eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر مرحله جدیدی از زندگی به نسخه جدیدتری از تو نیاز داره و برای اینکه به نسخه بهتری از خودت تبدیل شوی گاهی باید شکسته شده و از نو ساخته شوی! زبان اصلی با زیرنویس فارسی 🌸 eitaa.com/Essential_English_Words 🌸
⛱ گروه چت انگلیسی و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با هشتگ میتوانید به معانی فارسی لغات دروس ۱ تا ۱۳ دسترسی پیدا کنید ✅ میانبر به ابتدای کانال eitaa.com/Essential_English_Words/6
happen [ˈhap(ə)n] v. If someone happens to do something, they do it by chance. → I happened to meet some new friends at school today. ناگهانی رخ دادن ، تصادفی برخورد کردن اگر کسی happen چیزی را انجام دهد، آن را به طور تصادفی انجام می‌دهد. → من امروز در مدرسه اتفاقای با چند دوست جدید ملاقات کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
length [lɛn(t)θ] n. The length of something is how long it is from one end to the other. → The length of the floor is three meters. طول، درازا یک**length** چیزی فاصله‌ای است که از یک انتها به انتهای دیگر دارد. → طول کف اتاق سه متر است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mistake [mɪˈsteɪk] n. A mistake is something you do wrong. → My boss always yells at me when I make a mistake. اشتباه ، خطا ، غلط یک mistake چیزی است که شما اشتباه انجام می‌دهید. → رئیسم همیشه وقتی من اشتباه می‌کنم، داد می‌زند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
observe [əbˈzəːv] v. To observe something is to watch it. → Brian observed the sun rising over the mountains. مشاهده کردن ، دیدن ، نظاره کردن کلمه observe چیزی به معنی تماشای آن است. → برایان طلوع خورشید را بر فراز کوه‌ها مشاهده کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
opportunity [ɒpəˈtjuːnɪti] n. An opportunity is a chance to do something. → I had an opportunity to take pictures in the jungle. فرصت یک opportunity شانس انجام کاری است. → من فرصتی برای عکس‌برداری در جنگل داشتم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
prize [prʌɪz] n. A prize is something of value that is given to the winner. → I won a prize for getting the best grade on my science test. جایزه یک prize چیزی با ارزش است که به برنده داده می‌شود. → من برای کسب بهترین نمره در آزمون علومم جایزه‌ای بردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
race [reɪs] n. A race is a contest to see who is the fastest. → Paul is a fast runner, so he easily won the race. مسابقه یک race رقابتی است که نشان می‌دهد چه کسی سریع‌تر است. → پل دونده سریعی است، بنابراین به راحتی مسابقه را برد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
realize [ˈrɪəlʌɪz] v. To realize is to suddenly understand. → After I left my house, I realized that I left the light on. پی بردن ، درک کردن ، دریافتن کلمه realize به معنی ناگهان فهمیدن است. → بعد از اینکه خانه‌ام را ترک کردم، متوجه شدم که چراغ را روشن گذاشته‌ام. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸