eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
excite [ɪkˈsʌɪt] v. To excite someone means to make them happy and interested. → I heard about the school dance on Friday. This excited me. تهییج کردن، هیجان زده کردن، برانگیختن کلمه excite کسی به معنی ایجاد شادی و علاقه در آن‌ها است. → من در مورد رقص مدرسه در روز جمعه شنیدم. این موضوع مرا هیجان‌زده کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
extreme [ɪkˈstriːm] adj. If something is extreme, it is in a large amount or degree. → His workout was so extreme that he was sweating heavily. مفرط، بی نهایت، خیلی زیاد، شدید اگر چیزی extreme باشد، در مقدار یا درجه زیادی است. → تمرین او آنقدر شدید بود که او به شدت عرق کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
fear [fɪə] n. Fear is the feeling of being afraid. → I have a great fear of skateboarding. ترس، وحشت کلمه fear به معنی احساس ترسیدن است. → من ترس زیادی از اسکیت‌سواری دارم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
fortunate [ˈfɔːtʃ(ə)nət] adj. If you are fortunate, you are lucky. → I was fortunate to get a seat. خوش شانس، خوشبخت، نیکبخت اگر شما fortunate باشید، شانس می‌آورید. → من خوش‌شانس بودم که توانستم یک صندلی پیدا کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر مرحله جدیدی از زندگی به نسخه جدیدتری از تو نیاز داره و برای اینکه به نسخه بهتری از خودت تبدیل شوی گاهی باید شکسته شده و از نو ساخته شوی! زبان اصلی با زیرنویس فارسی 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
⛱ گروه چت انگلیسی و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با هشتگ میتوانید به معانی فارسی لغات دروس ۱ تا ۱۳ دسترسی پیدا کنید ✅ میانبر به ابتدای کانال eitaa.com/Essential_English_Words/6
happen [ˈhap(ə)n] v. If someone happens to do something, they do it by chance. → I happened to meet some new friends at school today. ناگهانی رخ دادن ، تصادفی برخورد کردن اگر کسی happen چیزی را انجام دهد، آن را به طور تصادفی انجام می‌دهد. → من امروز در مدرسه اتفاقای با چند دوست جدید ملاقات کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
length [lɛn(t)θ] n. The length of something is how long it is from one end to the other. → The length of the floor is three meters. طول، درازا یک**length** چیزی فاصله‌ای است که از یک انتها به انتهای دیگر دارد. → طول کف اتاق سه متر است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mistake [mɪˈsteɪk] n. A mistake is something you do wrong. → My boss always yells at me when I make a mistake. اشتباه ، خطا ، غلط یک mistake چیزی است که شما اشتباه انجام می‌دهید. → رئیسم همیشه وقتی من اشتباه می‌کنم، داد می‌زند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
observe [əbˈzəːv] v. To observe something is to watch it. → Brian observed the sun rising over the mountains. مشاهده کردن ، دیدن ، نظاره کردن کلمه observe چیزی به معنی تماشای آن است. → برایان طلوع خورشید را بر فراز کوه‌ها مشاهده کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸