eitaa logo
🌷سَربَندهای خاکی🌷
201 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
282 ویدیو
23 فایل
🍃کلام حضرت آقا (مدظله العالی): #شهادت مرگ تاجرانه است؛ این روغنِ ریخته را نذر امامزاده کردن است.🍃 👈پ ن: #شهید نشوی میمیری ⬅️حتما از عملکرد کانال #انتقاد کنید.🌷 @Serat_Gomnami313
مشاهده در ایتا
دانلود
#برشی_از_وصیتنامه_شهید #شهید_علی_پور_حیدری مردم از #گناه دوری کنید... چرا که هیچ نفعی از ارتکاب آن برای شما بوجود نمی‌آید.✅همیشه #راستگو باشید که رهایی در راستگویی است و از دروغ بپرهیزید که #مرگ در دروغگویی است کار خیر کنید.🙏 《کمتر حرف بزنید و بیشتر #عمل کنید.هر شب قبل از خواب مقداری از اعمالتان را که در روز انجام دادید مرور کنید و سعی کنید فردایتان از دیروزتان بهتر باشد.👌😢》 🕊شادی روح شهدا امام شهدا صلوات #سربندهای_خاکی #انتشار_با_ذکر_منبع_مجاز @EtreHussein
📖 #هر_روز_یک_آیه_از_کلام_وحی 🔹به نام خداوند بخشنده مهربان🔹 🌷آسمان ها و زمین از آن خداست 🌷 ✅اوست آن کس که در دل های #مومنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزاید.و سپاهیان آسمان ها و زمین از آنِ #خداست و خدا همواره دانای سنجیده کار است. 📚سوره فتح آیه۴ #سربندهای_خاکی #انتشار_دهید @EtreHussein
#خاطرات_ناب_شهدا #شهید_مدافع_حرم #شهید_بابک_نوری_هریس یکی دوروز قبل از شهادت بابک بود،مصادف با شهادت امام حسن(ع)سردارصمدی رفت روی مین جاده ای و به شهادت رسید،راننده سردار حق بین مارو دیدگفت:یک نفر رو لازم داریم تاکمک کنه پیکر شهید روبیاره،بین ما بابک از همه حرف گوش کن تر بود اون رو فرسادیم ،بعداز اینکه برگشت ازش پرسیدم پیکر کی بود؟😢گفت سردار صمدی،بنده خدا خیلی بد شهید شده بود جفت پاهاش از ران قطع شده بود😓شب پست میدادیم که یهو بابک گریه کردو گفت دلم میخاد منم شهید شم؛گفتم پس خانوادت چی؟گفت اونارو سپردم دست خدا😊 🕊شادی روح شهدا امام شهدا صلوات🕊 #سربندهای_خاکی #انتشار_با_ذکر_منبع_مجاز @EtreHussein
(علیه السلام) ۴۷۸ ⭕️وَ قَالَ امیر المومنین علی (عليه السلام): مَا أَخَذَ اللهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا؛ ✅و درود خداوند بر او فرمودند: خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند،تا آن که از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند. @EtreHussein
#هر_شب_همه_با_هم_میخوانیم #قــرار_عاشقانه بــه رســم هــرشــب #تــضــرع_هــمــگــانــی_۲۲ 💔 پ ن: #دعــا + #عــمــل #ڪــلــیــد_ظــ‌هــور @Etrehussein
#ایام_ولادت_سرداران_کربلا😄❤️ 💕شعبان و شد و پیک عشق از راه آمد عطر نفس بقیة الله آمد با جلوه #حسین و #ابوالفضل و  #حسین یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد💕 🌷حلول ماه شعبان و فرخنده ایام اعیاد شعبانیه و ولادت سرداران کربلا بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد🌷 #سربندهای_خاکی #انتشار_دهید @Etrehussein
📖 #هر_روز_یک_آیه_از_کلام_وحی ⛔️وسوسه شیطان و را حق دیدن⛔️ 👆پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه های #شیطان شوند،به یاد( #خدا و پاداش کیفر او)می افتند؛و(در پرتو او،راه #حق را می بینند)و ناگهان #بینا می گردند. صبحتون به خیر و شادی 📚سوره اعراف آیه۲۰۱ #سربندهای_خاکی #انتشار_دهید @EtreHussein
🌷سَربَندهای خاکی🌷
✅یاری رساندن به هم‌نوع 🗣مادر بهش گفت: ابراهیم! سرما اذیتت نمی‌کنه؟ گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست
﷽ #قسمت_دوم #شهید_دکتر_سیداحمد_رحیمی ✅دوری از گناه⛔️ 🔸سال آخر دبیرستان که با احمد هم‌کلاسی بودم، قرار شد دختر خانم‌ها را بیاورند و کلاس‌ها را به صورت #مختلط و مشترک برگزار کنند!! وضع ظاهری‌شان خوب نبود...😢 ما به این مسأله اعتراض کردیم، البته خیلی از بچه‌های کلاس هم، بدشان نمی‌آمد!😈 احمد خیلی جدّی و محکم به معلم ریاضی که این کار را کرده بود اعتراض کرد و 🗣گفت:بچه‌های مردم به گناه می‌افتند. معلم ریاضی هم رفته بود دفتر و گفته بود:اگر رحیمی توی کلاس باشه من دیگه درس نمیدم😕 خلاصه قرار شد احمد این درس را غیرحضوری بخواند.اینقدر پشتکار داشت که همان سال در رشته پزشکی دانشگاه تهران با رتبه عالی پذیرفته شد.☺️👏 📚ظرافت‌های اخلاقی شهداء، ص22 ان شاالله ادامه دارد... #سربندهای_خاکی #کپی_با_ذکر_منبع_آزاد @Etrehussein
#مخصوص_پروفایل 🔸کمپین #من_یک_سپاهی_هستم #نشر_حداکثری @Etrehussein
📖 #هر_روز_یک_آیه_از_کلام_وحی 🌷آثار رحمت الهی🌷 👆به آثار #رحمت_الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده میکند؛چنین کسی(که زمین مرده را زنده کرد)زنده کننده مردگان در #قیامت است؛و او بر همه چیز تواناست. صبحتون به خیر و شادی 📚سوره روم آیه۵۰ #سربندهای_خاکی #انتشار_دهید @EtreHussein
﷽ #شهید_ابراهیم_هادی‌‌ #خاطرات_ناب_شهدا جعفر جنگروی تعریف می‌کرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچه‌ها حرف می‌زدیم. #ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچه‌ها رفتن.اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب دیدم هر چند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش می‌زنه. یکدفعه گفتم: "چیکار می‌کنی داش ابرام ؟!"   انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: "هیچی، هیچی، چیزی نیست".   گفتم:"به جون ابرام ولت نمی‌کنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت" مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدم‌هائی که بغض کرده‌اند گفت: "سزای #چشمی که به #نامحرم بیفته همینه." #سربند_های_خاکی #انتشار_با_ذکر_منبع_مجاز 🕊شادی روح شهدا امام شهدا صلوات🕊 @Etrehussein