#verb #unit20 #level1
destroy [dɪˈstrɔɪ] v.
To destroy means to damage something so badly that it cannot be used.
→ The glass was destroyed.
نابود کردن ، از بین بردن ، خراب کردن
کلمه destroy به معنی آسیب زدن به چیزی به حدی بد که قابل استفاده نباشد است.
→ شیشه نابود شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit20 #level1
entertain [ɛntəˈteɪn] v.
To entertain someone is to do something that they enjoy.
→ The clown entertained the kids at the party.
سرگرم کردن ، مشغول کردن
کلمه entertain کسی به معنی انجام دادن کاری است که او از آن لذت میبرد.
→ دلقک کودکان را در مهمانی سرگرم کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit20 #level1
extra [ˈɛkstrə] adj.
If something is extra, it is more than what is needed.
→ The squirrel had extra nuts for the winter.
اضافی ، زائد
اگر چیزی extra باشد، بیشتر از آنچه که نیاز هست است.
→ سنجاب برای زمستان آجیل های (مغزیجات) اضافی داشت.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit20 #level1
goal [ɡəʊl] n.
A goal is something you work toward.
→ Her goal was to become a doctor.
هدف ، مقصود
یک goal چیزی است که به سمت آن تلاش میکنید.
→ هدف او این بود که پزشک شود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit20 #level1
lie [lʌɪ] v.
To lie is to say or write something untrue to deceive someone.
→ Whenever Pinocchio lied to his father, his nose grew.
دروغ گفتن
کلمه lie به معنی گفتن یا نوشتن چیزی نادرست برای فریب دادن کسی است.
→ هر زمان که پینوکیو به پدرش دروغ میگفت، دماغش بزرگ میشد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
meat ( #n. ) #noun #unit20 #level1
meat [miːt] n.
Meat is food made of animals.
→ This piece of meat I’m eating tastes very good.
گوشت
کلمه meat به معنی غذایی است که از حیوانات ساخته میشود.
→ این تکه گوشت که میخورم بسیار خوشمزه است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit20 #level1
opinion [əˈpɪnjən] n.
An opinion is a thought about a person or a thing.
→ Meg told me her opinion of my story. She said it was not funny.
نظر ، عقیده
یک opinion فکری در مورد یک فرد یا چیزی است.
→ مگ نظر خود را در مورد داستان من به من گفت. او گفت که آن خندهدار نیست.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit20 #level1
real [riːl] adj.
If something is real, it actually exists.
→ The handbag has a stamp on it, so it’s real.
واقعی ، حقیقی
اگر چیزی real باشد، واقعاً وجود دارد.
→ کیف دستی یک مهر (چاپ) روی آن دارد، بنابراین واقعی است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit20 #level1
reflect [rɪˈflɛkt] v.
To reflect is when a surface sends back light, heat, sound or an image.
→ Her face was reflected on the smooth glass.
منعکس کردن ، برگرداندن، بازتاب دادن
کلمه reflect زمانی است که یک سطح، نور، گرما، صدا یا تصویری را باز میگرداند.
→ صورت او روی شیشه صاف بازتاب داده شد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit20 #level1
regard [rɪˈɡɑːd] v.
To regard someone or something is to think of them in a certain way.
→ The boy regarded the girl as a good friend.
به حساب آوردن ، به شمار آوردن، در نظر داشتن
کلمه regard به کسی یا چیزی به معنی فکر کردن در مورد آنها به نحوی خاص است.
→ پسر دختر را به عنوان یک دوست خوب میدانست.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit20 #level1
serve [səːv] v.
To serve someone is to give them food or drinks.
→ He served us our drinks quickly.
خوراک دادن ، خدمت ارائه دادن ، سرویس دادن، پذیرایی کردن
کلمه serve از کسی به معنی دادن غذا یا نوشیدنی به او است.
→ او به سرعت نوشیدنیهایمان را برایمان آورد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit20 #level1
vegetable [ˈvɛdʒtəb(ə)l] n.
A vegetable is a plant used as food.
→ Carrots are my favorite vegetable.
سبزی ،
گیاه خوراکی (برگ خوراکی مانند اسفناج - ریشه ی خوراکی مانند سیب زمینی - میوه ی بته ای مانند گوجه فرنگی و بادمجان - دانه ی خوراکی مانند لوبیاسبز - ساقه ی خوراکی مانند کرفس)، تره بار
یک vegetable گیاهی است که به عنوان غذا استفاده میشود.
→ هویج مورد علاقه من سبزی است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸