ایتا - غَـــريــق ؛

مطالب قبلی

- هنذفری الی‌ الرجوع .

941 مشاهده21:36

غَـــريــق ؛

عشق ، بازیچه‌ی مظلوم غرور است هنوز .

464 مشاهده09:56

غَـــريــق ؛

عشق از سر رفت بیرون و غرور او نرفت ؛ ناز مهمان را ز صاحب خانه می‌باید کشید .

453 مشاهده15:08

غَـــريــق ؛

دلتنگی‌ ؛ ما را بلعید‌ .

461 مشاهده19:06

غَـــريــق ؛

عقل ِ معاش می‌گوید که شب هنگام ِ خفتن است
اما عشق می‌گوید که بیدار باش .

473 مشاهده23:43

غَـــريــق ؛

بی‌ هوا صدایت‌ می‌‌زنم‌ و‌ تنهاییم‌ آرام‌ زیر گوشم‌ نبودنت‌ را زمزمه‌ می‌کند .

460 مشاهده12:35

غَـــريــق ؛

_

453 مشاهده18:27

غَـــريــق ؛

اما اگر جایِ ما باهم عوض میشد ، آیا منتظر من میماندی ؟

451 مشاهده09:28

غَـــريــق ؛

عشق کنارِ وصال ، به ما نیامده‌ست .

433 مشاهده12:38

غَـــريــق ؛

دکترم حال مرا دید و چنین نسخه نوشت ، اندکی شانه کمی بوسه شبی هم آغوش . . .

517 مشاهده14:38

غَـــريــق ؛

_

1 مشاهده16:26

غَـــريــق ؛

شاید برایت کتابی میخریدم و به‌جای آنکه . . .
شاخه گلی را میان برگه هایش پرپر کنم ،  ابتدای کتاب مینوشتم :
نذر لبخندت ، وقتی صفحات ِکتاب را بو میکنی ، میخندی ، و به سینه می‌فشاری :)

1 مشاهده16:57

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی