پایان درس ۶✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۶ سطح ۳
eitaa.com/Essential_English_Words/6742
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
🔄 میانبر به دروس سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/6558
اصطلاحات ، پادکست 👇
🌺 @English_House
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
abandon [əˈbændən] v. #verb #unit7 #level3
To abandon something is to leave it forever or for a long time.
→ The old room had been abandoned years before.
رها کردن، ترک کردن
کلمه abandon یعنی چیزی را برای همیشه یا برای مدت طولانی ترک کنید.
→ اتاق قدیمی سالها پیش رها شده بود.
➖➖➖➖➖➖➖➖
ambitious [æmˈbɪʃəs] adj. #adjective #unit7 #level3
If someone is ambitious, they want to be rich or successful.
→ Kendra had to be ambitious to get into medical school.
جاهطلب، بلندپرواز
اگر کسی ambitious باشد، میخواهد ثروتمند یا موفق شود.
→ کندرا برای ورود به دانشکده پزشکی مجبور بود بلندپرواز باشد.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
bark [bɑːrk] v. #verb #unit7 #level3
When a dog barks, it makes a short, loud noise.
→ The dog barked loudly and frighteningly.
پارس کردن (سگ)، واق واق کردن،
عو عو کردن
وقتی سگی bark میکند، صدای کوتاه و بلندی از خود در میآورد.
→ سگ با صدای بلند و ترسناک پارس کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
bay [beɪ] n. #noun #unit7 #level3
A bay is an area near the ocean where the land goes inward.
→ The Golden Gate Bridge crosses San Francisco Bay.
خلیج
یک bay ناحیهای در نزدیکی اقیانوس است که خشکی به سمت داخل آن کشیده شده است.
→ پل گلدن گیت از خلیج سانفرانسیسکو میگذرد.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
brilliant [ˈbrɪljənt] adj.
#adjective #unit7 #level3
If someone is brilliant, they are very smart.
→ My younger sister is brilliant for someone her age.
باهوش، درخشان، عالی، با استعداد، زیرک
اگر کسی brilliant باشد، یعنی بسیار زرنگ و نابغه است.
→ خواهر کوچکتر من برای سنش بسیار باهوش است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
chin [tʃɪn] n. #noun #unit7 #level3
Your chin is the hard part at the bottom of your face.
→ Luke pointed to the hair on his chin.
چانه، زنخدان
کلمه chin به معنی قسمت سخت پایین صورت شماست.
→ لوک به موهای روی چانهاش اشاره کرد.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
complaint [kəmˈpleɪnt] n. #noun #unit7 #level3
A complaint is something you say to tell people that you don’t like something.
→ Mom said she didn’t want to hear my brother’s complaints.
شکایت، گله، شکوه
یک complaint چیزی است که شما میگویید تا به مردم بگویید از چیزی خوشتان نمیآید.
→ مامان گفت نمیخواهد شکایات برادرم را بشنود.
➖➖➖➖➖➖➖➖
deaf [def] adj. #adjective #unit7 #level3
When someone is deaf, they cannot hear.
→ Susan was born deaf.
ناشنوا، کر
وقتی کسی deaf است، نمیتواند بشنود.
→ سوزان ناشنوا به دنیا آمد.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
enthusiastic [eneu:ziæstik] adj. #adjective #unit7 #level3
To be enthusiastic about something is to be excited by or interested in it.
→ The man was enthusiastic about his job.
مشتاق، پرشور، علاقهمند
کلمه enthusiastic به چیزی یعنی نسبت به آن هیجانزده یا علاقهمند به آن باشید.
→ مرد نسبت به کارش بسیار مشتاق بود.
➖➖➖➖➖➖➖➖
expedition ( n. ) #noun #unit7 #level3
expedition [ˌekspədɪʃən] n.
An expedition is a long trip, usually to a place very far away.
→ They got into their spaceship to begin their expedition.
هیئت اعزامی، سفر اکتشافی
یک expedition یک سفر طولانی است، معمولاً به مکانی بسیار دور.
→ آنها سوار سفینه فضایی خود شدند تا سفر اکتشافیشان را آغاز کنند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
🔺 رازگشای کرونایی - 83
شرح بنر :
این سه یهودی، مدیران سه شرکت هستند که سهامداران آنها نیز یهودیاند. واکسنهای آسترازنکا، فایزر و مدرنا را این سه نفر به بازار میفرستند. آنان ظاهراً رقابت میکنند اما از شما چه پنهان که با همدیگر رفیق و بلکه پسرخاله هستند.
شما البته نگران نشوید زیرا نه فقط آن سه واکسن، بلکه هر چه واکسن در داخل و خارج و منظومهی شمسی وجود دارد، فقط با سرمایهگذاری بیلگیتس که او نیز یهودی است، در ووهان تولید میشود و بعدش یواشکی به اقصی نقاط گیتی صادر میشود تا به چندین نام بستهبندی شود و به شما حق انتخاب (!) عطا کند.
برای هضم این ترفند، باید بدانید که یک یهودی به نام موسی کهنزاده دو کارخانهی آدامس در ایران دایر کرد که یکی محصول «خروس نشان» را میساخت و دیگری «بُز نشان» را؛ و ظاهراً رقیب بودند. محصول نخست، خوشمزه بود و دومی، عینهو زهرمار؛ اما دومی را برای آن میفروختند که مشتریان را به استقبال از خروسنشان وادارند. هرگز اما کسی نفهمید که صاحب هر دو کارخانه، موسیخان است.
[کرونا را با «افشای حقایق» شکست دهیم]
🏡 @English_House 🏡
horizon ( n. ) #noun #unit7 #level3
horizon [həˈraɪzən] n.
The horizon is where the sky looks like it meets the ground.
→ The sun clipped below the horizon.
افق، خط افق
کلمه horizon جایی است که آسمان به نظر میرسد به زمین میرسد. ( خطی که آسمان و زمین را از هم جدا میکند.)
→ خورشید زیر افق غروب کرد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
loyal [ˈlɔɪəl] adj. #adjective #unit7 #level3
To be loyal to something or someone is to agree to always help them.
→ The three friends are very loyal to each other.
با وفا، وفادار، متعهد
کلمه loyal به چیزی یا کسی یعنی موافقت کنید که همیشه به آنها کمک کنید.
→ آن سه دوست بسیار به یکدیگر وفادارند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
mayor [meiə:r] n. #noun #unit7 #level3
The mayor is the person in charge of a city.
→ The mayor of my hometown is quite a powerful speaker.
شهردار
یک mayor فردی است که مسئولیت یک شهر را بر عهده دارد.
→ شهردار شهر من سخنور بسیار توانایی است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
mutual ( adj. ) #adjective #unit7 #level3
mutual [ˈmjuːtʃuəl] adj.
If something is mutual, it is felt in the same way by two or more people.
→ Robert likes Sarah. The feeling is mutual.
متقابل، دوطرفه، دوسره
اگر چیزی mutual باشد، به همان شیوه توسط دو یا چند نفر احساس میشود.
→ رابرت سارا را دوست دارد. این احساس متقابل است.
🌸 @Essential_English_Words 🌸