abnormal [æbˈnɔ:rməl] adj. #adjective #unit11 #level3 If something is abnormal, it is strange or not normal. → Her idea of art is a bit too abnormal for me. غیرطبیعی، غیرعادی، ناهنجار اگر چیزی abnormal باشد، عجیب یا غیرعادی است. → ایده هنری او کمی برای من بیش از حد غیرطبیعی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖ bamboo [bæmˈbu:] n. #noun #unit11 #level3 Bamboo is a hard plant with thin branches and leaves. → Outside his home, there is a lot of bamboo. بامبو، خیزران، نی هندی یک bamboo گیاهی سخت با شاخه‌ها و برگ‌های نازک است. → بیرون خانه‌اش، مقدار زیادی بامبو وجود دارد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

blossom [ˈblɑsəm] n. #noun #unit11 #level3 A blossom is a flower or group of flowers. → There were colorful blossoms in the yard. شکوفه یک blossom یک گل یا گروهی از گل‌ها است. → شکوفه‌های رنگارنگی در حیاط وجود داشت. ➖➖➖➖➖➖➖➖ compass [ˈkʌmpəs] n. #noun #unit11 #level3 A compass is a device used to tell what direction one is going. → A compass is an important tool to have when you are traveling. قطب‌نما، پرگار یک compass ابزاری است که برای تشخیص جهت حرکت استفاده می‌شود (برای تشخیص اینکه یه نفر چه جهتی دارد می رود). → قطب‌نما ابزار مهمی است که هنگام سفر باید همراه داشته باشید. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

dialect [ˈdaɪəlekt] n. #noun #unit11 #level3 A dialect is a regional variety of language showing where you are from. → People from the U.K. have a different dialect of English from those in the U.S. گویش، لهجه، زبان محلی یک dialect تنوع منطقه‌ای یک زبان است که نشان‌دهنده خاستگاه شماست. → مردم انگلستان گویش متفاوتی از انگلیسی نسبت به مردم آمریکا دارند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ dishonest [dɪsˈɒnɪst] adj. #adjective #unit11 #level3 If someone is dishonest, they do not tell the truth. → She was being dishonest when she copied the answers from his test. غیرصادق، دروغگو، ناصادق، فریبکار، متقلب، بی شرف اگر کسی dishonest باشد، حقیقت را نمی‌گوید. → او متقلب بود وقتی جواب‌ها را از آزمون او کپی کرد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

dwarf [dwɔːrf] n. #noun #unit11 #level3 A dwarf is a creature from stories that often looks like a short, hairy man. → The dwarf had a pleasant look on his face. کوتوله، دورف یک dwarf موجودی از داستان‌هاست که اغلب شبیه مردی کوتاه قد و مودار به نظر می‌رسد. → کوتوله چهره‌ای دلنشینی داشت. ➖➖➖➖➖➖➖➖ ecosystem [i:kousɪstəm] n. #noun #unit11 #level3 An ecosystem is a group of plants and animals in an area. → The river’s ecosystem not only includes fish but other insects and plants too. اکوسیستم، زیست‌بوم یک ecosystem گروهی از گیاهان و جانوران در یک منطقه است. → اکوسیستم رودخانه نه تنها شامل ماهی‌ها، بلکه شامل حشرات و گیاهان دیگر نیز می‌شود. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

fatal [ˈfeɪtl] adj. #adjective #unit11 #level3 If something is fatal, it causes death. → They passed away in a fatal car crash. کشنده، مهلک، مرگبار، وخیم، مصیبت آمیز اگر چیزی fatal باشد، باعث مرگ می‌شود. → آنها در یک تصادف رانندگی مرگبار درگذشتند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ impatient [ɪmˈpeɪʃənt] adj. #adjective #unit11 #level3 If someone is impatient, they are not able to wait for things. → Bob was so impatient that he could barely wait for the light to turn green. بی‌صبر، عجول، بی حوصله، بی تاب، ناشکیبا اگر کسی impatient باشد، نمی‌تواند منتظر چیزها بماند. → باب آنقدر بی‌صبر بود که به سختی می‌توانست منتظر سبز شدن چراغ بماند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

تمام ده لغت

توضیحات 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌸 @Essential_English_Words 🌸

leaf [li:f] n. #noun #unit11 #level3 A leaf is the flat green thing on trees or bushes. → In the fall, the leaves on the trees change colors. برگ یک leaf یک چیز سبز و تخت روی درختان یا بوته‌ها است. → در پاییز، برگ‌های درختان رنگ عوض می‌کنند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ manuscript [ˈmӕnjəskript] n. #noun #unit11 #level3 A manuscript is an old book or paper written by hand. → The manuscript was written over 150 years ago. نسخه خطی، کتاب خطی، دست‌نوشته یک manuscript کتاب یا کاغذی قدیمی است که با دست نوشته شده است. → این دست‌نوشته بیش از ۱۵۰ سال پیش نوشته شده است. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

marsh [mɑːrʃ] n. #noun #unit11 #level3 A marsh is a type of wet land covered with grasses and short plants. → The marsh looked so lovely against the mountains. تالاب، باتلاق، مرداب، لجن زار یک marsh نوعی زمین مرطوب است که با علف‌ها و گیاهان کوتاه پوشیده شده است. → تالاب در مقابل کوه‌ها بسیار زیبا به نظر می‌رسید. ➖➖➖➖➖➖➖➖ patience [ˈpeɪʃəns] n. #noun #unit11 #level3 Patience is the ability to wait for something without becoming upset. → Sue’s patience was rewarded by catching her very first fish. صبر، حوصله، طاقت، تاب، شکیبایی کلمه patience توانایی انتظار برای چیزی بدون ناراحت شدن است. → صبر سو با گرفتن اولین ماهی‌اش پاداش داده شد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

perfume [pəˈ:rfjuːm] n. #noun #unit11 #level3 Perfume is a good-smelling liquid that girls wear. → When she wore her perfume, everyone said she smelled great. عطر، بوی خوش یک perfume مایع خوشبویی است که دختران استفاده می‌کنند. → وقتی عطرش را می‌زد، همه می‌گفتند بوی عالی می‌دهد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ pond [pɒnd] n. #noun #unit11 #level3 A pond is a very small area of water. → The ducks swam in the pond. برکه، حوضچه یک pond ناحیه بسیار کوچکی از آب است. → اردک‌ها در برکه شنا کردند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

proverb [ˈprɒvəːrb] n. #noun #unit11 #level3 A proverb is a short saying that tells you something important. → The proverb “egg on your face” means you’ve done something embarrassing. ضرب‌المثل، گفتار حکیمانه یک proverb گفته کوتاهی است که نکته مهمی را به شما می‌گوید. → ضرب‌المثل “egg on your face” (روی صورتت تخم مرغ: ضایع شدن) به این معنی است که کاری خجالت‌آور انجام داده‌ای. ➖➖➖➖➖➖➖➖ pursuit [pərsuːt] n. #noun #unit11 #level3 A pursuit is a chase. → The dinosaur was in pursuit of the caveman. تعقیب، پیگرد، دنبال یک pursuit یعنی دنبال کردن. → دایناسور در تعقیب غارنشین بود. 🌸 @Essential_English_Words 🌸

recite [rɪˈsaɪt] v.#verb #unit11 #level3 To recite something means to repeat or say aloud in front of a group. → Katie recited the Pledge of Allegiance in class. از بر خواندن، روخوانی کردن، با صدای موزون خواندن کلمه recite چیزی یعنی آن را تکرار کنید یا در مقابل گروهی به صدای بلند بگویید. → کیتی سرود وفاداری را در کلاس از بر خواند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ wilderness [ˈwɪldə:rnɪs] n. #noun #unit11 #level3 A wilderness is an area where no people live. → If you are not careful, you can get lost in the wilderness. طبیعت وحشی، بیابان، مناطق بکر، صحرا، سرزمین نامسکون و رام نشده یک wilderness منطقه‌ای است که هیچ انسانی در آن زندگی نمی‌کند. → اگر مراقب نباشید، ممکن است در بیابان گم شوید. 🌸 @Essential_English_Words 🌸