The bird laughed. “I could eat you!” But the bird was actually scared. She had used all her energy trying to get out of the web. And a spider’s bite can be very effective in killing animals.
“Please don’t eat me,” the bird said. “I would rather make a deal with you.”
“OK,” the spider said. “If your answer is right, I will let you go. If not, you must give me a gift. It must be something of great value.”
The bird said, “You can pick anything you want to eat. I will find it for you.” The spider agreed.
“Where can you take a trip to the coast, the desert, and the mountains at the same time?” the spider asked.
پرنده خندید. «من میتوانم تو را بخورم!» اما پرنده در واقع ترسیده بود. او تمام انرژی خود را برای خارج شدن از تار عنکبوت مصرف کرده بود. و نیش عنکبوت میتواند در کشتن حیوانات بسیار مؤثر باشد.
پرنده گفت «لطفاً من را نخور». «من ترجیح میدهم با تو معامله کنم.»
عنکبوت گفت «بسیار خوب». «اگر پاسخت درست باشد، تو را آزاد میکنم. در غیر این صورت، باید به من یک هدیه بدهی. باید چیز با ارزشی باشد.»
پرنده گفت: «شما میتوانید هر چیزی را که میخواهید بخورید انتخاب کنید. من آن را برای شما پیدا میکنم.» عنکبوت موافقت کرد.
عنکبوت پرسید «کجا میتوانی به سفری به سواحل، بیابان و کوهها به طور همزمان بروی؟»
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
The bird asked, “Does this place have earthquakes?” But the spider did not say anything. “I can see those places when I fly. Is the ‘sky’ the right answer?”
“False!” said the spider. “The answer is Hawaii! Now you must find some bugs for me.”
The spider climbed on the bird’s back. They flew and ate bugs together. They took a tour of the forest. Then the bird took the spider home. From that day on, they were friends. And they never tried to eat each other again.
پرنده پرسید: «آیا این مکان زلزله دارد؟» اما عنکبوت هیچ چیزی نگفت. «من میتوانم آن مکانها را هنگام پرواز ببینم. آیا 'آسمان' پاسخ درست است؟»
عنکبوت گفت «غلط!» «پاسخ هاوایی است! حالا تو باید برای من حشره پیدا کنی.»
عنکبوت روی پشت پرنده سوار شد. آنها با هم پرواز کردند و حشره خوردند. آنها سفری به جنگل کردند. سپس پرنده عنکبوت را به خانه برد. از آن روز به بعد، آنها دوست شدند. و دیگر هرگز تلاش نکردند تا یکدیگر را بخورند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۲۷✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۷
eitaa.com/Essential_English_Words/4377
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
15.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️هر کس حسین(ع) را بشناسد عاشقش میشود. عشقات را به همهٔ جهان معرفی کن!
ترانه انگلیسی عاشورا کاری از گروه وتر
🏡 @English_House 🏡
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 سریال مستند ظهور
( The Arrivals )
💡 part 9
🌱 قسمت نهم (مدارک تکان دهنده از فراعنه)
language : English
Subtitle : English , Persian
🌴 p8
eitaa.com/English_House/2776
🔱 همه انسانهای آزادیخواه بایستی این مجموعه را تماشا کنند.
💐 ۵ صلوات جهت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان
اللهم عجل لولیک الفرج 💐
#serial #movie #documentary #arrivals #فیلم #ظهور #مستند #صلوات
🌸 @Essential_English_Words
🌺 @English_House
#noun #unit28 #level1
band [band] n.
A band is a group of people who play music.
→ My brother is in a rock band.
ارکستر ، گروه موسیقی ، دسته نوازندگان
یک band گروهی از افراد است که موسیقی مینوازند.
→ برادرم در یک گروه موسیقی راک است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adverb #unit28 #level1
barely [ˈbɛːli] adv.
Barely means by the smallest amount, almost not.
→ I barely had enough money to pay for my bus ticket.
به سختی ، به ندرت ، به زحمت ، خیلی کم ، به زور
کلمه barely به معنی به کمترین مقدار، تقریباً هیچ است.
→ من به سختی پول کافی برای پرداخت بلیط اتوبوسم داشتم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit28 #level1
boring [ˈbɔːrɪŋ] adj.
If something is boring, it is not fun.
→ I think the Internet is boring.
خسته کننده ، حوصله سربر،ملول کننده، کسلکننده
اگر چیزی boring باشد، سرگرمکننده و لذت بخش نیست.
→ فکر میکنم اینترنت کسلکننده است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit28 #level1
cancel [ˈkans(ə)l] v.
To cancel means to decide that an event or a request will not happen.
→ She cancelled the rest of her plans because of the rain.
لغو کردن ، کنسل کردن ، فسخ کردن ، باطل کردن
کلمه cancel به معنی تصمیم گرفتن برای این است که یک رویداد یا درخواست اتفاق نیفتد.
→ او به دلیل باران بقیه برنامههایش را لغو کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸