eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
vote [vəʊt] v. To vote is to officially choose between two or more things. → I voted for Billy to be our class president. رأی دادن کلمه vote به معنی انتخاب رسمی بین دو یا چند چیز است. → من به بیلی به عنوان رئیس کلاس رأی دادم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
داستان کوتاه How the World Got Light The president of Darkland was a pig—a very bad pig. He was a pig of major importance. He was rich, and he had a lot of strength. But he was mean to all the animals in Darkland. He kept all of the world’s light in a bag. He preferred to keep the world cool and dark. He wanted to stop the progress of the city. The animals couldn’t work in the dark. He didn’t have any respect for them. “Light is too good for them,” he said. “Only I should have light.” چگونه دنیا روشنایی یافت رئیس جمهور کشور تاریکستان یک خوک بود - یک خوک بسیار بد. او خوکی با اهمیت زیاد بود. او ثروتمند بود و قدرت زیادی داشت. اما او به همه حیوانات در تاریکستان بد رفتار می‌کرد. او تمام نور دنیا را در یک کیسه نگه می‌داشت. او ترجیح می‌داد دنیا را سرد و تاریک نگه دارد. او می‌خواست جلوی پیشرفت شهر را بگیرد. حیوانات نمی‌توانستند در تاریکی کار کنند. او هیچ احترامی برای آن‌ها قائل نبود. او گفت «نور برای آن‌ها خیلی خوب است». «فقط من باید نور داشته باشم.» ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
☘ In the name of Allah ☘ درس سی
above [əˈbʌv] prep. If something is above, it is at a higher level than something else. → He straightened the sign that was above the crowd. در بالا ، بالای سر ، مافوق ، فراز اگر چیزی above باشد، در سطح بالاتری نسبت به چیز دیگری است. → او تابلویی را که بالای جمعیت بود صاف کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
ahead [əˈhɛd] adv. If something is ahead of something else, it is in front of it. → The blue car drove on ahead of us. درپیش، جلو ، رو به جلو، جلو اگر چیزی **ahead**چیز دیگری باشد، در مقابل آن است. → ماشین آبی جلوتر از ما حرکت می کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
amount [əˈmaʊnt] n. An amount is how much there is of something. → Can I use my card to pay for the entire amount? میزان ، مقدار ، مبلغ یک amount میزانی است که از چیزی وجود دارد. → آیا می‌توانم کارت خود را برای پرداخت کل مبلغ استفاده کنم؟ ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
belief [bɪˈliːf] n. A belief is a strong feeling that something is correct or true. → A preacher or priest should have a strong belief in God. اعتقاد ، باور ، عقیده یک belief یک احساس قوی است که چیزی درست یا درست است. → یک واعظ یا کشیش باید اعتقاد قوی به خدا داشته باشد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
center [ˈsɛntə] n. The center of something is the middle of it. → The center of a dart board is the most important spot. مرکز ، میانه کلمه center چیزی وسط آن است. → مرکز تخته دارت مهم‌ترین نقطه است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
common [ˈkɒmən] adj. If something is common, it happens often or there is much of it. → It is common for snow to fall in the winter. عادی ، معمولی ، متداول ، مرسوم اگر چیزی common باشد، اغلب اتفاق می‌افتد یا مقدار زیادی از آن وجود دارد. → برف در زمستان باریدن معمول است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
cost [kɒst] v. To cost is to require expenditure or payment. → These designer shoes cost more than the regular ones. ارزیدن ، ارزش داشتن ، قیمت داشتن، هزینه داشتن کلمه cost به معنی نیاز به هزینه یا پرداخت است. → این کفش‌های طراحی شده بیشتر از معمولی‌ها قیمت دارند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
demonstrate [ˈdɛmənstreɪt] v. To demonstrate something is to show how it is done. → She demonstrated her plan to her co-workers. نشان دادن ، شرح دادن ، اثبات کردن کلمه demonstrate چیزی به معنی نشان دادن نحوه انجام آن است. → او برنامه خود را به همکارانش شرح داد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
different [ˈdɪf(ə)r(ə)nt] adj. Different describes someone or something that is not the same as others. → Each of my sisters has a different hair style from one another. مختلف ، متفاوت ، متمایز ، متنوع کلمه different توصیف کسی یا چیزی است که مانند دیگران نیست. → هر یک از خواهرانم یک مدل موی متفاوت از دیگری دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸