprised us. حقه، ترفند، کلک یک trick یعنی کاری که انجام می‌دهید تا شخص دیگری را فریب دهید. ← حقه کارت او واقعاً ما را شگفت‌زده کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
well [wɛl] adv. You use well to say that something was done in a good way. → The couple can dance quite well. خوب، به خوبی از کلمه well استفاده می‌کنید تا بگویید که کاری به شیوه‌ای خوب انجام شده است. ← آن زوج می‌توانند بسیار خوب برقصند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
پایان لغات درس۱ ✅
short story داستان کوتاه 👇 The Lion and the Rabbit A cruel lion lived in the forest. Every day, he killed and ate a lot of animals. The other animals were afraid the lion would kill them all. The animals told the lion, “Let’s make a deal. If you promise to eat only one animal each day, then one of us will come to you every day. Then you don’t have to hunt and kill us.” The plan sounded well thought-out to the lion, so he agreed, but he also said, “If you don’t come every day, I promise to kill all of you the next day!” شیر و خرگوش یک شیر ظالم در جنگل زندگی می‌کرد. هر روز، او حیوانات زیادی را می‌کشت و می‌خورد. حیوانات دیگر می‌ترسیدند که شیر همه‌ی آن‌ها را بکشد. حیوانات به شیر گفتند: «بیا یک معامله بکنیم. اگر تو قول بدهی که فقط یک حیوان در روز بخوری، پس یکی از ما هر روز به سراغ تو خواهد آمد. بعد دیگر نیازی نیست که ما را شکار کنی و بکشی.» طرح به نظر شیر خوب و با برنامه آمد، بنابراین او موافقت کرد، اما او همچنین گفت: «اگر هر روز نیایید، من به شما قول می‌دهم که روز بعد همه‌ی شما را بکشم!» continue...👇 ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸