تو ، لبخندکوچک منی ، آخرین نشانه ، از آخرین بار که زنده بوده ام ؛ بگو چگونه دوستت نداشته باشم ؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست ، کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی ؟
اگر می خواهید بروید خب بروید ، ولی هرگز باز نگردید !
لااقل به رفتن وفادار باشید تا ماهم به فراموش شدنتان عادت کنیم .
مشتم را که باز میکنم ، غمگین تر میشوم . . .
عطر دست هایت میپرد ؛ حال کدام را نگه دارم ، خیالت را یا عطر دست هایت را ؟
غَـــريــق ؛
_
من سرمازده را گرم در اغوش بگیر
به هوایِ بغلت بود که سرما خوردم :)