چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم ؛ مگر دشمن کند این ها که من با جان خود کردم :)
طبیبم گفت : درمانی ندارد درد مهجوری .
غلط میگفت ؛ خود را کشتم و درمان خود کردم . . .
غَـــريــق ؛
_
يک به يک با مژه هايت دل من مشغول است
ميلههای قفسم را نشمارم چه کنم؟