eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
It was full of strange shapes. It looked bad to the other artists. He used symbols, and they didn’t understand them. They thought it was terrible. “Why did you paint this strange picture?” someone asked. They didn’t understand its beauty. But after some time, many people began to like his painting. People wrote articles about it in magazines. They said it was his best work. They loved his strange symbols. They loved his strange colors. Frenhofer’s painting reminded everyone that just because something was new didn’t mean that it was bad. He also helped them to realize that sometimes it takes people a little time to understand great things. آن پر از اشکال عجیب بود. به نظر سایر هنرمندان بد می‌رسید. او از نمادها استفاده کرد و آن‌ها آن نمادها را درک نمی‌کردند. آن‌ها فکر می کردند که آن افتضاح است. یک نفر پرسید «چرا این تصویر عجیب را نقاشی کردی؟» آن‌ها زیبایی آن را درک نمی‌کردند. اما بعد از مدتی، بسیاری از مردم شروع به دوست داشتن نقاشی او کردند. مردم در مجلات مقالاتی در مورد آن نوشتند. آن‌ها گفتند که آن بهترین اثر او هست. آن‌ها نمادهای عجیب او را دوست داشتند. آن‌ها رنگ‌های عجیب او را دوست داشتند. نقاشی فرن‌هوفر به همه یادآوری کرد که فقط به این دلیل که چیزی جدید هست به این معنی نیست که بد است. او همچنین به آن‌ها کمک کرد تا بفهمند که گاهی اوقات برای درک چیزهای بزرگ، مدتی زمان می‌برد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۱۲ ✅
☘ In the name of God ☘ درس سیزدهم
blood [blʌd] n. Blood is the red liquid in your body. → I cut my finger and got blood on my shirt. خون کلمه blood به معنی مایع قرمز در بدن شماست. → من انگشتم را بریدم و خون روی پیراهنم ریختم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
burn [bəːn] v. To burn something is to set it on fire. → I burned some wood in the camp fire. سوزاندن کلمه burn چیزی به معنی آتش زدن آن است. → من مقداری چوب را در کمپ آتش سوزاندم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
cell [sɛl] n. A cell is a small room where a person is locked in. → The jail cell was very small. سلول انفرادی یک cell یک اتاق کوچک است که در آن شخصی را محبوس می‌کنند. → سلول زندان بسیار کوچک بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸