eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
focus [ˈfəʊkəs] v. To focus on something is to think about it and pay attention to it. → My mom always helps me to focus on my school work. تمرکز کردن کلمه focus روی چیزی به معنی فکر کردن به آن و توجه کردن به آن است. → مادرم همیشه به من کمک می‌کند تا روی تکالیف مدرسه‌ام تمرکز کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
function [ˈfʌŋ(k)ʃ(ə)n] n. The function of something is what it does. → The function of a flashlight is to help you see in the dark. کارکرد کلمه function چیزی ،آن چیزی است که انجام می‌دهد. → کارکرد چراغ قوه کمک به دیدن در تاریکی است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
grass [ɡrɑːs] n. Grass is the green leaves that cover the ground. → The grass looked so soft and green. علف، سبزه کلمه grass برگ‌های سبزی است که زمین را می‌پوشاند. → علف به نظر می‌رسید که بسیار نرم و سبز باشد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
guard [ɡɑːd] v. To guard something is to take care of it. → The police officer will guard us from any harm. محافظت کردن کلمه guard از چیزی به معنی مراقبت از آن است. → افسر پلیس از ما در برابر هر گونه آسیب محافظت خواهد کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
image [ˈɪmɪdʒ] v. The image of something is a picture of it. → The image of her eye was very clear. تصویر یک image چیزی، عکسی از آن است. → تصویر چشم او بسیار واضح بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
immediate [iˈmiːdiət] adj. If something is immediate, it happens quickly. → An immediate response came from the pizza place. فوری، آنی، بی درنگ اگر چیزی immediate باشد، به سرعت اتفاق می‌افتد. → یک پاسخ فوری از فروشگاه پیتزا رسید. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
primary [ˈprʌɪm(ə)ri] adj. If something is primary, it is the most important thing. → His primary thoughts are about money. اولیه، اصلی، عمده اگر چیزی primary باشد، مهم‌ترین چیز است. → افکار اصلی او درباره پول است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
proud [praʊd] adj. If someone feels proud, they are happy about what they have done. → She is proud of the picture she drew of her house. مغرور، سرفراز اگر کسی احساس proud کند، از آنچه انجام داده است خوشحال است. → او به عکسی که از خانه‌اش کشیده است افتخار می کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
remain [rɪˈmeɪn] v. To remain somewhere is to stay there. → My sister had to remain home since she was sick. باقی ماندن، ماندن کلمه remain در جایی به معنی ماندن در آنجا است. → خواهرم باید در خانه می‌ماند چون بیمار بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
rest [rɛst] v. To rest is to stop being active while the body gets back its strength. → I rested on the couch after work. استراحت کردن کلمه rest به معنی متوقف شدن از فعالیت در حالی که بدن دوباره نیروی خود را به دست می‌آورد. → من بعد از کار روی مبل استراحت کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
separate [ˈsepəreit] v. If two things are separate, they are not together. → New York and Los Angeles are in two separate parts of America. جدا اگر دو چیز separate باشند، با هم نیستند. → نیویورک و لس آنجلس در دو قسمت جداگانه آمریکا قرار دارند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
site [saɪt] n. A site is a place. → We found the perfect site for our picnic. محل، مکان، جا یک site یک مکان است. → ما محل مناسبی برای پیکنیک پیدا کردیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸