eitaa logo
عطر مشکات
1.9هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
110 فایل
دراز شد سفرِ یارِ دور گشته‌یِ ما... دل، بی‌تابانه نجوا می‌کند: أَیْنَ صٰاحِبُنٰا؟ 💔 هر جمعه، فقط تکرار یک سؤال است... و هر اشک، زبانِ بی‌قراری ما... 📿 ادمین: @admin_etr_meshkat 🌿 صفحه رسمی: @Etr_meshkat #موسسه_طلیعه_عطر_مشکات_همدان
مشاهده در ایتا
دانلود
9.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار خیبر راحت ترین جنگ، جنگ با اسراییلی هاست. شهید حاج ابراهیم همت🌷 @Etr_Meshkat
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک زن و مرد عاشق در سال۱۹۷۴ تشکیل خانواده میدن @Etr_Meshkat
بِسمِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیم ❤️🌱
سلام امام زمانم❤️ سلام بر گوشه روشن قبایت که آسمان را بر ما زمینگیران می تکاند. صحیفه مهدیه، زیارت حضرت صاحب الزمان(عج) @Etr_Meshkat
رهبر انقلاب: هرچه به ذهن میرسد را نباید در فضای مجازی منتشر کرد / تأثیر برداشت‌ها و تحلیل‌های غلط بر روحیه مردم باید مورد توجه قرار گیرد رهبر انقلاب اسلامی صبح در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت: کسانی که با فضای مجازی ارتباط دارند به این نکات توجه کنند همه‌چیز را در فضای مجازی نبایستی منتشر کرد. هرچه به ذهن انسان میرسد. ملاحظه کنید اثرش چیست، ببینید روی فکر مردم، روی روحیه‌ی مردم چه تأثیری میگذارد. آن کسانی هم که درباره‌ی فضای مجازی که حالا مکرّر اسمش آورده میشود و بحث میشود و اینها میخواهند تصمیم‌سازی کنند و تصمیم‌گیری کنند به این بُعد قضیه توجه کنند، توجه کنند که چطور ممکن است در فضای مجازی یک تحلیل غلط، یک خبر غلط، یک برداشت غلط از یک مسئله مردم را دچار اضطراب کند، دچار تردید کند، دچار ترس کند. ۱۴۰۳/۸/۶ @Etr_Meshkat
یاد بگیریم که دعوا نکنیم اگر دعوا کردیم ، زود ازش عبور کنیم و سریعا داخل ذهنمون اتفاقات رو ریست کنیم و برگردیم سر زندگی عادی کش دادن دعوا حماقته ، زود طرف مقابلتون رو ببخشید چون این صفت خداست یا سریع الرضا خودتون رو به صفت الهی مجهز کنید @Etr_Meshkat
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه میخوای بدونی محبت اهل بیت به ما چقدره این کلیپ رو ببین! @Etr_Meshkat
شهید رود سرخی است که تا ابدیت جاری است... شهدای پدافند نیروی هوایی ارتش در حمله اسراییل جنایتکار @Etr_Meshkat
وقتی نیست با احمد رفیق بودیم؛ اما چند سالی بود که به خاطر یک اختلاف مالی میانه مان شکرآب شده بود هر کدام حق را به خودمان میدادیم. گره دعوا که کور شد برای قضاوت رفتیم پیش آقای بهجت اول احمد حرفهایش را زد بعد هم من از سیر تا پیاز ماجرا را گفتم. این میان، احمد برای کاری از اتاق بیرون رفت. حرف های من که تمام شد آقا همان جور که سرش پایین بود، با لبخند گفت: «خُب حالا من گوش کدامتان را بکشم؟» بعد رو کرد به جای خالی احمد... چهره اش از ناراحتی تغییر کرد. قطره های درشت عرق نشست روی پیشانی اش... انگار که اتفاق خیلی بدی افتاده باشد یا حرف خیلی بدی زده باشد... با ناراحتی گفت: ایشان نیستند؟! نمی دانستم؛ وگرنه این جمله را در غیاب او نمی گفتم.» به شیوه باران (خاطراتی از سیره زندگی آیت الله بهجت ره) بر اساس خاطره یکی از شاگردان @Etr_Meshkat