غَـــريــق ؛
_
دست هایت ، دست هایم را نمیگیرد ولی
چشم هایت ، چشم هایم را هوایی میکند ((:
غَـــريــق ؛
_
رقاصهیِ هر سازِ تو گشتیم و تو اما ؛ یک بار به سازِ دلِ ما گوش نکردی . . .
غَـــريــق ؛
_
ای که چشمم ز فراق تو شبی خواب نرفت
دست من کاش شبی زیر سرت خواب رود . .